▫️سفها و احلام كانال شطحات و ردود، به بهانۀ
تحذیر از شرک، و بخاطر جهلشان به حقیقت توحید و شرک، دست خوارج اولیه را نیز بستهاند
و پیروان و علمای اهل سنت را بخاطر شرکی که نکردهاند مشرک میدانند، سپس با کمال
وقاحت برای ترویج افکار خوارجانۀشان در بین جوانان اهل سنت، خودشان را به زور و
بهتان به علمای اهل سنت نسبت میدهند.
▫️چنانکه در تصویر پیوست شده میبینید، مدیران
مجهول کانال مذکور، استغاثۀ هاجر به جبرئیل را، مطلقا جزو دعای من دون الله و طلب
از غیر الله و شرک اکبر میدانند، لذا چون طبق عقاید آنها اگر بگویند هاجر به جبرئیل
استغاثه کرده است، پس هاجر مرتکب شرک اکبر (دعا و طلب من دون الله) گشته است و نیز
چون نمیتوانند هاجر علیها السلام را مشرک خطاب کنند؛ لذا ناچارا دست به دامن تحریف
حدیث و تغییر معنای آن میشوند و از اصل منکر استغاثۀ هاجر به جبرئیل علیه السلام
میشوند و به این شکل خیال خودشان را راحت میکنند!
▫️در حالی که حقیقتا هاجر به جبرئیل استغاثه
نموده بود و از او درخواست کمک کرده بود، و انکار آن سفاهتی بیش نیست. و آنطوری که
خوارج معاصر میپندارند، استغاثۀ هاجر به جبرئیل طلب و دعای من دون الله نیست،
بلکه تنها اخذ اسباب بود. و تنها با استقلالیت قائل شدن برای یک مخلوق (یک سبب)، و
اینکه او را در نفع و ضرر رساندن قائم به ذات خودش بدانی، و بر او توکل کنی، است
که استغاثه به مخلوق شرک میشود.
🔹برای
نمونه امام علامه نجم الدین الطوفی الحنبلی رحمه الله (متوفی 716 هجری) که یکی از
بزرگترین علمای حنابله و شاگرد ابن تیمیه و البرزالی و المزی و الدمیاطی و... است،
در رد بر این خوارج کج فهم (در کتابش: الإشارات الإلهية إلي المباحث الأصولية، ص
480) میگوید: «ومما يحتج به على ذلك حديث هاجر أم إسماعيل حيث التمست الماء
لابنها؛ فلم تجد، فسمعت حسا في بطن الوادي، فقالت: قد أسمعت إن كان عندك غواث.
وهذا في معنى الاستغاثة منها بجبريل، وقد أقرها على ذلك ولم ينكره النبي صلّى الله
عليه وسلّم عليها لما حكاه عنها.
ولأن اعتقاد التوحيد من لوازم الإسلام، فإذا
رأينا مسلما يستغيث بمخلوق علمنا قطعا أنه غير مشرك لذلك المخلوق مع الله عز وجل،
وإنما ذلك منه طلب مساعدة، أو توجه إلى الله ببركة ذلك المخلوق، وإذا استصرخ الناس
في موقف القيامة بالأنبياء ليشفعوا لهم في التخفيف عنهم، جاز استصراخهم بهم في غير
ذلك المقام، وقد صنف الشيخ أبو عبد الله بن نعمان كتابا سماه «مصباح الظلام في
المستغيثين بخير الأنام» واشتهر هذا الكتاب وأجمع أهل عصره على تلقيه منه بالقبول،
وإجماع أهل كل عصر حجة، فالمنكر لذلك مخالف لهذا الإجماع
🔸ترجمه:
«و از دلایلی که به آن برای جواز استغاثه احتجاج میشود حدیث هاجر مادر اسماعیل علیهما
السلام است آن هنگام که برای پسرش به دنبال آب میگشت، اما آب پیدا نکرد. سپس در
آن وادی صدایی را احساس کرد و گفت: صدایت را شنیدم (به من کمک کن) اگر کمکی از
دستت بر میآید، و این به معنای استغاثۀ هاجر به جبریل است و پیامبر صلی الله علیه
وسلم که این واقعه را حکایت نموده، بر استغاثۀ هاجر اقرار نموده و آن را انکار
نکرده است.
و این (را باید بدانیم) که اعتقاد داشتن به
توحید از لوازم اسلام است، پس اگر مسلمانی را دیدیم که به مخلوقی استغاثه میکند،
قطعاً میدانیم که او آن مخلوق را با خداوند عزوجل شریک قرار نداده است، بلکه تنها
از او طلب یاری، یا توجه به خدا به برکت آن مخلوق کرده است.
و اگر مردم در موقف قیامت پیامبران را به فریاد
بخوانند تا برای تخفیفِ بر آنان، برایشان شفاعت کنند، پس در دیگر مقامها (و موقفها)
نیز به فریاد خواندن آنها جایز خواهد بود.
و به تحقیق شیخ ابوعبدالله النعمان کتابی به
نام: «مصباح الظلام في المستغيثين بخير الأنام» نوشته و این کتاب شهرت یافت و مردم
زمان او بر قبول نمودن کتابش اجماع نمودند و اجماع اهل هر عصری حجّت است و هرکس
مخالفت کند پس با این اجماع مخالفت کرده است».
👈چنانکه
مشاهده میکنید علامه الطوفی میگوید آن حدیث به معنای استغاثۀ هاجر به جبرئیل
است، و پیامبر صلی الله علیه وسلم آن را حکایت کرده و بر آن اقرار نموده است.
⭕️اكنون از نوخوارج معاصر
که خود را زورا و بهتانا به اهل سنت و علمایش نسبت میدهند میپرسیم:
❓با توجه به اینکه
علامه الطوفی گفته است که هاجر به جبرئیل استغاثه نموده است، آیا الطوفی نیز داعی
بدعت و مجادل بوده و از هیچ عالمی، علوم شرعی را یاد نگرفته و افکار و اندیشههای
شرکی و بدعی را در ضمن شرح این حدیث ترویج نموده و عوام الناس را فریب داده است؟
➖اگر بگویید آری،
پس الحمد لله ثابت شد که شما ربطی به اهل سنت و علمایش ندارید و علمای اهل سنت نیز
بر ضد عقاید تکفیری و خوارجانۀ شما هستند. و امثال شماها تنها با مایه گذاشتن از
اعتبار و اسم اهل سنت، میخواهید جوانان اهل سنت را به دام افکار خوارجانۀ خود
بکشانید؛ وگرنه دشمن اهل سنت هستید.
➖اگر بگویید خیر، پس
این یک بام و دو هوا، و نفاق و دورویی و تقیه میشود. چرا اگر الطوفی بگوید هاجر
به جبئریل استغاثه کرده است، اشکالی ندارد اما اگر همان سخن را ما بگوییم، ترویج
افکار و اندیشههای شرکی و بدعی و... محسوب میشود؟
❓همچنین حکم علامه
الطوفی چیست؟
🔹که معتقد
است: «أن الاستغاثة إذا جازت بالحي فبالميت المساوي-فضلا عن الأفضل-أولى؛ لأنه أقرب
إلى الله-عز وجل-من الحي».
🔸ترجمه:
«اگر استغاثه به یک انسان زنده جایز باشد، پس از باب اولی استغاثه به یک انسان
مُرده که در فضیلت با آن زنده مساوی است –حال چه رسد به مرده ای که از انسان زنده
افضل تر هم باشد- جایز است، برای اینکه کسی که میمیرد نسبت به کسی که زنده است به
خدا نزدیکتر است».
🗒الإشارات
الإلهية إلي المباحث الأصولية ص 480.
❓آیا علمای اهل سنت
نیز مانند شما خوارج معاصر، استغاثه به مُرده و یا به ملائکۀ غایب از انظار را
مطلقا دعای من دون الله و طلب از غیر الله و شرک اکبر دانستهاند؟
❓آیا امام احمد بن
حنبل رحمه الله را نیز بخاطر درخواست کمک از ملائکه تکفیر میکنید و مشرک میدانید
یا باز تقیه میکنید؟
🔹عبد الله
پسر امام احمد میگوید شنیدم پدرم میگفت: «حَجَجْتُ خَمْسَ حِجَجٍ، اثْنَتَيْنِ
رَاكِبًا، وَثَلاثَ مَاشِيًا، أَوْ ثَلاثَ رَاكِبًا، وَاثْنَتَيْنِ مَاشِيًا،
فَضَلَلْتُ الطَّرِيقَ فِي حَجَّةٍ، وَكُنْتُ مَاشِيًا فَجَعَلْتُ أَقُولُ: يَا
عِبَادَ اللَّهِ، دُلُّونِي عَلَى الطَّرِيقِ، قَالَ: فَلَمْ أَزَلْ أَقُولُ
ذَلِكَ حَتَّى وَقَفْتُ عَلَى الطَّرِيقِ، أَوْ كَمَا قَالَ أَبِي».
🔸ترجمه:
«پنج بار حج کردم، که در یکی از حجها راه را گم کردم و من پیاده بودم، و شروع
کردم به گفتنِ: ای بندگان خدا راه را به ما نشان دهید، و پیوسته این را میگفتم تا
اینکه راه را پیدا کردم».
🗒مسائل أحمد
بن حنبل (ش 912).
✔️الحمد لله، اینگونه
پرده از چهرۀ خوارج معاصر برمیداریم و رسوایشان میکنیم و برای همگان دستانشان را
رو میکنیم، و در داخل سوراخهایشان فراریشان میدهیم و مسکوتشان میکنیم و گردن
شبهاتشان را قطع میکنیم، و روسفیدی و سر بلندی را برای اهل سنت و جماعت میآوریم.
خادم کوچک اهل سنت: مجاهد دین