➖ابو محمد الهاشمی نویسندۀ کتاب «كفُّوا الأَيَادِيَ عَن بَيعَة البَغدَادي» شهادت میدهد که ابوبکر القحطانی قصد کشتن بغدادی و دار و دستهاش را داشت. به این خاطر که بغدادی همۀ علما و طلّاب علمی که او را نصیحت میکردند و با غلوها و انحرافات عقیدتی او مخالفت میکردند را بصورت دیکتاتورانه به قتل میرسانید.
🔹ابومحمد الهاشمی در کتاب «كفُّوا الأَيَادِيَ عَن بَيعَة البَغدَادي» در صفحه 49-50 می گوید:
«ولقد حدثني الشيخ الصالح الشهيد فيما أحسبه، الأخ الرفيق الذی تصدع لخبره بنياني بل والله لقد انهد بمقتله كياني أبو بکر عمر القحطاني بعد خروجه من آخر اجتماع اجتمع به مع ابن عواد، وكان ذلك في آخر أیام رمضان بعد مقتل الشيخ تركي البنعلي أبي همام نقبله الله، وكان اجتماعهم يحضره العبد الخاسر شيبة السوء عبد الناصر والقن الهالك أبو حفص مولى الوداعين الدواسر وباني سجون الرافضة أبو ليد العراقي اسماعيل العيثاوی والناعق الرسمي أبو الحسن الکذاب (*) قال القحطاني نقبله الله: بت تلك الليلة معهم في بيت واحد، وحدثتني نفسي أن أعمل بنصيحتك يا أبا محمد وهممت أن آخذ سلاحي فأقتلهم جميعا في ليلة واحدة، لكني ترددت والله المستعان.
فهذا شيخکم وقرة عيونکم كان يعزم على ذلك حتى لقي الله، والله على ما أقول شهيد وسنجتمع بين يدی الله ونُسأل عما ندعيه».
(*) هذا الکذاب اغتر به اخوة كثر، ولا دين له إلا ما يرضي ولي نعمته ابن عواد، وقد حدثني أخونا الشيخ أبو بکر القحطاني أنه لم يعترض على القن أبي حفص و العبد الخاسر شيبة السوء عبد الناصر حين كفَّرا الشيخ أبا همام نقبله الله، وآخر ما بلغنا عن بعض اخواننا الإعلاميين أنه يتبرأ من السلسلة المنهجية التي أعدها المشايخ الفضلاء أبو يعقوب وأبو محمد وأبو مسلم المصريين نقبلهم الله أجمعين، ولا تزيدنا هذه البراءة منه إلا بصيرة بحاله وحال من ولاه ناعقا باسم المجاهدين، وما كنت يا "حسان" إلا منشدا سفيها فاختاروك متحدثا لأمر تعلمه لن يغني عنك بين يدي ربك
🔸ترجمه: «شیخ صالح شهید و برادر و رفیقم ابوبکر عمر القحطانی که بخدا قسم از شنیدن خبر کشته شدنش ویران شدم، بعد از بیرون آمدنش از آخرین جلسهاش كه با ابن عواد داشت که روزهای آخر رمضان و بعد از کشته شدن شیخ ترکی البنعلی ابوهمام تقبله الله بود و در آن جلسهشان، آن خسارتمند بدبخت عبد الناصر، و آن نوکر هالک ابو حفص، و بانی زندانهای رافضه ابو ولید العراقی اسماعیل العیثاوی و ناعق [کلاغ قارقار کننده] رسمی ابو الحسن کذاب (*) نیز حضور داشتند، ابوبکر القحطانی تقبله الله بعد از بیرون آمدن از آن جلسه به من گفت امشب در یک اتاق با آنها بودم و با خودم گفتم که به نصیحت تو ای ابو محمد عمل کنم و خواستم که سلاحم را بردارم و همهشان را در یک شب بکشم منتها تردید کردم.
نگاه کنید این شیخ تان و نور چشمتان است که میخواست آنها را بکشد تا اینکه خودش به لقای خداوند پیوست و خداوند بر آنچه میگویم شاهد است و به زودی نزد خداوند جمع خواهیم شد و از آنچه ادعا کردم سوال خواهم شد».
(*) بسیاری از برادران، فریب این کذّاب را خوردند، او دینش آنچه است که ولی نعمتش ابن عواد به آن راضی باشد! برادرمان شیخ ابوبکر القحطانی به من گفت که او اعتراضی به ابو حفصِ نوکر و آن بنده خسارتمندِ بدبخت عبد الناصر نکرد هنگامی که این دو، شیخ ابو همام تقبله الله را تکفیر کردند. و آخرین چیزی که از بعضی از برادران اعلامی به ما رسیده این است که او از سلسلۀ منهجی که مشایخ فاضل: ابو یعقوب و ابو محمد مصری و ابو مسلم مصری تقبلهم الله آماده کرده بودند برائت کرده است! اینکه این شخص از این سلسله برائت کرده است جز به بصیرت ما به حال او و حال کسی که او را به اسم مجاهدین ناعق [کنایه از ناطق] قرار داده است نمیافزاید و ای حسان، تو جز آواز خوان نادانی بیش نیستی و تو را به عنوان سخنگو برای کاری انتخاب کردند که میدانی نزد پروردگارت چیزی از تو دوا نمیکند.
ادامه دارد...
#كفوا_الأيادي_عن_بيعة_البغدادي
#دست_از_بیعت_بغدادی_بردارید
#مجاهد_دین
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر