۱۳۹۵/۰۳/۰۸

اثبات ازدواج ام کلثوم، دختر علی و فاطمه، با عمر فاروق همراه با سند صحیح از شیعه و سنی

نویسنده : مجاهد دین
شماره مقاله: 92
تاریخ انتشار: 95.3.8

شبهه رافضی:  شما ها که انقدر استناد میکنید به ام کلثوم و دامادی عمر بن خطاب میتونید یک سند صحیح از صحاح ششگانه. بفرستید ام کلثوم همسر عمر دختر امام علی بوده 

پاسخگو: مجاهد دین

الحمد لله رب العالمين والصلاة والسلام على رسول الله وعلى آله وصحبه ومن اهتدى بهداه؛ أما بعد

🖊 ازدواج عمر فاروق رضی الله عنه با دختر علی بن ابی طالب رضی الله عنه یکی از مسلمات است که جز نادان و جاهل آن را انکار نمی کند.
در کتب اهل سنت در صحیح ترین کتاب بعد از قرآن یعنی صحیح بخاری روایتی هست که اشاره به این دارد که ام کلثوم دختر علی ، همسر عمر بن خطاب بوده است. و اینک نص روایت:

  عنْ عُمَرَ بْنِ الْخَطَّابِ - رضي الله عنه - أَنَّهُ قَسَمَ مُرُوطًا بَيْنَ نِسَاءٍ مِنْ نِسَاءِ الْمَدِينَةِ فَبَقِيَ مِرْطٌ جَيِّدٌ، فَقَالَ لَهُ بَعْضُ مَنْ عِنْدَهُ: يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ، أَعْطِ هَذَا ابْنَةَ رَسُولِ اللَّهِ - صلى الله عليه وسلم - الَّتِي عِنْدَكَ يُرِيدُونَ أُمَّ كُلْثُومٍ بِنْتَ عَلِيٍّ، فَقَالَ عُمَرُ: أُمُّ سَلِيطٍ أَحَقُّ. وَأُمُّ سَلِيطٍ مِنْ نِسَاءِ الأَنْصَارِ مِمَّنْ بَايَعَ رَسُولَ اللَّهِ - صلى الله عليه وسلم - قَالَ عُمَرُ: فَإِنَّهَا كَانَتْ تَزْفِرُ لَنَا الْقِرَبَ يَوْمَ أُحُدٍ. (بخارى:2881)

🌹 ترجمه: از عمر بن خطاب - رضي الله عنه - روايت است كه او، پارچه هايي را ميان تعدادي از زنان مدينه، تقسيم كرد و يك قطعه پارچة خوب، باقي ماند. يك نفر كه آنجا بود، گفت: اي امير المؤمنين! اين را به همسرت؛ دختر رسول خدا - صلى الله عليه وسلم - ؛ بده. و منظورش ام كلثوم دختر علي بن ابي طالب - رضي الله عنه - (نوة رسول خدا - صلى الله عليه وسلم - ) بود. عمر گفت: ام سليط مستحق تر است. چرا كه روز احد براي ما مشك هاي پر از آب مي آورد. گفتني است كه ام سليط، يكي از زنان انصار بود كه با رسول الله - صلى الله عليه وسلم - بيعت كرده بود.

👈 در روایت دیگر که در مصادر مختلفی تخریج شده است درباره خواندن نماز میت بر ام کلثوم می باشد که در آن اشاره شده ام کلثوم دختر علی، همسر عمر بن خطاب است که از او پسری به نام زید نیز به دنیا آمده است، چنین آمده است و متن ذیل از نسائی است:
أنَّ ابنَ عمرَ صلَّى على تِسعِ جنائزَ جميعًا ، فجعلَ الرِّجالَ يلونَ الإمامَ ، والنِّساءَ يلينَ القبلةَ ، فصفَّهنَّ صفًّا واحدًا ، ووُضِعت جِنازةُ 👈 أمِّ كلثومِ بنتِ عليٍّ ، امرأةِ عمرَ بنِ الخطَّابِ👉 ، وابنٍ لها يقالُ لهُ : زيدٌ ، وُضِعا جميعًا . والإمامُ يومئذٍ سعيدُ بنُ العاصِ ، وفي النَّاسِ ؛ ابنُ عمرَ ، وأبو هريرةَ ، وأبو سعيدٍ ، وأبو قتادةَ ، فوضعَ الغلامُ مِمَّا يلي الإمامَ . فقالَ رجلٌ : فأنكرتُ ذلكَ ، فنظَرتُ إلى ابنِ عبَّاسٍ ، وأبي هريرةَ ، وأبي سعيدٍ ، وأبي قتادةَ فقلتُ : ما هذا ؟ قالوا : هيَ السُّنَّةُ .
الراوي:نافع مولى ابن عمر.  المحدث:الألباني.  المصدر:صحيح النسائي.  الجزء أو الصفحة:1977 حكم المحدث: صحيح
الراوي:عبدالله بن عمر. المحدث: الألباني. المصدر: أحكام الجنائز.  الجزء أو الصفحة: 132.  حكم المحدث: إسناده صحيح على شرط الشيخين
الراوي:عبدالله بن عمر. المحدث: ابن حجر العسقلاني. المصدر: التلخيص الحبير.  الجزء أو الصفحة:2/716.  حكم المحدث: إسناده صحيح
الراوي:نافع مولى ابن عمر.  المحدث:ابن القيم. المصدر:تهذيب السنن.  الجزء أو الصفحة:2/422 حكم المحدث: إسناده صحيح

📌 اما در کتب شیعه:
روایت در کتب شیعه آنقدر زیاد است که در شمار نمی آید ، ولی من تنها یک روایت از صحیح ترین کتب شیعه یعنی کافی نقل می کنم:

🌺 «محمد بن يحيى وغيره عن أحمد بن محمد بن عيسى عن الحسين بن سعيد عن النضر بن سويد عن هشام بن سالم عن سليمان بن خالد قال: سألت أبا عبد الله ع عن امرأة توفى زوجها أين تعتد في بيت زوجها تعتد أو حيث شاءت؟ قال: بلى حيث شاءت ثم قال: إن عليا ع لما مات عمر أتى أم كلثوم فأخذ بيدها فانطلق بها إلى بيته ».
الكافي للكليني (329 هـ) الجزء 6 صفحة 115 باب المتوفى عنها زوجها المدخول بها أين تعتد
صححه المجلسي : مرآة العقول في شرح أخبار آل الرسول ج 21 ص: 199 (الحديث الثاني) : صحيح👉

🌹 ترجمه: «سلیمان بن خالد مي‌گويد: از امام صادق پرسيدم زني كه همسرش وفات كند بايد در خانه‌اش (عده) بنشيند يا هر جايي كه خواست؟ فرمود بلكه هر جائيكه خواست. ‌علي، هنگامي كه عمر وفات كرد، ام كلثوم را با خود به خانه خودش برد.‌

بررسی رجال:
1 راوي اول محمد بن يحيي:
از مشایخ کلینی است و کلینی 2747 روايت از او در كافي نقل کرده است.
قال النجاشي: " محمد بن يحيى أبو جعفر العطار القمي، شيخ أصحابنا في زمانه، ثقة، عين، كثير الحديث
http://almilani.com/%D8%B9%D8%B1%D8%A8%D9%8A/%D8%A7%D9%84%D8%B1%D8%AC%D8%A7%D9%84/12010

2 راوي دوم احمد بن محمد بن عیسی:
كليني در کافی، 744 روایت از احمد بن محمد بن عیسی دارد و نیز ثقه است:
ثقة، له كتب، ذكره الشيخ في رجاله: في أصحاب الرضا عليه السلام
http://almilani.org/%D8%B9%D8%B1%D8%A8%D9%8A/%D8%A7%D9%84%D8%B1%D8%AC%D8%A7%D9%84/902

3 راوی سوم نضر بن سوید است که جناب کلینی در کتاب کافی از او 184 روايت نقل كرده است و این راوی نیز ثقه است:
قال النجاشي " نضر بن السويد الصيرفي: كوفي، ثقة، صحيح الحديث، إنتقل إلى بغداد له كتاب نوادر رواها عنه جماعة.
http://almilani.com/%D8%B9%D8%B1%D8%A8%D9%8A/%D8%A7%D9%84%D8%B1%D8%AC%D8%A7%D9%84/13074

4 راوی چهارم هشام بن سالم است که کلینی در کافی از او  260 روایت نقل کرده است و این راوی نیز ثقه است:
قال النجاشي: " هشام بن سالم الجواليقي، مولى بشر بن مروان، أبو الحكم، كان من سبي الجوزجان، روى عن أبي عبد الله وأبي الحسن عليهما السلام. ثقة ثقة، له كتاب يرويه جماعة.
http://almilani.com/%D8%B9%D8%B1%D8%A8%D9%8A/%D8%A7%D9%84%D8%B1%D8%AC%D8%A7%D9%84/13361

5 راوی پنجم سليمان بن خالد است که از اصحاب امام صادق و باقر است و کلینی از او در کافی 75 روايت نقل كرده است. این راوی نیز ثقه است:
سليمان بن خالد: بن دهقان بن نافلة... أبو الربيع الهلالي البجلي الأقطع النخعي - ثقة - من أصحاب الباقر والصادق (ع)
وثقه الشيخ المفيد
فسليمان بن خالد يكون موثقاً بشهادة علي بن إبراهيم أيضاً
http://www.al-khoei.us/books/?id=7425

🖊 همانطور که مشاهده می کنید،روایت با سند صحیح در کتاب کافی که از صحیح ترین کتب بعد از قرآن در نزد شیعه می باشد، ثابت شد که ام کلثوم دختر علی بن ابی طالب، همسر عمر فاروق رضی الله عنهم بوده است. و الحمد لله این یک حقیقت تاریخی است و هیچ کسی نمی تواند آن را انکار نماید و این ازدواج، نشان دهنده رابطه حسنه و  نیکو بین عمر فاروق و علی بن ابی طالب می باشد و اثبات می شود که آنها از یک دیگر دختر می ستاندند و به یک دیگر دختر می دادند و پیوند خانوادگی و فامیلی قوی بین آنها مخصوصا علی با خلفای پیشین او وجود داشته است.
پس عمر فاروق، پدر زن رسول خدا صلی الله علیه وسلم و داماد علی بن ابی طالب و فاطمه می باشد و کور شود هر آنکه نتواند این رابطه حسنه و نیکو را ببیند

با تشکر: مجاهد دین

چرا صحيح بخاری از امام صادق روايت نکرده است در حالي که از ناصبي روايت دارد؟

نویسنده: مجاهد دین

شماره مقاله:91

تاریخ انتشار: 95.3.8
شبهه رافضي:

همانطور که تمام محقیقین درباب مذاهب می دانند در صحیح بخاری هیچ روایتی از امام صادق نیاورده شده واین درحالی است که بخاری از راوی ناصبی روایت می کند وآن:
عمران بن حطان است که روایت به شرح ذیل است :

روایت اول:«حدثنی محمد بن بشار حدثنا عثمان بن عمر حدثنا علی بن المبارک عن یحیى بن أبی کثیر عن عمران بن حطان قال : سألت عائشة...»
صحیح بخاری،ج5،ص2194،ح5497
روایت دوم :«حدثنا معاذ بن فضالة حدثنا هشام عن یحیى عن عمران بن حطان أن عائشة رضی الله عنها»
صحیح بخاری ،ج5،ص2220،ح5608
واین درحالی است که این شخص در مدح ابن ملجم شعر زیر را سروده:

یَا ضَـرْبَةً مِـنْ تَــقِیٍّ مَا أَرَادَ بِـهَا        إِلاَّ لِیَبْلُغَ مِنْ ذِی العَرْشِ رِضْوَانَا

إِنِّـی لأَذْکُـرُهُ حِـــیْـناً فَأَحْـسِبُهُ         أَوْفَى البَــــرِیَّةِ عِــنْدَ اللهِ مِـیْزَانَا

ترجمه بیت اول: چه ضربتی آورد (ابن ملجم مرادی بر فرق علی) که ضربتش از نهایت تقوا بود. که با این ضربت صاحب عرش (خداوند) از دست او راضی گردید.

ترجمه بیت دوم: وقتی من (ابن ملجم مرادی) را به یاد می آورم، (به خاطر ضربتی که بر فرق علی آورد) او را از وفادارترین خلایق نزد خداوند به حساب می آورم.

سیر اعلام النبلاء ، شمس الدین أبو عبد الله محمد بن أحمد الذَهَبی ، متوفای 748 هـ ، ج4 ، ص 21۵، مؤسسة الرساله بیروت، الطبعه الحادیة العشر ، 1417 هـ / 1996 م . تاریخ الإسلام ووفیات المشاهیر والأعلام ج3 ص654 و ج6 ص156 المؤلف: شمس الدین أبو عبد الله محمد بن أحمد بن عثمان بن قَایْماز الذهبی (المتوفى: 748هـ)، المحقق: عمر عبد السلام التدمری، الناشر: دار الکتاب العربی، بیروت، الطبعة: الثانیة، 1413 هـ - 1993 م، عدد الأجزاء: 52.


همانطور که ملاحظه کردید بخاری از یک ناصبی ودشمن حضرت امیر دو روایت نقل کرده سوال ما از مولوی های اهل سنت این است که:
چرابخاری از یک ناصبی روایت نقل می کند ولی ازامام صادق استاد ائمه اربعه روایتی نقل نمی کند آیا ناصبی را العیاذ بالله بیشتر از امام صادق قبول دارد؟
___________________________________________________________________
https://telegram.me/islamnote

پاسخگو: مجاهد دین📝

الحمد لله رب العالمين والصلاة والسلام على رسول الله وعلى آله وصحبه ومن اهتدى بهداه؛ أما بعد

👈ما در ابتدا و بالفرض، اتهام شما را به جا و درست حساب می نماییم و می گوییم چون امام بخاری رحمه الله از یک ناصبی روایت آورده است، پس ایشان آن ناصبی را بیشتر از امام صادق قبول داشته است !!

اما خب باید شما نیز مثل ما که منصفانه عمل کردیم، شما نیز منصفانه عمل نمایید و این اتهام را به نسبت خودتان قبول کنید که
چون در کتب اربعه شما (کافی ،من لا یحرضه الفقیه، تهذیب و استبصار) که 44244 روایت دارد، و از بین این همه روایت، حتی یک روایت  نیز از فاطمه علیها السلام روایت نکرده اند پس:
👈صاحبان کتب اربعه شما یعنی کلینی و طوسی 🔸ناصبی🔸 بودند و قابل ندیدند که از سیده زنان عالم روایت کنند و این در حالی است که ما در صحیح بخاری هم از فاطمه حدیث داریم. (البته علم به اینکه تنها در من لا یحضه الفقیه شیخ صدوق، یک روایت آن هم ضعیف از فاطمه وجود دارد )

۱۳۹۵/۰۳/۰۵

تناقض و اختلافات شدید در مذهب شیعه «قسمت چهارم»

تناقض و اختلافات شدید در مذهب شیعه «قسمت چهارم»

نویسنده: مجاهد دین

شماره مقاله:90

تاریخ انتشار: 95.3.5

متن شبهه:
امروزه وهابیون وجب به وجب کتابهای شیعه را در آرزوی پیدا کردن ایرادی تفحص 🔍📖میکنند
 و نایافته های خودرا در
📢 بوق و 🎺کرنا میکنند,که بیایید که یافتیم.

⛔️ما اینجاییم که با دلیل وبرهان📚 بگوییم

خیرنیافتید,توهمی بیش نبود


👆👆👆👆👆👆👆👆
برگرفته از توهمات یک رافضی
👆👆👆👆👆👆👆👆

پاسخگو: مجاهد دین


پیرو ادعای مضحک مدیر کانال منهاج البدعه که شکی ندارم بیمار و روان پریش می باشد و متاسفانه اینقدر تک روی کرده و در بین افراد امثال خود دروغ گفته و کسی نبوده جواب های دندان شکن به او بدهد، فلذا چنین بزرگ شده که مذهب آنها همانند صفحه ای قرآن است و کوچک ترین ایراد و مشکلی در آن ندارد و چون عده ای افراد جاهل تر از خودش نیز او را تایید و تشویق کرده اند به همین خاطر باعث شده که امثال او تا حدی توهم زده بار بیایند که ادعا کنند در کتب شیعیان هیچ گونه ایراد و تناقض و مشکلی وجود ندارد و همه علمای آنها و همه کتاب های آنها در کمال انسجام و یکپارچگی و اتحاد می باشد. اما ما اینجا هستیم که با دلیل و برهان بگوییم: زهی خیال باطل. وقتی که توهم زده می شوید باید با سیلی محکم سر عقلتان آورد و این مقاله ها از آن سیلی ها بسیار محکم تر است.
رافضی روان پریش و توهم زده گفته بود:
 امروزه وهابیون وجب به وجب کتابهای شیعه را در آرزوی پیدا کردن ایرادی تفحص 🔍📖میکنند
 و نایافته های خودرا در
📢 بوق و 🎺کرنا میکنند,که بیایید که یافتیم.

⛔️ما اینجاییم که با دلیل وبرهان 📚 بگوییم

خیرنیافتید,توهمی بیش نبود

و من نیز قبلا در سه مقاله دیگر جواب به او دادم و به او فهماندم که تناقض و ایراد و اشکال امری طبیعی است و چنین ادعای مزخرفی نکند . برای مطالعه قسمت های قبلی مراجعه کنید به:
قسمت اول:
http://islamsj.blogspot.com/2016/05/blog-post_69.html

قسمت دوم:
http://islamsj.blogspot.com/2016/05/blog-post_34.html

و قسمت سوم:
http://islamsj.blogspot.com/2016/05/blog-post_2.html

و این را باید بدانیم که هیچ گاه اهل سنت نیز چنین ادعایی نکرده و نخواهد کرد که بگوید اختلاف و ایراد در بین کتب و علما موجود نبوده، بلکه اختلاف امری طبیعی است اما ادعای روافض غالی و جنون زده است که باعث می شود ما چنین مقالاتی را بنویسیم و به آنها بگوییم یه کم آروم تر و پیاده شید که با هم بریم...

تناقض و اختلافات شدید در مذهب شیعه «قسمت سوم»

تناقض و اختلافات شدید در مذهب شیعه «قسمت سوم»

نویسنده: مجاهد دین

شماره مقاله:89

تاریخ انتشار: 95.3.5

متن شبهه:
امروزه وهابیون وجب به وجب کتابهای شیعه را در آرزوی پیدا کردن ایرادی تفحص 🔍📖میکنند
 و نایافته های خودرا در
📢 بوق و 🎺کرنا میکنند,که بیایید که یافتیم.

⛔️ما اینجاییم که با دلیل وبرهان📚 بگوییم

خیرنیافتید,توهمی بیش نبود


👆👆👆👆👆👆👆👆
برگرفته از توهمات یک رافضی
👆👆👆👆👆👆👆👆

پاسخگو: مجاهد دین


من قبلا نیز ⛔️⛔️هشدار ⛔️⛔️  داده بودم که این توهمات و تراوشات ذهن بیمار خود را مجدد تکرار ننماید چراکه تنها باعث می شود که از بطن کتب خود شیعیان، رسوایی ها و اعترافات تلخی را بیرون بکشم که بطلان ادعای توهم زده را ثابت می نماید. اما امروز با ما همراه باشید با یک سری دیگر از اعترافات و تناقضات موجود درکتب و اقوال علمای شیعه.
به دو مقاله پیشین نیز مراجعه کنید
 http://islamsj.blogspot.com/2016/05/blog-post_69.html
 و
http://islamsj.blogspot.com/2016/05/blog-post_34.html


 تناقض و ایراد در مذهب شیعه ، در بین آنها بسیار شدید و حاد می باشد و اقوال علمای خودشان گواه به آن می باشد

👈•  عبد الهادي فضلي مي‌گويد: « الظاهر ان القدماء كانوا مختلفين في المسائل الأصولية أيضاً فربما كان شيء عند بعضهم فاسداً أو كفراً ، غلواً أو تفويضاً ، أو جبراً أو تشبيهاً ، أو غير ذلك وكان عند أخر مما يجب اعتقاده ، أو لا هذا ولا ذاك».
⭕️ترجمه: ظاهرا علمای گذشته در مسايل عقيدتي نيز با هم اختلاف داشته اند، چه بسا مسأله اي نزد بعضي از آنها فاسد و يا كفر يا افراط و يا بي نظمي و آشفتگي، يا جبر، يا تشبيه و يا غیره باشد و همين نزد بعضي ديگر اعتقاد به آن واجب بوده است و یا  نه اين و نه آن بوده است
 أصول علم الرجال / عبد الهادي فضلي ص 108 ] [ بحوث في مباني علم الرجال / محمد سند ص 314 ] [ الفوائد الرجالية » نوشته وحيد البهبهاني / فائده ي دوم ] [عدة الرجال / محسن اعرجي كاظمي ص 155] [ رجال الخاقاني / شيخ علي خاقاني ص 147 ] [ كليات في علم الرجال / جعفر سبحاني ص 430 ]

🔴•  محمد جواد مغنيه مي‌گويد: « أحدث المتأخرون قواعد فقهية جديدة ، وعدلوا كثيراً من القواعد القديمة فنفوا أحكاماً أثبتها المتقدمون ، وأثبتوا أحكاماً لم يعرفها أحد مما سبقهم، قلموا، وطعموا جميع أبواب الفقه من العبادات والمعاملات».
⭕️ترجمه: متأخرين قواعد فقهي جديدي را به وجود آورده اند و بسياري از قواعد قديمي را تعديل كرده‌اند، پس احكامي را نفي كرده‌اند كه گذشته گان آن را اثبات كرده بودند، و احكامي را اثبات كرده‌اند كه گذشتگان هرگز آن را نديده بودند

◀️ همانطور که مشاهده می کنید، دین تشیع پیوسته در حال تغییر و مخالفت با گذشته خود بوده  و این تغییرات و اختلافات حتی باعث کشته شدن شیعیان در بین خودشان نیز شده است و همدیگر را به قتل می رساندند:
🔴 خوانساري از حر عاملي براي ما نقل مي‌كند كه نوه او زين الدين محمد بن حسن عاملي از منهج عقلاني شهيد ثاني و منهج علامه و شهيد اول راضي نبوده است، و اينك متن سخن او: « اكثر المتأخرون التأليف وفي مؤلفاتهم سقطات كثيرة ، عفا الله عنا وعنهم، وقد أدى ذلك إلى قتل جماعة منهم».
ترجمه: «متأخرين تأليفات زيادي را به ميان آورده اند و در نوشته هاي آنها اشتباهات فراواني ديده مي‌شود (خداوند ما و آنها را عفو نمايد ) و اين اختلافات منجر به قتل بعضي از آنها شده است».
لؤلؤة البحرين / يوسف بحراني ص81

😐 بسیار مشتاق هستیم این قتل های زیر زمینی و ترور های مخفیانه شیعه را بیشتر بدانیم که چه کسانی را کشتند و ما خبر نداشتیم!!! البته می توان به طور سریع به آیت الله برقعی شیعه هدایت یافته اشاره کرد که قصد ترور و کشتنش را داشتند اما موفق نشدند.


✔️ حتی اختلاف آنها در حدی است که پروژه ولایت فقیه را کلا غیر شرعی می دانند :
🔴•  محمد حسين فضل الله مي‌گويد: « ان صاحب الجواهر كان يناقش من قبله ومن في عصره فالآخرون من حقهم ذلك ، وكم خالف الخميني صاحب الجواهر ومشهور العلماء في كثير من الفتاوى ولا سيما في ولاية الفقيه لان مشهور علماء الشيعة على عدم الفتوى بولاية الفقيه ومع ذلك خالفهم».
⭕️ترجمه: صاحب جواهر با گذشتگان خود و همچنين معاصرين خويش مخالفت مي كرد، پس ديگران نيز اين حق را دارند و چه بسيار فراوان خميني با صاحب الجواهر و قول مشهور علما در بسياري از فتاوي به خصوص در ولايت فقيه مخالفت كرده است؛ زيرا فتواي مشهور علمای شيعه اين است كه ولايت فقيه موجود نباشد و با اين حال هم آنها مخالفت نموده‌اند
المنهج الاستدلالي عند آية الله سيد محمد حسين فضل الله / ص 37

🖊 با اینکه شیعه در ظاهر یک مذهب است اما هیچ گاه بر یک مساله واحد نمی توانند اجماع کنند و هیچ گاه آنها را متحد نمی یابی و همواره در ریز و درشت مسائل با هم اختلاف دارند برای مثال «خوئی» که از علمای متأخر است بر کتاب  «العروة الوثقی » کاظم یزدی تعلیق می زند و در 2042 مساله!!! با او مخالف می کند.
تعليقي بر« العروة الوثقى » از فتاواى سيد خوئي/ چاپ سوم
😐 اگر به تعليقات سيستاني بر مسايل منتخب استاد خويش «خوئي » مراجعه كنيم، مي‌بينيم كه در 794 مسأله با او مخالفت كرده است. تعليقي بر « المسائل المنتخبة» نوشته ي امام خوئي - فتاوى آية الله السيد علي حسيني سيستاني/ دار المؤرخ العربي بيروت لبنان
👈 اما در کمال تعجب رافضی 👹توهم زده را می بینیم که می گوید هیچ ایرادی در کتب شیعه یافت نمی شود!!! اگر ما بخواهیم تمام 2042 مورد ایرادی که خوئی به کاظم یزدی گرفته است را در اینجا ذکر کنیم که یک سال طول می کشد!! آیا باز ادعای عدم وجود ایراد در کتبشان را می کند؟؟؟🤔

حتی می بینیم که بعضی از بزرگان و علمای شیعه  از جمله کاشف الغطاء و محمد حسین فضل الله که افسانه و خرافات شکستن پهلوی فاطمه را  رد می کنند ! ولی تعجب می کنم که چطور این رافضی توهم زده  اینطور وانمود می کند که کتابهایشان خالی از ایراد است و انگار تمام آنها شبیه یک صفحه از قرآن هستند که بدون نقض و تضاد با هم می باشند!!

عجیب است اگر شیخ صدوق آرای شاذ و عجیب و غریب و مخالف تشیع می دهد اما اینها شامل ایراد هایی که رافضی آن را مد نظر دارد نمی شود!!!
🔴•  سيد جعفر مرتضي عاملي مي‌گويد: « وهناك امور كثيرة تفرد بها الشيخ الصدوق لم يقبلها منه علماؤنا وفقهاؤنا».
⭕️ترجمه: مسائل زيادي وجود دارد كه منحصر به شيخ صدوق مي‌باشد و هيچ يك از علما و فقهاي ما آن را نپذيرفته اند
مرجعية المرحلة وغبار التغيير / شيخ جعفر شاخوري ص 170

همچنین تعجب می کنم از این رافضی👺 که  شیخ جعفر شاخوری را رد می نماید و می گوید او را قبول نداریم در حالی که ایشان از شاگردان برتر  و ارشد مرجع تقلید معاصر شیعیان در لبنان یعنی آية الله محمد حسين فضل الله  می باشد!!!

اما برای شما در ادامه روشن می کنم که چرا این رافضی شیخ جعفر شاخوری را بی اعتبار کرده است.

در جر و بحث ها و مباحثاتی که میان دو تن از عالمان مذهب شیعه رخ داده است می توان به  این قضیه پی ببریم:

آنچه که شهرت یافته و اهل علم و اخبار بر آن اگاهی دارند ، هجوم و طعنه و حمله به محمد حسين فضل الله، مرجع شيعه معاصر در لبنان، توسط آية الله سيد مرتضي عاملي و شاگردانش مي‌باشد. شاخوري از شاگردان فضل الله اسباب اين حمله را براي ما ذكر كرده و می گوید:
🔴ان من أسباب هذه الحملة تعود إلى دعوته إلى محاكاة التاريخ والتحقق من حوادثه بشكل علمي ، وانه دعا كبار العلماء على مستوى العالم الإسلامي لدراسة الحوادث التاريخية وأسباب الخلاف ومعالجتها بشكل موضوعي وعلمي من خلال القران الكريم - ومن الأمور التي أنكرها والتي زادت من حدة الهجوم عليه هي مناقشته ورده لكثير من الروايات التاريخية التي تتكلم عن👈 الهجوم على بيت فاطمة رضي الله عنها وحادثة كسر ضلعها... 👉
⭕️از جمله اسباب اين حمله، دعوت ايشان (فضل الله) به نقل و تحقيق تاريخ به گونه اي علمي بر مي گردد، اينكه او دانشمندان بزرگ را در سطح جهان اسلام براي تحقيق حوادث تاريخي و عوامل اختلاف و حل آنها به گونه اي موضوعي و علمي در كنار قرآن كريم دعوت كرد، و از جمله اموري كه فضل الله را انكار كرد و باعث ازدياد شدت هجوم عليه وي شد، همان مناقشه ي وي و رد كردن بسياري از روايات تاريخي اي بود كه از هجوم عليه خانه فاطمه ل و واقعه شكستن پهلوان آن بزرگوار بحث مي‌كند.
حملاتي به صورت چاپ و كتاب و مجلات از طرف نويسندگاني معلوم و مستعار ضد، مرجعيت وي صورت گرفت
مرجعية المرحلة وغبار التغير / جعفر شاخوري ص 24 - 428
و ميان آن دو جنگ و ستيز و برخورد  لفظي با كتابهايي كه راجع به فضل الله نوشته شده بود واقع شد. از جمله:
كتاب « مأساة الزهراء »، كتاب « خلفيات  كتاب مأساة الزهراء »، « الانبياء فوق الشبهات تعرية » كتاب « مراجعات في عصمة الانبياء »، «حوار مع فضل الله حول الزهراء» .
 و ديگر كتابهايي كه ضمنا راجع به اين قضيه نوشته شده‌اند از امثال: « عصمة المعصوم، وابهى المداد في شرح مؤتمر علماء بغداد».
 و در مقابل نيز شاگردان فضل الله و علمای مذاهب شيعه، تعدادي كتاب را در دفاع از فضل الله و طعن به ديگران نوشتند، از جمله:
«مرجعية المرحلة وغبار التغيير، مراجعات في عصمة الأنبياء، خلفيات ضلت السبيل، حركية العقل الاجتهادي لدى فقهاء الشيعة الإمامية، كتاب مأساة كتاب المأساة، خلفيات كتاب مأساة الزهراء، هوامش نقدية دراسة في كتاب مأساة الزهراء » و بسياري از كتابهاي ديگري كه تا به امروز نيز نوشته مي‌شود، زيرا جنگ ميان آنها بسيار سخت است.
و موارد و عكس العملهايي كه تفسيق و تكفير آميز و افتراء و خروج از اسلام و ظاهر دروغ از جانب طرفين به اندازه اي است كه قابل تصور نيست
👈 و اگر طرفين شروع به نوشتن فهرست وار آن نمايند، نمي‌توانند آن را به نمايش بگذارند، از آنجا كه جعفر شاخوري در كتاب خود به نام « مرجعيه المرحلة و غبار التغيير » مي‌گويد:
سيد مرتضي عاملي (94) مورد از تحريف به لحاظ معنوي و لفظي و (39) مورد دروغ را در فهرست‌هايي طولاني براي من نوشت، اما من نمي‌توانم تعداد دروغهاي او را به نگارش در آورم، زيرا اين وقت كشي در چيزي است كه گمان نمي‌كنم قابل خواندن را داشته باشد.
سپس شاخوري نسبت به عاملي نقدي تمسخر آميز را مي نويسد و در آن مي‌گويد:
🔴 انني كنت سابقاً اعيش خلف كتب سماحة السيد ولكنني الان اعيش خلف ركام من اكاذيبكم التي لا نهاية لها وسوف نقف جميعاً امام الله الذي لا ينفع معه بضاعة الكذب
⭕️من قبلا در پناه كتابهاي شيخ زندگي مي كردم ولي الان در پناه بسياري از دروغهاي آن زندگي را به سر مي برم، آن دروغهايي كه هرگز تمام شدني نيستند و در آينده، همه ي ما در پيشگاه خداوند خواهيم ايستاد و هيچ دروغي كوچكترين نفعي را به انسان نمي رساند.

😐وقتی دو عالم و مرجع تقلید!! در حین بحث علمی با هم،این همه افترا و دروغ به هم می بافند که اصلا در شمار نمی آید ، پس چه انتظاری داری که به اهل سنت دروغ و افترا نبندند؟؟؟ تا جای که شاخوری درباره مرتصی عاملی می گوید:
🔴عرض السيد مرتضى العاملي في كتابه جدولاً طويلاً من (190) مفردة تكفل هو بصياغتها خلافاً لنصوصها الاصلية من اقوال السيد محمد حسين فضل الله، وقد درست هذه الـ (190 ) مفردة فوجدت ان (8) مفردات فقط هي التي يلتزم بها سماحة السيد ، وثلاثة مفردات نقلها بدقة ، اما بقية المفردات وهي (179) فهي بين عبارات مقطعة الاوصال ، وبين عبارات محرفة وعليه فتكون نسبة الدقة في النقل (3 / 190) أي ما يعادل (1,6 %) .
ونسبة الصدق النسبي (11/190) أي ما يعادل (6%)

⭕️ترجمه: سيد مرتضي عاملي در كتاب خود (190) مسأله را ذكر كرده است كه متن آن مخالف متن اصلي اقوال سيد محمد حسين فضل الله است و من آن (190) موضوع را ذكر كرده‌ام كه در ميان آنها تنها (8) موضوع شان جناب سيد به آن معتقد بوده و (3) موردشان را به دقت نقل كردم و اما موارد ديگر يعني (179)  مورد ديگر شامل عبارتهايي مقطوع و تحريف شده مي‌باشد، پس نسبت دقت ايشان در نقل مطلب (3 / 190) يعني معادل  1.6%   و نصبت  صدق در نسبت دادن (11/190) یعنی معادل 6% می باشد. ( مرجعية المرحلة وغبار التغيير / جعفر شاخوري بحراني ص 480 490)

و فضل الله نیز خود با زباني واضح تصريح كرده كه:
🔴 ان ما نسب اليه 90% كذب و10% منه تحريف للكلام عن مواضعه ، بل صرح في مكان اخر انه يمكنه القول بان 99،99% مما يقال وينشر ضده هو كذب وافتراء وبهتان. الانبياء فوق الشبهات تعرية كتاب مراجعات في عصمة الانبياء / محمد محمود مرتضى العاملي ج1ص 268
⭕️ ترجمه: آنچه را كه او به من نسبت داده 90% دروغ و10% تحريف بوده است و اينكه در جاي ديگر گفته: مي تواند بگويد كه 99،99% از آنچه عليه او نوشته دروغ و افترا و بهتان مي‌باشد.

خودتان حساب کنید که حجم کذب و افترایی که بر هم بسته اند چقدر است؟؟؟ 🤔😐😳
حال اگر این روافض بخواهند از اهل سنت نقل و قول کنند میزان این دروغ ها چقدر می شود؟؟؟🤔🤔🤔

برای همین است که اگر لب باز کنند سرشت  و نفوسشان اشکار می شود که چه قدر آدم های خبیثی هستند، و در واقع از کوزه همان برون  تراود که در اوست.

همه این افتراها و توهین هایی که به  مرجع تفلید بیچاره، سید محمد حسین فضل الله زده اند، تنها به خاطر انکار افسانه و خرافه شهادت فاطمه بوده است!!! وقتی که به علمای خودشان رحم نمی کنند ، پس با اهل سنت چگونه باید رفتار کنند؟

حال باز روافض توهم زده که مشخص نیست چی زده است، باز ادعای مزخرف و بی اساس خود را تکرار می کند که در کتبشان ایراد و تناقضی وجود ندارد😂😂

تا روزی که من زنده باشم به رسوایی شما جماعت رافضی-مجوسی جواب خواهم داد.

با تشکر: مجاهد دین
🌹🌹🌹🌹🌹



نصیحتی دلسوزانه برای صلاح مهدوی و هم فکرانش؛

    ♦️ چند سال پیش که وهابیان اهل غلو و افراط، احساس کردند که میدان برایشان خالی شده و تا آینده ای نزدیک بر دنیای اسلام مسلط می شوند، اهل ...