اگر
عباد بن یعقوب متروک الحدیث است پس چرا در صحیح بخاری از او روایت نقل شده است؟
نویسنده:
مجاهد دین
شماره
مقاله:85
تاریخ انتشار: 95.3.5
عباد
بن يعقوب داعيه الی مذهب و دین رافضی گری بود برای همين رواياتی درباره فضايل ائمه
جعل می کرد که علمای حديث روايات او را که داعية الی مذهبه باشند ترک کرده اند.
👈براي مثال يحيي بن معين آنگاه
که از راوی به نام عمرو بن عبيد که داعیه الی دینه می باشد از او سوال می کنند چنين
می گويد:
لا
تكتب حديثه، فقال له: كان يكذب؟ فقال: كان داعية إلى دينه، فقلت له: فلم وثقت قتادة
، وسعيد بن أبي عروبة، وسلام بن مسكين ؟ فقال: كانوا يصدقون في حديثهم، ولم يكونوا
يدعون إلى بدعة. الضعفاء للعقيلي ج3 / 279-288
ترجمه:
ابن معين گفت: حديث او نوشته نمی شود: به او گفته شد: يعنی دروغ می گويد: گفت: او داعی
به سوی دينش است: به او گفتم: پس چرا قتاده و سعيد بن ابی عروبه و سلام بن مسکين را
توثيق کرده ای؟ گفت: چون آنها در حديثشان صادق بودند و داعيه به سوی دين و مذهبشان
نبوده اند.
📌پس در نتيجه کسی که به سوی
عقايدش همانند روافض و مرجئه و امثالهم، دعوت کند ، حديثش ترک می شود اما اگر داعيه
الی مذهبش نباشد، و صادق و راستگو باشد، روايتش پذيرفته می شود.
👈حال نگاه کنيم و ببينيم عباد
بن يعقوب داعی الی مذهب است يا خير؟
ابن
عدى : و عباد بن يعقوب ، معروف فى أهل الكوفة ، و فيه غلو فى التشيع ، و روى أحاديث
أنكرت عليه فى فضائل أهل البيت ، و فى مثالب غيرهم
ابن
عدی می گوید: در او افراط گری و غلو در تشيع وجود داشت، در فضايل اهل بيت و معايب غير
آنها احاديث منکری روايت می کرد.
و قال
ابن حبان : كان رافضيا داعية ، و مع ذلك يروى المناكير عن المشاهير فاستحق الترك
ابن
حبان می گويد: او رافضی و دعوت کننده به سوی آن بود و همراه با اين، منکراتی را از
افراد مشهور روايت می کرد که مستحق ترک کردن می باشد.
قال
على بن محمد المروزى : سئل صالح بن محمد ، عن عباد بن يعقوب الرواجنى ، فقال : كان
يشتم عثمان
.
المروزی
می گوید: از صالح بن محمد درباره عباد بن یعقوب سوال شد، در جواب گفت: او عثمان را
دشنام می داد.
قال
: و سمعت صالحا يقول : سمعت عباد بن يعقوب يقول : الله أعدل من أن يدخل طلحة و الزبير الجنة ، قلت : ويلك ، و لم ؟ قال
: لأنهما قاتلا على بن أبى طالب بعد أن بايعاه .
می
گوید: و شنیدم که صالح بن محمد می گفت: از عباد بن یعقوب شنیدم می گفت: خداوند عادل
تر از آن است که طلحه و زبیر را وارد بهشت کند. به او گفتم وای بر تو برای چه؟ گفت:
برای اینکه آنها با علی بن ابی طالب جنگیدند بعد از اینکه با او بیعت کردند.
و قال
أبو الحسين بن المظفر الحافظ ، عن القاسم بن زكريا المطرز : وردت الكوفة فكتبت عن شيوخها كلهم غير عباد بن يعقوب . فلما
فرغت دخلت إليه ، و كان يمتحن من يسمع منه
. فقال لى : من حفر البحر ؟ فقلت : الله خلق البحر . قال : هو كذلك ، و لكن من حفره ؟ قلت : يذكر الشيخ ، فقال : حفره
على بن أبى طالب ، ثم قال : من أجراه ؟ قلت
: الله مجرى الأنهار ، و منبع العيون ، فقال : هو كذلك ، و لكن من أجرى البحر ؟ فقلت : يفيدنى الشيخ . فقال : أجراه
الحسين بن على
!
ترجمه: ابو الحسین بن مظفر حافظ از قاسم بن زکریا مطرز
روایت می کند که گفته: وارد کوفه شدم و از شیوخ آنجا از همه شان روایت نوشتم غیر از
عباد بن یعقوب. آنگاه که از نوشتن فارغ شدم نزد او رفتم و او مرا امتحان می کرد درباره
آنچه که از او شنیده بودم سپس ابن یعقوب گفت: چه کسی بحر را حفر کرده است؟ گفتم الله
بحر را خلق کرده. گفت: آن چنین است اما بگو چه کسی حفر کرده؟ گفتم خودت بگو ای شیخ.
گفت آن را علی بن ابی طالب حفر کرده است! سپس گفت: چه کسی آن را به جریان در آورده
است؟ گفتم الله رود ها را به جریان در آورده و چشمه ها را روان کرده. گفت آن چنین است
اما به من بگو چه کسی دریا را به جریان انداخته است؟ گفتم: خودت بگو ای شیخ. گفت آن
را حسین بن علی به جریان انداخته است!
👈 بررسی روایت بخاری از او
بخاری
تنها يك روايت که در سند آن عباد بن يعقوب وجود دارد به اين شکل از او روايت کرده :
7096 - حدثني سليمان حدثنا شعبة عن الوليد . وحدثني عباد بن يعقوب
الأسدي أخبرنا عباد بن العوام عن الشيباني عن الوليد بن العيزار عن أبي عمرو الشيباني
عن ابن مسعود رضي الله عنه : أن رجلا سأل النبي صلى الله عليه و سلم أي الأعمال أفضل
؟ قال ( الصلاة لوقتها وبر الوالدين ثم الجهاد في سبيل الله )
و
روايت مذکور در قسم متتابعات قرار می گیرد، برای اینکه مشابه اين روایت با اسناد دیگری
نیز روایت شده است. برای مثال در بخاری آمده است:
1447 - حدثنا عبد العزيز
بن عبد الله حدثنا إبراهيم بن سعد عن الزهري عن سعيد ابن المسيب عن أبي هريرة رضي الله
عنه قال
: سئل النبي صلى الله
عليه و سلم أي الأعمال أفضل ؟ قال ( إيمان بالله ورسوله ) . قيل ثم ماذا ؟ قال ( جهاد
في سبيل الله ) . قيل ثم ماذا ؟ قال ( حج مبرور )
👈و در صحیح مسلم نیز با اسناد دیگری
شبیه روایت آمده است به این شکل:
137 - ( 85 ) حدثنا أبو
بكر بن أبي شيبة حدثنا علي بن مسهر عن الشيباني عن الوليد بن العيزار عن سعد بن إياس
أبي عمرو الشيباني عن عبدالله بن مسعود قال
: سألت رسول الله صلى الله عليه و سلم أي العمل أفضل ؟ قال الصلاة لوقتها قال
قلت ثم أي ؟ قال بر الوالدين قال قلت ثم أي ؟ قال الجهاد في سبيل الله فما تركت أستزيده
إلا إرعاء عليه
✔️پس روایت ذکر شده
از عباد بن یعقوب که در بخاری آمده، داعیه
الی مذهبش نمی باشد و در متتابعات و مشابهات قرار می گیرد بدین معنا که روایت
او با اسناد مختلف و صحیح دیگر نیز روایت شده است و از روایت او به عنوان شاهد و متابع
روایات صحیح استفاده می شود. و از این نوع مثال ها در صحیح بخاری زیاد وجود دارد که
بعدا ان شاء الله تعدادی را ذکر خواهم کرد.
✔️پس اینکه عباد بن
یعقوب متروک الحدیث است به این معنا است که روایاتی در دعوت به رافضی گری اش روایت
می کرد و در غیر آن اگر روایاتش داعیه الی مذهبش نباشد و مخالف روایات صحیح نباشد،
ایرادی در نقل روایت او وجود ندارد.
برای
نمونه روایات او که در تبلیغ و دعوت مذهبش است به همان روایتی که روافض به آن استناد
کرده اند اشاره می کنیم:
حَدَّثَنَا
عَبَّادُ بْنُ يَعْقُوبَ الْعَرْزَمِيُّ، قَالَ: نَا عَلِيُّ بْنُ هَاشِمٍ، قَالَ:
نَا مُحَمَّدُ بْنُ عُبَيْدِ اللَّهِ بْنِ أَبِي رَافِعٍ، عَنْ أَبِيهِ، عَنْ جَدِّهِ
أَبِي رَافِعٍ، عَنْ أَبِي ذَرٍّ، عَنِ النَّبِيِّ أَنَّهُ قَالَ لِعَلِيِّ بْنِ أَبِي
طَالِبٍ: أَنْتَ أَوَّلُ مَنْ آمَنَ بِي، وَأَنْتَ أَوَّلُ مَنْ يُصَافِحُنِي يَوْمَ
الْقِيَامَةِ، وَأَنْتَ الصِّدِّيقُ الأَكْبَرُ، وَأَنْتَ الْفَارُوقُ تَفْرُقُ بَيْنَ
الْحَقِّ وَالْبَاطِلِ، وَأَنْتَ يَعْسُوبُ الْمُؤْمِنِينَ، وَالْمَالُ يَعْسُوبُ الْكُفَّارِ.
ابو
رافع از ابو ذر نقل كره است كه رسول خدا به علي بن ابي طالب فرمود: شما نخستين كسي
هستي كه به من ايمان آوردي، و شما نخستي فرد هستي كه در روز قيامت با من دست ميدهد،
و شما صديق اكبر و جدا كننده بين حق و باطل هستيد، و شما پناهگاه مؤمنان هستيد همانگونه
مال پناهگاه كافران است.
البزار،
ابوبكر أحمد بن عمرو بن عبد الخالق (متوفاى292 هـ)، البحر الزخار (مسند البزار) ج9،
ص342، تحقيق: د. محفوظ الرحمن زين الله، ناشر: مؤسسة علوم القرآن، مكتبة العلوم والحكم
- بيروت، المدينة الطبعة: الأولى، 1409 هـ.
والله
تعالی اعلم
🌹🌹🌹🌹🌹
کانال
پاسخ به شبهات روافض، اهل بدعت و ملحدین.
@islamnote
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر