خلاصهای از اقوال ابو القاسم ابن جزی
رحمه الله (متوفى: 741هـ) دربارۀ شرک
مشرکان در ربوبیت
1️⃣کفار و مشرکین
عرب به عام معتقد بودند که ملائکه دختران الله متعال هستند، و بعضی دیگر از آنان
اضافه بر آن به این نیز معتقد بودند که شیاطین برادران الله متعال هستند. آیا کسی
که برای الله متعال العیاذ بالله، رابطۀ نسبی ثابت میکند، میتواند در ربوبیت
الله متعال را یکتا قرار داده باشد؟
🔹ابو القاسم
ابن جزی رحمه الله در تفسیر آیۀ: ﴿وَجَعَلُواْ بَيۡنَهُۥ وَبَيۡنَ ٱلۡجِنَّةِ
نَسَبٗاۚ﴾ [الصافات: 158] میگوید: «وَجَعَلُوا بَيْنَهُ وَبَيْنَ الْجِنَّةِ
نَسَباً الضمير في جعلوا لكفار العرب، وفي معنى الآية قولان: أحدهما أن الجنّة هنا
الملائكة وسميت بهذا الاسم لأنه مشتق من الاجتنان وهو الاستتار، والملائكة مستورين
عن أعين بني آدم كالجن، والنسب الذي جعلوه بينهم وبين الله قولهم: إنهم بنات الله،
والقول الثاني أن الجن هنا الشياطين، وفي النسب الذي جعلوه بينه وبينهم أن بعض
الكفار قالوا: إن الله والشياطين أخوان، تعالى الله عن ذلك علوا كبيرا».
🔸ترجمه:
«{و آنها (= مشرکان) میان او (= الله) و جنیان (نسب و) خویشاوندی قرار دادند} ضمیر
در {قرار دادند} به کفار عرب بر میگردد و دربارۀ معنای آیه دو قول وجود دارد، یکی
اینکه الجنة ملائکه هستند و به این خاطر به این اسم آمده است چون از اجتنان مشتق
شده است که همان استتار و پنهان بودن است و ملائکه از چشم بنی آدم به همانند جن،
پنهان هستند. و نسبی که بین جن و بین الله قرار دادند این بود که گفتند ملائکه
دختران الله هستند. و قول دوم اینکه جن اینجا شیاطین است و نسبی که بین اوتعالی و
بین شیاطین قرار دادند این بود که بعضی از کفار گفتند که الله و شیاطین برادر
هستند، خداوند بسیار بلند مرتبه است از چنین چیزی».
🗒 تفسیر
التسهیل لعلوم التنزیل، از ابن جزی ج 2 ص 198. ناشر: شركة دار الأرقم بن أبي
الأرقم – بيروت. چاپ اول: 1416 هـ.
2️⃣همچنین
ابن جزی در تفسیر این آیه: ﴿وَيَجۡعَلُونَ لِمَا لَا يَعۡلَمُونَ نَصِيبٗا
مِّمَّا رَزَقۡنَٰهُمۡۗ﴾ [النحل: 56] میگوید
که خداوند متعال فرموده است مشرکان بدون اینکه از روی برهان و حجت بدانند، برای بتهایشان
ربوبیت قائل بودند.
🔹ابو القاسم
ابن جزی رحمه الله در تفسیر این آیه میگوید: «وَيَجْعَلُونَ لِما لا يَعْلَمُونَ
نَصِيباً مِمَّا رَزَقْناهُمْ الضمير في يجعلون لكفار العرب فإنهم كانوا يجعلون
للأصنام نصيبا من ذبائحهم وغيرها، والمراد بقوله لما لا يعلمون الأصنام، والضمير
في لا يعلمون للكفار أي لا يعلمون ربوبيتهم ببرهان ولا بحجة».
🔸ترجمه:
«{و آنها برای چیزی (=بتانی) که نمیدانند، سهمی از آنچه روزیشان دادهایم قرار
میدهند}. ضمیر در {قرار میدهند}، به کفار عرب بر میگردد و آنان برای صنمهایشان
نصیبی از ذبایح و غیره قرار میدهند و منظورش از {برای چیزی که نمیدانند}، اصنام
هستند و ضمیر در ﴿لَا يَعۡلَمُونَ﴾، به کفار بر میگردد. یعنی کفار، ربوبیت اصنامشان
را از روی برهان و حجّت نمیدانند (یعنی از روی جهل بود که معتقد به ربوبیت اصنامشان
شده بودند نه از روی برهان و حجت)».
🗒 تفسیر
التسهیل لعلوم التنزیل، ج 1 ص 429.
3️⃣ همچنین
ابن جزی رحمه الله، آیۀ: ﴿قُلۡ أَغَيۡرَ ٱللَّهِ أَبۡغِي رَبّٗا وَهُوَ
رَبُّ كُلِّ شَيۡءٖۚ﴾ [الأنعام: 164] را برهانی بر نفی ربوبیت از غیر الله میداند.
🔹ابو القاسم
ابن جزی رحمه الله در تفسیر این آیه میگوید: «قُلْ أَغَيْرَ اللَّهِ أَبْغِي
رَبًّا تقرير وتوبيخ للكفار، وسببها أنهم دعوه إلى عبادة آلهتهم وَهُوَ رَبُّ
كُلِّ شَيْءٍ برهان على التوحيد ونفي الربوبية عن غير الله».
🔸ترجمه:
«{بگو آیا غیر الله پروردگاری بجویم} تقریر و بیان و توبیخ و سرزنشی است برای
کفار، و سببش این است که مشرکان، پیامبر را به عبادت إلههایشان دعوت کردند.
{درحالی که او پروردگار همه چیز است} برهانی است بر توحید و نفی ربوبیت از غیر
الله».
🗒 تفسیر
التسهیل لعلوم التنزیل، ج 1 ص 283.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر