۱۳۹۵/۰۵/۰۶

آیا کسی حق ندارد با یحیی بن معین در توثیق و تضعیف مخالفت کند؟ (پاسخ به شبهه سایت ولی خسر)

آیا کسی حق ندارد با یحیی بن معین در توثیق و تضعیف مخالفت کند؟ (پاسخ به شبهه سایت ولی خسر)

نویسنده: مجاهد دین
شماره مقاله: 119

تاریخ انتشار: 95.5.6

 سایت ولی خسر (ولی عصر) می گوید:
👈توثيق يحيي بن معين، براي اثبات وثاقت يك راوي كفايت مي‌كند:
بدر الدين عينى در باره روايتى كه از ابوالمنيب عبيد الله بن عبد الله نقل شده است مى‌گويد:
فإن قلت: في إسناده أبو المنيب عبيد الله بن عبد الله، وقد تكلم فيه البخاري وغيره. قلت: قال الحاكم: وثقه ابن معين، وقال ابن أبي حاتم: سمعت أبي يقول: هو صالح الحديث، وأنكر على البخاري إدخاله في الضعفاء، فهذا ابن معين إمام هذا الشأن وكفى به حجة في توثيقه إياه.
ترجمه: اگر بگويى كه در سند آن ابو المنيب عبيد الله بن عبد الله است كه بخارى و ديگران به او اشكال گرفته‌اند، مى‌گويم: حاكم گفته كه ابن معين او را توثيق كرده، ابوحاتم گفته كه از پدرم شنيدم كه مى‌گفت: او صالح الحديث است؛ اما بخارى منكر شده و او را در زمره ضعفاء آورده است؛ اما يحيى بن معين، پيشواى اين كار (علم رجال) است، براى حجيت روايت، توثيق او، توسط يحيى بن معين كفايت مى‌كند.
العيني الغيتابي الحنفي، بدر الدين ابومحمد محمود بن أحمد (متوفاى 855هـ)، عمدة القاري شرح صحيح البخاري،ج7، ص11، ناشر: دار إحياء التراث العربي بيروت.
پس بر طبق گفته آقاى بدر الدين عينى، تضعيف بخارى ارزشى ندارد و تنها توثيق يحيى بن معين، براى اثبات حجيت روايت كفايت مى‌كند.👉


پــــــــــاســـــــــــــــخ:

طبق استدال ضعیف و خنده دار رافضی های سایت ولی خسر، هرگاه یک راوی توسط یحیی بن معین توثیق شود، اگر تمام علمای رجال هم ، آن راوی را تضعیف کنند، تضعیف آنها ارزشی ندارد!!!

و حتی این را برای خودشان تبدیل به قاعده ای کرده که اهل سنت را شدیدا  به این قاعده من دراوردی خودشان  ملزم می کنند.

⚡️ در جواب می گوییم: اولا اهل سنت قاعده ای که دارد چنین است که سخن هرکسی رد می شود مگر سخن رسول خدا صلی الله علیه وسلم
💝« كلٌّ يؤخذ من قوله ويردُّ إلا رسول الله صلى الله عليه وسلم » 💝
ترجمه: هر کسی سخنش قبول یا رد می شود مگر رسول خدا صلی الله علیه وسلم


⭕️ مجاهد می گوید: « لَيْسَ أَحَدٌ بَعْدَ النَّبِيِّ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ إِلَّا يُؤْخَذُ مِنْ قَوْلِهِ وَيُتْرَكُ، إِلَّا النَّبِيَّ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ »
بخاری در جزء رفع اليدين في الصلاة » صفحه 73  و ابو نعیم در الحلیه  جلد 3 صفحه 300 و امام خطیب نیز در  الفقيه والمتفقه جلد 1 صفحه 441  با سند صحیح روایت کرده اند.
ترجمه: هیچ کسی بعد از رسول خدا صلی الله علیه وسلم نیست مگر اینکه سخنش گرفته می شود و ترک می شود بغیر از رسول خدا صلی الله علیه وسلم.

⭕️ الحكم بن عتيبة می گوید : « ليس أحد من خلق الله إلا يؤخذ من قوله ويترك إلا النبي صلى الله عليه وسلم»
 جامع بيان العلم وفضله جلد 2 صفحه 91
ترجمه: احدی از خلق خدا نیست مگر اینکه سخنش گرفته می شود و ترک می شود به غیر از رسول خدا صلی الله علیه وسلم.

و این قاعده مورد اتفاق کل اهل سنت می باشد و دو نفر اهل سنت نیز در آن اختلاف نمی کند چون اهل سنت معتقد است که به غیر از رسول خدا صلی الله علیه وسلم هیچ کسی معصوم از خطا نیست و هر کسی که باشد سخنش میتواند راست یا اشتباه باشد.

⚡️ و یحیی بن معین رحمه الله نیز بدون شک از این قاعده مستثنی نیست و سخن او به طور قطع فصل الخطاب نیست به طوری که کسی حق اظهار نظر بعد از او را نداشته باشد یا کسی را که ابن معین توثیق کرده است را جرح و تضعیف نماید. و آنچه رافضی سایت ولی خسر نیز از بدر الدین عینی نقل کرده است ، رأی فقط او است نه رای و نظر اجماع اهل سنت.  و سخن او در موضع خودش سنگین و مناسب و حجت است نه در همه جا و نزد همه کس. و روافض با حیله گری و صغری و کبری کردن و سفسطه، نمی توانند خود را به تحمیق بزنند.

پس یحیی بن معین رحمه الله معصوم نیست که سخن او را رد نکنیم، و اگر علمای رجال و حدیث اهل سنت ، این قاعده من در آوردی و مضحک روافض را (اینکه کسی حق ندارد روی سخن ابن معین حرفی بزند) می دانستند، پس چرا کتاب ها در رجال نوشته و موارد فراوانی با رأی ابن معین مخالفت کرده اند؟
عجب از عقل ناقص روافض که چگونه تدلیس و مکر به کار می برند.

🔶 نکته بعدی اینکه در بسیاری از موارد بوده که یحیی بن معین بعضی رجال را نشناخته و در نزد او مجهول بوده و هنگامی که از این افراد درباره ایشان سوال شده است گفته است «لم أعرفه»
خب اگر بعد از ایشان افرادی دیگر این شخص را شناخته باشند و توثیق کرده باشند، آیا در عقل نخودی روافض چنین متبلور می شود که چون یحیی بن معین آن اشخاص را نشناخته است ، پس توثیقات دیگر افراد ارزشی ندارد؟
سبحان الله از این همه شیطنت و حماقت روافض.

👈در اینجا چند مورد مثال می آورم که یحیی بن معین بعضی راویان را نشناخته اما دیگر علمای رجال، آن شخص را توثیق کرده اند. برای مثال:
1 حاتم بن حريث الطائى المحرى الشامى الحمصى
 عثمان بن سعيد الدارمي، از  يحيى بن معين روایت کرده که گفته است: «لا أعرفه».👉
سپس الدارمی خودش می گوید: «حاتم بن حريث الطائي شامي ثقة».
أبو حاتم درباره اش می گوید: «شيخ».
 و ابن عدی می گوید: «لعزة حديثه لم يعرفه يحيى بن معين، و أرجو أنه لا بأس به».
ابن حبان نيز نام او را در «الثقات» آورده است.

2 مثالی دیگر:
الجراح بن مليح البهراني.
جماعت از او روایت کرده اند و عثمان بن سعيد الدارمی می گوید از يحيى بن معين درباره  الجراح البهراني الحمصي، سوال کردم و گفت: «لا أعرفه».👉
يحيي بن معین می گوید: او را نمی شناسم.
أبو حاتم می گوید: «صالح الحديث».
 و قال النسائي: «ليس به بأس».
و ذكره أبو حاتم بن حبان فى كتاب " الثقات " .
رتبته عند ابن حجر :  صدوق

3 سفيان بن عقبة السوائى الكوفى
در کتاب «سؤالات عثمان الدارمي عن ابن معين» صحفه 118 آمده که: سألت يحيى عنه، فقال: «لا أعرفه».👉 از ابن معین درباره او سوال کردم، گفت او را نمی شناسم.
 ابن نمير می گوید: «لا بأس به».
ابن حبان او را در کتاب  «الثقات» آورد است
 العجلى می گوید : كوفى ثقة
👈و ده ها مثال دیگر به این شکل می توان آورد، و سوالی که مطرح می شود این است که چون یحیی بن معین این اشخاص را نمی شناسد  و آنها را توثیق نکرده است، اگر افراد دیگری این اشخاص را بشناسند و توثیق کنند، یعنی حرف روی حرف ابن معین زدند و سخنشان مردود است؟؟؟ سبحان لله مگر ابن معین العیاذ بالله خداوند است که رد کردن سخنش جایز نباشد؟؟؟ بلکه روافض خود را به تمحیق زده اند و می خواهند با سفسطه و مکر، اهل سنت را با این قاعده من درآوردی خودشان ملزم نمایند.

و به همین شکل، ممکن است ابن معین شخصی را توثیق کرده باشد و در نزد دیگر علمای رجال، این شخص مجروح و ضعیف باشد و اگر این قاعده من دراوردی روافض که آن را به اهل سنت می خواهند با زور و بهتان نسبت بدهد که کسی نمی تواند روی سخن ابن معین حرف بزند، می گویم آیا این قاعده من درآوردی را همین علمای رجالی که مخالف سخن ابن معین نظر داده اند را می دانستند یا خیر؟
پس هیچ چاره ای نداریم جز اینکه برای روان پریشی و عقل ناقص روافض و این بیمارانی که برای نجات خود به ضعیف ترین و بی اساس ترین مستمسک ها چنگ می زنند، دعای شفا یافتن کنیم.

ممکن است سوال کنید که چرا روافض در مقام دفاع از یحیی بن معین بر آمده اند و با این تعصب از توثیق او دفاع می کنند؟

👈 در پاسخ می گویم: چون سایت ولی خسر به توثیق یحیی بن معین درباره یحیی بن سلیم ابو بلج استناد می کند که این راوی از منظر بعضی دیگر علمای رجال، مورد جرح قرار گرفته و تضعیف شده است و در نهایت امر گفته اند که هرگاه ابو بلج در روایتی تفرد کند ، پس به روایت او احتجاج نمی شود.
و ابوبلج همان راوی روایت منکر «وَأَنْتَ خَلِيفَتِي فِي كُلِّ مُؤْمِنٍ مِنْ بَعْدِي» است که به خاطر تفرد در این روایت با این لفظ، روایت او  مورد طعن قرار گرفته است.
ابن حبان رحمه الله در «المجروحين» جلد 2 صفحه  464 می گوید: يحيى بن أبي سليم أبو بلج الفزاري ، من أهل الكوفة ، وقد قيل : إنه واسطي ، يروي عن محمد بن حاطب ، وعمرو بن ميمون ، روى عنه شعبة وهشيم ، كان ممن يخطىء ، 👉
لم يفحش خطؤه حتى استحق الترك ، ولا أتى منه ما لا ينفك منه البشر ، فيسلك فيه مسلك العدل ،
فأرى أن لا يحتج بما انفرد من الرواية فقط ، وهو ممن استخير الله فيه .ا.هـ. قلتُ : وهذا كافٍ بالنظر في حالهِ . 👉
ابن حبان می گوید: در او خطا وجود دارد و رعایت عدالت درباره او چنین است که هرگاه در روایت انفراد کند به روایت او احتجاج نمی شود .

والله تعالی اعلم


هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

نصیحتی دلسوزانه برای صلاح مهدوی و هم فکرانش؛

    ♦️ چند سال پیش که وهابیان اهل غلو و افراط، احساس کردند که میدان برایشان خالی شده و تا آینده ای نزدیک بر دنیای اسلام مسلط می شوند، اهل ...