آموزش مقاله
نویسی از زبان یک آخوند
سلام دوستان عزیز. امروز قصد دارم نحوه ی تهیه ی
یک مقاله ی زیبا و ولایت پسندانه به شما یاد بدهم که اگر مراحل آن را به درستی طی
کنید بازدید کنندگان مقاله ی شما بسیار زیاد خواهند شد و مطمئنا سر و صدای زیادی
نیز به پا خواهد کرد. یه مقاله که ظاهرا مو لای درزش نخواهد رفت و مذهب حقه ی ما
را ثابت خواهد کرد.
قبل از هر چیز مواد مورد نیاز برای یک مقاله
یک عدد برادر بسیجی ، اینترنت، چسپ دوقلو به
مقدار لازم، قیچی دو عدد و پرانتز باز و بسته.
ادویه
جات: تلبیس، سفسطه، نیرنگ، تحریف و همچنین مقاله یتان را با چاشنی مغلطه بلغور
نمایید.
در طی مقاله نویسی دقت کنید که شرم و حیا را
کاملا کنار بگذارید. اهمیتی به انچه که مینویسید ندهید. از دروغ بسیار استفاده
کنید.حتی اگه شده عمدا به آنها تهمت بزنید برای اینکه ما پیرو خط امام خیمنی راحل
هستیم و اینها سفارشات وی میباشد. مثلا در کتاب گرانسنگش مکاسب المحرمه جلد 1 ص251
درباره ی این عوام میفرمایند: «غيرنا ليسوا بإخواننا وإن كانوا مسلمين ...
فلا شبهة في عدم احترامهم بل هو من ضروري المذهب كما قال المحققون ، بل الناظر في
الأخبار الكثيرة في الأبواب المتفرقة لا يرتاب في جواز هتكهم والوقيعة فيهم ، بل
الأئمة المعصومون ، أكثروا في الطعن واللعن عليهم وذكر مساوئهم» یعنی: غیر از ما
شیعیان برادران ما نیستند هرجند از مسلمانان باشند... پس شک و شبهه ای نیست در عدم
احترام گذاشتن به آنها بلکه از ضروریات مذهبمان میباشد جنانکه محققان گفته اند،
بلکه وقتی در اخبار زیاد در ابواب مختلف نگاه میکنی متوجه میشوی که مانعی نمیماند
در جواز هتک و ابرو بردنشان و اسیب رساندن و بد گوئی کردن نسبت به انان.
پس ما باید پسرو خط امام و آرمان ها و اندیشه های امام باشیم و انچه
را که از ما خواسته است انجام بدهیم
همچنین دقت کنید که گنج ما شیعیان روایات موضوع
و ضعیف است. سعی کنید کمتر به قران استناد کنید یا اصلا به ان استناد نکنید چون ما
را به خیر او امیدی نیست پس برای خود شر نیز درست نکنید. همچنین نکته ای که دارای
اهمیت فراوان میباشد؛ این است که از روایات یا قضایای تاریخی برداشت عکس بکنید.
همیشه نصف خالی لیوان را در نظر بگیرید.
ما شیعیان هدفمون مخالفت با اهل سنت است پس
هرآنچه که بهش معتقد بودند میتواند یک مقاله باشد. کافیست بر عکسش را بنویسی.پس
باید یک موضوع خوب انتخاب کنیم. مثلا زیر سوال بردن اصحاب پیامبر بهترین سوژه
میباشد. میتوانید گه گاهی چاشنی طعنه به ام المومنین را نیز اضافه کنید. خدای سنی
ها در کتابشون قران آنها را امهات المومنین خوانده، این زیاد مهم نیست چون ما که
مومن نیستیم پس میتوانید با ناموس پیامبر نیز مقاله های پر بازدیدی درست کنید.
برای انتخاب مقاله دستمون خدا رو شکر خیلی بازه پس در انتخاب موضوع استرس نداشته
باشید.اینو بدونید که اهل سنت بدون کم و بیش تمام مقدسات ما مقدسات انها نیز
میباشد ولی ما بر عکس تمام مقدسات انها برای ما پشه ای هم ارزش ندارند، مثلا انچه
هیچ ارزشی برای ما ندارد عمر میباشد پس خیلی راحت میتوانیم برای بد نام کردشن از
هزار و یک روش استفاده کرد که شیطان هم نمیتونه این کارها رو بکنه. برای همین وقتی
نگاهی کلی به قضیه میکنی میبینی که بازار مقالات و شبهات ما شیعیان بسیار داغ است
چون از هیچ چیزی برای ایجاد شبهه دریغ نمیکنیم. و چون انها رو اصولا به خاطر
نپزیرفتن ولایت مسلمان نمیدانیم برای همین از همه چیز شبهه و مقاله طرح میکنیم.
انها بعضی مواقع به قران استناد میکنند که
خدایشان گفته است وَالَّذِينَ جَاؤُوا مِن بَعْدِهِمْ يَقُولُونَ رَبَّنَا
اغْفِرْ لَنَا وَلِإِخْوَانِنَا الَّذِينَ سَبَقُونَا بِالْإِيمَانِ وَلَا تَجْعَلْ
فِي قُلُوبِنَا غِلّاً لِّلَّذِينَ آمَنُوا رَبَّنَا إِنَّكَ رَؤُوفٌ رَّحِيمٌ .
یعنی: كساني كه پس از مهاجرين و انصار به دنيا ميآيند ، ميگويند
: پروردگارا ! ما را و برادران ما را كه در ايمان آوردن بر ما پيشي گرفتهاند بيامرز
. و كينهاي نسبت به مؤمنان در دلهايمان جاي مده ، پروردگارا ! تو داراي رأفت و رحمت
فراواني هستي .
این عوام به این
آیات استدلال میکنند که ما نسبت به انها غل و کینه نداشته باشیم ولی ما که قران را
قبول نداریم. و معلوم است که این ایات را جعل کرده اند تا آنها را خوب جلوه دهند. یا
یه ایه دیگه دارند که میگوید: وَالسَّابِقُونَ
الأَوَّلُونَ مِنَ الْمُهَاجِرِينَ وَالأَنصَارِ وَالَّذِينَ اتَّبَعُوهُم بِإِحْسَانٍ
رَّضِيَ اللّهُ عَنْهُمْ وَرَضُواْ عَنْهُ وَأَعَدَّ لَهُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِي تَحْتَهَا
الأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا أَبَداً ذَلِكَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ .یعنی: پيشگامان نخستين
مهاجران و انصار ، و كساني كه به نيكي روش آنان را در پيش گرفتند و راه ايشان را به
خوبي پيمودند ، خداوند از آنان خوشنود است و ايشان هم از خدا خوشنودند ، و خداوند براي
آنان بهشت را آماده ساخته است كه در زير ( درختان و كاخهاي ) آن رودخانهها جاري است
و جاودانه در آنجا ميمانند . اين است پيروزي بزرگ و رستگاري سترگ .
جعلی بودن چنین
ایاتی واضح است چون مگر میشود که خداوند اینطور صراحتانه بگوید انها تا ابد در
بهشت هستند و از انها راضی شده سپس عکسش رخ بدهد؟ پس طبق عقیده ی صحیح ما که شکی
در صحت ان نداریم نتیجه میگیریم که این
قران است که تحریف شده یا صحیح نیست نه مذهب ما. و ما شیعیان معتقد هستیم که همه یشان مرتد شده
اند مگر سه نفر که از این سه نفر نیز دوتایشان محل بحث هستند.
اصلا معلوم هم
نیست این آیات رو کدام صحابه گفته
است پس باید سند این ایه را بدهند تا
ببنیم چه صحابه ای این آیه را نقل کرده و در مصحف عثمان قرار گرفته است اگر ثقه
بودن میپذیریم در غیر این صورت قبول نخواهیم کرد.از ضروریات مذهب ماست که معتقد به
تحریق قران باشیم و قران واقعی ما الان در چاه سرداب نزد امام صاحب الزمان ارواحنا
فداه میباشد.پس اصولا ما انها را مرتد میدانیم غیر از سه نفر و هر عقل سلیم شیعه
ای این را قبول دارد که قرانی که توسط مرتدان جمع اوری شود از اعتبار ساقط است لذا
این ایات هم معتبر نیستند.
دلیل قوی ما
شیعیان برای اثبات تحریف قران نیز این است که کل قران را بگردی هیچ دلیلی برای
اثبات ما ندارد بلکه همش به نفع وهابی هاست. همش ضد توسل و ضد یا امام مدد هامونه
یا همش از اصحاب پیامبر تعریف و تمجید میکنه در حدی که بعضی ایه هاش میگه که خدا
از انها راضی هم شده!!! واقعا جای تاسف داره، این ایات داد میزنند که قران تحریف
شده. و دقیقا عکس حرفای ما شیعه هارو میگه. ما میگیم مرتد هستند ولی قرانشان میگه
من از انها راضی هستم و بهشتی هستند و حتی با قید خالدینا فیها ابدا برای همیشه
انها را جاویدان در بهشت میداند که تابلو معلومه که در تضاد با عقاید ماست پس قران
تحریف شده است.یا قرانشون از توحید وهابی ها میگه مثلا یه ایه اش میگه إِن تَدْعُوهُمْ
لَا يَسْمَعُوا دُعَاءكُمْ وَلَوْ سَمِعُوا مَا اسْتَجَابُوا لَكُمْ وَيَوْمَ الْقِيَامَةِ
يَكْفُرُونَ بِشِرْكِكُمْ وَلَا يُنَبِّئُكَ مِثْلُ خَبِيرٍ 14 فاطر. یعنی اگر آنها
را به فرياد بخوانيد ، صداي شما را نميشنوند ، و اگر هم بشنوند ، توانائي پاسخگوئي
به شما را ندارند ، و در روز قيامت انبازگري
و شركورزي شما را رد ميكنند.
من شیعی برای
اولین بار که این ایه را دیدم بسیار خندم گرفت که چطور توانسته اند تا به این حد
قران را تحریف کنند و تفکر وهابیت چطور در بین صحابه نیز رسوخ کرده بود. ما شیعیان
که برایمان اظهر من الشمس است که امامانمان همه جا هستند همه جا قرار دارند صدای
همه را میشنود حاجات ما را میدهند و صد ها کار دیگر. خلاصه دیگر یاد اوری نکنم.
سعی کنید حد الامکان به قران استناد نکنید و به این نکته ی مهم توجه کنید که«ای
قران ما را به امید تو خیری نیست شر
مرسان»
روش کار:
حال ما باید قیچی را برداریم و روایتی را که باب
میلمان است را از وسط ببریم. ممکن است قیچی بشکند لذا یک قیچی دیگر نیز زاپاس
داشته باشید. برای قیچی کردن روایات بسیار زیرک باشید. مثلا سراغ یک کتاب قطور ده
بیست جلدی برید اخرش یه موضوع پیدا میشه و مطمئن باشید کسی حوصله نمیکنه بره سراغ
کتاب برای بررسی آن.
سعی کنید وسط ایات یا روایات پرانتز زیاد باز
کنید. با این روش میتوانید نیت خود را القا کنید و پیام خود را بر روایت حمل کنید.
در حین مقاله نویسی بسیار دیده شده که مقاله
نویسان ما از چسپ استفاده کنند. چسپ بسیار کاربردی و مفید است، به وسیله ی چسپ
میتوانید یک قسمت که قیچی شده بود (که
معمولا در تعریف عوام بوده یا علیه ما بوده) با کمک چسپ این سر و ان سر روایت را
به هم میچسپانیم و با شاخ و برگ دادن و مغلطه ومسخره کردن نمیذاریم کسی متوجه کار
ما بشه. من این جا دو نمونه ذکر میکنم پس خوب دقت کنید. شما در مقام مقاله نویس
هستید پس تحقیقات و پیدا کردن سوژه ها عهده ی خودتان خواهد بود.
مثلا در یک پاراگراف از کتاب منهاج السنه شیخ
وهابیت میتوانید با کمی تامل و دقت هم از قیچی هم از تحریف و هم از مغلطه بلغور
کردن استفاده کنید. و مهم تر از ان میتوانید از پرانتز نیز استفاده کنید. این رو
یکی از دوستان کشف کردن که برای اثبات ناصبی بودن ابن تیمیه خداییش فوق العادست و
من برای نمونه برای شما قرارش میدهم.
در اینجا فقط یه قسمت از جملشو بذارید:
وعلی یقاتل لیطاع ویتصرف فی النفوس والأموال فکیف
یجعل هذا قتالا على الدین وأبو بکر یقاتل من ارتد عن الإسلام ومن ترک ما فرض الله
لیطیع الله ورسوله فقط ولا یکون هذا قتالا على الدین .( منهاج السنّه ، ج 8 ، ص 330
).
ما باید از ابزاری که بالا گفتم استفاده کنیم و
به این شکل آن رامعنی کنیم:
و علی جنگید تا از او اطاعت کنند و بتواند در جان
و مال مردم تصرف کند ؛ پس چگونه این را جنگ برای دین قرار می دهید ؟ و ابوبکر با
کسانی جنگید که از اسلام مرتد شده بودند و نیز با کسانیکه آن چه را خدا واجب کرده
بود ترک کرده بودند ؛ تا فقط خدا و رسولش اطاعت شوند ؛ و این جنگ (جنگهای امام
علی ) برای دین نیست.
دقت کردید؟ خیلی راحت ابن تیمیه را متهم کردیم به
اینکه او جنگ هایی که امام علی کرده است رو برای دین نمیدانسته. و با این روش به
او طعنه میزنیم و چهره اش رو خراب میکنیم و با این ترفند ها و پرانتز باز کردن ها
و تحریف معنی و همچنین سوار کردن مفهوم مورد نظر بر روی جمله اش او را ناصبی معرفی
میکنیم تا کسی به سوی انها نرود.یا مثلا جمله ی اخرش که سوالی است رو خبری میکنیم
و علامت سوال اخر متنش رو بر میداریم.
در اصل معنی واقعیش ای بود که: و علی جنگید تا از
او اطاعت کنند و بتواند در جان و مال مردم تصرف کند ؛ پس چگونه این را جنگ برای
دین قرار می دهید ولی ابوبکر با کسانی
جنگید که از اسلام مرتد شده بودند و نیز با کسانیکه آن چه را خدا واجب کرده بود
ترک کرده بودند ؛ تا فقط خدا و رسولش اطاعت شوند ؛ و این جنگ (جنگهای ابوبکر) را برای
دین قرار نمیدهید؟
در واقع اون بیچاره داشته به شبهات ما جواب
میداده و میگفته که ای شیعیان چطور جنگ ابوبکر با اهل رده برای خدا نبوده و جنگش را برای خدا نمیدانید در
حالی که منکر زکات بودند اما جنگ علی که برای به دست گرفتن خلافت بوده رو برای خدا
میدانید؟ یعنی کدوم اولی تر هستند که قتال برای دین باشد؟
پس ما در اینجا با تبدیل جمله ی سوالی به جمله ی
خبری و دست برد در پرانتز ها خیلی راحت ثابت کردیم که ابن تیمیه دشمن اهل بیت است
و به هدف مقدسمون که همانا ایجاد شبهه علیه اسلام سنی ها و زیر سوال بردن انهاست
رسیده ایم.
یا یک مثال دیگر.
در این مثال تنها از قیچی استفاده میکنیم مثلا
برای اینکه ثابت کنیم امام صاحب الزمان ارواحنا فداه (عج) به دنیا امده است میرویم
سراغ صلاح الدین خلیل بن ایبک مشهور به صفدی، نویسنده ی کتاب الوافی بالوافیات. این کتاب به ترتیب حروف الفباست و
شخصیت ها رو معرفی کرده و درباره ی امام قائم ما مینویسد: الحجة المنتظر محمد بن الحسن العسكري بن علي
الهادي ابن محمد الجواد بن علي الرضا بن موسى الكاظم بن محمد الباقر بن زين
العابدين علي بن الحسين بن علي بن أبي طالب رضي الله عنهم الحجة المنتظر ثاني عشر
الأيمة الاثني عشر. )الوافي بالوفيات ، ج 2 ص 249 – 250(
یعنی: حجت منتظر محمد بن حسن عسکری ... حجت منتظر ، امام دوازدهم از ائمه
دوازده گانه است.
همین برای ما بس است. ما ثابت کردیم از کتاب یک سنی که مهدی به دنیا
امده. اگر خواستند انکار کنند نگذارید بلکه تحریکشان کنید یا مسخره یشان کنید
بگویید بابا کتاب خودتان است ایا کتاب خودتان را هم قبول ندارید یا بگید ایا از
علمای خودتان هم بیشتر میفهمید؟
اما ادامه ی حرفای بیچاره صفدی این بود« هو الذي تزعم الشيعة
انه المنتظر القايم المهدي وهو صاحب السرداب عندهم»
یعنی: او کسی است که به زعم و خیال شیعه مهدی قائم منتظر
میباشد و او صاحب سرداب است به خیالشان. اینجا ما ادامه اش رو قیچی میکنیم و تنها
به همین اندازه که به دردمون میخوره اکتفا میکنیم. چون نه عوام میتوانند بروند
سراغ این کتاب ها تا راست و دروغش رو تشخیص بدهند و نه به درد ما میخوره چون مسلم است هیچ سنیی
به امام صاحب الزمان غایب ما معتقد نیست و اگر معتقد بود که اصلا سنی نبود، بلکه
انها معتقد هستند که در نزدیکی قیامت به دنیا میاد. و اگه ما ادامه اش رو بگیم
دستمون رو میشه پس دقت کنید که چگونه
و کجا از قیچی باید استفاده کنید. خیلی راحت است فقط اندکی دقت میخواهد.
یکی دیگر از ابزار کار ما اینترنت بود. از
اینترنت نیز میتوانید بسیار کمک بگیرید. چون برادران بسیجی ما بسیار زحمت کشیده
اند و اگر حساب کنیم بالای ملیون سایت و وبلاگ ضد عوام داریم و انها از قبل زحمت
شبهه سازی و تهمت بندی رو کشیده اند، به انجاها مراجعه کنید و از صنعت مبارک کپی
پست استفاده کنید و آنها را در سایت های اهل سنت کپی کنید تا شاید خداوند یکی از
این سنی های متعصب را روی دست شماها هدایت کرد.
روش دیگر که باید به آن دقت کنید اینه که یک
روایت موضوع یا ضعیف از یک کتاب قطور پیدا کنید و به جای بررسی سند اون روایت برید
و نویسنده ی آن کتاب را تعریف و تمجید کنید و بگید نویسنده ی این کتاب جایگاه
بسیار بزرگی نزد اهل سنت دارد سپس روایت رو برای ایجاد شبهه بنویسید و اصلا توجهی
به این نکنید که آن نویسنده روایتی را که اورده صحیح میداند یا خیر. بعضی وقتا
روایت را در کتابش می اورد و در ابتدا روایت را مینویسد سپس در پایین آن، روایت را
نقد میکند و میگوید صحیح نیست ولی باز باید از قیچی استفاده کنید و به مجرد وجود
داشتن آن روایت در کتابش طوری وانمود کنیم که نویسنده به آن روایت اعتقاد داشه
است.
من در اینجا خیلی خیلی مختصر چند تا از اصول
مقاله نویسی را برای شما توضیح دادم ولی ترفند ها و روش های بسیار بیشتر از این
وجود دارد که الحمد لله بیشتر برادران ما در حوضه های علمیه بر آن واقف هستند و به
خوبی از آن استفاده میکنند برای اینکه سخن به درازا نکشد شما را به خواندن چند بیت
شعر دعوت میکنم و سپس شما را به خدا میسپارم.
آخوندهای خندانیم * ما دشمن
اسلامیم
ضدیت با سنی را*باب فقهی
میدانیم
ما باید دانا باشیم*هوشیار
و بینا باشیم
برای سر پوش خود*هفته ی
وحدت بیتراشیم
نابود باشی سنی* اباد باشی
شیعه
در حفظ آخوند خویش* کوشا
باشی شیعه
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر