ابن تیمیه رحمه الله معتقد است که منظور از
اسمهایی مانند دست و ساق و وجه و چشم و نحو اینها، مجرد ظاهر این اسامی نیست و
آنها را تاویل میکند. چنانکه میفرماید:
🔹 «وَلَا
يُعْرَفُ عَالِمٌ مَشْهُورٌ مِنْ عُلَمَاءِ الْمُسْلِمِينَ، وَلَا طَائِفَةٌ مَشْهُورَةٌ
مِنْ طَوَائِفِهِمْ، يُطْلِقُونَ الْعِبَارَةَ الَّتِي حَكَوْهَا عَنِ
الْمُسْلِمِينَ، حَيْثُ قَالُوا عَنْهُمْ: (إِنَّهُمْ يَقُولُونَ: إِنَّ لِلَّهِ
عَيْنَيْنِ يُبْصِرُ بِهِمَا، وَيَدَيْنِ يَبْسُطُهُمَا، وَسَاقًا وَوَجْهًا
يُوَلِّيهِ إِلَى كُلِّ مَكَانٍ، وَجَنْبًا).
وَلَكِنَّ هَؤُلَاءِ رَكَّبُوا مِنْ
أَلْفَاظِ الْقُرْآنِ بِسُوءِ تَصَرُّفِهِمْ وَفَهْمِهِمْ، تَرْكِيبًا زَعَمُوا
أَنَّ الْمُسْلِمِينَ يُطْلِقُونَهُ.
وَلَيْسَ فِي الْقُرْآنِ مَا يَدُلُّ
ظَاهِرُهُ عَلَى مَا ذَكَرُوهُ، فَإِنَّ اللَّهَ - تَعَالَى - قَالَ فِي كِتَابِهِ:
{وَقَالَتِ الْيَهُودُ يَدُ اللَّهِ مَغْلُولَةٌ غُلَّتْ أَيْدِيهِمْ وَلُعِنُوا
بِمَا قَالُوا بَلْ يَدَاهُ مَبْسُوطَتَانِ يُنْفِقُ كَيْفَ يَشَاءُ} [المائدة:
64]
وَالْيَهُودُ أَرَادُوا بِقَوْلِهِمْ: (يَدُ
اللَّهِ مَغْلُولَةٌ) أَنَّهُ بَخِيلٌ، فَكَذَّبَهُمُ اللَّهُ فِي ذَلِكَ،
وَبَيَّنَ أَنَّهُ جَوَّادٌ لَا يَبْخَلُ، فَأَخْبَرَ أَنَّ يَدَيْهِ
مَبْسُوطَتَانِ، كَمَا قَالَ: {وَلَا تَجْعَلْ يَدَكَ مَغْلُولَةً إِلَى عُنُقِكَ
وَلَا تَبْسُطْهَا كُلَّ الْبَسْطِ فَتَقْعُدَ مَلُومًا مَحْسُورًا} [الإسراء: 29]
فَبَسْطُ الْيَدَيْنِ الْمُرَادُ بِهِ
الْجَوَادُ وَالْعَطَاءُ، لَيْسَ الْمُرَادُ مَا تَوَهَّمُوهُ مِنْ بَسْطٍ
مُجَرَّدٍ.
وَلَمَّا كَانَ الْعَطَاءُ بِالْيَدِ
يَكُونُ بِبَسْطِهَا، صَارَ مِنَ الْمَعْرُوفِ فِي اللُّغَةِ التَّعْبِيرُ
بِبَسْطِ الْيَدِ عَنِ الْعَطَاءِ.
فَلَمَّا قَالَتِ الْيَهُودُ: (يَدُ اللَّهِ
مَغْلُولَةٌ) وَأَرَادُوا بِذَلِكَ أَنَّهُ بَخِيلٌ، كَذَّبَهُمُ اللَّهُ فِي
ذَلِكَ، وَبَيَّنَ أَنَّهُ جَوَّادٌ مَاجِدٌ».
🔸ترجمه:
«هیچ یک از علمای مشهور مسلمانان و هیچ یک از طوایف مشهور مسلمانان سخنی که نصاری
از مسلمانان حکایت میکنند را به آن شکلی که نصاری میگویند نگفتهاند. نصاری
دربارۀ مسلمانان میگویند که آنها (یعنی مسلمانان) میگویند: {خدا دو تا چشم دارد
که با آن میبیند و دو تا دست دارد که با آن میگیرد و ساق دارد و صورتی دارد که
با آن به هر مکانی که بخواهد رو میکند و پهلو دارد...} مشكل این است که نصاری
الفاظ قرآن را با دستبرد و فهم زشت و اشتباه خودشان میخوانند و گمان میکنند که
مسلمانان نیز اینگونه میگویند!
و در قرآن آیهای که ظاهرش بر آنچه آنها میگویند
دلالت داشته باشد وجود ندارد. چون برای نمونه خداوند در کتابش فرموده است:
﴿وَقَالَتِ ٱلۡيَهُودُ يَدُ ٱللَّهِ مَغۡلُولَةٌۚ غُلَّتۡ أَيۡدِيهِمۡ وَلُعِنُواْ
بِمَا قَالُواْۘ بَلۡ يَدَاهُ مَبۡسُوطَتَانِ يُنفِقُ كَيۡفَ يَشَآءُۚ﴾ [المائدة:
64] «و یهود گفتند: دست الله بسته است دستهایشان بسته باد! و بخاطر آنچه گفتند،
لعنت شدند بلکه دو دست او گشاده است، هر گونه بخواهد میبخشد».
منظور یهودیان از اینکه گفتند: ﴿يَدُ ٱللَّهِ
مَغۡلُولَةٌۚ﴾ «دست الله بسته است» این بود که خداوند بخیل است، و خداوند نیز سخن
آنان را تکذیب نمود و فرمود که او جواد و بخشنده است نه بخیل؛ و خبر داده که
دستانش باز و مبسوط است. چنانکه میفرماید: ﴿وَلَا تَجۡعَلۡ يَدَكَ مَغۡلُولَةً
إِلَىٰ عُنُقِكَ وَلَا تَبۡسُطۡهَا كُلَّ ٱلۡبَسۡطِ فَتَقۡعُدَ مَلُومٗا مَّحۡسُورًا٢٩﴾
[الإسراء: 29] «و (هرگز) دستت را به گردن خوددت نبند، (و ترک انفاق منما) و بیش از
حد آن را مگشا، آنگاه سرزنش شدۀ درمانده بنشینی».
پس منظور از مبسوط و باز بودن دست، بخشش و
عطا نمودن است، نه آنچه که آنها توهم میکنند، یعنی منظورش باز بودن مجرد نیست.
و چون بخشش با دست، در صورت باز بودن آن
است، برای همین در لغت اینگونه معروف شده که از عمل «بخشش و عطا» به باز بودن دست
(= بسط ید) تعبیر شده است.
پس هنگامیکه یهودیان گفتند: ﴿يَدُ ٱللَّهِ
مَغۡلُولَةٌۚ﴾ و منظورشان بخیل بودن خداوند بود، خداوند نیز آنان را تکذیب نمود و
بیان کرد که او جواد و بخشنده است».
🗒 الجواب
الصحيح لمن بدل دين المسيح، ج 4 صص 412-413.
#مجاهد_د ین
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر