۱۳۹۷/۰۸/۰۴

تضاد افکار علمای دعوت نجد با اهل سنت و جماعت (قسمت اول)



انس بن مالک رضی الله عنه از پیامبر صلی الله علیه وسلم روایت می کند که می فرماید: «الأنْبياءُ أحياءٌ في قُبورِهِمْ يُصَلُّونَ».
ترجمه: «پیامبران زنده هستند در قبرهایشان نماز می خوانند».
🗒 مسند البزار (6888)، مسند ابو یعلی موصلی (3425)، و آلبانی در صحیح الجامع (2790) میگوید صحیح است.

همچنین پیامبر صلی الله علیه وسلم در سفر اسراء و معراج که در بیداری ایشان رخ داد نه در خواب ، موسی علیه السلام را در قبرش می بیند که نماز می خواند.

در صحیح مسلم آمده است: «عَنْ اَنْسِ بْنِ مَالِکٍ اَنَّ رَسُوْلَ اللّٰهِ صَلَّی اللہُ عَلَیْہِ وَسَلَّمَ قَالَ : اَتَیْتُ (وَ فِیْ رِوَایِة ھَدَّابٍ) مَرَرْتُ عَلٰی مُوْسٰی لَیْلَةَ اُسْرِیَ بِیْ عِنْدَ الْکَثِیْبِ الْاَحْمَرِ وَھُوَ قَائِمٌ یُّصَلِّیْ فِیْ قَبْرِہٖ».
صحیح مسلم ج 2 ص 268.
ترجمه: «انس بن مالک رضی اللہ عنه بیان می کند که رسول اللہ صلی اللہ علیه وسلم فرمودند:
در شب معراج من بر قبر حضرت موسیٰ علیه السلام رد شدم که در نزدیک تپه های قرمز او را دیدم که در قبر خود ایستاده نماز می خواندند».

و شيخ الاسلام ابن تیمیه رحمه الله می گوید: « إن الذي عليه جماهير السلف والخلف أنه كان يقظة».
ترجمه: «آنچه که جماهیر سلف و خلف بر آن هستند این است که معراج پیامبر در بیداری ایشان بوده است».
🗒المسائل والأجوبة، ص 121.

اما شیخ محمد بن صالح العثیمین رحمه الله از علمای دعوت نجد، می گوید: « أما رؤية النبي صلى الله عليه وسلم لموسى فهي أيضاً من الرؤيا التي لا نعلم كيفيتها، رآه يصلي في قبره لكن لا ندري كيفية ذلك، ونحن الآن نشاهد في رؤيا المنام بعض الأموات وهم يتطوعون لله عز وجل، ربما تشاهد أباك أو أخاك أو أحداً من أقاربك في المنام يصلي وهو ميت».
ترجمه: «اما رویت پیامبر صلی الله علیه وسلم از موسی، این هم از رؤیایی است که کیفیت آن را نمی دانیم، او را در قبرش دید منتها کیفیت آن را نمی دانیم، و ما الآن نیز در رؤیای خواب بعضی از مردگان را مشاهده می کنیم و آنان مشغول عبادت خداوند عزوجل هستند، چه بسا پدرت یا برادرت یا یکی از نزدیکانت که مرده است را در خواب ببینی که دارد نماز می خواند».
🗒 دروس وفتاوى الحرم المدني، ص 53.

👈چنانکه مشاهده می کنید، واقعه اسراء و معراج پیامبر صلی الله علیه وسلم که در بیداری رخ داده است و در آن واقعه، پیامبر صلی الله علیه وسلم از کنار قبر موسی گذر کرد و او را در قبرش دید که نماز می خواند اما شیخ عثیمین رحمه الله می گوید پیامبر صلی الله علیه وسلم، موسی علیه السلام را در خواب دیده است و مثالی برای آن می زند و می گوید همانند این است که یکی از ما در خواب یکی از مردگان را ببیند که دارد نماز می خواند، و این نوع خواب را قیاس می کند و شبیه می داند به دیدن پیامبر صلی الله علیه وسلم از موسی در شب اسراء و معراج!

💡 علت اینکه علمای دعوت نجد، تمایل به انکار قدرت عمل مردگان در عالم برزخ دارند، این است که آنها می گویند دعا کردن یک نوع عمل است، و درخواست دعا از میت شرک اکبر است برای اینکه مردگان نمی توانند چنین عملی انجام بدهند و درخواست عمل از آنان یعنی درخواست از آنان در چیزی که جز الله بر آن قادر نیست «فیما لا یقدر علیه إلا الله»!

ولا حول ولا قوة إلا بالله

مجاهد دین

گواهی محمد بن عبد الوهاب بر کافر بودن خودش و مشایخش!


شیخ محمد بن عبد الوهاب معتقد است که تا قبل از او، کسی نه توحید را فهمیده و نه اسلام را! و او بود که برای اولین بار معنای اسلام و لا إله إلا الله را فهمید و می‌گوید هرکس گمان کند قبل از او توحید و اسلام را فهمیده است افترا بسته و دروغ گفته و خودش را به چیزی که در او نیست مدح نموده است!

🔹محمد بن عبد الوهاب می‌گوید: «وأنا أخبركم عن نفسي والله الذي لا إله إلا هو لقد طلبت العلم واعتقد من عرفني أن لي معرفة وأنا ذلك الوقت لا أعرف معنى لا إله إلا الله، ولا أعرف دين الإسلام قبل هذا الخير الذي من الله به. وكذلك مشايخي ما منهم رجل عرف ذلك، فمن زعم من علماء العارض أنه عرف معنى لا إله إلا الله أو عرف معنى الإسلام قبل هذا الوقت أو زعم عن مشايخه أن أحداً عرف ذلك فقد كذب وافترى ولبس على الناس ومدح نفسه بما ليس فيه».

🔸ترجمه: «من از وضعیت خودم به شما خبر می‌‌دهم، قسم به الله که إلهی جز او نیست، من طلب علم می‌کردم و کسانی که من را می‌شناختند اعتقاد داشتند که مرا معرفت و دانشی است، اما من، تا قبل از این خیری که خداوند آن را من منت نهاد، در آن وقت نه معنای لا إله إلا الله را می‌دانستم، و نه دین اسلام را می‌شناختم . و همچنین در بین مشایخم هم هیچ کس نبود که آن را بشناسد. لذا هرکس از علمای منطقه عارض گمان کند که معنی لا إله إلا الله را دانسته و یا معنای اسلام را قبل از این مدت شناخته، یا گمان کند که مشایخ او آن را فهمیده‌اند، پس به تحقیق که دروغ و افتراء بسته است و بر مردم تلبیس نموده است و خودش را به چیزی مدح نموده که در او نیست».
🗒 الرسائل الشخصية (مطبوع ضمن مؤلفات الشيخ محمد بن عبد الوهاب، الجزء السادس)، صص 187-188.

👈و برای همین معتقد بود که مسلمانان زمان او، از مشرکان زمان پیامبر صلی الله علیه وسلم بسیار بدتر هستند چنانکه می‌گوید:
🔹«أن الذين قاتلهم رسول الله - صلى الله عليه وسلم - أصح عقولا وأخف شركا من هؤلاء».
🔸ترجمه: «کسانی که پیامبر صلی الله علیه وسلم با آنان جنگید، عقل‌هایشان صحیح‌تر و شرکشان خفیف‌تر از اینها است».
🗒 کشف الشبهات، ص 36.

و به این شکل محمد بن عبد الوهاب، تعریف جدیدی از لا إله إلا الله ارائه کرد، و گفت معنایش این است: هیچ معبودی جز الله نیست. و برای اینکه یک چیز معبود و إله شود، داشتن صفات و خصائص ربوبیت را از او بیرون آورد و بخاطر فهم اشتباهش از عبادت، معتقد شد که عبادت یک سری اعمال است که انجام آن در هر حالتی و بدون توجه به نیّت شخص، عبادت بوده و لذا معتقد شد که درخواست دعا از میّت و توسل به دعای او، شرک اکبر است و معتقد شد که مشرکان زمان پیامبر نیز هیچ شرکی نداشتند جز اینکه فقط به معبودانشان متوسل می‌شدند! لذا بخاطر فهم اشتباهش از شرک و توحید، مشرکان را با مسلمانان مشابه دانست. ولا حول ولا قوة إلا بالله.

➖به راستی کسی که شرک مشرکان را نشناخته باشد و آنان را موحد در ربوبیت بداند، چگونه می‌تواند نقطۀ مقابل آن که توحید است را بشناسد؟ و عجیب این است که خودشان را علمای توحید می‌نامند!

▫️ الله را سپاسگذارم که مرا با غلات مواجه کرد، غلاتی که در دولت اسلامی ‌وجود داشتند، چراکه گواهی می‌دهم آنها خالص‌ترین و روراست‌ترین و صادق‌ترین نجدی‌ها هستند که بدون هیچ تقیه و سازشی عقیده‌شان را بیان کردند، و بقیۀ نجدی‌ها اهل تقیه هستند و به لازمۀ عقیده‌شان عمل نمی‌کنند. الله را سپاسگذارم که بوسیلۀ غلات مرا هدایت کرد و اگر آنها نبودند و علمای اسلام مانند نووی و ابن قدامه و ابن حجر و ... را تکفیر نمی‌کردند، من نیز هرگز متوجه اشتباه و انحراف نجدیه در فهم توحید و عبادت نمی‌شدم.

مجاهد دین

نصیحتی دلسوزانه برای صلاح مهدوی و هم فکرانش؛

    ♦️ چند سال پیش که وهابیان اهل غلو و افراط، احساس کردند که میدان برایشان خالی شده و تا آینده ای نزدیک بر دنیای اسلام مسلط می شوند، اهل ...