۱۳۹۸/۰۵/۳۰

ردودی کوتاه و منطقی بر صلاح الدین مهدوی (2)

ردودی کوتاه و منطقی بر صلاح الدین مهدوی (2)

این قسمت: استفاده از لقب وهابیت و نجدیت ، بین علمای نسل اول آنها و معاصرینشان

جناب صلاح الدین مهدوی در قسمت دوم از ردیۀ صوتی‌اش بر کتاب «الروية الوهابية...» این بار اعتراض به این کرده که لقب وهابیت لقب زشتی است و نویسندۀ کتاب مذکور را سرزنش کرده که چرا به ما، وهابی گفته است! سپس از چند تن از علمای معاصر وهابیت نقل کرده که آنها تسمیه به این لقب را قبول ندارند!

اما جالب است بدانید که علمای پیشین وهابیت تسمیه به این نام را قبول داشته و خودشان این نام را برای خودشان بکار برده‌اند.

برای مثال:
1️در الدرر السنية في الأجوبة النجدية  (1/566) رساله‌ای نقل شده با نام «رسالة الشيخ محمد بن عبد اللطيف إلى أهل اليمن وغيرهم في بيان عقيدة أهل نجد» و در آن رساله این سخن آمده است:
«وصار بعض الناس يسمع بنا معاشر #الوهابية، ولا يعرف حقيقة ما نحن عليه، وينسب إلينا، ويضيف إلى ديننا ما لا ندعو إليه».

2️همچنین محمد ابن عبد اللطیف در رد بر علی الزحیفی که همفکر آنان بود اما به سوی آنها هجرت نکرده بود در الدرر السنية (8/ 433) می‌گوید:
«وكذلك تزعم أيضا أنك تظهر دينك وتسب المشركين، فهذه طامة كبری ومصيبة عظمى، قد دهی بها الشيطان كثيرا من الناس، من أشباهك وأمثالك؛ فغلطتم في إظهار الدين، وظننتم أنه مجرد الصلوات الخمس، والأذان والصوم وغير ذلك، وأنكم إذا جلستم في بعض المجالس الخاصة، قلتم: هؤلاء كفار، هؤلاء مشرکون، وليس معهم من الدين شيء، وأنهم يعلمون أنا نبغضهم، وأنا على طريقة #الوهابية وتظنون أن هذا هو إظهار الدين، فأبطلتم به وجوب الهجرة».

3️ همچنین در  الدرر السنية (10/511) رسالۀ مستقلی به نام: «الرد على من أنكر على أهل الدعوة #الوهابية إنكارهم الشرك». آمده و مولفش سليمان بن سحمان است که یکی از بزرگ‌ترین علمای وهابیت است.

4️ و باز همان سلیمان بن سحمان در الدرر السنية (16/452) برای لقب پر افتخار وهابیتش شعر نوشته و می گوید:
نعم نحن #وهابية حنفية            حنيفية نسقي لمن غاضنا المرا

5️و کتاب «الهدية السنية والتحفة #الوهابية #النجدية» نیز نویسنده‌اش همین سلیمان بن سحمان است که لقب وهابیت را برای خودش قرار داده و آن را انکار نکرده است.

👈علاوه بر لقب وهابیت، لقب نجدی را نیز برای خودشان بکار برده‌اند.

1️برای مثال: در الدرر السنية في الأجوبة النجدية (8/78) چنین آمده است: «وقد حدثني من لا أتهم، عن شيخ الإسلام، إمام الدعوة النجدية أنه قال مرة…».

2️و نیز در  الدرر السنية ( 9 / 80 ) چنین آمده است: «وكذلك ما قاله إمام هذه الدعوة النجدية، الشيخ محمد رحمه الله تعالى…».

3️و نیز در الدرر السنية ( 14 / 409 ) چنین آمده است: «وأكبر نعمة نذكركم بها، هي: ما من به مولاكم، وما خصكم به من المنحة وأولاكم، من هذه الدعوة النجدية».

4️ و نیز در الدرر السنية(15/ 58)  چنین آمده است: «وكافة المحققين من أئمة الدعوة النجدية».
و...

👈پس علمای نسل اول فرقۀ وهابیت، لقب وهابی و نجدی را خودشان برای خودشان به کار می‌بردند و به آن افتخار می‌کردند و این لقب را ممیزه‌ای بین خودشان و بین مخالفانشان قرار داده بودند. پس چرا علمای معاصر وهابیت، تسمیه به این لقب را انکار می‌کنند؟

👈 و جالب است بدانید، خود نویسنده کتاب الروية الوهابیه نیز این نقل قول‌ها را از کتاب الدرر السنیة آورده است، پس چرا صلاح الدین مهدوی تدلیس کرده و گزینشی عمل کرده و به این نقل قول ها اشاره نکرده و پاسخ نداده است و خیلی راحت از آن رد شده است؟

💡و نیز جالب است بدانید پیش از هر کس دیگری و پیش از هر مذهب دیگری، خود علمای حنبلی مذهب شروع به رد کردن وهابیت و انکار انتساب آنها به مذهب احمد بن حنبل نمودند! و من پیشتر در مقاله: «رد علمای حنبلیهبر عقاید وهابیه» اسم 25 تن از علمای بزرگ حنابله که با حرکت محمد بن عبد الوهاب معاصر بودند را، به همراه توضیحات مختصری دربارۀ آنها، آورده‌ام.

اگر صرفا شعار توحید سر دادن کافی باشد، پس چرا شعار توحیدی ابن ملجم و شعار توحیدی خوارجی که با سیدنا علی رضی الله عنه مخالفت کردند را قبول نکنیم؟ مگر غیر از این است که آنها هم از توحید حرف می‌زدند؟

🔅برای اینکه متوجه انحراف وهابیت در تعریف توحید و شرک شوید، این یک سوال ساده ما را از وجدان های خودتان بپرسید، سوالی که ده ها بار تکرار کردیم اما تا به حال به آن پاسخ نداده اید. حکم «درخواست دعا از اهل قبور نزد قبورشان» چیست؟

اگر بگویید شرک است (همانطور که وهابیت اینگونه می‌گوید) پس جمهور علمای اهل سنت از قدیم تا جدید را متهم به شرک اکبر کرده‌اید. علمایی مانند: نووی، ابن قدامه، ابن حجر، ابن صلاح، ابن الجوزی، قرطبی، ابن کثیر و...

اگر هم بگویید شرک اکبر نیست و نهایتش بدعت و یا ناجایز است، پس با فهم وهابیت در تعریف توحید و شرک مخالفت کرده‌اید.

😊به این سوال سادۀ ما پاسخ بدهید تا عیار اهل سنت بودن شما مشخص شود
#مجاهد_دین



تناقضات «مسعود توحیدی»

طبق اعتقاد مسعود توحیدی اگر یک مخلوق را مستقل از الله ندانی اما به او لبیک بگویی، پس مشرک شده ای!! و استنادش به تلبیه مشرکان است !!

و اگر معنای لبیک چنین باشد که مسعود توحیدی بیان کرده است (چنانکه در تصویر می بینید)، پس به ما بگوید حکم معاذ رضی الله عنه که به پیامبر صلی الله علیه وسلم لبیک گفته است چیست؟


«كانَ النَّبِىّ اللَّهِ صلی الله علیه وسلم وَمُعَاذُ بْنُ جَبَلٍ رَدِيفُهُ عَلَى الرَّحْلِ قَالَ «يَا مُعَاذُ». 👈قالَ لَبَّيْكَ رَسُولَ اللَّهِ وَسَعْدَيْكَ.👉  قالَ: مَا مِنْ عَبْدٍ يَشْهَدُ أَنْ لاَ إِلَهَ إِلاَّ اللَّهُ وَأَنَّ مُحَمَّدًا عَبْدُهُ وَرَسُولُهُ إِلاَّ حَرَّمَهُ اللَّهُ عَلَى النَّارِ»  [البخاري].
«پيامبر صلی الله علیه وسلم بر چهار پائی سوار بود و معاذ پشت سرش سوار بود، آنحضرت صلی الله علیه وسلم فرمود: ای معاذ؟ در جواب گفت: گوش بفرمانم (لبیک) يا رسول الله، گفت: هيچ بنده‌ای گواهی ندهد كه إلهی جز الله يكتا نيست، و محمد فرستادۀ خداست مگر اينكه خداوند آتش جهنم بر او حرام گرداند».

به نام دعوت به توحید، چنین جنایتی در حق توحید می کنند! مشرکان را تطهیر می کنند و موحدان را تکفیر!

هداية الخوارج في تصحیح الکوارث (8) (قسمت هشتم: تلبیس مسعود توحیدی دربارۀ تلبیه مشرکان و مالکیت من دون الله)



(قسمت هشتم: تلبیس مسعود توحیدی دربارۀ تلبیه مشرکان و مالکیت من دون الله)


اگر قرار باشد ملکیتی که برای یک شخص قائل باشی را مستقل از الله و من دون الله ندانی، و در همان حال بخاطر نسبت دادن چنین ملکیتی به یک مخلوق، مشرک شده باشی، پس خداوند خودش برای خودش در قرآن اثبات شریک کرده است العیاذ بالله، چراکه به فرشتۀ مسئول دوزخ، «مالک» گفته می‌شود!

🌺﴿وَنَادَوۡاْ يَٰمَٰلِكُ لِيَقۡضِ عَلَيۡنَا رَبُّكَۖ قَالَ إِنَّكُم مَّكِثُونَ٧٧﴾ [الزخرف: 77]
▫️«و (آن‌ها) فریاد می‌زنند: ای مالک، (بخواه) که پروردگارت کار ما را یکسره کند (و بمیراند) (او) گوید: بی‌گمان شما (در این جا) ماندنی هستید».

👈طبق این آیه، بر دوزخ فرشته‌ای قرار دارد که نام او مالک است، یعنی مالک دوزخ است! و قطعا این مالکیتش مستقل از الله نیست. پس باید این نیز همانند تلبیه مشرکان باشد!
▫️به عبارتی دیگر اگر ما در حق مالک و خزنه‌دار دوزخ بگوییم: {خدایا تو فرشتگانی داری که مخلوق تو هستند و یکی از آنها مالک دوزخ است و تو مالک او و مالک آنچه که او در ملکیت دارد (=دوزخ) هستی} پس طبق دیدگاه وهابیت مشرک شده‌ایم!!!

👈همچنین ما نیز مالک چیزهای زیادی هستیم و در عین حال ملکیت آنها را مستقل از الله نمی‌دانیم، پس باید همانند مشرکانی که وهابیت در ذهنشان ترسیم کرده‌اند، مشرک باشیم!

🌺برای مثال خداوند می‌فرماید: ﴿فَمِن مَّا مَلَكَتۡ أَيۡمَٰنُكُم مِّن فَتَيَٰتِكُمُ ٱلۡمُؤۡمِنَٰتِۚ﴾ [النساء: 25]
▫️«پس با کنیزان با ایمانی که مالکیت آنها در دست شما هستند (ازدواج کند)».

🌺﴿إِلَّا مَا مَلَكَتۡ يَمِينُكَۗ﴾ [الأحزاب: 52]
▫️«مگر آن (کنیزانی) ‌که مالکیت آن در دست توست».

👈طبق این آیه خداوند اثبات مالکیت برای ما کرده است، پس طبق دیدگاه وهابیت، العیاذ بالله خدا برای خودش اثبات شریک کرده است!!

😕اینها همه کوارث و فضایح وهابیت است. به راستی که هر کس با قرآن سنت مخالفت کرد، حتما دچار تناقض شد.

🌺سپاس و ستایش برای خدایی که فرمود: ﴿نَقۡذِفُ بِٱلۡحَقِّ عَلَى ٱلۡبَٰطِلِ فَيَدۡمَغُهُۥ فَإِذَا هُوَ زَاهِقٞۚ﴾ [الأنبياء: 18]
▫️«ما حق را بر باطل می‌افکنیم، پس آن را درهم می‌شکند و ناگاه آن (باطل) نابود می‌شود».

⚡️ مهم: برای خواندن شرح تلبیه مشرکان به این مقاله مراجعه کنید.

و آن تلبیه های دیگری که از مشرکان نقل کرده است نیز باید با سند صحیح، ثبوت و صحت آن را ثابت کند! وگرنه ارزش استناد ندارد!


تیرهای آتشی در نقض دلایل فرقۀ بغدادی






تیرهای آتشی در نقض دلایل فرقۀ بغدادی 

نویسنده:
مقتفي الأثر (ناصح الأمين)
  
مترجم:

مجاهد دین




بسم الله والحمد لله والصلاة والسلام علی رسول الله أما بعد:
به راستی که فرقۀ بغدادی ناصحان را دوست ندارند، و هرکسی آنها را نصیحت کرد، به چشم خائن و عمیل و مذبذب و منافق و مرجئی و جهمی و عالم سوء و ... نگاه کردند و بیش از هرکسی با نصیحت‌گرانشان دشمنی کردند. و به راستی که بزرگ‌ترین اشتباه زندگی‌ این بندۀ محتاج به عفو و رحم پروردگارش، فریفته شدنم به شعار خلافت آنها بود، اما بعد از خوابیدن گرد و غبارها، حقیقت حال آنها معلوم شد که فرقه‌ای مارق و غالی هستند که ظواهر را آراسته کرده و بواطن را فاسد می‌کنند. این کتاب را بعنوان معذرتی به سوی پرودگارم و حجتی جهت رجوع از خطایم و تبیین حقیقت خلافت بغدادی ترجمه کرده‌ام. و آن را از صمیم قلب تقدیم به کسانی می‌کنم که فریب شعار و ظواهر زیبای آنها را خورده‌اند. یا الله، به راستی نیت ما از حمایت از فرقۀ بغدادی، احیای سنّتت و تحکیم شریعتت و اقامه دینت بود، اما متاسفانه کراهت این جماعت از ناصحان و منزوی شدنشان از جامعه، باعث به هدر رفتن خون شهیدان و بد بین شدن جامعۀ مسلمین به جهاد و خلافت شد. یا الله هر آنکس که نیتش خالص است اما راهش کج شده است را به لطف و کرمت هدایت کن و هرآنکس که از قصد و عمد در راه کج حرکت کرده و برای تفرقه بین مسلمانان فعالیت می‌کند و مزدور و عمیل ملت کفر شده است و با پنهان شدن پشت نقاب اسلام سیاست آنها را پیاده می‌کند، یا الله به قوّت و بطش و عزّت خودت، جلوی او را گرفته و او را خوار و نابود گردان. آمین.
این کتاب ترجمۀ کتابی است به نام: «النصال الحارقة في نقض حجج الفرقة المارقة» که نویسنده‌اش شخصی است با نام مستعار: «المقتفي الأثر (ناصح الأمين)» که توسط موسسة: «الوفاء الإعلامية» در سال 2019 میلادی نشر شده است. و من برای این ترجمه اسم: «تیرهای آتشی در نقض دلایل فرقۀ بغدادی» را قرار داده‌ام.
در این کتاب نویسنده، اهمیت امامت عظمی و مقاصد آن و ارتباط ناگسستنی امارت و خلافت با شوکت و قدرت و سلطه را بیان می‌کند، سپس توضیح می‌دهد که خلافت ابن عواد ابو بکر بغدادی علاوه بر اینکه شوکت و قدرت و سلطه را ندارد، بلکه اگر هم همانند روز اعلام خلافتش، چنین شوکت و قدرتی داشته باشد، اما مقاصد و اهداف امامت را از اساس ضایع ساخته است، بطوری که نه تنها سنت را یاری نداد و شریعت را تحکیم نکرد و حق مظلوم را از ظالم نگرفت، بلکه جماعت او تبدیل به مکانی برای تسلیط ظالمان بر اهل علم و ناصحان و مظلومان شده است و منبرها و منصب‌هایی برای اهل بدعت شده تا علما و مسلمانان را تکفیر کرده و به قتل برسانند. ولا حول ولا قوة إلا بالله.
از الله متعال می‌خواهم که عاقبت ما را ختم بخیر کند.

