۱۳۹۱/۱۱/۰۸

جواب دندان شکن درباره ی ترسو بودن سیدنا عمر رضی الله عنه

جواب دندان شکن درباره ی ترسو بودن سیدنا عمر رضی الله عنه
نویسنده: مجاهد دین
شبهه ی روافض:
صحيح بخاري باب اسلام عمربن خطاب ح3651:
حدثني يحيى بن سليمان قال حدثني ابن وهب قال حدثني عمر بن محمد قال فأخبرني جدي زيد بن عبد الله بن عمر عن أبيه قال بينما هو في الدار خائفا
عبدالله بن عمر ازعمربن خطاب نقل ميكند:
عمربن خطاب از وحشت درخانه پنهان شده بود
إذ جاءه العاص بن وائل السهمي أبو عمرو عليه حلة حبرة وقميص مكفوف بحرير وهو من بني سهم وهم حلفاؤنا في الجاهلية
كه عاص بن وائيل كه ازبزرگان كافران بود ولباس حرير پوشيده بود آمد
فقال له ما بالك
وگفت:تورا چه شده عمر(وحشت زده اي چرا)
قال زعم قومك أنهم سيقتلوني إن أسلمت
عمرگفت:قوم توميگن اگه من اسلام بيارم مرا خواهند كشت
"قال لا سبيل إليك بعد أن قالها أمنت
عاص به عمرگفت:كسي باتو كاري نداره راحت باش،عمرگفت بعد اين سخن واطمينان عاص(كه كسي بامن كاري نداشته باشه) من ايمان اوردم
فخرج العاص فلقي الناس قد سال بهم الوادي فقال أين تريدون
عاص خارج شد ديد مردم اين طرف وانطرف ميرن پس گفت دنبال چي هستيد
فقالوا نريد هذا ابن الخطاب الذي صبا
گفتند دنبال اين پسرخطاب هستيم
كه از دين برگشته
قال لا سبيل إليه فكر الناس
عاص گفت كاري به كارش نداشته باشيد(ولش كنيد خوش باشد)پس جماعت كافران پراكنده شدن.
اگر عمربن خطاب انطوربود كه عمريان ميگن كه نبي ص ومومنان تا عمرمسلمان نشده بود نميتوانستن برن كعبه نمازبخوانند تا انكه عمرگفت پاشيد بريم توكعبه نمازبخوانيم وباكافران جنگيد و همه راكشت وشجاعت بسيار داشت ايا عاص بن وائل كه قران ميكه شانع نبي بود و نبي رامسخره مي نمود،احمق بود كه يك كسيكه بسيار وجيه وشجاع هست واجازه بده كه بله برو مسلمان شو نميزارم كسي تورو بكشه؟
نتيجه ميگيريم عمرنه شجاعتي داشته و نه اهميتي!
يك شخصي بود كه نه كفرش بدرد كافران ميخورده و نه مسلمان شدنش به كافران اسيب ميزد گفتن حالا مسلمان شدي هم شدي
پاسخ:
اولا: پیامبر صلی الله علیه و اله وسلم میفرماید:
اللهم أعز الإسلام بأحب هذين الرجلين إليک .. رواه أحمد والترمذي، وقال: حسن صحيح غريب. وصححه الألباني.
بار خدایا! هر یک از این دو مرد را که خود می‌پسندی، سبب سربلندی اسلام بگردان: ابو جهل بن هشام یا عمربن خطاب.
دوما: اگر حدیث را میفهمیدی علت این واکنش عمر بن خطاب را هم نوشته بود"فخرج العاص فلقي الناس قد سال بهم الوادي" عاص خارج شد ديد مردم اين طرف وانطرف ميگردند
مردم زیادی برای کشتن عمر آمده اند آیا در چنین موقعیتی انسان را ترس بر میدارد یا بر نمیدارد؟
سوما: موسی علیه السلام نیز چنین اتفاقی برای وی رخ میدهد.
خداوند میفرماید:‏ وَجَاء رَجُلٌ مِّنْ أَقْصَى الْمَدِينَةِ يَسْعَى قَالَ يَا مُوسَى إِنَّ الْمَلَأَ يَأْتَمِرُونَ بِكَ لِيَقْتُلُوكَ فَاخْرُجْ إِنِّي لَكَ مِنَ النَّاصِحِينَ ‏20 قصص
مردي از نقطه دوردست شهر شتابان آمد و گفت : اي موسي ! درباريان و بزرگان قوم براي كشتن تو به رايزني نشسته‌اند ، پس ( هر چه زودتر از شهر ) بيرون برو . مسلّماً من از خيرخواهان و دلسوزان تو هستم . ‏
فَخَرَجَ مِنْهَا خَائِفاً يَتَرَقَّبُ قَالَ رَبِّ نَجِّنِي مِنَ الْقَوْمِ الظَّالِمِينَ ‏21 قصص
موسي از شهر خارج شد ، در حالي كه ترسان و چشم به راه بود ( كه هر لحظه حادثه‌اي رخ دهد و فرعونيان او را دستگير كنند . خدا را به فرياد خواند و ) گفت : پروردگارا ! مرا از مردمان ستمگر رهائي بخش . ‏
حال سوال؟؟؟
آیا ایمان به سیدنا موسی علیه اسلام دارید؟
اگر گفتید: بله!
پس میگوییم آیا موسی ترسو جبان و دیگر تهمت هایی که به عمر میزنید را داشت؟
اگر گفتید بله: پس ابتدا به سیدنا موسی تهمت بزنید.
اگر گفتید خیر: پس هر توضیح و جوابی برای عمل سیدنا موسی آوردید همان جواب را برای سیدنا عمر به شما می دهیم.
پس یا باید تهمت سیدنا عمر را همزمان به سیدنا موسی هم بزنید یا عملی که صد در صد مشابه هم بوده بین عمر و موسی علیهما السلام را توجیه به احسن کنید و ندانسته تهمت به انبیا نزنید.
خلاصه یا شما اصرار به ترسوئی عمر میکنید و کافر میشوید یا توضیح برای عمل موسی می آورید و در پی آن ایمان به حقانیت عمر می آورید.
پنجما:اگر عمر ترسو بود و ایمانش نفعی به مسلمانان و کفرش ضرری به کافران نمیرساند پس چطور اسلام را اشکار کرد؟ چطور علی را به زعم خودتان طناب در گردن کشان کشان در شهر میکشاند؟ چطور ترسوئی بود که علی از مرده ی عمر هم میترسید البته باز به زعم شیعه و کتبشان.
در کتب شیعه درباره ی نماز تراویح امده است:
 علی میگوید ما هذا الصوت؟ قال: يا أمير المؤمنين، الناس يصيحون: واعمراه واعمراه، فقال أمير المؤمنين عليه السلام: قل لهم صلوا.
 التهذيب 3 : 70 | 227 . كتاب وسائل الشيعة ج 8 ص 17 ـ 48 تهذيب الاحكام(ج3)
آیا علی از چوب دستی عمری که فوت کرده بود می ترسید؟ اینکه مردم میگفتد وا عمراه میترسید که عمر زنده شود و علی را تنبیه کند؟ که فورا گفت نماز بخوانید؟؟؟؟؟؟؟؟
چطور ترسوئی بود که شرق و غرب را فتح کرد و همه جارا زیر سایه ی اسلام برد ازجمله امپراطوری روم و ایران؟ آیا حقیقتا انسانی ترسو چنین قدرتی دارد؟
حال بیایید و ببینیم که عمر ترسو بود یا امام زمان که از ترس 1200 سال است خود را در چاه قایم کرده است
عن محمد بن مسعود قال : حدثني عبد الله بن محمد بن خالد قال : حدثني أحمد بن هلال ، عن عثمان بن عيسى الرواسي ، عن خالد بن نجيح الجواز ( 2 ) ، عن زرارة قال : قال أبو عبد الله عليه السلام ، يا زرارة لا بد للقائم من غيبة ؟ قلت : ولم ، قال : يخاف علي نفسه ـ وأومأ بيده إلى بطنه
 زراره می گوید از ابوعبدالله شنیدم که گفت ای زراره برای قائم باید غیبتی باشد !گفتم چرا؟؟فرمود چون برجانش می ترسد وسپس به بدن خود اشاره کردند صفحه481 كتاب كمال الدين وتمام النعمة
ما شاء الله به امام زمانی که از ترس جانش 1200 سال است ظهور نمیکند. حقیقتا فلسفه ی غیبت امام عج عج فرج هم همین است که خوف از جانش دارد
عن محمد بن مسعود قال : حدثني محمد بن إبراهيم الوراق قال : حدثنا حمدان بن أحمد القلانسي ، عن أيوب بن نوح ، عن صفوان بن يحيى ، عن ابن بكير ، عن زرارة قال : سمعت أبا جعفر عليه السلام يقول : إن للقائم غيبة قبل أن يقوم ، قال : قلت : ولم ؟ قال : يخاف ـ وأومأ بيده إلى بطنه ـ . صفحه481 كتاب كمال الدين وتمام النعمة
زراره می گوید از امام باقر شنیدم که میگفت قائم قبل از قیام غیبت می کند گفتم چرا؟؟فرمود می ترسد !
حدثني عبد الواحد بن محمد بن عبدوس العطار رضي الله عنه قال : حدثنا علي ابن محمد بن قتيبة ، عن حمدان بن سليمان ، عن محمد بن الحسين ، عن ابن محبوب ، عن علي بن رئاب ، عن زرارة قال : سمعت أبا جعفر عليه السلام يقول : إن للقائم غيبة قبل ظهوره ، قلت : ولم ؟ قال : يخاف ـ وأومأ بيده إلى بطنه . ـ قال زرارة : يعني القتل . صفحه481 كتاب كمال الدين وتمام النعمة
زراره می گوید از امام باقر شنیدم که فرمود قائم قبل از قیام غیبت می کند پرسیدم چرا؟؟ فرمود می ترسد و زراره می گوید یعنی از قتل می ترسد
ـ حدثنا محمد بن علي ماجيلويه رضي الله عنه قال : حدثني عمي محمد بن أبي القاسم ، عن أحمد بن أبي عبد الله البرقي ، عن أيوب بن نوح ، عن صفوان بن يحيى عن ابن بكير ، عن زرارة ، عن أبي عبد الله عليه السلام قال : للقائم غيبة قبل قيامه ، قلت : ( 3 ) ولم ؟ قال : يخاف على نفسه الذبح
زراره می گوید از ابو عبدالله صادق شنیدم که فرمود قائم قبل از ظهور غیبت می کند پرسیدم چرا؟؟فرمود می ترسد برجان خودش که ذبح شود. بحارالانوار مجلسی مجلد 52 ص91

طوسی: « لا علة تمنع من ظهوره إلا خوفه‏ على‏ نفسه‏ من‏ القتل‏ لأنه لو كان غير ذلك لما ساغ له الاستتار و كان يتحمل المشاق و الأذى فإن منازل الأئمة و كذلك الأنبياء ع إنما تعظم لتحملهم المشاق العظيمة في ذات الله تعالى.» (الغيبة (للطوسي)، كتاب الغيبة للحجة، النص، ص: 329 ، دار المعارف _قم؛ الغيبة للنعماني، پاورقی : ص: 177، نشر صدوق_تهران ،ط1) « پنهان شدن آن حضرت هيچ جهتى ندارد بجز آنكه بر جان خودش ميترسد كه مبادا كشته شود و اگر جهتى غير از اين داشت جايز نبود كه پنهان شود بلكه مي بايست سختى‏ ها و آزارها را متحمّل ميشد كه درجات امامان و همچنين پيامبران عليهم السّلام با تحمّل سختيهاى بزرگ در راه خدا بالا ميرود.»
حال خود مقایسه کنید که ترسو چه کسی میباشد.
***مجاهد دین***


هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

نصیحتی دلسوزانه برای صلاح مهدوی و هم فکرانش؛

    ♦️ چند سال پیش که وهابیان اهل غلو و افراط، احساس کردند که میدان برایشان خالی شده و تا آینده ای نزدیک بر دنیای اسلام مسلط می شوند، اهل ...