۱۳۹۸/۰۵/۱۵

هداية الخوارج في تصحيح الکوارث (6) (قسمت ششم: فرق استغاثۀ شرکی و توحیدی)




نویسنده: مجاهد دین

▫️غوث و فریادرسی (که نوعی نفع‌رساندن است) بصورت مطلق فقط از آنِ کسی است که قائم به ذات خودش و بطور استقلالی قدرت ربوبی بر انجام فریاد‌رسی را داشته باشد و آن، کسی نیست جز الله سبحانه وتعالی چراکه هیچ کس در برابر الله متعال مالک هیچ گونه نفع و ضرر رساندنی نیست چنانکه پیامبر صلی الله علیه وسلم فرمود: «لا أملك لك من الله شيئا».

▫️و هرکس از غیر الله سبحانه وتعالی فریادرسی بخواهد با این اعتقاد که آن فریادرس (بصورت استقلالی و قائم به ذات خودش و همانند یک موجود موصوف به صفات ربوبیت که مالک نفع و ضرر رساندن است) می‌تواند به او کمک کند و به فریادش برسد، (حال چه فقط در یک نیازش از او استغاثه کند و چه در همۀ نیازهایش از او استغاثه کند فرقی نمی‌کند) پس مشرک به شرک اکبر شده است؛ همانند مشرکان قریش که آلهۀ‌شان را در ربوبیت و نفع و ضرر رساندن شریک الله سبحانه وتعالی کرده بودند.

▫️اما اگر از یک مخلوق طلب فریادرسی و غوث شود با این اعتقاد که آن مخلوق، بصورت قائم به ذات خودش و مستقل از الله و من دون الله، هیچگونه قدرت نفع و ضرر رساندنی ندارد، و در برابر الله سبحانه وتعالی مالک هیچ گونه نفع و ضرر رساندنی نیست، بلکه تنها یک وسیله و سبب است که به اذن الله قدرت غوث و فریادرسی را دارد، پس چنین استغاثه‌ای از شرک خارج می‌شود.

برای مثال هاجر علیها السلام به ملائکه استغاثه می‌کند، چنانکه در صحیح بخاری آمده است:

🔹لما كان بين إبراهيم وبين أهله ما كان، خرج بإسماعيل وأم إسماعيل، ومعهم شنة فيها ماء، فجعلت أم إسماعيل تشرب من الشنة، فيدر لبنها على صبيها، حتى قدم مكة فوضعها تحت دوحة، ثم رجع إبراهيم إلى أهله، فاتبعته أم إسماعيل، حتى لما بلغوا كداء نادته من ورائه: يا إبراهيم إلى من تتركنا؟ قال: إلى الله، قالت: رضيت بالله، قال: فرجعت فجعلت تشرب من الشنة ويدر لبنها على صبيها، حتى لما فني الماء، قالت: لو ذهبت فنظرت لعلي أحس أحدا، قال فذهبت فصعدت الصفا فنظرت، ونظرت هل تحس [ص:145] أحدا، فلم تحس أحدا، فلما بلغت الوادي سعت وأتت المروة، ففعلت ذلك أشواطا، ثم قالت: لو ذهبت فنظرت ما فعل، تعني الصبي، فذهبت فنظرت فإذا هو على حاله كأنه ينشغ للموت، فلم تقرها نفسها، فقالت: لو ذهبت فنظرت، لعلي أحس أحدا، فذهبت فصعدت الصفا، فنظرت ونظرت فلم تحس أحدا، حتى أتمت سبعا، ثم قالت: لو ذهبت فنظرت ما فعل، 👈فَإِذَا هِيَ بِصَوْتٍ، فَقَالَتْ: أَغِثْ إِنْ كَانَ عِنْدَكَ خَيْرٌ👉 فإذا جبريل، قال: فقال بعقبه هكذا، وغمز عقبه على الأرض، قال: فانبثق الماء، فدهشت أم إسماعيل، فجعلت تحفز...».
🔸ترجمه: ابراهیم، اسماعیل و مادرش را از محلشان بیرون برد و مشکی با خود داشتند که در آن آبی بود و مادر اسماعیل همچنان از آن می‌نوشید و بچه‌اش را شیر می‌داد تا به مکه وارد شدند و آنان را زیر درختی تنها گذاشت و خود نزد خانواده‌اش (زن بزرگش سارا) برگشت؛ مادر اسماعیل به دنبال او رفت تا به کداء رسیدند، از پشت سرش او را صدا کرد که: ای ابراهیم! ما را به که می‌سپاری و پیش که تنها می‌گذاری؟ فرمود: به خدا و پیش خدا، مادر اسماعیل گفت: به (امر) خدا راضیم و برگشت، و همچنان از آن مشک آب می‌نوشید و به بچه شیر می‌داد تا وقتی که آب تمام شد، با خود گفت: کاش بروم و به دقت نگاه کنم شاید کسی را بیابم. ابن عباس می‌گوید: (هاجر) رفت و بر بالای کوه صفا آمد و نگاه کرد و همچنان نگاه کرد که شاید کسی را ببیند، اما هیچکس را ندید و چون از کوه پایین آمد و به دره رسید، شتاب کرد و دوید تا بر بالای تپه مروه رفت و همین عمل (از صفا به مروه و از مروه به صفا رفتن) را چندبار تکرار کرد (و کسی را نیافت) و به خود گفت: بروم ببینم که کودک در چه حالی است؟ رفت و نگاه کرد و کودک را در همان حال بیتابی و گریه و دست و پا زدن دید، مانند این که فریادهای آخر و نزدیک مرگش بود؛ دل مادر آرام نگرفت و گفت: بروم شاید کسی را بیابم، به بالای صفا رفت و چندبار نگاه کرد و کسی را نیافت و تا هفت بار آمدن و رفتن را تکرار کرد، سپس گفت: بروم و حال کودک را ببینم که 👈ناگاه صدایی شنید. هاجر گفت: به فریادم برس👉، اگر نزد تو خیر و برکتی موجود و ممکن است! که دید آن شخص جبرئیل صلى الله علیه وسلم است؛ او با پاشنه بر زمین کوبید و فشار داد و آب از آن جوشید؛ مادر اسماعیل دهشت کرد و زانو زد و شروع کرد به ذخیره کردن آب در مشک و... بقیۀ حدیث را با طول آن ذکر کرده است.
🗒 صحيح بخاری (3365).
و یا مانند استغاثۀ یکی از پیروان موسی علیه السلام به موسی در دعوا و درگیری، که از موسی خواست به فریادش برسد و به او علیه دشمنش کمک برساند:

🌺﴿وَدَخَلَ ٱلۡمَدِينَةَ عَلَىٰ حِينِ غَفۡلَةٖ مِّنۡ أَهۡلِهَا فَوَجَدَ فِيهَا رَجُلَيۡنِ يَقۡتَتِلَانِ هَٰذَا مِن شِيعَتِهِۦ وَهَٰذَا مِنۡ عَدُوِّهِۦۖ 👈 فٱسۡتَغَٰثَهُ ٱلَّذِي مِن شِيعَتِهِۦ عَلَى ٱلَّذِي مِنۡ عَدُوِّهِۦ 👉 فوَكَزَهُۥ مُوسَىٰ فَقَضَىٰ عَلَيۡهِۖ قَالَ هَٰذَا مِنۡ عَمَلِ ٱلشَّيۡطَٰنِۖ إِنَّهُۥ عَدُوّٞ مُّضِلّٞ مُّبِينٞ١٥﴾ [القصص: 15]

🌸ترجمه: «او هنگامی‌به شهر وارد شد که اهل آن در غفلت بودند، ناگهان دو مرد را دید با هم نزاع (و جنگ) می‌کردند، یکی از آن‌ها از پیروان او بود، و دیگری از دشمنانش، 👈پس آن که از پیروان او بود بر (علیه) کسی‌که از دشمنانش بود از وی یاری خواست👉 پس (موسی) به او مشت (محکمی) زد و کارش را ساخت، (و مُرد، موسی) گفت: این از عمل شیطان بود، بی‌گمان او دشمن گمراه‌کنندۀ آشکاری است».

🔹شیخ الاسلام ابن تیمیه رحمه الله در مقام بررسی دلایل برتر بودن انسان نسبت به ملائکه، اثبات وجود الأقطاب والأوتاد والأغواث؛ والأبدال والنجباء را می‌کند و می‌گوید: «وأما النفع المتعدي والنفع للخلق وتدبير العالم فقد قالوا هم تجري أرزاق العباد على أيديهم وينزلون بالعلوم والوحي ويحفظون ويمسكون وغير ذلك من أفعال الملائكة. والجواب: أن صالح البشر لهم مثل ذلك وأكثر منه».
🔸ترجمه: «و اما به نسبت نفع‌رسانی به مخلوقات و تدبیر‌کردن عالم، آنها می‌گویند که ملائکه کسانی‌اند که رزق‌های بندگان بر روی دستان آنان پخش می‌شود و علوم و وحی را نازل می‌کنند و محافظت می‌کنند و نگه می‌دارند و دیگر از افعال ملائکه (که اینها را به عنوان دلیل بر برتر بودن ملائکه بر انسان می‌آورند) و جواب آن این است که: انسان‌های صالح هم، همانند این افعال را دارند و بلکه بیشتر از آن را هم دارند».
🗒 مجموع الفتاوی، ج 4 ص 379.

بدون شک اثبات انسان‌هایی که ابن تیمیه از آنها به نام اوتاد و اغواث و ابدال و نجباء یاد کرده است، و می‌گوید آنها به مخلوقات نفع می‌رسانند و در عالم، تدبیر می‌کنند و... همگی قدرت‌شان در گرو اذن الله متعال است نه مستقل از الله و قائم به ذات خودشان. پس خوارج معاصر چگونه مطلق استغاثه از مخلوق را بدون قید ربوبیت، شرک می‌پندارند؟

🖊 پس غالیان خرافاتیی که مومنان و گویندگان شهادتین و کسانی که پیوسته «لا حول ولا قوة إلا بالله» بر روی زبانشان است را به مجرد عمل «استغاثه» تکفیر می‌کنند، با اینکه این مومنان پیوسته اقرار می‌کنند که چنین استغاثه‌ای از باب اخذ اسباب است و مستغاث دارای قدرت ربوبیت نیست، چنین افرادی دچار دام خوارج شده‌اند و دچار ظاهرگرایی و افراط در تکفیر شده‌اند و حقیقتاً نه توحید را می‌شناسند و نه شرک را. و متاسفانه امروز این الرویبضه‌های نادان، در دین الله عزوجل بدون علم و بدون تبعیت از علمای معتبر اهل سنت، حرف می‌زنند و همانند خوارج، مخالفانشان را متهم به شرک می‌کنند والله المستعان. بارالهی ما را از فتنه‌ها محفوظ دار آمین.

#مجاهد_دین

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

نصیحتی دلسوزانه برای صلاح مهدوی و هم فکرانش؛

    ♦️ چند سال پیش که وهابیان اهل غلو و افراط، احساس کردند که میدان برایشان خالی شده و تا آینده ای نزدیک بر دنیای اسلام مسلط می شوند، اهل ...