۱۳۹۲/۱۱/۱۶

پاسخ به شبهات زنادقه درباره قرآن کریم (قسمت اول)




پاسخ به شبهات زنادقه درباره قرآن کریم (قسمت اول)
نویسنده: مجاهد دین
تا به حال کم و بیش شنیده اید که نا باوران، به وجود خدا و قیامت و بهشت و جهنم اعتقادی ندارند و در این راستا با توسل به دروغگویی و فریب دادن مردم سعی در ضعیف کردن ایمان مردم دارند.
در این باره زنادقه به قرآن کریم ایراد گرفته و سعی در متناقض نشان دادن بعضی آیات قرآن با بعضی دیگر آن و یا متناقض نشان دادن مطالب قرآن با علم هستند و شبهاتی را در این باره مطرح میکنند که بنده در ادامه به شبهات آنان پاسخ داده ام و مشاهده خواهید کرد که تا چه اندازه دروغ گو و فریب کار هستند. و با خواندن شبهاتشان نه تنها ایمان ما به قرآن کم نمیشود بلکه به ایمان مومنان نیز افزوده میشود
قبل از شروع نکته مهمی  در مورد این شبهات این است که شبهه پردازان در اکثر موارد متن اصلی قران را نمی آوردند بلکه معنی تحریف شده و در اکثر موارد برداشت شخصی را از آیه ذکر میکنند.


عقیده اهل سنت و جماعت درباره قرآن این میباشد که قرآن کلام خداوند است و مخلوق نمیباشد بلکه از صفات خداوند میباشد. خداوند دارای صفت تکلم است همانطور که با موسی تکلم کرد ﴿وَکَلَّمَ اللَّهُ مُوسَی تَکْلِیمًا (‏ نساء 164‏).
یعنی: «و خداوند حقیقتا با موسی سخن گفت».
یا میفرماید ‏﴿ إِذْ نَادَاهُ رَبُّهُ بِالْوَادِ الْمُقَدَّسِ طُوًى ﴾ (‏16 نازعات)
‏معنی: « بدان گاه كه پروردگارش او(موسی) را در زمين مقدّس طُوي ندا زد.»
الله تعالی می فرماید: ﴿أَلا لَهُ الْخَلْقُ وَالْأَمْرُ﴾ « آگاه باشيد كه تنها او مي‌آفريند و تنها او فرمان مي‌دهد » خداوند در این آیه خلق کردن و امر کردن را یکسان ندانسته است و قرآن از امر است و جدا از خلق می باشد همان گونه که الله تعالی می فرماید: ﴿ وَکَذَلِکَ أَوْحَیْنَا إِلَیْکَ رُوحاً مِنْ أَمْرِنَا﴾ شوری 52 « همان گونه كه به پيغمبران پيشين وحي كرده‌ايم، روحی از امر خود را (که همان قرآن است) نیز بر تو وحی کردیم»
و هرکس صفات خداوند را مخلوق بداند  سخن او کفر صریح میباشد پس قرآن کلام خداست و از سوی الله پاک بر قلب پیامبرش نازل شده است الله تعالی میفرماید:
‏« إِنَّهُ لَقَوْلُ رَسُولٍ كَرِيمٍ 40 وَمَا هُوَ بِقَوْلِ شَاعِرٍ قَلِيلاً مَا تُؤْمِنُونَ 41 وَلَا بِقَوْلِ كَاهِنٍ قَلِيلاً مَا تَذَكَّرُونَ 42 تَنزِيلٌ مِّن رَّبِّ الْعَالَمِينَ 43 وَلَوْ تَقَوَّلَ عَلَيْنَا بَعْضَ الْأَقَاوِيلِ 44 لَأَخَذْنَا مِنْهُ بِالْيَمِينِ 45 ثُمَّ لَقَطَعْنَا مِنْهُ الْوَتِينَ 46 فَمَا مِنكُم مِّنْ أَحَدٍ عَنْهُ حَاجِزِينَ 47 وَإِنَّهُ لَتَذْكِرَةٌ لِّلْمُتَّقِينَ 48 ‏ وَإِنَّا لَنَعْلَمُ أَنَّ مِنكُم مُّكَذِّبِينَ 49 وَإِنَّهُ لَحَسْرَةٌ عَلَى الْكَافِرِينَ 50 وَإِنَّهُ لَحَقُّ الْيَقِينِ 51 فَسَبِّحْ بِاسْمِ رَبِّكَ الْعَظِيمِ52 »‏(حاقه 40-52)
‏ اين گفتاري است از پيغمبر بزرگوار . ‏ و سخن هيچ شاعري نيست شما كمتر ايمان مي‌آوريد . ‏و گفته هيچ غيبگو و كاهني نيست اصلاً شما كمتر پند مي‌گيريد. از جانب پروردگار جهانيان نازل شده است. ‏ اگر پيغمبر پاره‌اي سخنان را به دروغ بر ما مي‌بست . ‏‏ ما دست راست او را مي‌گرفتيم . ‏‏ سپس رگ دلش را پاره مي‌كرديم . ‏ و كسي از شما نمي‌توانست مانع او شود. ‏ مسلّماً قرآن پند و اندرز پرهيزگاران است . ‏‏ ما قطعاً مي‌دانيم كه برخي از شما تكذيب مي‌كنند . ‏‏ آخر قرآن ، مايه حسرت و سبب اندوه كافران است . ‏‏ قرآن ، يقينِ راستين است . ‏‏ حال كه چنين است  با ذكر نام پروردگار بزرگوار خود ، خدا را تسبيح و تقديس كن . ‏

شبهه اول: از نظر قرآن خورشید و ماه در بین طبقات آسمان قرار دارند (نوح/15) و سایر ستارگان، زینت آسمان پائینی هستند(صافات/6)؛ پس برای رفتن به ماه باید از تمام ستارگان آسمان عبور نمود
أَلَمْ تَرَوْا كَيْفَ خَلَقَ اللَّهُ سَبْعَ سَمَاوَاتٍ طِبَاقًا (نوح/14) آيا نمی بینید چگونه خداوند هفت آسمان را يكي بالاي ديگري آفريده ؟ وَجَعَلَ الْقَمَرَ فِيهِنَّ نُورًا وَجَعَلَ الشَّمْسَ سِرَاجًا (نوح/15) و ماه را در ميان آسمانها مايه روشنائي، و خورشيد را چراغ فروزاني قرار داده است می‌گوید که ماه را در بین این طبقات، نور و خورشید را فانوسی روشن قرار داد که تاریکی را ازبین می‌برد. با اندکی تامل در این آیات، متوجه می‌شویم که خورشد و ماه در بین طبقات آسمان هستند، نه در طبقه‌ای از آسمان که سایر ستارگان قرار دارند. پس کل ستارگان دنیا، در پائین‌ترین آسمان، قرار دارند. لذا برای رفتن به کره‌ی ماه، باید از تمام ستارگان عبور نمود و همچنین باید از آسمان دنیا گذشت، البته این موضوع از نظر خود قرآن، غیر ممکن است؟
پاسخ:
خداوند در سوره نوح آیه 15 نفرموده که ماه در کدامین طبقه است که بخواهیم چنین استدلال کنیم
‏﴿ أَلَمْ تَرَوْا كَيْفَ خَلَقَ اللَّهُ سَبْعَ سَمَاوَاتٍ طِبَاقاً 15 ‏ وَجَعَلَ الْقَمَرَ فِيهِنَّ نُوراً وَجَعَلَ الشَّمْسَ سِرَاجاً16 ﴾  ( ‏15-16 نوح)
معنی: ‏ «مگر نمي‌بينيد كه خداوند چگونه هفت آسمان را يكي بالاي ديگر آفريده است‌ ؟ ‏* ‏ و ماه را در ميان آنها تابان ، و خورشيد را چراغ ( درخشان ) كرده است‌ ؟ ‏»
در آیه دوم کلمه فِيهِنَّ به معنی درمیان آنها است و اشاره ای نشده که ماه در طبقه غیر از اول قرار دارد. قران خود تفسیر کننده خودش میباشد در آیه دیگر این قضیه را توضیح داده و فرموده است:
﴿ تَبَارَكَ الَّذِي جَعَلَ فِي السَّمَاء بُرُوجاً وَجَعَلَ فِيهَا سِرَاجاً وَقَمَراً مُّنِيراً ‏ ( فرقان61 )
‏معنی: «پاينده و بزرگوار خداي رحماني است كه در آسمان برجهائي را به وجود آورده‌است و در آن ، چراغ و ماه تابان را ايجاد نموده است »
در این آیه نگفته اسمان ها (السماوات) بلکه آسمان (السَّمَاء ) آمده است و دقیقا اشاره شده که در آن (وَجَعَلَ فِيهَا) ماه را قرار داده است

در اینجا اولین دروغ و تزویر زندیق را مشاهده کردیم که برای زیر سوال بردن قرآن عقل و انصاف خود را زیر سوال برد.


شبهه بعدی: آیا این خرافه نیست که در زیر زمین ، جائی به نام ثری (طه/6)که زمین بر آن قرار دارد ، الله را سجده میکند.

پاسخ: متن آیه مبارکه چنین است:
﴿ لَهُ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ وَمَا بَيْنَهُمَا وَمَا تَحْتَ الثَّرَى ‏6 طه
‏معنی:« از آن او است آنچه در آسمانها و آنچه در زمين و آنچه در ميان آن دو و آنچه در زير خاك است . ‏»
الثري يعني خاك نمناك و« مَا تَحْتَ الثَّرَيا » يعني آنچه در درون خاك و در اعماق زمين است .مثل معادن و...
شبهه پرداز فکر میکند که در زیر زمین مکانی به نام ثری وجود دارد اما آنقدر بیسواد است که نمیداد ثری یعنی خاک و تحت الثری یعنی زیرخاک. با تعبیر شبهه پرداز باید اینطور بگوییم که در زیر زمین ،زیر زمین وجود دارد!!! و اینکه زمین بر آن قرار دارد و الله را سجده میکند را از کجای آیه استنباط کرده است؟ همانطور که در مقدمه گفتم شبهه پرداز از آوردن متن اصلی خود داری کرده و یا برداشت شخصی از آیه و یا معنی تحریف شده آن را می آورد.

شبهه دیگر: اگر الله آسمان را رها نماید، بر روی زمین سقوط می‌کند (فاطر/41) و این الله است که آسمان را نگه داشته تا بر زمین نیفتد، پس او را شاکر باشید(حج/65)
پاسخ: خداوند میفرماید:
﴿ إِنَّ اللَّهَ يُمْسِكُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ أَن تَزُولَا وَلَئِن زَالَتَا إِنْ أَمْسَكَهُمَا مِنْ أَحَدٍ مِّن بَعْدِهِ إِنَّهُ كَانَ حَلِيماً غَفُوراً﴾ ( ‏فاطر 41)
معنی: ‏ «خداوند آسمانها و زمين را نگاهداري مي‌كند و نمي‌گذارد ( از مسير خود ) خارج و نابود شوند . هر گاه ( هم بخواهند از مسير خود ) خارج و نابود شوند ، جز خدا هيچ كس نمي‌تواند آنها را نگاه و محفوظ دارد . خداوند شكيبا و آمرزنده است . ‏»
معني کلمه «ان تزولا» چيست؟ قطعاً به معني «انْ تَفْني» يعني نابود شوند، نيست، بلکه يعني «از مسير خود خارج شوند» مي باشد. مثلاً با نزديک شدن زمين به خورشيد، سرعت آن هم افزايش مي يابد، تا اثر جاذبه خورشيد را در حال تعادل نگه دارد و به طرف آن جذب نشده و در مسير خويش باقي بماند.
اما در آیه 65 سوره حج:
﴿ أَلَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ سَخَّرَ لَكُم مَّا فِي الْأَرْضِ وَالْفُلْكَ تَجْرِي فِي الْبَحْرِ بِأَمْرِهِ وَيُمْسِكُ السَّمَاء أَن تَقَعَ عَلَى الْأَرْضِ إِلَّا بِإِذْنِهِ إِنَّ اللَّهَ بِالنَّاسِ لَرَؤُوفٌ رَّحِيمٌ ‏
‏معنی: « مگر نمي‌بيني كه يزدان چيزهائي را كه در زمين است در اختيار و دسترس شما قرار داده است و همچنين كشتيها را با مشيّت خود در حال حركت در دريا ، فرمانبردار شما كرده است ، و خداوند نمي‌گذارد ( سنگهاي سرگردان و اشعّه‌هاي كيهاني ) آسمان بر زمين فرو افتد مگر ( بدان اندازه كه مورد نياز بوده و ) او اجازه دهد . واقعاً يزدان بسي مهربان و داراي مرحمت فراوان است.»
« يُمْسِكُ السَّمَآءَ أَن تَقَعَ . . . » : مراد اين است كه خدا هريك از كرات آسماني را در مدار خود به حركت درآورده است و نيروي دافعه حاصل از گريز از مركز را درست معادل نيروي جاذبه بين آنها قرار داده است تا هر يك در مدار خود به حركت درآيند ، بي آن كه در فاصله‌هاي آنها دگرگوني حاصل بشود ، و تصادم و برخوردي در ميانشان روي بدهد . همچنين اتمسفر زمين را آن چنان آفريده است كه اشعّه‌هاي مرگبار كيهاني را برگرداند ، و سنگهاي سرگردان را بگدازد و متلاشي سازد.
و اگر قدرت الله نبود در هر لحظه ممکن است  که آنچه در آسمان است در اثر جاذبه زمین به سوی زمین حرکت کرده و بر روی آن بیافتد.


 شبهه بعدی: ) ضمنا هر لحظه ممکن است تکه‌ای از آسمان بر زمین بیفتد(طور/44)
پاسخ: متن آیه چنین است:
﴿ وَإِن يَرَوْا كِسْفاً مِّنَ السَّمَاءِ سَاقِطاً يَقُولُوا سَحَابٌ مَّرْكُومٌ ‏
معنی: ‏ اگر بنگرند كه قطعه‌اي از آسمان فرو مي‌افتد ، مي‌گويند : ابر متراكمي است . ‏
در اینجا خداوند دارد به درخواست مشرکان جواب میدهد که گفته بودند
﴿ فَأَسْقِطْ عَلَيْنَا كِسَفاً مِّنَ السَّمَاءِ إِن كُنتَ مِنَ الصَّادِقِينَ ‏187 شعراء
‏ اگر راست مي‌گوئي ( كه پيغمبري ) تكّه‌هائي از آسمان بر سر ما فرو ريز . ‏
آیا شبهه پرداز نمیداند که شهاب سنگ ها به زمین برخورد کرده اند؟ یا برخورد شهاب سنگ با زمین را نیز جزوخرافات میداند؟
آیا نمیداند که دانشمندان فضاشناس بر اين باورند که تير شهاب ها و شهاب سنگ ها، تکه پاره هاي بزرگ و کوچک اجرام آسماني هستند؟ و نمی داند که سالانه هزاران شهاب بر روي زمين مي افتد که وزن برخي از آنها به ده ها تُن مي رسد؟ براي نمونه شهاب سنگي در آمريکا پيدا شد که وزن آن بالغ بر شصت و دو تن بود و از دو عنصر آهن و نيکل تشکيل شده بود. شهابي ديگر در ايالت آريزونا، گودالي به عمق دويست متر و قطر هزار متر ايجاد کرده بود و مقدار آهن ترکيب شده با نيکل که از پاره هاي آن شهاب سنگ استخراج شد به ده ها تن مي رسيد.
متاسفانه زنادقه برای ایراد گرفتن از قرآن به اجبار دست به انکار حقایق مسلمی میزنند که هیچ کسی در آنها شک نمیکند همانند شهاب سنگها.


شبهه دیگر:
از دید قرآن ، زمین و آسمان در ابتدا به هم چسبیده بودند ،که الله آسمان را بلند کرد و آنرا بالا برد (انبیاء/30)
پاسخ:
ابتدا متن آیه مبارکه را ببینیم:
﴿ أَوَلَمْ يَرَ الَّذِينَ كَفَرُوا أَنَّ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ كَانَتَا رَتْقاً فَفَتَقْنَاهُمَا وَجَعَلْنَا مِنَ الْمَاء كُلَّ شَيْءٍ حَيٍّ أَفَلَا يُؤْمِنُونَ ‏
‏معنی: «آيا كافران نمي‌بينند كه آسمانها و زمين به هم متّصل بوده و سپس آنها را از هم جدا ساخته‌ايم و هرچيز زنده‌اي را از آب آفريده‌ايم . آيا ايمان نمي‌آورند ؟ ‏»
همانطور که میبینیم اشاره ای به بلند کردن آسمان در آیه وجود ندارد  تعبیر از هم جدا شدن و فاصله گرفتن صحیح میباشد و طبق معمول اینها از تحریفات و اضافات زندیق بر قرآن میباشد .این آیه خود یکی از اعجاز هستی را بیان میکند که توسط علم نیز تایید شده است که به بیگ بنگ مشهور است.

خداوند در آيه 47 سوره الذريات ميفرمايد

﴿وَالسَّمَاء بَنَيْنَاهَا بِأَيْدٍ وَإِنَّا لَمُوسِعُونَ

«و ما آسمان ها را با قدرت خود بنا كرديم و همواره آن را وسعت مي بخشيم»
به  این پدیده بیگ بنگ میگویند. براساس این تئوری جهان از انفجار یک نقطه بوجود آمده است.این تئوری اولین بار براساس مشاهدات ادوین هابل وهمکارانش مبنی بردور شدن همه کهکشانهای آسمان از کهکشان راه شیری  بجز کهکشانهای محلی مطرح شد.
و در آيه 104 سوره انبيا نيزمیفرماید

﴿يَوْمَ نَطْوِي السَّمَاء كَطَيِّ السِّجِلِّ لِلْكُتُبِ كَمَا بَدَأْنَا أَوَّلَ خَلْقٍ نُّعِيدُهُ وَعْدًا عَلَيْنَا إِنَّا كُنَّا فَاعِلِينَ

«در آن روز كه آسمان را چون طوماري در هم مي پيچيم هماگونه كه آفرينش را آغاز كرديم آنرا باز مي گردانيم. اين وعده اي است كه بر ماست و قطعا آنرا انجام مي دهيم»

به این پدیده نیز بیگ کرانچ (Big crunch )میگویند. طبق این نظریه دانشمندان میگویند که هرگاه چگالی جهان از چگالی بحرانی (مقدار جرمی است که می‌بایست در جهان موجود باشد) بیشتر باشد انبساط جهان روزی متوقف و به انقباض تبدیل می‌شود و بدین‌ترتیب این انقباض باعث میشود تا دوباره تمام این جرم به نقطه آغازین باز گردد که  این همان فروریزش بزرگ یا بیگ کرانچ است.

همانطور که میبینیم آیات قرآن گوشه ای دیگر از اعجاز علمی خود را به جهانیان نشان میدهد و پدیده ای که 1400 سال قبل در قرآن ذکر شده است دانشمندان به تازگی به آن رسیده اند. آیا چنین چیزی میتواند بر حسب اتفاق باشد؟ اگر قرآن کلام خداوند بلند مرتبه نیست پس چگونه ممکن است بشر بتواند چنین کتابی را بنویسد؟


شبهه بعدی: ابر از آسمان میروید(نمل/25)
پاسخ:  آدرس داده شده ارتباطی با شبهه ندارد در آیه 25 سوره نمل خداوند فرموده است:
‏﴿ أَلَّا يَسْجُدُوا لِلَّهِ الَّذِي يُخْرِجُ الْخَبْءَ فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَيَعْلَمُ مَا تُخْفُونَ وَمَا تُعْلِنُونَ﴾ ‏25 نمل
‏معنی: ‏« ( آنان را از راه بدر برده است ) تا اين كه براي خداوندی سجده نبرند كه نهانيهای آسمانها و زمين را بيرون مي‌دهد و مي‌داند آنچه را پنهان مي‌داريد و آنچه را كه آشكار مي‌سازيد . »‏
همانطور که میبینید ارتباطی به شبهه ندارد.اما خداوند درباره ابرها در آیه ای دیگر چنین میفرماید:
﴿ اللَّهُ الَّذِي يُرْسِلُ الرِّيَاحَ فَتُثِيرُ سَحَاباً فَيَبْسُطُهُ فِي السَّمَاء كَيْفَ يَشَاءُ وَيَجْعَلُهُ كِسَفاً فَتَرَى الْوَدْقَ يَخْرُجُ مِنْ خِلَالِهِ فَإِذَا أَصَابَ بِهِ مَن يَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ إِذَا هُمْ يَسْتَبْشِرُونَ ‏48 روم
‏معنی: « خدا كسي است كه بادها را وزان مي‌سازد و بادها ابرها را برمي‌انگيزند . سپس خدا آن گونه كه بخواهد ابرها را در  آسمان مي‌گستراند و آنها را به صورت توده‌هائي بالاي يكديگر انباشته و متراكم مي‌دارد و تو مي‌بيني كه از لابلاي آنها بارانها فرو مي‌بارد ، و هنگامي كه آن را بر كساني از بندگانش مي‌باراند ، آنان خوشحال و مسرور مي‌گردند. ‏»

شبهه بعدی:
و در آسمان دریائی است شیرین به نام معصرات که باران از آنجا می‌بارد. ، که باران از آنجا میریزد(عم/14)
 پاسخ:
کلمه معصرات تنها یکبار در قرآن امده است آن هم در آیه 14 سوره نباء که میفرماید:
﴿ وَأَنزَلْنَا مِنَ الْمُعْصِرَاتِ مَاء ثَجَّاجاً
یعنی: ‏ «و از ابرهاي افشارنده ، آب فراوان ريزنده فرو نفرستاده‌ايم‌ ؟ ‏»
« الْمُعْصِرَاتِ » : جمع مُعْصِر ،به معنی ابرهای متراکم و بالغ شده است كه زمان باريدن آنها فرا رسيده باشد.
حال کجا در قران آمده که در آسمان دریای شیرین وجود دارد. به غیر از تعصب و کور دلی زندیق چیز دیگری را میتوان ثابت کرد؟

شبهه بعدی: و از برخورد این دو دریاست که مروارید و مرجان درست تشکیل می‌گردد. این همان اعتقاد قدماست که بیان می‌شود، مروارید از برخورد قطرات باران، بر دهان صدفها شکل می‌گیرد(این اعتقاد را شایدهنوز بابا بزرگ شما هم داشته باشد) (رحمن/22) و آیات قبل و بعدش..
پاسخ:
 ابتدا آیات را ببینیم
﴿ مَرَجَ الْبَحْرَيْنِ يَلْتَقِيَانِ 19 ‏ بَيْنَهُمَا بَرْزَخٌ لَّا يَبْغِيَانِ 20 ‏ فَبِأَيِّ آلَاء رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ 22 ‏ يَخْرُجُ مِنْهُمَا اللُّؤْلُؤُ وَالْمَرْجَانُ22 ( ‏الرحمن 19-22)
معنی: ‏ دو دريا را در كنار هم روان كرده است و مجاور يكديگر قرار داده است . ‏* ‏ اما در ميان آن دو حاجز و مانعي است كه نمي‌گذارد يكي با ديگري بياميزد. ‏* ‏ پس كداميك از نعمتهاي پروردگار خود را تكذيب مي‌كنيد و انكار مي‌نمائيد ؟ ! ‏* ‏ از آن دو ، مرواريد و مرجان بيرون مي‌آيد . ‏

در این آیات کجا گفته که   مروارید از برخورد قطرات باران بر دهان صدفها شکل میگیرد؟ اصلا در این آیات حرفی از باران آمده است؟  آيا زندیق نمیداند که در دریا نوعی نرم تن به نام صدف وجود دارد و مروارید ها نیز حاصل تولید صدف ها میباشند؟ و یا این حقیقت را نیز منکر خواهد شد؟ آیا نباید به عقل ناباوران خندید که چگونه برای انکار قرآن دست به انکار پدیده های طبیعی میزنند؟ آیا اشاره به این نکته که خداوند از زیر دریا، مروارید و مرجان به وجود می آورد خرافات و ایراد بر قرآن و مخالف با علم بشری است یا اینکه ناباوران منکر وجود مرواید و درست شدن آن در داخل صدف ها هستند خرافات و بی عقلی میباشد؟


شبهه بعد:
 قرآن می‌گوید که ما آسمان (و نه آسمان های) دنیا را به ستارگان زینت دادیم: إِنَّا زَيَّنَّا السَّمَاء الدُّنْيَا بِزِينَةٍ الْكَوَاكِبِ (صافات/6) ما آسمان دنیا (منظور اسمان پائينی است ) را با ستارگان تزيين كرديم. در این آیه گفته شده که ستارگان زینت آسمان هستند و تمام ستارگان، در آسمان دنیا(پائین) قرار دارند.

پاسخ: آیا علم ناباور ثابت کرده است که دیگر آسمان ها هم ستارگان دارند؟ آیا  اصلا بشر توانسته که از آسمان اول بیرون برود؟ هر آنچه که دانشمندان توانسته اند کشف کنند که شامل هزارن کهکشان که هر کدام ملیون ها سال نوری با هم فاصله دارند همه آنها در اسمان اول دنیا قرار دارند. کوچکترین کهکشانها دارای پهنایی برابر با چند صد سال نوری و مشتمل بر نزدیک 10 ملیون ستاره هستند و بزرگترین کهکشان ها تا 3 ملیون سال نوری پهنا دارند و شامل بیش از  صد هزار ملیارد ستاره هستند. همه اینها تنها در آسمان اول قرار دارد و آسمان اول در برابر اسمان دوم همانند توپ تنیسی است در یک زمین فوتبال وبه همین ترتیب آسمان دوم نیز در برابر اسمان سوم همانند توپ تنیسی است در یک زمین فوتبال.
آیا زندیق از آسمان اول رد شده و آسمان دوم را دیده است که ستاره دارد که به قرآن ایراد میگیرد؟ یا با علم ناقص خود میخواهد عظمت خلقت خداوند را بسنجد؟

خداوند حکیم و عظیم در قران کریم میفرماید ‏:
﴿ فَقَضَاهُنَّ سَبْعَ سَمَاوَاتٍ فِي يَوْمَيْنِ وَأَوْحَى فِي كُلِّ سَمَاء أَمْرَهَا وَزَيَّنَّا السَّمَاء الدُّنْيَا بِمَصَابِيحَ وَحِفْظاً ذَلِكَ تَقْدِيرُ الْعَزِيزِ الْعَلِيمِ ‏12 فصلت
‏یعنی: آن گاه آنها را به صورت هفت آسمان در دو روز به انجام رساند ، و در هر آسماني فرمان لازمه‌اش را صادر  فرمود. آسمان نزديك را با چراغهاي بزرگي ( از ستارگان درخشان و تابان ) بياراستيم و محفوظ داشتيم . اين از برنامه‌ ريزی خداوند بسيار توانا و بس آگاه است. ‏
مسلمانان به یقین به شما میگویند که تنها در آسمان دنیا ستارگان وجود دارند و هرگاه ناباوران توانستند ثابت کنند که در آسمان دوم  ستارگان وجود دارند ما دست از اسلام خواهیم کشید اگر در آسمان دوم نیز ستاره نبود میتوانند تا هفت آسمان پیش بروند و این فرصت استثنائی بزرگ برای بطلان اسلام را نیز از دست ندهند.


شبهه دیگر:
به خرافه‌ای دیگر در مورد جنها توجه فرمائید. این یکی شاه خرافات است بخوانید و لذت ببرید: نگهبانان آسمان با شهاب سنگ , جن ها را می‌زنند. برخی از جنها که تازه مسلمان شده بودند به پیامبر اسلام تعریف می‌کردند که پیش از آمدن اسلام، ما(جن ها) آزاد بودیم که با سوار شدن بر کول همدیگر، تا آسمان طبقه‌ی هفتم پیش رویم(چه قدرتی!)؛
 نکته‌ای که در آیات سوره جن جالب این است که جن ها در کنار آسمان، صندلی داشتند و با نشستن بر آنها، آسمان را لمس می‌کردند. چه خرافه ای بالاتر از این داستان؟

پاسخ: در کجا آمده که سوار کول همدیگر میشدند؟ و در کجا آمده تا طبقه هفتم پیش میرفتند؟ چرا دروغ؟ همچنین در کجا آمده که صندلی داشته و بر روی صندلی مینشستند؟
خداوند در آیه 8 سوره جن فرموده است «وَأَنَّا لَمَسْنَا السَّمَاء» یعنی ما قصد آسمان كرديم. نگفته السماوات. همچنین در اینجا لمس یعنی قصد کردن طلبیدن و جستجو کردن و خواستن. مثلا در فارسی نیز میگوییم التماست میکنم یعنی ازت خواهش میکنم ازت درخواست دارم. و کسی التماست میکنم را دست بر تو میکشم معنی نمیکند.
و در آیه 9 هم میفرماید« وَأَنَّا كُنَّا نَقْعُدُ مِنْهَا مَقَاعِدَ لِلسَّمْعِ» یعنی: ما در گوشه‌ها و كنارهاي آسمان براي استراق سمع مي‌نشستيم. اینجا مراد اطراف و اكنافي است كه بشود در آنجاها نشست و كمين كرد.
این این از نظر زندیق خرافات است چه بسا وجود الله نیز برای او خرافات باشد و این مساله نقصی بر قرآن نیست بلکه نقص بر عقل شبهه پرداز است. مثلا سیم، برق از آن رد میشود ولی جریان برق دیده نمیشود. آیا ندیده شدن برق دلیل بر عدم وجود برق است؟ اما وقتی اثر برق را بر روشن شدن لامپ میبینیم پی به وجود برق میبریم به همین شکل وقتی اثر جن زدگی را بر افراد میبینیم  پی به وجود جن میبریم.

شبهه بعدی:
از نظر قرآن حرکت خورشید باعث پیدایش شب و روز می‌گردد, در یس/37و 38 به روشنی به این امر اشاره شده:
 ﴿وَالشَّمْسُ تَجْرِي لِمُسْتَقَرٍّ لَّهَا ذَلِكَ تَقْدِيرُ الْعَزِيزِ الْعَلِيم و خورشيد كه پيوسته به سوي قرارگاهش در حركت است، اين تقدير الله قادر و دانا است ﴿وَالْقَمَرَ قَدَّرْنَاهُ مَنَازِلَ حَتَّى عَادَ كَالْعُرْجُونِ الْقَدِيمِ وبراى ماه منزل‌هايى معين كرده‏ايم تا چون شاخك خشك قوسی شکل خوشه خرما برگردد ِ قرآن تصور میکرد که خود ماه باریک می‌گردد)

پاسخ: در این آیه سخن از حرکت خورشید و ماه دارد. حرکت های خورشید عبارت اند از حرکت انتقالی خورشید در درون کهکشان راه شیری (حرکت طولی) و حرکت انتقالی خورشید همراه با کهکشان (حرکت دورانی) و حرکت وضعی خورشید به دور خود و حرکت درونی خورشید که همه این حرکت ها را دانشمندان به طور قطع ثابت کرده اند و جلمه « وَالشَّمْسُ تَجْرِي لِمُسْتَقَرٍّ لَّهَا» به معنی خورشید تا قرارگاه خود روان است میباشد. زندیق با توجه به کدام قرینه حرکت خورشید را مختص به گردش آن به دور زمین میداند؟
و حرکت ماه نیز از این آیه ثابت شده است که با گردش خود باعث قرص کامل دیده شدن و قرص قوسی شکل دیده شدن میشود و این اتفاق را هر شب در آسمان میبینیم که ماه در منازلی که برای آن تعیین شده است در حرکت بوده و به شکل قوس دیده میشود.
متاسفانه جهل و غرز ورزی زندیق در هر جمله اش به وضوح دیده میشود و با این شبهات نه تنها خدشه ای به قرآن وارد نشده بلکه به ایمان ما نیز افزوده است
﴿ يُرِيدُونَ لِيُطْفِؤُوا نُورَ اللَّهِ بِأَفْوَاهِهِمْ وَاللَّهُ مُتِمُّ نُورِهِ وَلَوْ كَرِهَ الْكَافِرُونَ ‏(صف: 8)
‏« مي‌خواهند نور خدا را با دهانهايشان خاموش گردانند ، ولي خدا نور خود را كامل مي‌گرداند ، هرچند كه كافران دوست نداشته باشند .» ‏
زندیق نوشته است « قرآن تصور میکرد که خود ماه باریک می‌گردد » اما در آین آیه خداوند فرموده « حَتَّى عَادَ كَــالْعُرْجُونِ الْقَدِيمِ» حرف «کـ» برای تشبیه است و در عربی  به معنی همانند یا شبیه یا تمثیل میباشد و معنی آیه چنین است« تا به شکل پايه خوشه خرما كه پس از چيدن خوشه بر درخت مي‌ماند و زرد رنگ و قوسي شكل است در می آید. حال زندیق بی سواد باز میگوید قرآن تصور کرده که خود ماه باریک میشود؟



ادامه شبهه:
قران در ادامه خورشید را مانند ماه تصور می‌نماید که در فلک(فضای مدور) در حال گردش است:
 ﴿لَا الشَّمْسُ يَنبَغِي لَهَا أَن تُدْرِكَ الْقَمَرَ وَلَا اللَّيْلُ سَابِقُ النَّهَارِ وَكُلٌّ فِي فَلَكٍ يَسْبَحُونَ (یس/40) نه خورشيد را سزد كه به ماه رسد و نه شب بر روز پيشى جويد و هر كدام در سپهرى شناورند.

پاسخ: هر یک از سیاره ها با توجه به فاصله و شعاع خود از خورشید که نقطه مرکزی میباشد، به دور خود و به دور خورشید در چرخش هستند. حال تصور کنید که ماه از مسیر خود خارج شود و به خورشید نزدیک تر شود یا برعکس خورشید از مدار خود یعنی نقطه مرکزی خارج شود  در هردو صورت جاذبه خورشید بر روی ماه تاثیر  گذاشته و ماه از مسیرخود خارج میشود و خورشید و ماه به هم ملحق میشوند.
خداوند در سوره قيامة میفرماید:
﴿فإذا برق البصر 7  و خسف القمر 8 و جمع الشمس و القمر9 (قیامت 7-9)
یعنی: «روزي كه چشم ها خيره ميماند * و ماه تاريك مي شود* و خورشيد و ماه در هم جمع مي شوند.»

دانشمندان ثابت كرده اند كه ماه در هر سال به اندازه ۳۰ سانتيمتر از زمين دور مي شود و اين دور شدن باعث مي شود كه كم كم ماه به خورشيد نزديك شود و سپس جذب خورشيد شده و در هم ادغام شوند.

همچنین « يَسْبَحُونَ» از مصدر سباحت به معنی شناور بودن و در حرکت بودن میباشد

خداوند در این  آیه فرموده ﴿وَلَا اللَّيْلُ سَابِقُ النَّهَارِیعنی: و نه شب بر روز پیشی گیرد. این آیه اثبات چرخش زمین به دور خودش میباشد. خداوند در آیه دیگری فرموده است
﴿وَهُوَ الَّذِي خَلَقَ اللَّيْلَ وَالنَّهَارَ وَالشَّمْسَ وَالْقَمَرَ كُلٌّ فِي فَلَكٍ يَسْبَحُونَ ‏ (33 انبیاء)
یعنی: خدا است كه شب و روز و خورشيد و ماه را آفريده‌است و هریک در مداري مي‌گردند

در این آیه جای تدبر است و باید گفت که چطور شب و روز در مداری میگردند؟ و هیچ کدام بر دیگری پیشی نمیگیرند؟
نور خورشید وقتی به سطح زمین میتابد یک فضای مخروطی شکل را تشکیل میدهد و با چرخش زمین به دور خود شب و روز در کره زمین بر حسب مکانی که در آن زندگی میکنیم به وجود می آید. یعنی شب و روز پدیده ای موضعی بر روی زمین و برای ساکنان میباشد و به عبارت دقیق تر مثلا در سطح خورشید شب و روز مفهومی ندارد و آنجا همیشه روشن و یا روز میباشد. در سطح زمین نیز خداوند شب و روز را خلق کرده است و طبق آیه 33 سوره انبیاء این شب و روز نیز در مدار خود در چرخش هستند پس برای به وجود آمدن شب و روز زمین باید به دور خود بچرخد
خداوند حکیم میفرماید: ﴿ وَجَعَلْنَا اللَّيْلَ وَالنَّهَارَ آيَتَيْنِ فَمَحَوْنَا آيَةَ اللَّيْلِ وَجَعَلْنَا آيَةَ النَّهَارِ مُبْصِرَةً لِتَبْتَغُواْ فَضْلاً مِّن رَّبِّكُمْ وَلِتَعْلَمُواْ عَدَدَ السِّنِينَ وَالْحِسَابَ وَكُلَّ شَيْءٍ فَصَّلْنَاهُ تَفْصِيلاً ‏12 اسراء
معنی: ما شب و روز را دو نشانه قرار داده‌ايم . نشان شب را محو ( تاريكي ) گردانده‌ايم و نشان روز را تابان كرده‌ايم تا از فضل پروردگارتان بهره‌مند گرديد و شماره سالها و حساب را بدانيد . و ما هر چيزي را دقيقاً مشخّص ساخته‌ايم

و در آیه دیگر میفرماید: ﴿خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ بِالْحَقِّ يُكَوِّرُ اللَّيْلَ عَلَى النَّهَارِ وَيُكَوِّرُ النَّهَارَ عَلَى اللَّيْلِ وَسَخَّرَ الشَّمْسَ وَالْقَمَرَ كُلٌّ يَجْرِي لِأَجَلٍ مُسَمًّى أَلَا هُوَ الْعَزِيزُ الْغَفَّارُ ‏5 زمر
‏معنی: خداوند آسمانها و زمين را به حق آفريده است . شب را بر روز ، و روز را بر شب مي‌پيچد ، و خورشيد و ماه را فرمانبردار كرده است. هر يك از آنها تا مدّت معيّن و مشخّصي در حركت خواهد بود . هان ! خدا بسيار مقتدر و بخشنده است.
در آیه خداوند از کلمه «يُكَوِّرُ» استفاده کرده است که به معنی پیچیدن است. همانند وقتی که با پیچکوشتی یک پیچ را میپیچانیم زمین هم به این شکل میپیچد و حرکت چرخشی دارد.
و جلمه﴿كُلٌّ فِي فَلَكٍ يَسْبَحُونَهریک در مداری مي‌گردند، نیز اثبات گردش زمین در مدار مخصوصی که دارد به دور خود و خورشید میباشد.


شبهه دیگر:
همه‌ی ستارگان مشغول سجده کردن الله هستند:
 ﴿أَلَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ يَسْجُدُ لَهُ مَن فِي السَّمَاوَاتِ وَمَن فِي الْأَرْضِ وَالشَّمْسُ وَالْقَمَرُ وَالنُّجُومُ وَالْجِبَالُ وَالشَّجَرُ وَالدَّوَابُّ وَكَثِيرٌ مِّنَ النَّاسِ وَكَثِيرٌ حَقَّ عَلَيْهِ الْعَذَابُ وَمَن يُهِنِ اللَّهُ فَمَا لَهُ مِن مُّكْرِمٍ إِنَّ اللَّهَ يَفْعَلُ مَا يَشَاءُ حج/18 آيا نديدي كه سجده مي‏كنند براي الله تمام كساني كه در آسمانها و زمين هستند و همچنين خورشيد و ماه و ستارگان و كوهها و درختان و جنبندگان، و بسياري از مردم، اما بسياري ابا دارند و فرمان عذاب در باره آنها حتمي است، و هر كسي را الله خوار كند كسي او را گرامي نخواهد داشت، خداوند هر كار را بخواهد انجام میدهد!
 سجده‌ی ماه، خورشید و ستارگان، هنگامی است که در مسیر گردششان بدور زمین، به پائین ترین جائی که خورشید در هنگام گرش بدور زمین, به آن نقطه می‌رسد و زمین بر روی آن قرار دارد می‌رسند
پاسخ:
در کجای این آیه گردش خورشید و ستارگان به دور زمین آمده است؟ کجای آیه آمده است که سجده آنان هنگامی است که در مسیر گردششان بدور زمین، به پائین ترین جائی که خورشید در هنگام گرش بدور زمین, به آن نقطه می‌رسد؟
 کلمه « يَسْجُدُ» مراد اطاعت و فرمان برداری از خواست و اراده خداوند میباشد همانطور که در دیگر آیات این موضوع را توضیح و تبیین کرده است
خداوند میفرماید :‏ ﴿أَفَغَيْرَ دِينِ اللّهِ يَبْغُونَ وَلَهُ أَسْلَمَ مَن فِي السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ طَوْعاً وَكَرْهاً وَإِلَيْهِ يُرْجَعُونَ ‏ 83 آل عمران
‏ آيا جز دين خدا را مي‌جويند ( كه اسلام است ) ؟ ولي آنان كه در آسمانها و زمينند از روي اختيار يا از روي اجبار در برابر او تسليمند و به سوي او بازگردانده مي‌شوند . ‏
مراد از « يَسْجُدُ» در اینجا « أَسْلَمَ» میباشد اما زندیق از عقل ناقص خود قیاس کرده و فکر میکند که سجده خورشید و ماه همانند سجده انسان میباشد.
﴿فَمَا لِهَؤُلاء الْقَوْمِ لاَ يَكَادُونَ يَفْقَهُونَ حَدِيثاً 78 نساء معنی: اين مردمان را چه شده است كه سخن نمي‌فهمند؟
 بدون شک خورشید و زمین و ستارگان همه تسلیم فرمان الله هستند و با زبان حال خود مشغول تسبیح و کرنش خالق خود میباشند مگر کسانی که ابا ورزند و تعصب و جهالتشان باعث عدم تدبر در کلام خدا شود

شبهه دیگر:
خب حالا با هم خرافه بعدی را بررسی می کنیم: ابتدا آسمانها به زمین چسبیده بودند! از نظر قرآن، ابتدا زمین را آفریده شد و سپس الله بر روی زمین قرار گرفت و آسمان را خلق نمود, در این هنگام بود که این دو به هم چسبیده بودند, سپس آنرا (آسمان ) بالا برد در سوره نازعات/30 و آیات قبل از آن (ءانتم اشد خلقا ام السماء بناها / رفع سمکها و سواها ) این موضوع را قرآن آشکارا در انبیاء/30 می‌گوید:
 أَوَلَمْ يَرَ الَّذِينَ كَفَرُوا أَنَّ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ كَانَتَا رَتْقًا فَفَتَقْنَاهُمَا وَجَعَلْنَا مِنَ الْمَاء كُلَّ شَيْءٍ حَيٍّ أَفَلَا يُؤْمِنُونَ آیا کفار ندیدند(نمیدانند) که آسمان و زمین(نه زمین ها) (در ابتدا) به هم چسبیده بودند, پس ما آنها را از هم جدا کردیم و هر چيز زنده‏اى را از آب پديد آورديم آيا ايمان نمى‏آورند
این این آیه، نشان می‌دهد که همگان چنین تصوری از آسمان را داشتند ، زیرا قرآن این را علم می‌نامد. در آن زمان طبق بعضی از اسطوره‌های یونانی , گمان می‌کردند که آسمان و زمین در ابتدا به هم چسبیده بودند و سپس یکی از اله های آنها, آن دو را از هم جدا کرد

پاسخ:
متاسفانه تعصب شبهه پرداز باعث شده برای ایراد گرفتن از قرآن حقایق علمی کشف شده توسط دانشمندان را نیز منکر شود و راستگویی و امانت را کنار گذاشته و دست به دامان دروغگویی تزویر شود.در این مورد قبلا نیز توضیح دادم و شبهه تقریبا تکراری است اما در ذیل توضیاتی دیگر برای ابهام زدایی داده شده است
خداوند میفرماید:
﴿ أَوَلَمْ يَرَ الَّذِينَ كَفَرُوا أَنَّ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ كَانَتَا رَتْقاً فَفَتَقْنَاهُمَا وَجَعَلْنَا مِنَ الْمَاء كُلَّ شَيْءٍ حَيٍّ أَفَلَا يُؤْمِنُونَ (‏30 انبیاء)
‏معنی: « آيا كافران نمي‌بينند كه آسمانها و زمين به هم متّصل بوده و سپس آنها را از هم جدا ساخته‌ايم و هرچيز زنده‌اي را از آب آفريده‌ايم . آيا ايمان نمي‌آورند ؟ ‏
این سخن پروردگار جهانیان است که 1400 سال قبل این حقیقت را بیان داشته است که در ابتدا آسمان ها و زمین به هم چسپیده و یک تکه بوده اند سپس با انفجار بزرگ و طبق نظریه امروزی بیگ بنگ گسترش یافته است

مِه بانگ یا انفجار بزرگ به انگلیسی :Big Bang مدل کیهان شناسی پذیرفته شده برای توصیف مراحل نخستین شکل گیری جهان می باشد. [1]

بنا بر این نظریه جهان تقریباً ۰.۰۳۷± ۱۳٫۷۹۸ میلیارد سال قبل در نتیجه انفجاری بسیار بزرگ به نام مهبانگ پدیدآمده است[2]

تئوری بیگ بنگ (مهبانگ) برجسته ترین تئوری علمی است که تاکنون در مورد پیدایش جهان ارائه شده است. به طور تخمینی انفجار بزرگ در حدود 15 میلیارد سال گذشته رخ داد.
مطابقت آیات قرآن با یافته های جدید دانشمندان باعث مشوش شدن ناباوران شده و آنهایی که دنبال هدایت هستند با دیدن این اعجار بزرگ قرآنی ایمان می آورند و ایمان داران نیز به ایمانشان اضافه میشود و کسانی هم که در این وادی کور و کر و لال شده اند و پنبه جهالت در گوش های خود فرو برده اند بر شدت خشمشان اضافه میشود و ما نیز میگوییم ﴿قُلْ مُوتُواْ بِغَيْظِكُمْ إِنَّ اللّهَ عَلِيمٌ بِذَاتِ الصُّدُورِ (آل عرمان 119) «بگو : با خشمی كه داريد ، بميريد ، بيگمان خداوند از آنچه در درون سينه‌ها می گذرد آگاه است»

شبهه دیگر:
اگر از دید قرآن, باران ناشی از تبخیر دریاهاست؛ در آن صورت در جریان طوفان نوح امکان نداشت که کل گیتی را آب فرا گیرد و هیچ خشکی بر جای نماند دوستان گرامی دقت کنید که در قرن بسیت و یکم هنوز محققان هیچ نشانه ای از داستان نوح نیافته اند مگر امکان دارد کل زمین را آب بگیرد و هیچ لایه ای یا اثری از نابودی جنگل ها یا برخی از گونه ها که به قطع در ناحیه جغرافیایی نوح زندگی نمی کردند نباشد داستان نوح بسیار خنده دار است من دلیلی نمی بینم که بخواهم شرح بدهم که چه قدر بی دلیل است.
پاسخ:
اولا خداوند قادر مطلق است و همانطور که توانسته است کل کائنات را از نیستی به هستی بیاورد پس میتواند با کن فیکن همه زمین را نیز غرق آب کند
خداوند میفرماید: ‏ ﴿فَفَتَحْنَا أَبْوَابَ السَّمَاء بِمَاء مُّنْهَمِرٍ 11 ‏ وَفَجَّرْنَا الْأَرْضَ عُيُوناً فَالْتَقَى الْمَاء عَلَى أَمْرٍ قَدْ قُدِرَ12)11-12 قمر(
معنی: «پس درهاي آسمان را با آب تند ريزان و فراواني از هم گشوديم* ‏ و از زمين چشمه‌ساران زيادي برجوشانديم و آبها در هم آميختند ، براي اجراي فرماني كه مقدر شده بود . ‏»
و در جای دیگر از قرآن آمده است: ﴿وَقَالَ نُوحٌ رَّبِّ لَا تَذَرْ عَلَى الْأَرْضِ مِنَ الْكَافِرِينَ دَيَّاراً (‏26 نوح)
یعنی: ‏ «نوح گفت : پروردگارا ! هيچ احدي از كافران را بر روي زمين زنده باقي مگذار.»
حال اگر فرض کنیم که در کل کره زمین مردم زندگی میکرده اند پس آب همه را فرا گرفته است و اگر فرض کنیم که  در همه کره زمین مردم زندگی نمیکرده اند و تنها قوم نوح که آن هم مساحت بسیار بزرگی از زمین بوده است زندگی میکرده اند پس تنها شامل همان مردم شده است و در هر صورت بعد از طوفان تمام کافران از بین رفتند و تنها ایمان آورندگان به نوح و ذریه نوح و آن جاندار دیگری که خدا خواسته باشد باقی ماندند و به این ترتیب همه ما انسان ها از ذریه نوح هستیم. و فرزندان نوحف هام و سام و یافث باقی ماندند و نسل مردم مجددا از انها افزایش یافت چنانچه در جای دیگر میفرماید:
﴿وَنَجَّيْنَاهُ وَأَهْلَهُ مِنَ الْكَرْبِ الْعَظِيمِ ‏* ‏ وَجَعَلْنَا ذُرِّيَّتَهُ هُمْ الْبَاقِينَ ‏* ‏ وَتَرَكْنَا عَلَيْهِ فِي الْآخِرِينَ (‏76-78 صافات)
معنی: ‏« ما او را و خانواده و پيروان او را از اندوه بزرگ نجات داديم . ‏* ‏ و نژاد او را بازماندگان ( روي زمين ) كرديم.‏* ‏ و نام نيك او را در ميان ملّتهاي بعدي باقي گذارديم . »
در مورد سرانجام این طوفان نیز چنین آمده است:
﴿ وَقِيلَ يَا أَرْضُ ابْلَعِي مَاءكِ وَيَا سَمَاء أَقْلِعِي وَغِيضَ الْمَاء وَقُضِيَ الأَمْرُ وَاسْتَوَتْ عَلَى الْجُودِيِّ وَقِيلَ بُعْداً لِّلْقَوْمِ الظَّالِمِينَ ‏44هود
‏ ( بعد از هلاك كافران ) گفته شد كه : اي زمين ! آب خود را فرو خور ، و اي آسمان ! از باريدن بايست ، و آبها از ميان برده شده و فرمان اجرا گرديد و كار به انجام رسيد ، و كشتي بر كوه جودي پهلو گرفت و گفته شد : نابود باد گروه ستمكاران ! ‏

بنا به تحقیقات دانشمندان و بررسیهای زمین شناسی در نقاط مختلف دنیا، نابود شدن و مرگهای دسته جمعی موجودات زنده را بر اثر حادثه ای غیر منتظره نشان می دهد. برخی از این حوادث با زمان طوفان نوح همخوانی دارد.
وجود لایه های مخلوط  فسیل شده حیواناتی چون فیل، پنگوئن، ماهی، درختان نخل و هزاران هزار گونه گیاه جانوری، تأییدی بر این واقعیت است. این سنگواره ها که بعضاً در برگیرنده حیوانات مناطق گرمسیر با مناطق سردسیر (در کنار هم) هستند، نشان می دهند که با فرونشستن آب، جانوران و گیاهان خارج شده، در زیر رسوبات مانده و به فسیل تبدیل شده اند. امتزاجی عجیب از جانوران خشکی و دریا، حاره و قطبی که مرگی آنی را روایت می کنند
دوما اگر بگوییم کل زمین بر اثر طوفان غرق نشده است و تنها سرزمینی که نوح در آن زندگی میکرد غرق شده است نیز ایرادی ایجاد نمیکند. و وقتی خداوند میفرماید ﴿قُلْنَا احْمِلْ فِيهَا مِن كُلٍّ زَوْجَيْنِ اثْنَيْنِ40 هود. یعنی: گفتيم : سوار كشتي كن از هر صنفي نر و ماده‌اي را. منظور تمام موجودات نبوده است برای اینکه در جای دیگری از قرآن وقتی ابراهیم علیه السلام از خداوند میخواند زنده شدن مردگان را به او نشان بدهد خداوند به او میگوید چهار پرنده را انتخاب کند و بعد از کشتن و تکه تکه کردن آن ،اعضای این پرندگان را بر روی کوه ها بگذارد و سپس صدایشان بزند و هر کدام به فرمان خدا زنده میشوند. در آن داستان چنین آمده است ﴿ثُمَّ اجْعَلْ عَلَى كُلِّ جَبَلٍ مِّنْهُنَّ جُزْءاًبقره 260 یعنی: سپس بر سر هر كوهي قسمتي از آنها را بگذار.
طبیعی است که ابراهیم علیه السلام چهار پرنده را بر روی تک تک  کوه های کره زمین قرار نداده است

و اخیرا دانشمندان فسیل بقایای کشتی را در نزدیکی کوههای آرارات یافته اند که کوه جودی (همان کوهی که قرآن اشاره کرده که کشتی بر روی آن فرود آمده است) در این کوهها قرار دارد.
به هر حال هر چه باشد، کشتی نوح علیه السلام ، یک کشتی معمولی نبوده. چون خود کشتی آیت و معجزه ی الهی بوده است این کشتی با نظارت و شدت مراقبت الهی ساخته شده همه چیز حساب شده و پیش بینی شده بود ...و سالهای زیادی صرف ساخت آن شده بود.



ادامه دارد...














[1] ↑Wollack, Edward J. “Cosmology:Study of Universe”.Universe 101: Big Bang Theory. ناسا, 10 December 2010. Archived from the originalon 14 May 2011. Retrieved 22 April 2013.:»بخش دوم از آزمایش های نظریه مهبانگ صحبت می کند که چطور این آزمایش ها گویای این مطلب اند که نطریه مهبانگ به احتمال زیاد درست است«

[2] “How Old is the Universe?”.WMAP- Age of the Universe. ناسا, 2012-12-21. Retrieved 2013-2-22.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

نصیحتی دلسوزانه برای صلاح مهدوی و هم فکرانش؛

    ♦️ چند سال پیش که وهابیان اهل غلو و افراط، احساس کردند که میدان برایشان خالی شده و تا آینده ای نزدیک بر دنیای اسلام مسلط می شوند، اهل ...