🔹 امام فخر
رازی رحمه الله (متوفى: 606هـ) در تفسیرش میگوید: « ثبت في العلوم العقلية أن
كثرة الأشخاص الروحانية فوق كثرة الأشخاص الجسمانية، وأن السموات مملوءة من
الأرواح الطاهرة، كما قال عليه الصلاة والسلام «أطت السماء، وحق لها أن تئط، ما
فيها موضع قدم إلا وفيه ملك قائم أو قاعد» وكذلك الأثير والهواء مملوءة من
الأرواح، وبعضها طاهرة مشرقة خيرة، وبعضها كدرة مؤذية/ شريرة، فإذا قال الرجل:
(أعوذ بكلمات الله التامات) فقد استعاذ بتلك الأرواح الطاهرة من شر تلك الأرواح
الخبيثة، وأيضا كلمات الله هي قوله: «كن» وهي عبارة عن القدرة النافذة ومن استعاذ
بقدرة الله لم يضره شيء».
🔸ترجمه:
«در علوم عقلی ثابت شده که کثرت اشخاص روحانی بالای کثرت اشخاص جسمانی است، و
آسمانها مملو از ارواح پاک هستند،چنانکه پیامبر علیه الصلاة والسلام فرموده است:
«آسمان به ناله درآمد و حق داشت كه بنالد، چون هیچ جای پایی در آن نیست مگر اينكه
فرشتهای در آنجا در حال سجده يا ركوع است» و همچنین آسمان و هوا مملو از ارواحی
است که بعضی از آنها پاک و نورانی و نیکوکار هستند، و بعضی دیگر کدر و آزاردهنده و
بدکار. و اگر کسی بگوید: {به کلمات خداوند پناه میبرم} پس در حقیقت از شر آن
ارواح ناپاک به آن ارواح پاک پناه برده است، و همچنین منظور از کلمات خداوند، این
کلمۀ خداوند است که (وقتی) میگوید: "کُن = بوجود بیا"، (موجود میشود)
که این کلمه، عبارت است از قدرت نافذ خداوند و هرکس هم به قدرت خداوند پناه ببرد هیچ
چیز به او ضرری نمیرساند».
🗒 مفاتيح
الغيب = التفسير الكبير، ج 1 ص 78.
👈 با توجه
به این سخن امام فخر رازی، ثابت میشود که در آسمان و در هوا، علاوه بر ارواح
ملائکه که همگی شان پاک هسند، ارواح پاک و ناپاک انسانها نیز وجود دارد، و خداوند
به هردو نوع از ارواح پاک و ناپاک قدرتهایی داده است و ارواح ناپاک، ضرر و زیان میرسانند
و ارواح پاک، نفع و خیر میرسانند. و پناه بردن به ارواح پاک در واقع پناه بردن به
کلمات خداوند است. پس ارواح پاک، اسبابی مقرر شده از طرف خداوند برای نفع و خیر
رسانی هستند که باید به آنها از شر ارواح ناپاک که اسبابی مقرر شده از طرف خداوند
برای ضرر رساندن هستند، پناه برده شود. و هیچ کدام از این دو نوع ارواح، خارج از حیطه
و قدرت و مشیت خداوند متعال نیستند. و اگر کسی بگوید: {ای ارواح پاکی که وجود دارید
و صدایم را میشنوید اما من شما را نمیبینم و صدایتان را نمیشنوم، همانا من به
شما به عنوان یک سبب و یک وسیلۀ مقرر شده از جانب خداوند، پناه میبرم و از شما
کمک میگیرم تا به کمک من بیایید}، پس چنین کسی مرتکب هیچ گونه شرکی نشده است،
چراکه شرک یعنی اینکه قدرتهای یک مخلوق را قائم به ذات خودش و مستقل از اراده و
مشیت الله بدانی.
🔹چنانکه
الحاکم در صحیحش و ابو عوانه و البزار با سند صحیح و ابن السنی از ابن مسعود رضی
الله عنه از پیامبر صلی الله علیه وسلم روایت کردهاند که فرمود: «إِذَا
انْفَلَتَتْ دَابَّةُ أَحَدِكُمْ بِأَرْضِ فَلَاةٍ فَلْيُنَادِ: يَا عِبَادَ اللهِ
احْبِسُوا، يَا عِبَادَ اللهِ احْبِسُوا، يَا عِبَادَ اللهِ احْبِسُوا - ثلاثا -
فَإِنَّ للهِ حَاضِرًا سَيَحْبِسُهُ».
🔸ترجمه:
«هرگاه حیوان یکی از شما در دشتی فرار کرد پس سه بار چنین ندا دهد که: ای بندگان
خدا آن را نگه دارید (متوقف گردانید)، چون برای خداوند حاضرانی وجود دارد و آن را
نگه خواهند داشت».
🗒 فيض القدير
للمناوي: ١ / ٣٠٧، كنز العمال: ٦ / ٧٠٥ ح ١٧٤٩٦.
🔹و امام
احمد بن حنبل رحمه الله از این ارواح پاک کمک گرفته است، چنانکه ابن مفلح رحمه
الله بعد از اینکه در «الآداب» حدیث فوق را ذکر میکند میگوید: «قال عبد الله بن
الإمام أحمد: سمعت أبي يقول: حججت خمس حجج، فضللت الطريق في حجة - وكنت ماشيا -
فجعلت أقول: يا عباد الله دلونا على الطريق، فلم أزل أقول ذلك حتى وقعت على
الطريق».
🔸ترجمه:
«عبد الله پسر امام احمد میگوید: شنیدم پدرم میگفت: پنج بار حج کردم، که در یکی
از حجها راه را گم کردم و من پیاده بودم، و شروع کردم به گفتنِ: ای بندگان خدا
راه را به ما نشان دهید، و پیوسته این را میگفتم تا اینکه راه را پیدا کردم».
انتهی
👈اما متأسفانه
خوارج معاصر، این اعمال را شرک اکبر میدانند، و از فرط جهالتشان تفاوت بین «من
دون الله» و «بإذن الله» را نمیدانند و نسبت دادن مجازی انجام امور به اسباب را
شرک میدانند. ای مسلمانان فریب شعار توحیدی خوارج معاصر را نخورید. اینها به نام
نشر توحید، مسلمانان را مشرک میدانند و به نام تبعیت از سلف، مذاهب اربعۀمان را
بیحرمت کردهاند، و به نام جهاد فی سبیل الله، مسلمانان را میکشند. قرآن میخوانند
اما از حنجرههایشان پایینتر نمیرود. قاتلهم الله.
🖊 خادم کوچک
اهل سنت و جماعت: مجاهد دین
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر