فهم کج شیعه از حدیث ثقلین
روافض بسيار زیاد به حدیث ثقلین استناد میکنند و ما را
دعوت میکنند تا دینمان را از طریق عترت بگیریم و به عبارت دیگر اخذ دین و
حدیث را از غیر طریق معصوم یعنی صحابه را جایز نمیدانند.
پس به انها میگوییم چگونه احادیث پیامبر صلى الله عليه وآله وسلم در عهد پیامبر نشر شدند؟ و چه کسی احادیث را در آن زمان نشر کرد؟
طبعا پیامبر صلى الله عليه وآله وسلم دین را تبلیغ میکرد و صحابه میشنیدند و به دیگر مردم انتقال میدادند
مردمی که در عصر پیامبر صلى الله عليه وآله وسلم زندگی
میکردند دینشان را از پیامبرشان به واسطه صحابه میگرفتند. آیا میگویید که
دینشان صحیح نیست ؟
و انجا قبائلی بود که در عهد پیامبر
صلى الله عليه وآله وسلم وارد اسلام میشدند . و پیامبر نیز هر بار طبق معمول یک صحابی را
برای ابلاغ دین و تعلیم اداب و امور دین به سوی انان می فرستاد. و این
قبائل دینشان را از پیامبرشان به واسطه صحابه میگرفتند. و همین امر دلیل
بر جواز اخذ دین از صحابه میباشد و ردی بر فهم کج شیعه از ثقلین میباشد.
همچنین بعد وفات پیامبر صلى الله عليه وآله وسلم و
توسعه فتوحات و بلاد اسلامی و داخل شدن فوج فوج مردم به اسلام از جزیره
عرب و ایران و روم و دیگر مکان ها... قران و احادیث پیامبر صلى الله عليه
وآله وسلم را از طریق صحابه میگرفتند. حال ایا اسلام آنها صحیح است؟
اگر بگویید اسلامشان صحیح نبوده است ، اسلام کسانی
مانند روم ایران و عراق و... پس این مصیبت بسیار بزرگی است. و باعث میشود
که نتیجه بگیریم که دین قبائلی که خود شخص پیامبر صلى الله عليه وآله وسلم
صحابه هایی را برای آنها میفرستاد نیز باطل بوده است. و حاشا از این سخن
باطل
اما متاسفانه این فهم کج و باطل و گمراه الآن در نزد
شیعه وجود دارد و میگویند اخد احادیث تنها از عترت پیامبر صلى الله عليه
وآله وسلم واجب است و از غیر ان مانند صحابه صحیح نیست.
سوال میکنیم که ایا چنین فهمی در زمانی که اسلام منتشر شد و به روم و ایران و عراق و افریقا رفت آیا مردم چنین فهمی داشتند؟
بعد از وفات پیامبر صلى الله عليه وآله وسلم احدی از
عترت وجود نداشت غیر از علی و حسن و حسین که خرد سال بودند. آیا کل مردمی
که در ان زمان وارد اسلام میشدند به علی مراجعه میکردند؟؟
در آن زمان بعد از وفات پیامبر صلى الله عليه وآله
وسلم کتاب های احادیثی نوشته نشده بود برای مثال کافی نبود تا مردم به آن
رجوع کنند و دینشان را از عترت بگیرند... و شبکه های مهواره ای مانند اهل
بیت و .. نیز وجود نداشت تا علی در انجا سخن رانی کند و تمام مردم حرفش را
بشنوند و مردم را اموزش دهد. پس ایا معقول است که بگوییم مردمی که در روم و
عراق و افریقا بودند بر انها واجب بوده که این همه مسافت را طی کنند و
دینشان را از علی بگیرند اما از صحابه ای که به کشوران رفته و حافظ قران
بوده هم صحبت پیامبر بوده حافظ حدیث بوده و عالم دین بوده نگیرد؟؟؟؟
اصلا |ایا علی بن ابی طالب بعد از وفات پیامبر صلى
الله عليه وآله وسلم از مردم خواست و آنها را مجبور کرد که احادیث را تنها
از خودش بگیرند؟ یعنی مردم را منع میکرد که احادیث و دین را از صحابه
بگیرند؟ این چه خرافاتیست که شیعه به ان معتقد است؟؟
این سوال ما را روشن می سازد که سیدنا علی به هیچ وجه معتقد به این مسائل نبوده و کاملا ضد عقاید شیعه دوازده امامی بوده است.
حال به روافض میگویم که اگر مردم در زمان حیات پیامبر
طبق دستور پیامبر دینشان را از صحابه میگرفتند و بعد از فوت پیامبر نیز در
فتوحات دنیشان را باز از صحابه میگرفتند پس چه چیزی ما را منع میکند که در
حال حاضر نیز دینمان را از علاوه بر عترت از صحابه نگیریم؟
اصلا این قرانی که صحابه آن را نقل و جمع کرده اند مگر
نمیگویید که غیر محرف است؟ پس چطور نقل قران که از حدیث هم مهم تر است را
از صحابه قبول کنیم اما نقل حدیث را از انان قبول نکنیم؟
و سوالی که متاسفانه هیچ جوابی برای آن وجود ندارد،
حدیث ثقلین عام است و شامل همه ی عترت میشود. حسن و حسین هر دو از یک پدر
هستند هر دو زیر کساء میروند چطور اولاد حسین که مادرشان دختر یزدگرد است
معصوم میشوند اما اولاد حسن غیر معصوم؟ طبق کدام قانون و دلیل؟ ایا این
مسئاله علاقه ای به مجوسیت ندارد؟
نویسنده: مجاهد دین
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر