۱۳۹۸/۰۲/۱۸

خلاصه ای از اقوال امام ابن تیمیه رحمه الله (متوفی 728 هجری) درباره شرک مشرکان در ربوبیت

خلاصه ای از اقوال امام ابن تیمیه رحمه الله (متوفی 728 هجری) درباره شرک مشرکان در ربوبیت

نویسنده: مجاهد دین

🔹ابن تیمیه رحمه الله می‌گوید: «فَإِنَّ الرَّبَّ سُبْحَانَهُ هُوَ الْمَالِكُ الْمُدَبِّرُ الْمُعْطِي الْمَانِعُ الضَّارُّ النَّافِعُ الْخَافِضُ الرَّافِعُ الْمُعِزُّ الْمُذِلُّ فمَنْ شَهِدَ أَنَّ الْمُعْطِيَ أَوْ الْمَانِعَ أَوْ الضَّارَّ أَوْ النَّافِعَ أَوْ الْمُعِزَّ أَوْ الْمُذِلَّ غيْرُهُ فَقَدْ أَشْرَكَ بِرُبُوبِيَّتِهِ».
🔸ترجمه: «پروردگار سبحان، همان مالک، مدبر، عطا کننده، منع کننده، ضرر رساننده، نفع رساننده، خوار کننده، بالا برنده، عزت دهنده و ذلیل کننده است. پس هرکس شهادت دهد که عطا کننده یا منع کننده یا ضرر رساننده یا نفع رساننده یا عزت دهنده یا ذلیل کننده کسی جز اوتعالی است پس در ربوبیت شرک ورزیده است».
🗒 🗒 مجموع الفتاوی ج 1 ص 92.

و ما در این مختصر بررسی خواهیم کرد تا بدانیم آیا مشرکان بت‌هایشان را معطی و مانع و ضار و نافع و معز و مذل و... می‌دانستند؟ تا به تبع آن شرک آنان در ربوبیت ثابت شود، یا نه و فقط الله را دارای چنین ویژگی‌هایی می‌دانستند و در ربوبیت موحد بوده‌اند! 

🔹شیخ الاسلام ابن تیمیه رحمه الله می‌گوید: «فَإِثْبَاتُ الْإِلَهِيَّةِ يُوجِبُ إثْبَاتَ الرُّبُوبِيَّةِ وَنَفْيُ الرِّبَوِيَّةِ يُوجِبُ نَفْيَ الْإِلَهِيَّةِ».
🔸ترجمه: «پس اثبات الهیت موجب اثبات ربوبیت می‌شود و نفی ربوبیت موجب نفی الهیت می‌شود». 
🗒 مجموع الفتاوی ج 2 ص 39

🔹و می‌گوید: «فَإِنَّ الْإِلَهِيَّةَ تَسْتَلْزِمُ الرُّبُوبِيَّةَ».
🔸ترجمه: «الهیت، ربوبیت را مستلزم است». 
🗒 مجموع الفتاوی ج 2 ص 433.

❓اکنون آیا متصوّر است که شخصی فقط الله را رب بداند و ربوبیت را فقط برای الله ثابت کند و فقط به ربوبیت الله ایمان کامل و صحیح داشته باشد، امّا در همان حال غیر الله را عبادت کند؟ آیا امکان دارد شخصی غیر الله را عبادت کند، امّا در همان حال به توحید و یکتا بودن خداوند در ربوبیتش هم ایمان جازم و صحیح داشته باشد و هرگونه صفات ربوبیت را از آن کسی که عبادتش می‌کند، نفی کند؟ 

👈یکی از بزرگ ترین شرک مشرکان این بود که برای الله فرزند و همسر قائل بودند. 
🔹شیخ الاسلام ابن تیمیه رحمه الله می‌گوید: «وما ينبغي أن يعلم أن أعظم ما كان عليه المشركون قبل محمد، وفي مبعثه: هو دعوى الشريك لله، والولد. والقرآن مملوءٌ من تنزيه الله عن هذين، وتنزيهه عن المثل والولد يجمع كلّ التنزيه».
🔸ترجمه: «آنچه که شایسته است دانسته شود این است که بیشترین چیزی که مشرکان قبل از محمد و در هنگام بعثتش بر آن بودند ادعای شریک و فرزند برای الله بود و قرآن پر از تنزیه و پاک دانستن خداوند از این دو و تنزيهش از مثل و فرزند است». 
🗒 النبوات، ج 1 ص 182.

🔹سپس در ادامه می‌گوید: «ولمّا كان الشركُ أكثرُ في بني آدم من القول بأنّ له ولداً، كان تنزيهه عنه أكثر. وكلاهما يقتضي إثبات: (مِثْلٍ)، و (نِدّ) من بعض الوجوه؛ فإنّ الولد من جنس الوالد، ونظير له، وكلاهما يستلزم الحاجة والفقر، فيمتنع وجود قادر بنفسه. فالذي جعل شريكاً، لو فُرض مكافئاً، لزم افتقار كلّ منهما. وهو ممتنع. وإن كان غير مكافئ، فهو مقهورٌ. والولد يتخذه المتّخذ لحاجته إلى معاونته له؛ كما يُتَّخَذ المال؛ فإنّ الولد إذا اشتدّ أعان والده».
🔸ترجمه: «و چون شرک بیشتر فرزندان آدم این بود که می‌گفتند خداوند فرزند دارد پس تنزیه خداوند از آن (در قرآن) بیشتر از مطالب دیگر آمده است و هردویشان (پدر و فرزند) مقتضای اثبات همانند و همتا از بعضی وجوه می‌باشد برای اینکه فرزند از جنس پدر است و نظیر و همانند آن است. و هردویشان لازم می‌آید که نیازمند و فقیر باشند که چنین چیزی جلوی وجود "یک قادر به نفس خود" را می‌گیرد. پس کسی که شریک قرار می‌دهد اگر فرض شود که آن شریک همانند الله است، پس فقیر و نیازمند بودن هردویشان لازم می‌آید که چنین چیزی غیر ممکن است. و اگر همانندش نباشد پس آن شریک، مقهور و مغلوب می‌باشد. و کسی که فرزندی برای خود می‌گیرد بخاطر نیازش به معاونت و کمک کردن به خودش است که فرزند گرفته است، چنانکه مال را برای چنین هدفی به کار می‌گیرد. چراکه وقتی کار پدر سخت می‌شود فرزند به او کمک می‌کند». 
🗒  النبوات، ج 1 ص 185.

👈و مشرکان ملائکه و أجنه را فرزندان خدا می دانستند که از خدا متولد شده اند، نه اینکه مخلوق خدا باشند، 
🔹ابن تیمیه رحمه الله در توضیح آن می‌گوید: «ثم بين سبحانه أنه مبدع للسماوات والأرض، والإبداع خلق الشيء على غير مثال، بخلاف التولد الذي يقتضي تناسب الأصل والفرع وتجانسهما. والإبداع خلق الشيء بمشيئة الخالق وقدرته، مع استقلال الخالق له وعدم شريك له، والتولد لا يكون إلا بجزء من المولد بدون مشيئته وقدرته، ولا يكون إلا بانضمام أصل آخر إليه».
🔸ترجمه: «سپس خداوند سبحان بیان می‌کند که او پدید آورنده (مبتدع) آسمان‌ها و زمین است و پدید آوردن (ابداع)، خلق کردن یک چیز بدون مثال و مانند است، بر خلاف تولد که متناسب بودن و همجنس بودن بین اصل و فرع را اقتضا می‌کند. و ابداع، خلق کردن یک چیز با مشیت (خواست) و قدرت خالق است؛ بدون اینکه خالق به آن وابسته باشد و شریکی برایش وجود داشته باشد. و تولد تنها با منتقل شدن جزئی از مولَّد، آن هم بدون خواست و قدرت مولَّد است که صورت می‌گیرد، و با پیوستن اصلی دیگر از مولَّد به آن است که تولد صورت می‌گیرد». 
🗒 درء تعارض العقل والنقل ج 7 ص 369.

❓پس اینکه مشرکان برای خداوند فرزند (ولد) قائل بودند، به این معناست که الزاما فرزند را از جنس و عنصر و جوهر پدر می‌دانستند و تناسب و تجانس بین ولد و والد لازم می‌آید. پس چگونه می‌توان ادعا کرد که اثبات فرزند برای الله توسط مشرکان دلیل بر شرک و کفر آنان در ربوبیت و در الهیت و ذات الله متعال نمی‌باشد؟

👈و مشرکان ملائکه را دختران خدا، و إله های خود می دانستند، شیخ الاسلام ابن تیمیه رحمه الله می‌گوید اسامی ‌این بت‌ها بیانگر این است که مشرکان برای آن بت‌هایشان الهیت و ربوبیت و عزت و تقدیر قائل بودند و به آنها الربة می‌گفتند که مونث الرب است: 
🔹«وقد قال تعالى: ﴿أَفَرَءَيۡتُمُ ٱللَّتَ وَٱلۡعُزَّىٰ١٩ وَمَنَوٰةَ ٱلثَّالِثَةَ ٱلۡأُخۡرَىٰٓ٢٠﴾، وهذه هي الأصنام الكبرى التي كانت بمدائن الحجاز، فإنه كانت اللات لأهل المدينة، والعزى لأهل مكة، ومناة الثالثة الأخرى لأهل الطائف.
وهذه كلها مؤنثة، كما قال في الآية الأخرى: ﴿إِن يَدۡعُونَ مِن دُونِهِۦٓ إِلَّآ إِنَٰثٗا وَإِن يَدۡعُونَ إِلَّا شَيۡطَٰنٗا مَّرِيدٗا١١٧﴾
وهذه جعلوها شركاء له تعبد من دونه، وسموها بأسمائه مع التأنيث، كما قيل: إن اللات من الإله، والعزى من العزيز، ومناة من مني يمنى إذا قدر، وكانوا يسمونها الربة، وهم سموها بهذه الأسماء التي فيها وصفها لها #بالإلهية #والعزة #والتقدير #والربوبية».
🔸ترجمه: «خداوند متعال می‌فرماید: {آیا لات و عزّی را دیده‌اید؟! و منات (بت) سومی ‌را}، اینها بت‌های بزرگی بودند که در شهرهای حجاز وجود داشتند، اللات برای اهل مدینه بود و العزی برای اهل مکه و منات که سومی ‌آنان است برای اهل طائف بود. و همۀ‌شان مونث بودند، چنانکه خداوند در آیۀ دیگری می‌فرماید: {(‌‏مشرکان) جز الله چیزهایی (= بت‌های) ماده را می‌خوانند و (در حقیقت) جز شیطان سرکش را نمی‌خوانند}. و این بت‌های ماده را شریکان خداوند قرار داده بودند که به جای اوتعالی عبادتش می‌کردند و آن بت‌ها را به نام‌های خداوند نامگذاری کرده بودند، امّا به شکل مونث آن، چنانکه گفته شده اللات از الإله گرفته شده و العزی از العزیز گرفته شده و مناة از منی گرفته شده که به معنای این است با دادن نعمت منت می‌نهد و آن‌ها را الربة می‌نامیدند و مشرکان با این نام‌ها آن‌ها را نامگذاری می‌کردند چون در آن نام‌ها توصیفی برای آن بت‌ها در الهیت و عزت و تقدیر و ربوبیتشان وجود داشت». 
🗒 درء تعارض العقل والنقل ج 7 صص 366-367.

▫️طبق سخن ابن تیمیه رحمه الله، مشرکان به بت‌هایشان الربة می‌گفتند، و الربة هیچ معنای دیگری نمی‌تواند داشته باشد جز اینکه آنان بت‌هایشان را دارای ربوبیت می‌دانستند.

🔹همچنین ابن تیمیه رحمه الله می‌گوید: «فَمَنْ اتَّخَذَ الْمَلَائِكَةَ وَالنَّبِيِّينَ أَرْبَابًا فَقَدْ كَفَرَ بَعْدَ إسْلَامِهِ بِاتِّفَاقِ الْمُسْلِمِينَ؛ وَلِأَجْلِ هَذَا نَهَى النَّبِيُّ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ عَنْ اتِّخَاذِ الْمَسَاجِدِ عَلَى الْقُبُورِ وَعَنْ أَنْ يُجْعَلَ لِلَّهِ نِدًّا فِي خَصَائِصِ الرُّبُوبِيَّةِ».
🔸ترجمه: «پس کسی که ملائکه و پیامبران را به اربابی بگیرد، به تحقیق به اتفاق مسلمین، بعد از اسلامش، کافر گشته است؛ و برای همین پیامبر صلی الله علیه وسلم از درست کردن مساجد بر روی قبور و از اینکه برای الله همتایی در خصائص ربوبیت قرار داده شود، نهی کرده است». 
🗒 مجموع الفتاوی، ج 3 ص 274.

👈پس بنابر سخن ابن تیمیه رحمه الله، این آیه دلیلی است بر اینکه مشرکان همتایانی در خصایص ربوبیت برای الله متعال قائل می‌شدند و شرک مشرکان بخاطر قرار دادن خصایص ربوبیت برای بت‌هایشان بوده است و تا شرک در ربوبیت حاصل نشود شرک در عبودیت و الوهیت حاصل نمی‌گردد.

🔹در جایی دیگر شیخ الاسلام ابن تیمیه رحمه الله می‌گوید: «فبين سبحانه: أن اتخاذ الملائكة والنبيين أربابا كفر. فمن جعل الملائكة والأنبياء وسائط يدعوهم ويتوكل عليهم ويسألهم جلب المنافع ودفع المضار مثل أن يسألهم غفران الذنب وهداية القلوب وتفريج الكروب وسد الفاقات: فهو كافر بإجماع المسلمين».
🔸ترجمه: «خداوند سبحان بیان نموده که به اربابی گرفتن ملائکه و انبیا کفر است. پس کسی که ملائکه و انبیا را وسائطی قرار دهد و آنان را بخواند و بر آنان توکل کند و از آنان جلب منافع و دفع مضار را درخواست کند، مثلاً از آنان درخواست بخشش گناهان و هدایت قلب‌ها و برطرف کردن سختی‌ها و بستن مشکلات نماید، پس او به اجماع مسلمانان کافر است».
🗒 مجموع الفتاوی، ج 1 ص 124.

👈مواردی که ابن تیمیه ذکر کرده است، مانند جلب نفع و دفع ضرر و هدایت قلب و بخشش گناهان و توکل کردن بر آنان و... همگی مربوط به صفات ربوبیت است و تنها کسی صفات ربوبیت داشته باشد می‌تواند چنین کارهایی انجام بدهد، و چون مشرکان چنین اموری را از آلهه‌یشان توقع داشته‌اند، پس ثابت می‌شود که مشرکان برای بت‌هایشان صفات ربوبیت قائل بوده‌اند 
👈و کسی که بگوید مشرکان در چنین مواردی دچار شرک در ربوبیت نبوده‌اند و خداوند را در ربوبیتش یگانه می‌دانستند، یا جاهلی گمراه است که لازم است به او آموزش داده شود، یا رویگردان از حق بوده و فهمی ‌همچون فهم خوارج دارد.

👈 پس طبق کلام شیخ الاسلام ابن تیمیه، ثابت می‌شود که مشرکان در ربوبیت مشرک بوده‌اند برای اینکه ابن تیمیه گفته است مشرکان چنین اموری که مربوط به ربوبیت هستند را از آلهه‌یشان می‌خواسته‌اند. 
🔹ایشان رحمه الله می‌گوید: «{ولا يأمركم أن تتخذوا الملائكة والنبيين أربابا أيأمركم بالكفر بعد إذ أنتم مسلمون} فإذا جعل من اتخذ الملائكة والنبيين أربابا كافرا فكيف من اتخذ من دونهم من المشايخ وغيرهم أربابا وتفصيل القول: أن مطلوب العبد إن كان من الأمور التي لا يقدر عليها إلا الله تعالى: مثل أن يطلب شفاء مريضه من الآدميين والبهائم أو وفاء دينه من غير جهة معينة أو عافية أهله وما به من بلاء الدنيا والآخرة وانتصاره على عدوه وهداية قلبه وغفران ذنبه أو دخوله الجنة أو نجاته من النار أو أن يتعلم العلم والقرآن أو أن يصلح قلبه ويحسن خلقه ويزكي نفسه وأمثال ذلك: فهذه الأمور كلها لا يجوز أن تطلب إلا من الله تعالى ولا يجوز أن يقول لملك ولا نبي ولا شيخ - سواء كان حيا أو ميتا - اغفر ذنبي ولا انصرني على عدوي ولا اشف مريضي ولا عافني أو عاف أهلي أو دابتي وما أشبه ذلك. ومن سأل ذلك مخلوقا كائنا من كان فهو مشرك بربه من جنس المشركين الذين يعبدون الملائكة والأنبياء والتماثيل التي يصورونها على صورهم ومن جنس دعاء النصارى للمسيح وأمه».
🔸ترجمه: «{و نه اینکه به شما فرمان دهد که فرشتگان و پیامبران را به اربابی بگیرید، آیا شما را پس از آنکه مسلمان شدید، به کفر فرمان می‌دهد} پس زمانی که خداوند کسی که فرشتگان و پیامبران را به اربابی بگیرد کافر قرار داده است، پس کسی که ‌اشخاصی پایین‌تر از آنان مانند مشایخ و غیر آنان را به اربابی بگیرد چگونه خواهد بود؟ و تفصیل سخن اینکه: آنچه که بنده در طلب آن است، اگر از اموری باشد که جز خداوند بر آن قادر نیست باشد، مثلاً شفای مریضانش از آدمها یا حیوانات را بخواهد، یا وفاء به دَینش از جهتی غیر معلوم یا سلامتی بخشیدن به خانواده‌اش از بلای دنیا و آخرت و یاری رساندنش علیه دشمنش و هدایت قلبش و بخشایش گناهش یا وارد کردنش به بهشت یا نجاتش از آتش یا علم و قرآن را به او یاد دهد یا قلبش را اصلاح کند یا اخلاقش را نیکو کند یا نفسش را پاک کند و امثال اینها، پس همۀ این امور جایز نیست که جز از الله متعال طلب کرده شود و جایز نیست که به فرشته یا پیامبر یا شیخی گفته شود؛ حال چه زنده باشد یا مرده، اینکه بگویی گناهم را ببخش یا من را بر دشمنم یاری برسان و مریضی‌ام را شفا بده و یا مرا یا خانواده‌ام یا حیوانم را عافیت بده و امثال اینها. و کسی که چنین چیزهایی را از مخلوقی درخواست کند هرکسی هم که باشد، پس او به پروردگارش مشرک شده است شرکی از جنس مشرکینی که ملائکه و پیامبران و مجسمه‌هایی که از آنان می‌ساختند را عبادت می‌کردند و از جنس دعا کردن مسیح و مادرش توسط نصاری است».
🗒 مجموع الفتاوی، ج 27 صص 67-68.

❓ پس طبق سخن ابن تیمیه رحمه الله، مشرکان از آلهه‌یشان، شفای مریض و عافیت بخشیدن و یاری رساندن بر دشمن و جلب منافع و دفع مضرت‌ها و... را می‌خواستند، و چنین اموری همگی جزو صفات ربوبیت است و نشان می‌دهد که مشرکان برای بت‌هایشان و معبودانشان چنین صفاتی از صفات و خصایص ربوبیت قائل بوده‌اند. 
پس چگونه می‌توان گفت که مشرکان، الله را در ربوبیتش یکتا می‌دانستند؟

#مجاهد_دین 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

نصیحتی دلسوزانه برای صلاح مهدوی و هم فکرانش؛

    ♦️ چند سال پیش که وهابیان اهل غلو و افراط، احساس کردند که میدان برایشان خالی شده و تا آینده ای نزدیک بر دنیای اسلام مسلط می شوند، اهل ...