نجدیه، مشرکان قریش را موحد در ربوبیت میپندارند
و إلههای مشرکان را خالی از صفات ربوبیت میپندارند و میگویند چون مشرکان قریش
الله را در ربوبیتش یکتا میدانستند پس برای إلههایشان ربوبیت قائل نبودند و لذا
برای إله شدن و إله قرار دادن یک چیز، نیازی به قرار دادن صفات ربوبیت برای آن چیز
نیست و در نتیجه إله را به معبودی خالی از خصائص خدایی و ربوبی ترجمه میکنند!
▫️یعنی إله را به معبود ترجمه میکنند (نه به
ذاتی که مستحق عبادت باشد). و بین این دو، تفاوت بسیاری وجود دارد.
پس إله به معنای معبود نیست بلکه به معنای
ذاتی است که مستحق عبادت است ولو توسط کسی عبادت نشود.
▫️پس اگر کسی بگوید برای إله شدن نیازی به
داشتن ربوبیت نیست و إله به معنای معبود است، پس لازمۀ سخن چنین کسی این است که
الله متعال در ازل و قبل از اینکه مخلوقاتش را خلق کند و قبل از اینکه توسط
مخلوقات عبادت شود، إله نبوده است!! بلکه بعد از اینکه مخلوقاتش او را عبادت کردند
إله شده است!!! و الله متعال برای إله شدنش نیازمند به وجود مخلوقاتش بوده است! و
این در واقع کفر ورزیدن به صفت إله بودن الله متعال و تحریف و الحاد در اسماء و
صفات اوست.
▫️اما چون تکفیر با لازمۀ قول صحیح نیست مگر
اینکه این لازمه بر شخص عرضه شود و او لازمۀ سخنش را بپذیرد، پس در صورت اقامۀ حجت
بر چنین کسانی و پذیرفتن چنین لازمهای تکفیر میشوند.
▫️پس هرکس بگوید إله به معنای معبود است، بعد
از اقامۀ حجت و در صورتی که جحد داشته باشد کافر میشود، چراکه إله بودن الله متعال در ازل را انکار
کرده است و الله متعال را ناقص و نیازمند به مخلوقاتش تصور کرده است. به این شکل
که الله متعال برای إله نامیده شدنش و إله بودنش نیازمند مخلوقاتش بوده است!!!
(و اینجاست که متوجه متناقض بودن و باطل بودن
تقسیم توحید به الوهیت و ربوبیت و سپس موحد دانستن مشرکان قریش در ربوبیت و مشرک
دانستنشان در الوهیت میشوید)
برای اینکه غیر ممکن است که یک شخص در ربوبیت
موحد باشد اما مخلوق دیگری را به إلهی بگیرد! همینکه دیگری را به إلهی میگیرد به
این معناست که برایش ربوبیت قائل بوده است.
▫️و هرکس بگوید إله به معنای معبود نیست بلکه
به معنای ذاتی است که مستحق عبادت است، پس خود به خود از نجدیه و عقاید بدعی و
نوظهورانۀ آنها برائت کرده و به عقیدۀ صحیح اهل سنت برگشته است و ثابت کرده که یک
چیز به إلهی گرفته نمیشود مگر اینکه برایش اعتقاد به صفات ربوبیت و قائم به ذات
خودش داشته باشد. و بخاطر چنین صفت استقلالی و ذاتیای است که مستحق عبادت شده است
ولو کسی هم او را عبادت نکرده باشد!
و ثابت میشود که مشرکان بخاطر اعتقاد داشتن
به وجود داشتن إلههای من دون الله، در واقع ربوبیت را نیز برای آن إلهها اثبات
کرده و در ربوبیت نیز مشرک بودهاند و اعتقاد به الوهیت و عبودیت یک چیز، متضمن
اعتقاد به ربوبیت آن چیز است و نیز اعتقاد به ربوبیت یک چیز مستلزم اعتقاد به الوهیت
آن چیز است. (ربوبیت مستلزم الوهیت است و الوهیت متضمن ربوبیت است)
#مجاهد_دین
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر