شبهه
رافضی درباره نسب عمرو بن العاص رضی الله عنه
نویسنده:
مجاهد دین
شماره
مقاله: 122
تاریخ
انتشار: 95.5.12
روافض
خبیث ابن المتعه که خودشان تخم حرام هستند،
اثرات آن را با توهین و طعنه در نسب یاران رسول خدا صلی الله علیه وسلم بروز می دهند.
و
از نطفه ی کثیف و حقد و کینه این فرزندان یهودی و مجوسی ها، روافض به دنیا آمد ( که
من ترکیب نام آنها را یهجوضی میگذارم) و کینه ی این روافض با اسلام اظهر من الشمس
است و چرا با اصحاب رسول خدا صلی الله علیه وسلم دشمنی نکنند در حالی که این اصحاب
آتش کده هایشان را خاموش کرده و تار و مارشان کرده اند؟
اما
روافض خبیث در لباس حبّ اهل بیت و سپر قرار دادن آنها، می خواهند از داخل به اسلام
ضربه بزنند؛ امثال افرادی مانند عبد الله ابن ابی سلول های منافق و عبد الله ابن سبأ های یهودی و ابو لوءلوء های
مجوسی، همواره در طول تاریخ فراوان بوده اند.
و
بدون شک روافض اکذب الناس هستند و خداوند دروغ را خلق کرد و نه دهم آن را در بین روافض
قرار داد و از راویان رافضی کذاب تر در طول تاریخ وجود نداشته است و با رخنه در کتب
تاریخی و نقل روایات و حوادث، قصد تشویه و تلبیس و تخریب چهره نورانی صدر اسلام را
دارند. اما الحمد لله علمای اهل سنت با تدوین
کتب رجالی، تفاله های رافضی و راویان کذابشان را مشخص کرده و آنها را همراه با روایاتشان
در سطل آشغال های تاریخ انداخته و طرد کرده
و از آنها بر حذر داشته اند.
در
این قسمت روافض خبیث ، به یکی از بزرگترین اصحاب رسول خدا صلی الله علیه وسلم، عمرو
بن عاص رضی الله عنه، فاتح بیت المقدس، توهینی که برازنده خودشان است را از زبان یکی
از مظلوم ترین اهل بیت، یعنی حسن رضی الله عنه ،به ایشان نسبت داده اند.
رافضی
خبیث چنین نوشته است:
پس
از صلح امام حسن علیه السلام با معاویه امام
علیه السلام به سخنرانی پرداختند. سپس عمرو بن العاص به جهت اعتراض به سخنان امام نزد
ایشان آمد:
فأقبل عليه عمرو
بن العاص. فقال له الحسن: أما أنت فقد أختلف فيك رجلان: رجل من قريش. وجزار أهل المدينة.
فادعياك فلا أدري أيهما ابوك
طبقات الكبرى لإبن
سعد ج6 ص382-383 ، طبعة مكتبة الخانجي بالقاهرة - تحقيق: الدكتور علي محمد عمر
ترجمه:
امام حسن علیه السلام خطاب به عمرو بن العاص گفتند: مگر تو همان شخص نیستی که دو مرد
درباره ی تو به کشمش پرداختند؟! مردی از قریش و مردی از اهالی مدینه و هر دو مدعی
پدری تو شدند و معلوم نشد کدامشان پدر توست!
سند این روایت صحیح
هست و تمام روات آن از ثقات اهل سنت میباشد:
یزید
بن هارون: قال أبو حاتم الرازي: يزيد: ثقة، امام، لا يسأل عن مثله
سير
أعلام النبلاء ج9 ص360
حريز
بن عثمان: وقال يحيى بن معين، وجماعة: ثقة
سير
أعلام النبلاء ج7 ص81
عبد الرحمن بن أبي
عوف الجرشي: قال السلمي: سألت الدارقطني عن إبن أبي عوف، فقال: ثقة
موسوعة
أقوال أبي الحسن الدارقطني في رجال الحديث وعلله ج2 ص402
لذا
سند روایت کاملاً صحیح است.
پــــــــاســـــخ
به این روایت:
در
سند این روایت جریر بن عثمان وجود دارد که رافضی می باشد ( نه حریز بن عثمان) و این
روایت را جعل کرده است، اما در تصحیف کتاب، نام جریر بن عثمان با نام حریز بن عثمان
تغییر یافته که در نسخه های اصلی و تحقیق محققان آن کتاب ها، آنها نیز به این تصحیف
اشاره کرده اند.
برای
مثال در تاریخ دمشق ابن عساکر چنین آمده که در آن، راوی جریر بن عثمان وجود دارد
سند
چنین است: إسحاق بن سليمان عن جرير بن عثمان عن
عبد الرحمن بن أبي عوف عن الحسن بن علي...
در
لینک زیر آن را ببینید:
نام کتاب : تاريخ
دمشق لابن عساكر نویسنده : ابن عساكر، أبو القاسم جلد : 46
صفحه : 59
همچنین
در طبقات کبری ابن سعد نیز، جریر بن عثمان از عبد الرحمن بن ابی عوف روایت دارد، برای
مثال:
أَخْبَرَنَا
يَزِيدُ بْنُ هَارُونَ قَالَ: أَخْبَرَنَا جَرِيرُ بْنُ
عُثْمَانَ عَنْ عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ أَبِي عَوْفٍ الْجُرَشِيِّ
نام
کتاب : الطبقات الكبرى ط العلمية نویسنده : ابن سعد جلد : 7
صفحه : 309 .
قَالَ
أَبُو الْيَمَانِ عَنْ جَرِيرِ بْنِ عُثْمَانَ عَنِ
ابْنِ أبي عَوْفٍ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ مِخْمَرٍ...
نام کتاب : الطبقات
الكبرى ط العلمية نویسنده : ابن سعد جلد
: 7 صفحه : 313
أُخْبِرْتُ
عَنْ أَبِي الْيَمَانِ الْحِمْصِيِّ عَنْ جَرِيرِ بْنِ عُثْمَانَ عَنِ ابْنِ أَبِي
عَوْفٍ....
نام
کتاب : الطبقات الكبرى ط العلمية نویسنده : ابن سعد جلد : 7
صفحه : 293
و
در طبقات کبری نیز روایت مورد بحث ما، از جریر بن عثمان آمده است
در
لینک زیر روایت مذکور را در متمم طبقات کبری
مشاهده کنید:
و
به علت شهرت و شناخته شده بودن حریز بن عثمان که ناصبی هم هست، در بعضی چاپ های جدید
و کتاب های نوشته شده بعد از آنها، جریر بن عثمان تبدیل به حریز بن عثمان شده است و
این اشتباهی در نسخه برادری بوده که بسیاری از محققان کتاب ها نیز در پاورقی به تصحیف
این مورد اشاره کرده اند.
اما
جایگاه جریر بن عثمان:
در نزد اهل سنت ایشان، مجهول است:
در
این لینک معلومات این راوی را مشاهده کنید:
در
نزد تشیع: ایشان از اصحاب امام صادق هستند
در
این لینک :
ابن
حجر عسقلانی در ترجمه جریر بن عثمان چنین می نویسد:
[417] "ز- جرير" بن عثمان من أهل المدينة ذكره أبو عمرو
الكشي في رجال الشيعة من الرواة عن جعفر الصادق رحمه الله تعالى وقال كان فقيها صالحا
أعرف الناس بالمواريث قلت وهذا شديد الالتباس بحريز بن عثمان الرحبي المخرج له في الصحيح
ذاك بالمهملة وله ثم الزاي وهذا كالجادة وذاك ناصبي وهذا رافضي.
ترجمه:
جریر بن عثمان اهل مدینه، کِشی او را در رجال شیعه ذکر کرده و از جعفر صادق رحمه الله
روایت کرده و کشی گفته: او فقیه و صالح و از همه بیشتر به علم مواریث آگاه بود. می
گویم (ابن حجر) : و این شخص بسیار شدید الالتباس است با حزیر بن عثمان رحبی که در صحیح
روایت دارد؛ این یکی (حزیر) ناصبی است و آن یکی (جریر) رافضی.
نام
کتاب : لسان الميزان نویسنده : ابن حجر العسقلاني جلد : 2
صفحه : 103 .
پس روایتی که در
آن طعنه به نسب عمرو بن عاص رضی الله عنه زده شده است، ضعیف است و در سند آن، راوی رافضی وجود دارد و بدون شک این
اکاذیب تنها از دست روافض بر می آید و هیچ گاه حسن بن علی و خود علی بن ابی طالب، دشمنی
شان با عمرو بن عاص بر سر دین و یا اینکه یکی از طرفین دیگری را کافر بداند نبوده است؛
بلکه تنها بر سر قصاص خون سیدنا عثمان رضی الله عنه اختلاف کرده اند.
اما همانطور که قبلا
نیز گفتم، روافض چه در آن زمان چه در این زمان، عامل اصلی فتنه و آشوب و روشن کردن
جنگ و پخش چرندیات و اکاذیب بوده و هستند و خواهند بود؛ پس ما نیز اکاذیب روافض را
بر ملا کرده و مکرشان را برای همگان روشن می کنیم و محبت و احترام به اصحاب رضی الله
عنهم را واجب شرعی می دانیم.
با
تشکر: مجاهد دین
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر