پاسخ
به سگان 🐕 مجوسی رافضی،
دربارۀ 💝 عبد الرحمن
بن ابو بکر💝 رضی الله عنهما
نویسنده: مجاهد دین
شماره مقاله: 131
تاریخ انتشار: 95.5.12
📎 همانطور که در قسمت
های قبل نیز مشاهده کردید، این رافضی های مجوسی، در طول تاریخ با نشر اکاذیب و جعلیات
و دروغ پردازی و رسوخ کردن در تاریخ اسلامی، همواره قصد تشویه و گل آلود کردن فضا را
داشته تا به این وسیله سم خود را بریزند و فرار کنند. و از اجداد همین خیانت کار های
رافضی، در طول تاریخ، راویان زیادی وجود داشته اند که کذب و افترا های قبیح خود را
برای مردم نقل کرده اند؛ و هیچ شکی برای ما باقی نمانده است که روافض از دروغ گو و
کذاب ترین مخلوقات خداوند هستند و دروغ گویی را عبادت می دانند. اما چون دروغگو کم
حافظه است و همه جوانب دروغش را بررسی نمی کند، لذا در جایی، حتما به وسیله دروغ خودش
رسوا می شود.
📌 در ادامه، باز روافض
کذاب خبیث، این بار به صحابی جلیل القدر و عظیم الشأن ، عبد الرحمن بن ابوبکر صدیق
رضی الله عنهما، توهینات بسیار بسیار زشتی زده اند که تمام آن توهیناتشان نیز بر پایه
یک کذب قبیح از کذابی به نام ابومخنف می باشد.
👹 رافضی خبیث 14 ماه،
چنین نوشته است :
👈برادر عایشه.
زن
باز کثیفی که نظیر نداشت!
بله
درست شنیدید.برادر عایشه،عبدالرحمن کسی بود که شغلش،زن بازی بود..چشم کثیفش همیشه دنبال
زنان و دختران مردم بود..آنها را گول زده و بعد از اتمام کار!! خود،آنها را رها می
کرد.
برای
اثبات این امر،اعتراف معاویه بهترین سند هست.آنجایی که در امر بیعت یزید،به پسرش می
گوید:
و اما پسر ابوبکر(یعنی
عبدالرحمن) او کسی است که اگر ببیند رفیق هایش کاری انجام داده اند،(چشم بسته) همان
کار را انجام می دهد.هیچ هم و غمی ندارد مگر خوشگذارانی و لهو و زن ها.
وأما
ابن أبي بكر فهو رجل إن رأى أصحابه صنعوا شيئا صنع مثله،ليست له همة إلا في النساء
واللهو
البدایه
و النهایه ج8ص123 طبق مکتبه شامله 👉
پـــــــــ👊ــــاســـــــــــ💪ـــــخ:
این
روایت توسط یحیی بن لوط ابو مخنف شیعه کذاب نقل شده است و سند آن چنین است:
فَرَوَى
ابْنُ جَرِيرٍ 👈منْ طَرِيقِ
أَبِي مِخْنَفٍ،👉 حدَّثَنِي
عَبْدُ الْمَلِكِ بْنُ نَوْفَلِ بْنِ مُسَاحِقِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ مَخْرَمَةَ،
أَنَّ مُعَاوِيَةَ لَمَّا مَرِضَ مَرْضَتَهُ الَّتِي هَلَكَ فِيهَا، دَعَا ابْنَهُ
يَزِيدَ فَقَالَ: يَا بُنَيَّ، إِنِّي قَدْ كَفَيْتُكَ الرِّحْلَةَ وَالرِّجَالَ، وَوَطَّأْتُ
لَكَ الْأَشْيَاءَ، وَذَلَّلْتُ لَكَ الْأَعْدَاءَ، وَأَخْضَعْتُ لَكَ أَعْنَاقَ الْعَرَبِ،
وَإِنِّي لَا أَتَخَوَّفُ أَنْ يُنَازِعَكَ هَذَا الْأَمْرَ الَّذِي اسْتَتَبَّ لَكَ
إِلَّا أَرْبَعَةُ نَفَرٍ ; الْحُسَيْنُ بْنُ عَلِيٍّ، وَعَبْدُ اللَّهِ بْنُ عُمَرَ،
وَعَبْدُ اللَّهِ بْنُ الزُّبَيْرِ، وَعَبْدُ الرَّحْمَنِ بْنُ أَبِي بَكْرٍ - 👈كذَا قَالَ، وَالصَّحِيحُ
أَنَّ عَبْدَ الرَّحْمَنِ كَانَ قَدْ تُوُفِّيَ قَبْلَ مَوْتِ مُعَاوِيَةَ بِسَنَتَيْنِ
كَمَا قَدَّمْنَا - 👉 فأَمَّا
ابْنُ عُمَرَ فَرَجُلٌ قَدْ وَقَذَتْهُ الْعِبَادَةَ، وَإِذَا لَمْ يَبْقَ أَحَدٌ غَيْرُهُ
بَايَعَكَ، وَأَمَّا الْحُسَيْنُ فَإِنَّ أَهْلَ الْعِرَاقِ لَا يَدْعُونَهُ حَتَّى
يُخْرِجُوهُ، فَإِنْ خَرَجَ عَلَيْكَ فَظَفِرْتَ بِهِ فَاصْفَحْ عَنْهُ، فَإِنَّ لَهُ
رَحِمًا مَاسَّةً، وَحَقًّا عَظِيمًا، وَأَمَّا ابْنُ أَبِي بَكْرٍ فَرَجُلٌ إِنْ رَأَى
أَصْحَابَهُ صَنَعُوا شَيْئًا صَنَعَ مِثْلَهُ، لَيْسَ لَهُ هِمَّةٌ إِلَّا فِي النِّسَاءِ
وَاللَّهْوِ...
نام کتاب : البداية
والنهاية ط هجر نویسنده : ابن كثير جلد
: 11 صفحه : 391
http://lib.efatwa.ir/40021/11/391
🔍 همانطور که می بینیم
این روایت را ابو مخنف روایت کرده است که موضوعش درباره معاویه و مریضی ای که منجر
به وفاتش شد صحبت می کند که به پسرش یزید می گوید همه اسباب لازم برای خلافتت را فراهم
کرده ام و از هیچ چیز جز چهار نفر نمی ترسم که با تو تنازع کنند، و از بین آنها عبد
الرحمن بن ابی بکر را نام می برد و ابو مخنف کذاب چنین از زبان معاویه رضی الله عنه
نقل می کند که انگار ایشان عبد الرحمن را چنین وصف کرده است که یارانش هر کاری بکنند،
او نیز همراه آنها است و هیچ همی ندارد جز زنان و لهو.
⭕️ اما ابن کثیر در
همان روایت خودش می گوید که صحیح آن است که عبد الرحمن بن ابو بکر دو سال قبل از معاویه
وفات کرده بود. و بلکه من می گویم عبد الرحمن بن ابو بکر، بسیار بیشتر از دو سال، قبل
از وفات معاویه، رضی الله عنهم وفات کرده است.
✔️ ذهبی در سیر می گوید:
تُوُفِّيَ
فِي سَنَةِ ثَلاَثٍ وَخَمْسِيْنَ. در سال
53 هجری وفات یافت
اسم الکتاب : سير
اعلام النبلاء ط الحديث المؤلف : الذهبي، شمس الدين الجزء : 4
صفحة : 92
و
خلافت معاویه تا سال 60 هجری بود و سال 60 هجری نیز خلافت یزید بن معاویه شروع شده
است و عبد الرحمن بن ابی بکر ، قبل از خواهرش عایشه (57 هجری) رضی الله عنهما وفات یافته است و بنا
بر نقل ذهبی، 7 سال قبل از معاویه وفات یافته است و علی ای حال عبد الرحمن بن ابوبکر،
بدون هیچ خلافی، قبل از معاویه وفات یافته است.
حال
از روافض کذاب و پدر بزرگشان ابو مخنف کذاب، سوال می پرسیم که چگونه معاویه رضی الله
عنه نگران خلافت پسرش از جانب عبد الرحمن بن ابو بکر می شود که در آن زمان، 7 سال بود
که وفات یافته بود؟
آیا
کذابی ابو مخنف خود به خود ثابت نمی شود؟
حال
فرض کنیم روایت صحیح است، خب مگر نمی دانید که عبد الرحمن بن ابی بکر با رفیق های فابریکش
حسین بن علی و عبد الله بن عمر و عبد الله بن زبیر، مخالف یزید بوده اند؟؟؟ آیا مگر
شما نمی گویید که هر آن کسی که مخالف یزید بوده، کارش درست بوده است، خب مگر نمی بینید
که عبد الرحمن بن ابوبکر همراه حسین بن علی مخالف یزید بوده اند؟؟؟!!! پس چرا او را
نکوهش می کنید؟
همانطور
که گفتیم، این داستان کذب و مضحک را ابو مخنف شیعی، روایت کرده است و خلاصه معلومات
این راوی کذاب را در لینک زیر مشاهده کنید:
http://library.islamweb.net/hadith/RawyDetails.php?RawyID=27148
# العالم القول
1 أبو أحمد بن عدي
الجرجاني👈 شيعى محترق صاحب أخبارهم
2 أبو حاتم الرازي👈 متروك الحديث
3 أبو دواد السجستاني
👈 سئل عنه، فقال: أحد يسأل عن هذا
4 ابن عراق 👈 كذاب تالف
5 الدارقطني 👈 ضعيف
6 الذهبي 👈 أخباري تالف، لا يوثق به، وقال هالك
7 يحيى بن معين 👈 ليس بثقة، ومرة: ليس بشيء
🖊 همانطور که مشخص
شد، این تهمت قبیح و زشت را یک شیعه کذابی به نام ابو مخنف به عبد الرحمن بن ابو بکر رضی الله عنهما نسبت داده
است و این در حالی است که عبد الرحمن رضی الله عنه در آن زمان وفات یافته بود؛ ولی
روافض کذاب، برای تشویش تاریخ و گِل آلود کردن آن، انواع روایات کذب را ساخته و نقل
کرده اند که متاسفانه روافض دینشان را بر پایه همین روایات کذب بنا کرده اند؛ در واقع
کل دین شیعه، مخلوطی از این روایات کذب و قبیح است.
و
به خدا قسم که نمی دانم به این روافض جاهل و نادان چه بگویم، چرا تفکر نمی کنید؟ چرا
سر عقل نمی آیید و بیدار نمی شوید؟؟؟ چرا این مذهب پر از نیرنگ و فریب و دروغ که تنها
هدفش طعنه و توهین و افترا به دین اسلام و اصحاب محمد است، دست بر نمی دارید؟ چرا در رکاب شیطان خود و دیگران را به سوی جهنم دعوت
می کنید؟ آیا با این دروغ های قبیح می توانید کسی را به تشیع دعوت کنید ؟؟ آیا با این
کذب های زشت می توانید چهره نورانی و تاریخ زیبای صدر اسلام را خراب و زشت نمایید؟؟
نه بخدا قسم نمی توانید، تنها یک مشت جاهل تر از خودتان دور شما جمع شده اند که آنها
نیز تفکر کردن را از خود صلب کرده و در مقابل فهمیدن از خود مقاومت نشان می دهند.
و
ادامه دارد...
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر