▫️برادر گرامی، آنچه که شما بر آن هستید و آن را حقیقت میدانید و گمان میکنید من به آن حقیقت مد نظر شما رسیدهام، اشتباه متوجه شدهاید. و اینکه من از یک وجهی دوله را قبول نداشته باشم، دلیل نمیشود که آن وجه من، همان وجهی باشد که شما بخاطر آن وجه دوله را قبول ندارید. پس اشتراک من و شما در قبول نداشتن دوله، موجب اشتراک من و شما در ادلۀ قبول نداشتن دوله نمیشود.
▫️و اما اینکه میگویید عقاید دولۀ امروز، همان عقاید دولۀ دیروز است، این بخاطر بیخبری و نا آگاهی شما از دولۀ امروز و دولۀ دیروز و اقوال علمای جهادی دربارۀ دولۀ دیروز است. اگر دولۀ امروز دقیقا همان دولۀ دیروز بود، پس چرا عطیه الله و بن لادن و ملا عمر و ظواهری و دیگر شیوخ جهادی بر دولۀ ابوعمر بغدادی ثنا گفتهاند؟ و چرا اکثریت آن علمای بزرگ جهادی که بر دولۀ ابوعمر بغدادی ثنا گفتند، دولۀ امروزی را رد کردند؟ مگر نمیگویید عقیدۀ دولۀ دیروز و امروز یکی است؟
پس بحث تقیه و پنهان کردن عقاید نیست، بلکه بحث، بحث انحراف دوله و نفوذ عقیدۀ خوارج در آنان است.
▫️اما اینکه گفتهاید: {دوله از اول شروع کار خود اعلام کرد که در شرک اکبر عذر نیست، یعنی با همین مبنا کار خود را اغاز کرد}.
خب برادر گرامی، من نیز میگویم در شرک اکبر عذر نیست! پس چرا با اینکه میگویم در شرک اکبر عذر نیست، هم، عقیدۀ شما و هم، عقیدۀ دوله را اشتباه میدانم؟ بلکه مشکل از شما و از دوله است که شرک اکبر را نمیشناسید و امثال شما و امثال دوله، نووی و ابن قدامه و ابن حجر را مرتکب شرک اکبر میدانید و کار آنها را شرک اکبر میدانید، اما امثال شما لطف نمودهاید و برایشان عذر به جهل در شرک اکبر آورده اید!!! ولی امثال دوله لطف ننموده و عذر به جهل برای شرک اکبر نووی و ابن قدامه و ابن حجر و... نیاوردهاند!!!
▫️نوشتهاید: {دوله از اول عذر به جهل و تاویل را در شرک اکبر قبول نداشت، و با همین عقیده چارهای نداشت جز اینکه علمایی همچون امام نووی را تکفیر کند}.
و نوشتهاید: {و علمای متقدمین را برای شرک اکبر تکفیر کرد}
این حرف شما میدانید یعنی چه؟ یعنی اینکه شما اقرار میکنید که العیاذ بالله علمایی همچون نووی رحمه الله مرتکب شرک اکبر شدهاند! منتها برایشان عذر به جهل قائل هستید! یعنی ادعا کردهاید که شما از نووی و ابن قدامه و ابن حجر ونحوهم در شناخت توحید و شرک عالم تر بودهاید!
پس اعتراض و ایراد شما به دوله در این نیست که چرا این علما را به شرک اکبر متهم میکند!!! چراکه شما خودتان نجدی هستید و قبول دارید که این علما شرک اکبر کردهاند! بلکه اعراض شما به دوله در این است که چرا برایشان عذر به جهل قائل نشدهاند! ولا حول ولا قوة إلا بالله.
و این مشکل شخصی شما نیست، بلکه مشکل اسیر شدن شما در دام تفکر فاسد نجدیه است.
و «اگر» اشتباهبودن فهم نجدیه در توحید و شرک را قبلا و در دیروز هم میدانستم، پس دوله دیروز را هم هرگز قبول نمیکردم. چرا که اصلا هر آنچه بر مبنای نجدیت باشد را قبول ندارم. هر گروهی که اساس فکرش را نجدیه پی ریزی کند، جز گمراهی و انحراف و اختلاف و فتنه ثمرهای دیگر نخواهد داشت.
❓برای مثال شما که دوله را رد کردید، چه نفعی برای اهل سنت داشتهاید؟ جز اینکه همچنان بر اساس عقاید نجدیت، علمای بزرگ اهل سنت مانند نووی و ابن قدامه و ابن حجر و ... را مرتکب شرک اکبر میدانید و آنان را جاهل به توحید وصف میکنید و تنها و فقط لطف کردهاید و آنها را تکفیر نکردهاید!!! همین.
پس اگرچه در ظاهر گمان میکنید که شما دوله را قبول ندارید، اما الحق که امثال شما برادر شقیق دوله هستید. پدر عقیدۀ شما و دوله یکی است [محمد بن عبد الوهاب است] و فقط مادرانتان جداست، چراکه هردویتان چیزی که شرک اکبر نیست را شرک اکبر میدانید و بخاطر فاسد بودن معتقداتتان اکثر علمای بزرگ اهل سنت را مرتکب شرک اکبر میدانید، تنها با این تفاوت که شما هنوز آنها را تکفیر نکردهاید اما برادران پدریتان تکفیر کردهاند!
👈پس رُک و بیپرده میگویم تا بدانید که: به هر
حال سگ زرد برادر شغال است، اگرچه شغال در گرفتن پاچۀ علمای اهل سنت درندهتر از سگ زرد عمل کرده باشد.
اما بدانید که اهل سنت همانطور که شغال دوله را [که علمای اهل سنت را تکفیر میکند] طرد کرده و قبول ندارد، آن سگ زردی که علمای اهل سنت را مرتکب کفر و شرک اکبر میداند ولی به مرحلۀ تکفیرشان نرسیده است را هم به عقوبت شغال خواهد رساند.
تفکر و اندیشهای که بگوید علمای بزرگ اهل سنت امثال ابن صلاح و ابن قدامه و ابن الجوزی و ابن حجر و قرطبی و نووی ونحوهم (رحمهم الله) در شناخت توحید جاهل بودهاند و مرتکب شرک اکبر شدهاند، چنین تفکری هیچ جایگاهی در میان اهل سنت ندارد. و آیا چنین تفکری، تفکر اهل سنت است یا تفکر اهل بدعت؟
#مجاهد_دین
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر