۱۳۹۵/۰۳/۲۷

شبهه روافض درباره لقب حمیراء عایشه رضی الله تعالی عنها

شبهه روافض درباره لقب حمیراء عایشه رضی الله تعالی عنها
نویسنده: مجاهد دین
شماره مقاله: 99
تاریخ انتشار: 95.3.27

رافضی ملحد چنین می گوید:
حمیراء به معنای محیاض است یعنی زنی که زیاد حائض می شود و این معنای حقیقی حمیراء نزد عرب می باشد و اینکه عمریون، حمیرا را به زیبایی تعبیر می کنند، دروغی بیش نیست برای جعل فضیلت برای مادرشان.


پاسخ دندان شکن به رافضی



1-     اولا حمراء مؤنث کلمه أحمر است. همانند دو کلمه صغری و اصغر که اولی برای نام گذاری زنان و دومی برای نام گذاری مردان است.

2-     دوما حمیراء کوچک شده حمراء است. همانند حسین که کوچک شده حسن است. یا همانند زلخا و زلیخا ، سهل و سهیل و ...

3-     سوما حمیراء در زبان عرب و همچنین به شهادت روایات پیامبر صلی الله علیه وسلم، به معنای سفید «بیضاء» استعمال می شده است؛ برای مثال پیامبر صلی الله علیه وسلم می فرماید: «بعثتُ إلى الأحمرِ والأسودِ».
ترجمه: به سوی مردمان سفید و سیاه مبعوث شده ام.
الراوي:- المحدث:أحمد شاكر المصدر:عمدة التفسير الجزء أو الصفحة:1/362 حكم المحدث:[أشار في المقدمة إلى صحته]

و در حدیث دیگری:
أعطيتُ خمسًا لم يُعطهُنَّ نبيٌّ قبلي بعثتُ إلى الأحمرِ والأسودِ وجُعِلَتْ ليَ الأرضُ مسجدًا وطهورًا وأُحِلَّتْ ليَ الغنائمُ ولم تُحَلَّ لأَحَدٍ قبلي ونُصِرْتُ بالرعبِ شهرًا يُرْعَبُ منِّي العدوُّ مسيرةَ شهرٍ وقيلَ لي سَلْ تُعْطَ فاختبأتُ دعوتي شفاعةً لأمتي وهي نائلةٌ منكم إن شاءَ اللهُ تعالى من لا يُشركْ باللهِ شيئًا
ترجمه: به من پنج چیز اعطا شده است‌ که به هیچ یک از پیامبران پیش از من اعطا نشده‌اند: به سوی سفید و سیاه (تمامی مردم) فرستاده شده ام. همه روی زمین برای من مسجد و پاک شده است. و برای من غنائم حلال شده است‌، در حالیکه برای هیچکس پیش ازمن حلال نشده است‌. با رعب و ترساندن نصرت می یابم و بفاصله مسافت یکماه راه‌، ترس از من به دل دشمن می‌افتد‌،. و به من گفته شد درخواست کن به تو اعطا می شود و من شفاعت امتم را خواستم و ان شاء الله شفاعت من به شما می رسد به شرطی که به خداوند چیزی را شریک نگردانیده باشید.
الراوي:أبو ذر الغفاري المحدث:الألباني المصدر:إرواء الغليل الجزء أو الصفحة:1/316 حكم المحدث:إسناده صحيح

در عبارت «بُعثتُ إلى الأحمر» ، مراد از احمر، ابیض است همانطور که عرب می گویند: امرأَةٌ حمراء یعنی بيضاء .

در لسان العرب چنین آمده که از ثعلب سوال پرسیده شد:
 لمَ خَصَّ الأَحمرَ دون الأَبيض؟ فقال: لأَن العرب لا تقول رجلٌ أَبيض من بياض اللون، إِنما الأَبيض عندهم الطاهر النقيُّ من العيوب، فإِذا أَرادوا الأَبيض من اللون قالوا أَحمر
ترجمه: چرا کلمه احمر آمده نه ابیض؟ گفت: برای اینکه عرب نمی گویند «رجلٌ أَبيض= مرد سفید پوست» همانا کلمه ابیض در نزدشان برای طاهر و پاکیزه و تمیز از هرگونه عیب است، و هرگاه مرادشان سفید پوست باشد ، می گویند أحمر.

و کلمه حمراء صفتی برای وصف جمال و زیبایی و سفید رویی زنان به کار برده می شود و اینک دلایلی دیگر دال بر این کاربرد:

مسمع بن يزيد می‌گوید: مررت بالمدينة زمن عثمان، ومعي نَوْف الغفاري، وكان أعلم الناس بالحَدَثان، فمرّ بنا مروان بن الحكم فقال لي: يا مِسْمَع أترى هذا؟ قلتُ: نعم. قال: هو صاحب الأمر إذا مَرِج أمر الناس. قال مِسْمَع: فتأمّلته فإذا هو أحمرُ وقّاد.
سمط اللآلي في شرح أمالي القال - المؤلف : أبو عبيد عبد الله بن عبد العزيز بن محمد البكري الأندلسي ، ( المتوفى : 487هـ ) صفحه 462.
ترجمه: در مدینه می گذشتم در زمان عثمان و همراه من نوف الغفاری نیز بود و او آگاه ترین مردم به اتفاقات بود. مروان بن حکم از نزد ما عبور کرد و نوف به من گفت: ای مسمع این را می بینی؟ گفتم آری. گفت: او صاحب امر مردم است آنگاه که امر مردم نابسامان شود. مسمع گفت: به او خوب دقت کردم و او را « أحمرُ وقّاد» سفید رنگ و درخشان یافتم.
و حتی عرب، زنان زیبا را به شعله ی آتش وصف کرده اند، به این شکل که آتشی که در تاریکی شب روشن است و نور و روشنایی و درخشندگی زیبایی دارد و آنگاه که از عربی درباره دخترش می پرسند، می گوید او زیباتر از این شعلۀ آتش است و شاعر نیز چنین می گوید که با عباراتی مانند حمراء غبراء، همانند شعله آتش، منیفه و زن زیبا، با این عبارات زنان زیبا را توصیف می کنند
👈وحمراء غبراء الفروع منيفة . . . بها توصف الحسناء أو هي أجمل
و شاهدی دیگر در کلام عرب برای کلمه حمیراء که آن را برای وصف زیبایی به کار برده اند چنین است:
ابوالفرج اصفهانی در کتاب الاغانی وصف زنی به نام عزة را از زبان قسیمه بن عیاض چنین آورده است:
أخبرنا الحرمي، قال حدثنا الزبير بن بكار، قال حدثني يعقوب بن حكيم السُّلَمي عن قسيمة بنت عِياض بن سعيد الأسلمية، وكنيتها أُمّ البنين، قالت: سارت علينا عَزَّة في جماعة من قومها بين يدي يَربوع وجُهَينة، فسمعنا بها؛ فاجتمعتْ جماعة من نساء الحاضر، أنا فيهنّ، فجئناها فرأينا امرأةً حُلْوَةً حُمَيراء نظيفة، فتضاءلنا لها، ومعها نسوةٌ كلّهن لها عليهنّ فضلٌ من الجمال والخَلق، إلى أن تحدَّثتْ ساعةً، فإذا هي أبرع الناس وأحلاهم حديثًا، فما فارقناها إلاّ ولها علينا الفضلُ في أعيننا، وما نرى في الدنيا امرأةً تروقها [7] جمالاً وحسنًا وحلاوة.
الأغاني، تح. لجنة من الأدباء (بيروت: دار الثقافة)، 9: 28.
ترجمه: قسیمه بن عیاض می گوید: عزه همراه با جماعتی از قومش نزد ما آمد ، جماعتی از زنان حاضر بر او جمع شدند و من نیز در بین آنها بودم و او را دیدیم که زنی « امرأةً حُلْوَةً حُمَيراء نظيفة » خون شیرین بسیار سفید رو و پاکیزه بود....

همانطور که در این روایت آمده است، قسیمه زنی به نام عزة را به حمیراء وصف نموده است که بیانگر زیبایی و سفید رویی او است نه به معنای اینکه عزة زنی بود که بسیار حیض می شده است!!!

شاهدی دیگر برای اینکه حمیراء برای وصف زیبایی و سفیدی رخ می باشد، روایتی است که بدر الدِّين الغزي آن را آورده است به این شکل:
عن عبد الله بن سَرْجِس، قال: أتى الضحّاكُ بن سفيان الكلابي إلى رسول الله، صلّى الله عليه وسلّم، قبل بيعته، ثم قال: عندي امرأَتان أَحسن من هذه الحُمَيراء، أَفلا أنزل لك عن إحداهما فتتزوَّجَها؟ وعائشة جالسة تسمع، قبل أَن يُضرَبَ الحجاب، فقالت: أَهي أَحسن أَم أنت؟! قال: بل أَنا أَحسن منها وأكرم.. وكان امرءًا دَميمًا قبيحًا! قال: فضحك النبي، صلّى الله عليه وسلّم، من مسأَلة عائشة إِيّاه!
المِراح في المزاح، بعناية: السيّد الجميلي (القاهرة: مكتبة الثقافة الدينيّة)، 33- 34.
ترجمه: عبد الله بن سرجس می گوید: ضحاک بن سفیان کلابی نزد رسول خدا صلی الله علیه وسلم قبل از بیعت دادنش آمد و گفت: نزد من دو زن وجود دارد که زیبا تر از این زیبارخ تو هستند، آیا نمی خواهی یکی از آنها را را برای تو بفرستم تا با او ازدواج کنی؟ عایشه نیز نشسته بود و می شنید، و این قبل از اینکه حکم حجاب نازل شود بود، عایشه گفت: آن زن زیباتر است یا تو؟ ضحاک گفت: بلکه من از آن زیبا تر و بهتر هستم .. و او مردی زشت و قبیح بود. راوی می گوید: پس رسول خدا صلی الله علیه وسلم از سوالی که عایشه از او پرسید خندید.

وجه استدلال این روایت نیز چنین است که ضحاک، حمیراء را به معنای زیبا به کار برده است نه به معنای زنی که بسیار حیض می شده است!!!
آیا روافض عقل در کله دارند؟ نه به خدا قسم، بلکه تنها هدفشان رسوا کردن خود و اثبات کفر و الحادشان است.

همچنین در قاموس و فرهنگ لغات عرب حمیراء چنین معنا شده است:
الحميراء: اسم يطلق على المرأة شديدة البياض وذلك لأن بياضها يختلط بحمرة خفيفة فى وجهها
لسان العرب جـ 4 صـ 211
ترجمه: حمیراء: اسمی است که بر زنی که شدیدا سفید است اطلاق می شود و این به آن خاطر است که سفیدی آن، با سرخی گلگون خفیفی در صورتش نمایان می شود.

الحميراء:البيضاء. یعنی سفید رنگ
النهاية فى غريب الاثر جـ ا صـ 438

الحميراء: تصغير حمراء أى البيضاء
تاج العروس جـ 11 صـ 73
یعنی: حمیراء کوچک شده حمراء است به معنای بیضاء یعنی سفید.

در ضمن اضافه بر آنچه گذشت، پدر سیدتنا عایشه یعنی ابوبکر صدیق رضی الله عنهما نیز آدمی بسیار زیبا بودند که پوست صورتی سفید داشتند؛ همانطور که عایشه رضی الله عنها در وصف پدرش آورده است:
كانَ أبْيَضَ نحِيفًا ، خَفِيفَ الْعَارِضَيْنِ ، أَجْنَأَ لَا يَسْتَمْسِكُ إِزَارَهُ ، يَسْتَرْخِي عَنْ حِقْوَيْهِ ، مَقْرُونَ الْحَاجِبِ ، غَائِرَ الْعَيْنَيْنِ ، نَاتِئَ الْجَبْهَةِ ، عَارِيَ الْأَشَاجِعِ ، مَعْرُوقَ الْوَجْهِ ، وَكَانَ يُخَضِّبُ بِالْحِنَّاءِ وَالْكَتَمِ ، رَحْمَةُ اللَّهِ عَلَيْهِ " .

پس سفیدی پوست صورت، ویژگی برای این خانواده بوده است و به همین خاطر رسول خدا صلی الله علیه وسلم همسر دنیا و قیامت خود را به حمیراء که وصفی در زیبایی و سفیدی رخ ایشان بوده است به کار برده است.
اما شبهه رافضی بیمار دل و نادان که می گوید حمیراء یعنی زنی که بسیار حیض می شده است، کاملا باطل و ساقط است؛ برای اینکه برای ادعای خود هیچ دلیلی ندارد مگر این عبارت:
«وشرّ النساء السويداء الممراض، وشرّ منها الحُميراء المحياض».
که در این متن هیچ گونه علاقه ای بین حمیراء و حیض وجود ندارد و حتی کودن ترین افراد نیز از این عبارت این برداشت را نمی کنند که حمیراء به معنای محیاض است. بلکه در این متن که صرف نظر از بی اعتبار بودن آن ، تنها این را ثابت می کند که از نظر ناقل و گوینده آن، بد ترین زنان، زنی است که با وجود اینکه حمیراء و زیبا است اما بسیار حیض می شود همانطور که گفته است بد ترین زنان سویداء، یعنی زنان سیاه پوست، آن زنانی هستند که زیاد مریض می شوند. پس همانطور که سوداء و مریضی به هم هیچ علاقه و ارتباطی ای ندارند و به یک معنا نیستند، به همان شکل حمیراء و حیض نیز به هم علاقه ای ندارند و به یک معنا نیستند.
آیا این رافضی جاهل می خواهد با این متن شاز و بی ارزش به ناموس رسول خدا صلی الله علیه وسلم توهین نمایند؟
آیا این توهین به رسول خدا صلی الله علیه وسلم نیست ؟

پس لعنت تمام انس جن و از اولشان تا آخرشان بر کسی که رسول خدا صلی الله علیه وسلم را درباره ناموسش آزار می دهد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

نصیحتی دلسوزانه برای صلاح مهدوی و هم فکرانش؛

    ♦️ چند سال پیش که وهابیان اهل غلو و افراط، احساس کردند که میدان برایشان خالی شده و تا آینده ای نزدیک بر دنیای اسلام مسلط می شوند، اهل ...