وآخر دعوانا أن الحمد لله رب العالمین.
مجاهد دین
19/05/1398


وحشت و فرار نجدیه از جواب به سوال ساده اهل سنت



حسن فرجی این بار می‌خواهد از دروازۀ مظلوم نمایی و برانگیختن احساسات کاربرانش وارد شود، اما نمی‌داند اين ترفندها قدیمی شده و در عصر ارتباطات کاربران چشم و گوش باز و آگاه و تشنۀ حقیقت را نمی‌تواند فریب بدهد و کاربران با چنین پاسخ‌هایی قانع نمی‌شوند، و نمی‌داند که تمام آنچه که او و امثال او تا به حال انجام داده‌اند فقط چرخیدن دور خودشان است. هنوز جرأت پریدن داخل این آب را ندارید چراکه می‌دانید شناگر خوبی برای دفاع از عقایدتان نیستید لذا فقط دور آب می‌چرخید و سوت و هوار می‌کشید!

⭕️حسن فرجی دربارۀ من می‌گوید: من آن اقوال علمایی که ذکر کرده‌ام را بر اساس میل و بدعت خود فهمیده‌ام!


🖊 می‌گویم: پس تو منظور علمایی مانند نووی و ابن قدامه و ابن صلاح و... را بیان کن تا دروغگوی کذابی که اقوال این علما را نفهمیده است در بین همگان رسوا شود!!!

برای مثال سخن ابن قدامه رحمه الله چنین است: «ثُمَّ تَأْتِي الْقَبْرَ فَتُوَلِّي ظَهْرَكَ الْقِبْلَةَ، وَتَسْتَقْبِلُ وَسَطَهُ، وَتَقُولُ: السَّلَامُ عَلَيْك أَيُّهَا النَّبِيُّ وَرَحْمَةُ اللَّهِ وَبَرَكَاتُهُ،... اللَّهُمَّ إنَّك قُلْت وَقَوْلُك الْحَقُّ: ﴿وَلَوۡ أَنَّهُمۡ إِذ ظَّلَمُوٓاْ أَنفُسَهُمۡ جَآءُوكَ فَٱسۡتَغۡفَرُواْ ٱللَّهَ وَٱسۡتَغۡفَرَ لَهُمُ ٱلرَّسُولُ لَوَجَدُواْ ٱللَّهَ تَوَّابٗا رَّحِيمٗا٦٤﴾ [النساء: 64]
وقَدْ أَتَيْتُك مُسْتَغْفِرًا مِنْ ذُنُوبِي، مُسْتَشْفِعًا بِك إلَى رَبِّي، فَأَسْأَلُك يَا رَبِّ أَنْ تُوجِبَ لِي الْمَغْفِرَةَ، كَمَا أَوْجَبْتهَا لِمَنْ أَتَاهُ فِي حَيَاتِهِ».
ترجمه: «سپس نزد قبر رفته و پشتت را به قبله می‌کنی و رو به وسط قبر می‌کنی و می‌گویی: سلام بر تو ای پیامبر و رحمت و برکات الله بر تو باد... بار الهی بی گمان که تو گفتی و سخن تو حق است که: «و اگر آن‌ها هنگامی‌که بر خویشتن ستم می‌کردند، نزد تو می‌آمدند، و از الله طلب آمرزش می‌کردند، و پیامبر برایشان طلب آمرزش می‌کرد، بی‌گمان الله را توبه‌پذیر مهربان می‌یافتند».
و به درستی که [ای پیامبر] من نزد تو آمده ام و از گناهانم طلب بخشایش می‌کنم، تو را نزد پروردگارم شفیع قرار می‌دهم، پس ای پروردگار، از تو می‌خواهم که مغفرتت را برایم واجب گردانی همانطور که برای کسی که در حیاتش نزد ایشان می‌آمد واجب می‌گرداندی».

و سخن نووی رحمه الله چنین است: «ثم يرجعُ إلى موقفه الأوّل قُبالة وجهِ رسول الله صلى الله عليه وسلم فيتوسلُ به في حقّ نفسه، ويتشفعُ به إلى ربه سبحانه وتعالى».
ترجمه: «سپس به جای اول خود، رو‌به‌روی صورتِ رسول خدا صلی الله علیه وسلم برگردد و برای خودش به او متوسل شود و او را نزد پروردگار پاک و والای خویش شفیع قرار دهد».

و سخن ابن صلاح چنین است: «حَتَّى لقد انتدب بعض الْعلمَاء لاستقصائها فَجمع مِنْهَا ألف معْجزَة وعددناه مقصرا إِذا فَوق ذَلِك بأضعاف لَا تحصى فَإِنَّهَا لَيست محصورة على مَا وجد مِنْهَا فِي عصره صلى الله عَلَيْهِ وَسلم بل لم تزل تتجدد بعده صلى الله عَلَيْهِ وَسلم على تعاقب العصور وَذَلِكَ أَن كرامات الْأَوْلِيَاء من أمته وإجابات المتوسلين بِهِ فِي حوائجهم ومغوثاتهم عقيب توسلهم بِهِ فِي شدائدهم براهين لَهُ صلى الله عَلَيْهِ وَسلم قواطع ومعجزات لَهُ سواطع وَلَا يعدها عد وَلَا يحصرها حد أعاذنا الله من الزيغ عَن مِلَّته وَجَعَلنَا من المهتدين الهادين بهديه وسنته». [فتاوى ابن الصلاح ج 1 ص 210].
ترجمه: «حتی بعضی از علما معجزات پیامبر را تالیف کردند که هزار معجزه از آن جمع کردند و این تعداد کمی‌است برای اینکه چندین برابر این است که در شمار نمی‌آید و معجزات پیامبر محصور در زمان حیات ایشان نیست بلکه بعد از ایشان صلی الله علیه وسلم هم در گذر دوران ادامه دارد برای اینکه کرامات اولیای امتش و همچنین اجابت کردن توسل کنندگان به او (پیامبر) نسبت به حاجاتشان و استغاثه هایشان در پی توسلشان به او در سختی هایشان، براهین و دلایلی قاطع و معجزات روشنی برای ایشان صلی الله علیه وسلم است که حد و حصری ندارد، به خداوند پناه می‌بریم از کج شدن از ملتش و ما را از هدایت یافتگانِ هدایت کننده به هدایت و سنتش قرار دهد».

⭕️و می‌گوید: من کلام بسیاری از علما را نیاورده‌ام!
🖊می‌گویم: اگر منظورت کلام آن علمایی است که از چنین عملی نهی کرده‌اند، پس باز دروغ گفتی چراکه من در ده‌ها مورد اقوال ابن تیمیه و ابن قیم را آورده‌ام که آنها این عمل را جایز ندانسته‌اند. برای مثال رجوع شود به کتاب «غلو دروازه انحراف در دین، صفحه 255 فصل: «طلب دعا از میت، بدعت و منکری آشکار و ذریعه ای به سوی شرک است، نه خود شرک اکبر و کفر صریح».
و مقاله: «حكم درخواست دعا و حاجت از اهل قبور نزد ابن تیمیه رحمه الله»

▫️و اگر منظورت این است که علمای قبل از وهابیت مجرد عمل درخواست دعا از اهل قبور نزد قبورشان را شرک اکبر دانسته‌اند، پس چنین قول شاذی اگر هم یافت شود، پس قبل از آوردن چنین قولی، مناط شرک بودن آن را برای ما و کاربران تشریح و بیان و ثابت کنید. و اگر اين عمل را شرک اکبر می‌دانید، پس لطف کنید بدون تقیه بگویید حکم جمهور علمای اهل سنت که چنین عملی را جایز دانسته‌اند  چیست؟

▫️به اذن الله نمی‌گذارم که بیشتر از این فرار کنید و حقایق را بر مردم تلبیس نموده و در لباس اهل سنت ترویج عقاید خوارج را بکنید. اگر ریگی در کفشتان نیست، اگر تقیه نمی‌کنید، پس پاسخ صریح و روشن بدهید، تا شخص کذاب و خائن و فریبکار و تلدیس‌گر برای همگان رسوا شود و پرونده‌اش برای همیشه بسته شود.

پس به سوال ما پاسخ صریح بدهید. حکم درخواست دعا از اهل قبور، کنار قبورشان چیست؟
1️یا می‌گویید شرک اکبر است، که در نتیجه جمهور علمای اهل سنت را متهم به ارتکاب شرک اکبر یا تجویز شرک اکبر یا نشناختن شرک اکبر می‌کنید.
2️یا می‌گویید شرک اکبر نیست اما جایز هم نیست و بدعت است. که از نظر من این رأی یک رأی فقهی است و کسی که به آن معتقد باشد اعتراضی بر او نیست.
3️یا می‌گویید جایز است که همانند قول جمهور علمای مذاهب اربعه را گفته‌اید.
موضع خود را واضح و صریح برای کاربران بیان کنید و به شعور خوانندگانتان توهین نکنید و تا این اندازه از پاسخ به این سوال فرار نکنید.

با تشکر: خادم اهل سنت و جماعت: مجاهد دین

آنگاه که نجدیه در تنگنا می افتند!



▫️بالاخره نجدیه به تنگنا افتادند و نهایتاً توانستم آنها را تا حدودی وارد بحث کنم!! و سبحان الله چه قدر تلاش کردم که بتوانم افسار گسیختۀ اینها را از منحرف شدن و سرگردان شدن در مسائل فرعی جمع کنم، ولی به هر حال به نظر می‌رسد که کم کم دارند وارد اصل موضوع می‌شوند!

▫️البته قبل از نقد کردن کلامشان لازم است اشاره‌ای به این توهمشان کنم که ظاهرا من را معلوم نیست با کی اشتباه گرفته‌اند و دوباره حس ارشمیدسی شان شکوفا شده است! قبلا نیز کسانی که اسم «مجاهد دین» را برای خودشان گذاشته بودند دیده بودم که فعالیت می‌کردند و خودشان را جای من جا می‌زدند. نمونه‌اش چند روز قبل یک کاربر گمان می‌کرد که من رو می‌شناسه و قبلا آیدی به نام گلخانه دین داشته‌ام!!! و معلوم نبود چه کسی با آیدی مشابه با اسم من با او حرف زده است!

▫️و با توجه به اینکه شما نجدی‌ها ایران رو طاغوت و شیعه رو کافر و مشرک می‌دانید، پس شماها دارید مرتکب ناقض هشتمتان می‌شوید اینکه کافری را علیه مسلمانی نصرت و یاری و مظاهرت می‌رسانید! و با دادن مشخصات یک بنده خدای از همه‌جا بی‌خبر برایش مشکل درست می‌کنید. پس مرتکب ناقض هشتم شدنتان مبارکتان باشد! 😊

👈اما این ادعایتان که می‌گویید: اگر شخصی از راه دور رسول خدا و یا فلان ولی را بفریاد بخواند، آنها این ‌صدا را می‌شنوند و به دادش می‌رسند و اینکار اشکال ندارد.
اولا: کذب می‌گویید، من کجا چنین چیزی گفته‌ام؟ و کجا گفته‌ام اشکالی ندارد؟ بلکه اگر جز در حالتی مانند معجزه و کرامت باشد (مانند ندا زدن عمر از راه دور ساریه را) و اینکه معتقد باشد آن غائب خودش قائم به ذات خودش می‌شنود و به فریادش می‌رسد، پس این شرک اکبر است. پس این ادعای شما دروغی است که به من نسبت داده‌اید و من چنین چیزی نگفته‌ام.
دوما: من حتی خود نفس عمل درخواست دعا از اهل قبور نزد قبرش را نیز بطور مطلق جایز نمی‌دانم، چه برسه به آن عملی که شما ادعا کردید!
سوما: من دربارۀ آنچه شما ادعا کرده‌اید و آن را به دروغ به من نسبت داده‌اید سوال نکرده‌ام، بلکه دربارۀ حکم «درخواست دعا از اهل قبور در کنار قبورشان» سوال کرده‌ام.
پس واضح و صریح و بدون تقیه بگویید حکم این عمل چیست؟
▫️ابتدا تکلیف علمایی مانند نووی و ابن قدامه و ابن حجر و قرطبی و ابن کثیر و... که این عمل را تقریر و تایید و یا انجام داده‌اند بیان کنید تا مشخص شود چقدر برای علما احترام می‌گذارید و چقدر موافق علما هستید و چقدر اختلاف علما را رعایت می‌کنید!

ای نجدی‌ها چرا جرأت ندارید عقیده‌تان را صریح بیان کنید؟ از چه چیزی می ترسید؟ از رو شدن چهرۀتان! یا از دریده شدن تقیۀ تان!

من تا به حال ده‌ها بار این سوال را از شماها پرسیده‌ام، به راستی تا به کی از پاسخ به این سوال فرار می‌کنید؟

🔻پس اگر گفتید درخواست دعا از اهل قبور در نزد قبرشان، شرک اکبر است، پس ثابت کرده‌اید که تقریبا اکثر علمای اهل سنت مرتکب شرک اکبر شده‌اند!
🔺و اگر گفتید شرک اکبر نیست پس پشت پایی به عقاید خوارج نجدیه زده‌اید و ثابت کرده‌اید که فهم آنها از توحید و شرک اشتباه بوده است!

▫️چوب دو سر کثیفی شده‌اید که هر یک از دو طرفش را به دست بگیرید عواقبی دارد که جز شخص مخلص و نترس از لومۀ دیگران حاضر به قبول آن نیست!

منتظر پاسخ فراریان نجدیه به این استدلال قاطع و برّنده ما هستیم.😴

به اذن الله چیزی تا قیچی شدن کامل دم نجدیه و باطل شدن سحرشان باقی نمانده است، و چنین فرصت طلایی را از دست نخواهیم داد.😋

🖊با تشکر: خادم اهل سنت و جماعت، مجاهد دین


هداية الخوارج في تصحیح الکوارث قسمت هفتم: (نقد کتاب «تحقيقُ الإفادةِ بتَحريرِ مَفهومِ العِبادةِ» از سلطان العمیری دربارۀ کیفیت شرک مشرکان قوم ابراهیم علیه السلام)






سلسلۀ
هداية الخوارج
في تصحیح الکوارث


قسمت هفتم:
(نقد کتاب «تحقيقُ الإفادةِ بتَحريرِ مَفهومِ العِبادةِ» از سلطان العمیری دربارۀ کیفیت شرک مشرکان قوم ابراهیم علیه السلام)




نویسنده: مجاهد دین

17/05/1398



بسم الله والحمد لله والصلاة والسلام علی رسول الله أما بعد:
شخصی به نام سلطان العمیری که از داعیان عقیدۀ وهابیت در باب توحید و شرک و عبادت است، کتابی به نام «تحقيقُ الإفادةِ بتَحريرِ مَفهومِ العِبادةِ» دارد که در صفحه 60 از این کتاب، چنین نوشته است: 
«فقد ذكر الله عن قوم إبراهيم عليه السلام أنهم أقروا بأن آلهتهم لا تضرهم ولا تنفعهم بشيء، وأنهم إنما عبدوها تقليداً لآبائهم وحفاظًا علی ما ورثوه عنهم، ومع ذلك سمیالله تذللهم لها عبادة وسمیأصنامهم آلهة، كما في قوله تعالی: ﴿إِذۡ قَالَ لِأَبِيهِ وَقَوۡمِهِۦ مَا تَعۡبُدُونَ٧٠ قَالُواْ نَعۡبُدُ أَصۡنَامٗا فَنَظَلُّ لَهَا عَٰكِفِينَ٧١ قَالَ هَلۡ يَسۡمَعُونَكُمۡ إِذۡ تَدۡعُونَ٧٢ أَوۡ يَنفَعُونَكُمۡ أَوۡ يَضُرُّونَ٧٣ قَالُواْ بَلۡ وَجَدۡنَآ ءَابَآءَنَا كَذَٰلِكَ يَفۡعَلُونَ٧٤ [الشعراء: 70-74]
فهذا الحوار يدل علی أن قوم إبراهيم عليه السلام أقروا له بأن أصنامهم لا تضر ولا تنفع...».
ترجمه: «خداوند متعال از قوم ابراهیم علیه السلام ذکر کرده که آنها اقرار می‌کردند که آلهۀشان به آنها هیچ ضرر و نفعی نمی‌رسانند و آنها تنها از روی تقلید از پدرانشان و حفاظت از اعتقاداتی که از پدرانشان به ارث برده بودند بود که آلهۀشان را عبادت می‌کردند و با این حال خداوند تذلل و کرنششان برای آنها را عبادت نامیده و أصنام‌شان را آلهه نامیده است، چنانکه در این فرموده خداوند متعال آمده است: «هنگامی‌که به پدر و قومش گفت: چه چیز را می‌پرستید؟!(70) گفتند: أصنامی را می‌پرستیم، و پیوسته برای (عبادت) آن‌ها معتکف هستیم(71) (ابراهیم) گفت: آیا هنگامی‌که آن‌ها را می‌خوانید (صدای) شما را می‌شنوند؟!(72) یا سود و زیانی به شما می‌رسانند؟!(73) گفتند: بلکه ما نیاکان خود را یافتیم که چنین می‌کردند(74)» [الشعراء: 70-74]
این گفتگو نشان می‌دهد که قوم ابراهیم علیه السلام اقرار می‌کردند که أصنام‌شان نفع و ضرر نمی‌رسانند...». انتهی
و کانال شخصی خالد عزیزی نیز به آن استناد کرده و در زیر آن چنین نوشته است: «‌با اینکه قوم ابراهیم اعتقادی به توانایی نافع و ضار بودن بت‌ها نداشتند و قائل بودند که ندا و صداهایشان را نمی‌شنوند ولی الله متعال عملشان را عبادت نامیده و شرک اعلان کرده است».

حقیقتاً مشرکان عقل‌شان از این شخص سالم‌تر بوده است، چراکه هرگز یک مشرک حاضر نیست چیزی را عبادت کند و بر سر آن تا پای مرگ بجنگد اما معتقد باشد عبادت آن چیز هیچ گونه نفع و ضرری به او نمی‌رساند! اما این شخص گمان می‌کند که مشرکان همانند مجانین و دیوانگان (خُل و چِلان!) چیزهایی را عبادت می‌کرده‌اند که خودشان نیز می‌دانستهاند که چه عبادت‌شان بکنند و چه عبادتشان نکنند در هر حال هیچ نفع و ضرری به آنها نمی‌رسانند! به راستی آیا چنین سخنی از باطل‌ترین بواطل نیست؟ چگونه بخاطر دفاع از چنین بت‌هایی (که در توهم نجدیه هیچ نفع و ضرری در آنها وجود ندارد)، آن مشرکان با پیامبران می‌جنگیدند و با تمام تعصب بر عبادت بت‌هایشان پافشاری می‌کردند؟

یکی از افتخاراتم


یکی از افتخاراتم این است که یک نفر هستم اما در باور نجدیه به تنهایی به اندازۀ یک تیم و موسسۀ بزرگ فعالیت می‌کنم!

 دیروز که نجدی بودم برای مثال کتاب چهارصد و خورده‌ای صفحه‌ای عذر به جهل زیر ذره بین شرعی را در حدود سه ماه ترجمه کردم، اون موقع یک نفر بودن من، محل افتخارشان بود! 

و برای دوله‌ای‌ها نیز وقتی که سخنرانی بغدادی‌شان را در کمتر از 24 ساعت ترجمه کردم که ترجمه‌اش تقریبا 50 صفحه شده بود، محل افتخارشان بودم.

و چندین کتاب دیگر از دوله که ترجمه کردم، اما آنجا نمی‌گفتند که یک تیم هستم! 

اما وقتی با همان قدرت این بار در حال رد کردن افکار پر از غلو و افراطی نجدیه هستم که باعث تکفیر علمای اهل سنت شده‌اند، و اگر هر چند مدت یک کتاب ترجمه کنم، این بار از روی حسادت می‌گویند یک تیم و موسسۀ بزرگ این کارها را می‌کند وگرنه به تنهایی خودش نمی‌تواند! پس چرا قبلا به تنهایی می‌توانستم! 

الحمد لله از طرف خودم چنان ضربه‌ای بر پیکرۀ سست نجدیه وارد کرده‌ام که نزد مخالفان به اندازۀ یک تیم بزرگ محسوب می‌شود!  البته دیگر علمای اهل سنت در جای خودشان بر نجدیه رد زده‌اند، و من منظورم فقط محدودۀ فعالیت خودم است.

و من بارها این را به کاربران در پی‌وی گفته‌ام که به اذن الله قصد دارم تا آینده‌ای نه چندان دور، آنقدر کتاب در رد نجدیه ترجمه کنم و بنویسم که همانطور خودشان اقرار و اعتراف کنند، به تنهایی اندازۀ یک تیم و موسسۀ بزرگ باشد. و پروندۀ‌تان را حد اقل در کردستانات و مخصوصاً برای فارسی زبانان به اذن الله خواهیم بست. و برای همیشه نجدیه و عقایدش را مانند دیگر اهل بدعت تاریخ، به زباله‌دان تاریخ می‌فرستیم و روسفیدی و سربلندی برای اهل سنت باقی خواهد ماند. 

با تشکر: مجاهد دین

مردم را برق سه فاز می گیرد، ما را فیتیله!


قسمت و نصیب ما را ببینید!😐

مردم را برق سه فاز می گیرد، ما را فیتیله!!

حسنک فرجی، درویش سابق و نجدی امروز، بر آن شده که دست از سکوت بردارد و با تمام توانش «حاظر!!» به مناظره شده است😋

منم با یک سوم توانم حاضر به مناظره با این شخص جدید الورود و تازه کار هستم. منتها فقط «مناظره به صورت متنی» انجام می دهم. 

موضوعات مناظره:
 تعریف شرعی «رب و ربوبیت»، 
تعریف شرعی: «إله و الهیت»، 
تعریف شرعی و جامع و مانع: «عبادت».

برای هماهنگی درباره زمان و مکان مناظره نیز، من ریپورت هستم، تشریف بیارید پی وی صحبت می کنیم.

نصیحتی دلسوزانه برای صلاح مهدوی و هم فکرانش؛

    ♦️ چند سال پیش که وهابیان اهل غلو و افراط، احساس کردند که میدان برایشان خالی شده و تا آینده ای نزدیک بر دنیای اسلام مسلط می شوند، اهل ...