۱۳۹۸/۰۵/۱۵

القافلة تسير والكلاب تنبح!




▫️ رجوع از خطا به سوی حق، فضیلت است نه عیب؛ چنانکه عمر بن الخطاب عنه پنج شش سال از آمدن اسلام گذشته بود و با اسلام مخالف و دشمن بود، اما بعدا مسلمان شد و کسی او را بخاطر گذشته‌اش سرزنش نکرد. چراکه «الإسلام يجُبُّ ما قبله».

▫️خالد بن الولید تا بعد از جنگ أحد در لشکر مشرکین شمشیر می‌زد و سبب اصلی شکست مسلمانان در جنگ أحد بود، با این حال بعد از اینکه مسلمان شد، کسی او را بخاطر گذشته‌اش سرزنش نکرد و او را در نیتش متهم نکرد.

▫️عکرمه بن ابی جهل، بعد از فتح مکه نیز مسلمان نشد بلکه فرار کرد اما وقتی رسول خدا به او امان داد، برگشت و مسلمان شد و همۀ گذشته‌اش بخشیده شد و کسی او را سرزنش نکرد و در نهایت نیز با شهادت از دنیا رفت.

▫️اما عجیب است که من مسلمان اگر از پیروی نجدیه و جماعت دوله که آنها نیز به هر حال مسلمان و اهل قبله هستند، به پیروی از مذهب شافعی برگردم، در نزد نجدیه خطایی نابخشودنی و خیانت و نیتی سوء است!

🌸«من ذا الذي ما ساء قط ** ومن له الحسنى فقط»
«چه کسی هست که هرگز خطا نکند و چه کسی است که فقط کار نیکو و خوب کند؟»

⭕️اینکه در هفت یا هشت سال قبل مقاله‌ای (بر نهج نجدیه) نوشتم و در آن اشتباه نوشتاری وجود داشته است (یعنی شذوذ را نشوذ نوشته بودم)، و امروز شما نجدی‌ها آن را علم کرده‌اید تا به حساب خودتان از اعتبار من کم کنید، و از آن اشتباه نوشتاری چنین استنباط کنید و بگویید: {این شخص اصلاً چیزی از علوم شرعی نخونده و ساده‌ترین مسائل علم حدیثی که توی هر کتاب مصطلح پیدا میشه رو نمی‌دونه}
در واقع شبیه غریقی است که برای بالا آمدن، به کف دریا چنگ می‌زند! ای بنده خدا این دیگر چه مسخره‌بازی است؟! کاش حداقل کمی خجالت می‌کشیدی و آبروی خودت را با چنین کارهایی نمی‌بردی!

واقعا چگونه به این نتیجه‌گیری مضحکی رسیدی که یک اشتباه نوشتاری یعنی اینکه من از علوم شرعی چیزی نخوانده و ساده‌ترین مسائل علم حدیث را نمی‌دانم؟ با اینکه من در همان سال‌ها این تحقیقات را در بررسی احادیث داشتم:
1-  کتاب بررسی شان نزول آیۀ 55 سورۀ مائده در کتب اهلسنت. در سال 1392 (در این کتاب همۀ احادیث مربوط به نازل شدن آیۀ 55 سورۀ مائده که دربارۀ اعطای انگشتری در نماز توسط علی رضی الله عنه است را بررسی سندی کرده‌ام)
2-  کتاب پاسخ به شبهات تحریف قرآن در کتب اهل سنت. در سال 1391 (در این کتاب روایات موجود در کتب اهل سنت که در آن اتهام تحریف قرآن وارد شده است را بررسی سندی کرده‌ام)
3-  کتاب تحدی بزرگ از کل رافضه در اثبات شکستن پهلوی فاطمه. در سال 1392. (تمام روایات موجود در کتب اهل سنت که در آن اتهام شکسته شدن پهلوی فاطمه رضی الله عنها وارد شده است را بررسی سندی کرده‌ام)
4-  مقالۀ بررسی شأن نزول آیه ابلاغ در سال 1392 (در این مقاله روایاتی که ادعا می‌کند آیه ابلاغ در غدیر خم و در اشاره به امامت علی رضی الله عنه نازل شده است را بررسی سندی کرده‌ام)

و علاوه بر این ها صدها مقاله که مربوط به پاسخ به شبهات شیعه است نوشته‌ام که تقریبا در همۀ این مقالات احادیثی وجود داشته که بررسی سندی کرده‌ام، و تا الآن نیز بسیاری شماها در رد بر شبهات شیعه وامدار همان مقالات من هستید و پیوسته استناد به مقالات خودم را در کانال‌های پاسخ به شبهات شیعه می‌بینم، پس چطور ارشمیدسی چون تو گمان می‌کند که من چیزی از علوم شرعی نخونده و ساده‌ترین مسائل علم حدیثی که توی هر کتاب مصطلح پیدا میشه رو نمی‌دونم؟! الحسود لا يسود!!

▫️و این حماقت است که سطح علمی ‌امروز من را بخاطر سطح علمی ‌هفت هشت سال قبل زیر سوال ببرید! هرچند که سطح علمی آن روز من باز بیشتر از امثال شماست!

▫️هیچ کس جز حسودی همچون خودت، از یک خطای نوشتاری (اینکه شذوذ را نشوذ نوشته بودم)، نتیجه نمی‌گیرد که من ساده ترین مسائل علم حدیث را نمی‌دانم و با عَلَم کردن چنین ایراد مضحکی، فقط آبروی خودت را برده‌ای و از اعتبار من چیزی کم نمی‌شود، چراکه خطای نوشتاری در نوشته‌های هرکسی رخ می‌دهد. هرچند که آن اشتباه نوشتاری در همان لحظه برطرف گردید و آن مقاله در سایت‌های اینترنتی نیز منتشر شده و چنین خطای نوشتاری در آن وجود ندارد! پس شما به چه حقی اشتباهی که در همان زمان اصلاح شده و اکنون اصلاً وجود خارجی ندارد را علم کرده‌اید تا آبروی خودتان را با آن ببرید؟


▫️و این نشان می‌دهد که بخاطر حسادت و بخاطر عجز و ناتوانی در پاسخ علمی، مجبور شده‌اید که به هر خس و خاشاکی چنگ بزنید تا از اعتبار من کم کنید، و عیبی از من پیدا کنید و همانند ارشمیدس لخت و عریان از اخلاق و ادب، بانگ یافتم یافتم سر بزنید! در حالی که چیزی جز تف سر بالا نیافته‌اید و مطالب علمی ‌من همچنان با قوت خود بر سر جای خودشان باقی مانده‌اند و با این پف کردن‌ها فقط ریش خودتان سوخته است و مطالب علمی ‌من رد نشده است!!
🔹و بدان هرکس دنبال عیوب دیگران باشد خدا رسوایش می‌کند ولو در کنج خانه‌اش پنهان شده باشد. چنانکه عبدالله بن عمر رضی الله عنه می‌گوید: «صعِد رسولُ اللهِ صلَّى اللهُ عليه وسلَّم المنبرَ فنادَى بصوتٍ رفيعٍ فقال يا معشرَ من أسلم بلسانِه ولم يدخُلِ الإيمانَ قلبَه لا تُؤذوا المسلمين ولا تتَّبِعوا عوراتِهم فإنَّه من تتبَّع عورةَ أخيه المسلمِ تتبَّع اللهُ عورتَه ومن تتبَّع اللهُ عورتَه يفضَحْه ولو في جوفِ رحلِه ونظر ابنُ عمرَ إلى الكعبةِ فقال ما أعظَمَك وما أعظمَ حُرمتِك والمؤمنُ أعظمُ حُرمةً عند اللهِ منك».
🔸ترجمه: «رسول الله صلی الله علیه وسلم بر منبر بالا رفت و با صدای بلند فرمود: ای کسانی که با زبان ایمان آورده‌اید و ادعای ایمان می‌کنید اما ایمان وارد قلبتان نشده است، مسلمانان را اذیت نکنید و دنبال پیدا کردن عیب و ایراد از آنان نباشید؛ زیرا هرکس به دنبال پیدا کردن عیب برادر یا خواهر مسلمانش باشد، پروردگار عیب و گناه او را دنبال می‌کند و هرکس خدا دنبال عیب و گناهش باشد او را رسوا خواهد کرد حتی اگر در داخل خانه و منزلش باشد. سپس عبد الله بن عمر رضی الله عنه به کعبه نگریست و گفت: ای کعبه چقدر بزرگ هستی و چقدر دارای قدر و ارزش هستی اما ایمان‌دار ارزشش نزد الله از تو بیشتر است».
🗒سنن ترمذی (2032)، و ابن حبان (5763).

👈و همانطور که گفتم رجوع از خطا، شجاعت و فضیلت است. وقتی آراء علما و امامان و مفسران اهل سنت و جماعت را بر خلاف آراء نجدیه دیده‌ام، و وقتی در میزان عقاید نجدیه، علمای اهل سنت مانند نووی و ابن قدامه و ابن حجر و ذهبی و ابن کثیر و قرطبی و ابن صلاح و ابن الجوزی و سیوطی و ... متهم به ارتکاب شرک اکبر می‌شوند، پس چرا از عقاید خوارجانۀ نجدیه که جز تکفیر و تفرقه چیز دیگری ندارد پیروی کنم؟
▫️سبحان الله بسیار عجیب است، مگر نمی‌گویید اهل سنت هستید؟ خب پس چرا از این امامان و علمای اهل سنت پیروی نمی‌کنید؟ و چرا اگر کسانی از این علما دفاع کند و پیرو آنها باشد، نزد شما رافضی هستند؟ بدون شک یا به عقیده این علمای اهل سنت جاهل هستید یا در تقیه هستید و اگر از تقیه در بیایید همانند دیگر برادران نجدی‌تان این علما را تکفیر می‌کنید. آیا علمای اهل سنت رافضی هستند؟ بلکه حقیقت این است که شما وهابیت دشمن اهل سنت هستید، اما چون جرأت مخالفت مستقیم با علمای اهل سنت را ندارید، برای همین به نام مخالفت با روافض عقاید اهل سنت را رد می‌کنید!

⭕️سپس گفته: {نسبت به چیزی که نقد می‌کنه، جهل مرکب داره و چطور ممکنه کلام کسی رو بدون فهمیدن نقد کرد؟}

▫️در اینجا منظورش اشاره به سخن ابن عثیمین است، ابن عثیمین معتقد بود رسول خدا صلی الله علیه وسلم ، موسی را در قبرش دیده اما نمی‌دانسته که کیفیت آن چطور است! در حالی که اهل سنت کیفیت آن را می‌داند، و می‌گویند او را با رأی عین دیده است، چنانکه ابن عباس رضی الله عنهما در تفسیرش فرمود: «هي رؤيا عين» (رواه البخاري). اما ابن عثیمین بجای اینکه همانند ابن عباس رضی الله عنه در توضیح کیفیت این دیدن، بگوید که با چشم سر دیده است، آن را انکار کرده و گفته است ما کیفیت آن را نمی‌دانیم!! سپس برایش یک احتمال می‌زند و آن را تشبیه به دیدن در خواب کرده است، و می‌گوید: «ونحن الآن نشاهد في رؤيا المنام بعض الأموات وهم يتطوعون لله عز وجل، ربما تشاهد أباك أو أخاك أو أحداً من أقاربك في المنام يصلي وهو ميت»؛ «و ما الآن نیز در رؤیای خواب بعضی از مردگان را مشاهده می‌کنیم و آنان مشغول عبادت خداوند عزوجل هستند، چه بسا پدرت یا برادرت یا یکی از نزدیکانت که مرده است را در خواب ببینی که دارد نماز می‌خواند».
اما کانال منتقد، نه توانست از ابن عثیمین دفاع کند، و نه توانست به دلیل ما پاسخ بدهد، و آمد ابرویش را درست کند که زد چشمش را هم کور کرد!

▫️سبحان الله به افلاس پیروان نجدیه نگاه کنید، چیزی برای گفتن ندارند و از روی ناچاری به چه هزلیاتی چنگ زده‌اند!

⭕️سپس به خیال خام خودش دربارۀ سرقت علمی ‌توسط من حرف می‌زند و من رو متهم به سرقت علمی‌ کرده است، در حالی که اگر چنین چیزی سرقت علمی ‌است، پس چطور شماها با هزار و یک تاویل و ماست مالی، از کتاب جعلی سیوطی دفاع می‌کنید، در حالی که مطالب این کتاب بدون هیچ نقل قولی، کپی شده از کتب علمای دیگر است! یک بام و دو هوا!
برای مثال به اين جمله که در کتاب جعلی «حقیقة السنة والبدعة» ص 42 به سیوطی نسبت داده شده است نگاه کنید:
 «فأما إن قصد الإنسان الصلاة عندها أو الدعاء لنفسه في مهماته وحوائجه متبركاً بها راجياً الإجابة عندها فهذا عين المحادة لله ولرسوله ومن المخالفة لدينه وشرعه وابتداع ديناً لم يأذن به ولا رسوله ولا أئمة المسلمين المتبعين آثاره وسننه».

و سخن ابن تیمیه را نیز نگاه کنید: «فأما إذا قصد الرجل الصلاة عند بعض قبور الأنبياء والصالحين، متبركا بالصلاة في تلك البقعة، فهذا عين المحادة لله ورسوله، والمخالفة لدينه، وابتداع دين لم يأذن به الله».
اقتضاء الصراط المستقیم ج 2 ص 193.

😐جالب است، اگر به نفع شما باشد، تحقیق علمی ‌محسوب می‌شود، و اگر به ضرر شما باشد سرقت علمی!

▫️پس این نشان می‌دهد که نه عدالت دارید، نه انصاف، و نه مردانگی، بلکه از روی کینه و تعصب و حسادت سعی می‌کنید ایراداتی به این حقیر بگیرید، آن هم تنها به این خاطر که با هوای نفس شماها مخالفت کرده‌ام! دشمنی بر سر تعصب دارید نه بر سر حق. همۀ این اعتراضاتی که بر این حقیر وارد کرده‌اید، هیچ کدام نقد علمی‌ بر مطالب من نبوده است، بلکه خطاهای سهوی بوده که هر کسی در آن می‌افتد و اگر من خطایی کرده باشم پس به آن اعتراف می‌کنم و از آن رجوع می‌کنم و هرگز بر باطل پافشاری نمی‌کنم. چنانکه از خطای نجدیه برائت کرده و به اهل سنت برگشتم.

👈و شماها دردتان از این است که چهرۀ حقیقی شما را کشف کرده‌ام که با نام اهل سنت در حال تخریب عقاید اهل سنت هستید و علمای اهل سنت را متهم به کفر و شرک و بدعت می‌کنید، و خودتان را هم اهل سنت می‌دانید!! در حالی که استنادتان به علمای وهابیت است نه علمای اهل سنت.

⭕️همچنین نوشته است:  {مناظره‌ی پرچم که توش خورد شد هم بماند}
▫️اینجا هم دست پیش گرفته‌اند که پس نیوفتند! من همان لحظه آن مناظره را در گروهم فوروارد کردم، آن مناظره را بخوانید و قضاوت با خوانندگان!!! ببینید چطوری یک به یک تعریف‌های ناقص و غیر جامع و مانعشان را نقد کردم و آخر سر گروه را بستند و قابلیت تایپ کردن در گروهشان را از من گرفتند!!

⚡️به اذن الله شاخ شیطان نجدیه را خواهیم شکست و با تمام قدرت از عقاید اهل سنت در برابر نوخوارجان و غالیان معاصر دفاع می‌کنیم و نمی‌گذاریم سم غلو و افراط گرایی‌تان را به نام اهل سنت در فضای مجازی تزریق کنید.
⚡️من با دلایل علمی و با استناد به اقوال علما و امامان و مفسران اهل سنت، مخالفت نجدیه با اهل سنت در تعریف توحید و شرک و عبادت را می‌آورم، شماها نیز با چنگ زدن به خس و خاشاک و با گرد و خاک به پا کردن و با تکفیر و منافق دانستن و... سوزشتان را تسکین دهید... القافلة تسير والكلاب تنبح!

#مجاهد_دین


هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

نصیحتی دلسوزانه برای صلاح مهدوی و هم فکرانش؛

    ♦️ چند سال پیش که وهابیان اهل غلو و افراط، احساس کردند که میدان برایشان خالی شده و تا آینده ای نزدیک بر دنیای اسلام مسلط می شوند، اهل ...