▫️نمیدانستم
تا این اندازه گیرایی ضعیفی داشته باشی که تفاوت بین زمان نوشتن یک مطلب، و زمان
نشر شدن آن مطلب را از هم تمییز ندهی! من این مقالات را در زمان فعالیت در اسلام
تکس مینوشتم که اصلا تلگرام وجود خارجی نداشت، و بعد از آمدن تلگرام این مقالات
را در کانال بازنشر کردم. و من یادم نمیآید زمان حضورم در تلگرام چه وقت بوده است
منتها تقریبا یکی دو سال بعد از بوجود آمدن تلگرام، وارد تلگرام شدهام.
البته من در آنجا
نشوذ را با «ذ» نوشته بودم و شما همین را هم تحریف کردی و تبدیل به «نشوز» با «ز»
کردی! این «نشوز» را از کجا آوردی؟
▫️و در
پاسخ به جهالت شما نسبت به حدیث شاذ که چندین سال است از فهمیدن آن عاجز ماندهای
به شما می گویم که حدیث صحیح پنج شرط دارد:
1- سلسله راویان همگی عادل باشند.
2- سلسله راویان همگی دارای قدرت ضبط و حفظ قوی
باشند.
3- سند حدیث متصل باشد و هیچگونه انقطاعی نداشه
باشد.
4- متن حدیث شاذ نباشد (یعنی مخالف حدیث راوی ثقه
تر نباشد).
5- حدیث معلول نباشد. (و منظور از علت، یعنی هر
امر خفی و پنهانی که صحت حدیث را مخدوش میکند، هرچند ظاهر حدیث سالم است).
پس از شروط صحت یک
حدیث این است که آن حدیث شاذ نباشد. وقتی که یک راوی ثقه حدیثی را روایت کند و آن
حدیث، دیگرشروط صحت حدیث را داشته باشد إلا اینکه راویان ثقه تر از خودش مخالف با
روایت او را روایت کرده باشند پس آن حدیث شاذ است. اگر راوی حدیثِ شاذ، ثقه یا
مقبول نباشد، (ضعیف باشد)، پس آن حدیث را شاذ نمیگویند بلکه منکر میگویند، پس حدیث
شاذ اگرچه در ظاهر شروط حدیث صحیح را دارد و راویاش ثقه است، و صحیح به نظر میرسد،
اما چون مخالف روایت راویان ثقهتر از خودش است پس در برابر آنها شاذ محسوب شده و
به آن عمل نمیشود.
▫️و این
همان سخنی بود که در آن زمان گفته بودیم: {این روایت با احادیث صحیح و فراوان دیگری
که آمده است در تضاد است. و بر فرض صحت، حدیث شذوذ خواهد داشت و بر فرض ضعف، حدیث
منکر خواهد شد}
یعنی اگر فرض کنیم
که راویان این روایت ثقه هستند، و در ظاهر حدیث صحیحی به نظر برسد، اما چون با روایات
صحیحتر از خودش در تضاد است پس شاذ خواهد بود. چیزی که متاسفانه شما بعد از چندین
سال هنوز توفیق فهمیدن آن را کسب نکرده و از درک آن عاجز ماندهای! فکر نمیکردم
نسبت به علوم حدیث تا این حد جاهل باشی!
▫️و اینکه
من شذوذ را به اشتباه نشوذ نوشته باشم، اشتباهی نوشتاری بوده و برای هر کس ممکن
است پیش بیاید.
و اینکه شما از
چنین خطایی سوء استفاده میکنی، به ادب و اخلاق اسلامی بر میگردد و به هر حال
هرکس اخلاق و مرام و ادبی دارد!
▫️و اینکه
شما از نقد علمی عاجز ماندهای و برای سرپوش گذاشتن بر فرار از مباحثۀ علمی، دنبال
چنین مسائل حاشیهای میروی، خود گویای همه چیز است!
👈پس ما اجازۀ گریختن به حاشیهآباد را به شما
مبلغان نجدیه نمیدهیم، و افسار گسیختۀ شما همچنان در دستان ماست. نقاب از چهرۀ
شما متسلّفان قلابی که به اسم اهل سنت در حال فعالیت هستید را بر میداریم.
❓پس با شعور خوانندگان بازی نکنید و پاسخی
واضح بدهید که آیا «درخواست دعا از اهل قبور» را شرک اکبر میدانید یا نهایتاً
بدعت و حرام میدانید؟
➖اگر بگویید شرک اکبر نمیدانیم، پس تو دهنی
به محمد بن عبد الوهاب و نجدیه زدهاید چراکه آنها مردم را بخاطر درخواست دعا از
اهل قبور مشرک به شرک اکبر میدانند.
➖و اگر بگویید شرک اکبر میدانیم، پس بگویید
حکم علمایی مانند:
▫️(محي
الدين النووی ، ابوالحسين عمراني، ابن کثیر، بيهقي، ابن حجر عسقلاني، ابن حجر
هيتمي، سمهودي، تقي الدين الحصني، سيوطي، دمياطي،
ابوالحسن ماوردي، قاضي ابوالطيب، محمد بن محمد غزّالي، ابوحيان النحوي ثعالبي
و...) از شافعيه .
▫️و
(كمال بن الهمام ، عبدالله الموصلي، الشيخ نظام ، أبوالإخلاص الشرنبلالي، مولوی
عمر سربازی و...) از حنفيه
▫️و
(شهاب الدين القرافي،شمس الدين القرطبي، عبدالرحمن الجزيري، محمد علي بن حسين
المكي، عبدالملک المرداسي، محمد بن الحاج و... ) از مالکيه .
▫️و (ابن
تيمية، ابن قدامه، صاحب الشرح الکبیر ، شيخ عبدالقادر گيلاني، ابراهيم بن مفلح،
منصور البهوتي، مصطفي الرحيباني و... ) از حنابله .
و ديگر بزرگان
علم و دين که درخواست دعا از اهل قبور را تقرير و تأييد نموده و یا خارج از شرک
دانسته اند، چیست؟
❓آیا اینها مرتکب شرک اکبر شدهاند، یا تجویز
شرک اکبر کردهاند، یا توحید و شرک را نشناختهاند؟
چطور اگر من از این
علما در برابر سرکشان نجدیه دفاع کنم، و پیرو عقیدۀ علمای اهل سنت باشم، رافضی
محسوب میشوم، اما اگر شما این علما را مرتکب شرک بدانید و تبدیع و تکفیر کنید،
اهل سنت محسوب میشوید! راه فراری ندارید. به سوال ما پاسخ بدهید. اگر پاسخ ندهید
پس بدون شک ریگی در کفشتان است.
#مجاهد_دین
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر