نویسنده: مجاهد دین
بسم الله والحمد لله وبعد:
پنج سال پیش بود که ابوبکر بغدادی با اندامی
استوارتر و سر و سیمایی چابکتر، در مسجد موصل و حین خواندن خطبۀ جمعۀ ماه رمضان
که صدها نفر حضور داشتند، اعلام خلافتی کارتونی و وهمی و خودخوانده کرد، که از دید
او بر منهاج نبوت بود، و حاشا از منهج رسول خدا صلی الله علیه وسلم، و از دید ما
بر منهاج خوارجی است که غارتگری و قتل و تکفیر را سرلوحۀ کار خود قرار دادهاند.
و امروز 10 اردیبهشت نود هشت، بعد از پنج
سال قایم موشک بازی، ابوبکر بغدادی با اندامی چاق و چلهتر در فضای کوچکی که دیوارهایش
با پارچۀ سفید چروکینی پوشانده شده است، و با نورپردازیی که تداخل سایهها در آن دیده
میشود، بر روی بالشتکهایی سنتی نشسته و در کنارش تنها سه نفر که صورتهایشان پنهان است نشستهاند و احتمالاً
یکی از آنان ابو ولید الصحراوی باشد.
ابوبکر بغدادی پنج سال چشم گذاشته بود و تا
چشم باز کرد دید که از ولایتهای پهناورش جز اسمی بر روی کاغد باقی نمانده است و
با حسرت فراوان کاغذهایی که بر روی آن اسم ولایتهای خیالیاش مانند صومال و یمن و
قوقاز و ترکیه نوشته شده است را نگاه میکند، و این بار خلافتی کاغذی را به بینندگان
الهام میکند!
در این ویدیو ظاهر بغدادی عوض شده بود،
دستانی با انگشتان نرم و صاف و بدور از هرگونه خط و خراش و آثار زخم و ناهنجاریهای
مربوط به حمل سلاح، نشان از دور بودن بغدادی از سلاح و ساحۀ جنگ دارد و با افزایش
وزن او رابطۀ مستقیمی دارد. انگار که در تمام این گیر و دارها و آمد و شدها و تعقیب
و گریزها، ابو بکر بغدادی شرکتی نداشته و در جایی امن به سر برده است.
ابو بکر بغدادی در سخنانش با اصلوبی همانند
اصلوب محمد بن عبد الوهاب، تنها خود و پیروانش را مسلمان و ملت اسلام میداند،
انگار که هرکسی در دایرۀ آنان نباشد مسلمان و از ملت اسلام نیست!
بغدادی میگوید معرکۀ اسلام و اهل آن، با صلیب
و اهل آن در باغوز تمام شد. و میگوید وحشی گری و بربریت امت صلیب در حق امت اسلام
دیده شد!
میگویم: هرچه کنی به خود کنی، گر همه خوب و
بد کنی. پنج سال است به نام خلافت، مخالفان مسلمانت را در سرتاسر دنیا تکفیر سیاسی
میکنی، آنها را متهم به عمیل بودن و طاغوت بودن و سفیه بودن و منافق بودن و زندیق
بودن میکنی، و جز کسی که با تو بیعت داده باشد را از خود نمیدانی.
و حتی از بین کسانی که به تو بیعت دادهاند
نیز دو دسته شدهاند که یک دسته از آنان که طرفدار ترکی البنعلی بودند را به جرم
ارجاء پاکسازی و به قتل رساندهای!
و تو که به اعضای خودت رحم نکردی، چگونه به
دیگر مسلمانان رحم خواهی کرد؟ و چگونه در حق آنان خلافت خواهی کرد؟
و تو که با شدیدترین و وقیحترین و زشتترین
روشها، فیلمها و اصداراتی از قتل و شکنجه و کشتار مردمان مخالفت پخش کردهای که
قسی القلبترین انسانها نیز حاضر به انجام چنین کارهایی نیستند؛ بدان که این
اعمال تو وبال دارد و هرچه کنی به خود کنی گر همه خوب و بد کنی.
همۀ امت را بر ضد خودت شوراندی، خودت را از
همۀ علما و عوام مسلمین بیمنّت کردی، به نصیحت هیچ کسی گوش ندادی، به همۀ امّت
پشت کردی و با انواع تهمتها آنها را تخریب کردی و رأی آنان را تخطئه و رأی خود را
همواره و در هر حال صواب پنداشتی، و به بهانۀ مبارزه با طاغوت و سربازانش، و به
بهانۀ مبارزه با شرک، عوام مسلمین را در بازارها و حتی مساجدشان بمباران و منفجر
کردی،
و آمریکا و همپیمانانش را وادار کردی که
عراق و شام را به بهانۀ مبارزه با تروریست، جولانگاه خودشان قرار دهند و به این
شکل دیار اسلامی را به سبب اعمال خودت ویران ساختی.
أف بر تو که نه دردی از مسلمانان را دوا کردی،
و نه کافری را از سر مسلمانان دور ساختی! بلکه هزاران مصیبت به آنان اضافه کردی و
هزاران هزار نفر را آواره کردی! و چنان تصویر اسلام و خلافت را زشت و مکدّر به
جهانیان معرفی کردی که قرنها باید طول بکشد تا چهرۀ زشت و وحشتناکی که از خلافت
در اذهان مردم ساختهای پاک بشود!
بله! تو نه تنها به بازگشتن خلافت بر منهاج
نبوت سرعت نبخشیدی، بلکه بازگشتن آن را قرنها به تعویق انداختی! روز قیامت در
بارگاه خداوند چه عذری خواهی داشت؟
با تکفیر گروههای جهادی در عراق و شام، تخم
برادر کشی و اختلاف و تفرقه را در سرتاسر امت پاشاندی و باعث آوارگی هزاران انسان
بیچاره شدی، چه زنهایی که بیوه شدند و چه کودکانی که یتیم شدند!
تا آمریکای صلیبی و همپیمانانش یک نفر از
مسلمانان را میکشتند، شما ده نفر از مسلمانان را میکشتید!
و با دستور دادنت به حملات کورکورانه و
ناشرعیای که هیچ مصلحتی در آنها وجود نداشت، در اقصی نقاط زمین تحت عنوان گرگهای
تنها، همۀ حکومتهای دنیا را علیه خود شورانیدهاید! و سپس ننه من غریبم در میآورید
و قیافۀ مظلومانه به خود میگیرید که دنیا علیه شما شده است!!!
تو که در خانۀ شیشهای نشستهای چطور حتی به
کافرانی که اهل حرب هم نبودند سنگ انداختی؟ و آنان را نیز علیه خود شوراندی؟
تو با سیاستهای ناشرعی و اشتباهت و بخاطر
فهم ناصحیحت از واقع معاصر، و با هدفقرار دادن کورکورانۀ کشورهای مختلف، سبب سلب
امنیت مسلمانان آن کشورها شدی!
و نه تنها در سرزمینهای خودتان، بلکه در
تمام دنیا باعث بدنامی مسلمانان و سلب امنیت شان توسط کفار شدید! و با وقاحت تمام
در ویدیوی اخیرت حرف از فهم صحیحتان از واقعی که در آن زندگی میکنید داری! سبحان
الله از این قوم که چه شگفت انگیز هستند!
مگر شماها از این همجیتها و وحشیگریها را
در حق مسلمانان مخالفتان انجام ندادید؟
چرا در سخنانت به یک اشتباه از هزاران
اشتباهت هم اشاره نکردی؟ چرا خودت را معصوم میدانی؟
چرا درویشانت اعتقاد به عصمت تو پیدا کردهاند؟
چرا اگر هزار بار هم به آنان بگویی یک
اشتباه از بغدادی به ما نشان بدهید همۀ اشتباهات تو را توجیه و صواب جلوه میدهند؟
و چرا اشاره به دلیل شکستتان و از دست دادن
خلافت موهومیتان نکردی؟ (کرم از خود درخت است!)
چرا همانند ادبیات محمد بن عبد الوهاب تنها
خودتان را مسلمان و اهل ملت اسلام، و بقیه را کافر میدانید؟
ای بغدادی تو مسئول پاسخ دادن به این سوالات
هستی، اکنون در برابر امّت مسئول پاسخگویی هستی، و فردا در پیشگاه آن ذات
ذوالإنتقامی که اگر هم از حق خودش بگذرد از حق الناس نخواهد گذشت!
تو مسئول پاسخگویی هستی، نه اینکه بیایی و
هرکسی که با جمود فکری و آراء خوارجانۀ تو مخالفت کرد را متهم به کفر و نفاق و
ارجاء و عمیل بودن کنی!
چرا تو همۀ کسانی که با تو مخالف بودند را
متهم به عمیل بودن و منافق بودن و فهم نکردن صحیح دین کردی؟
چرا همۀ مسلمانان یکصدا به اجماع اشتباه میکنند
اما تو درست میگویی؟
چرا تو همۀ مخالفانت را به عمیل بودن متهم میکنی؟
چگونه امکان دارد همۀ علمای مسلمانان عمیل و منافق باشند، اما فقط تو راست گفته
باشی؟ چرا ما تو را متهم به نفهمیدن دین و یا عمیل بودن نکنیم؟
اصلا آمریکا به امثال تو نیاز دارد، چرا که
تو بی مزد ترین خدمتکار او هستی! تو با گرم نگه داشتن فتنۀ تکفیر و اختلاف، به
بهترین شکل ممکن مسلمانان را میکشی! تو با نام خلافت، به جنگ با مسلمانان رفتهای!
تو با نام جهاد، سر مسلمانان را میبری! کاری که آمریکا و هم پیمانانشان از انجام
آن ناتوان هستند خیلی راحت بوسیلۀ تو آن را انجام میدهند. خیال میکنی آمریکا برای
از بین بردن امثال تو تلاش میکند؟ بلکه آمریکا به تو نیاز دارد. آمریکا برای
حکومت کردن بر سرزمینهای مسلمانان به تفرقه انداختن بین آنان نیاز دارد. برای همین
بوسیلۀ تو بین مسلمانان تفرقه میاندازد. تو مستقیم و غیر مستقیم، چه بدانی و چه
ندانی، به او در رسیدن به اهدافش کمک کردهای و در راستای اهداف او قرار گرفتهای
و با این حال دم از فهم صحیحت از واقع معاصر می زنی؟!
بخدا قسم که تو برادر را با برادر دشمن کردی!
تو زن را از شوهرش جدا کردی! تو با فهم خوارجانهات وحدتی در بین مسلمانان باقی
نگذاشتی! فسطاط کثیفی از افکار خود ساختهای که هر آنکه زیر آن با تو جمع شود را
مسلمان و هر آنکه بیرون آن باشد را کافر میدانی. و با این حال با تمام وقاحت میگویی
که فهم صحیحی از واقعی که در آن زندگی میکنید دارید؟ المضحکات المبکیات!!!
خوارج را چه به دشمن شناسی و رده بندی کردن
آنان!! خوارج همیشه اهل اسلام را میکشند و بتپرستان را رها میکنند! تو با مرتد
دانستن مسلمانان مخالفت، جنگیدن با آنان را مقدم بر جنگیدن با کفار اصلی قرار دادی!
سپس از امراء و والیانت که در باغوز کشته
شدند یاد میکنی که در راه خلافت تو کشته شدند، و در رأس آنان از ابو عبد الرحمن
العنقری التمیمی از جریرة العرب نام میبری که والی ولایت رقه و عضو لجنه مفوضه و
از غلاة حازمی بود!
و بعد از او نام ابو هاجر عبد الصمد العراقی
الطالبی، و سپس بعد از او نام ابو الولید السیناوی را میبری که والی ولایت برکه
بود. و بعد از او نام عبد الغنی العراقی را میبری و بعد از او نام ابو مصعب
الحجازی از جریرۀ العرب را میبری که همگی در باغوز کشته شدند.
و میگویی اینها سبب ثبات بودند و با ثبات
آنها بود که اهل اسلام ثابت ماندند!! و این توهم خوارجانۀ توست که تنها خودت و پیروانت
را اهل اسلام میدانی. آیا گمان میکنی که اگر شماها حساب نشوید، اهل اسلامی وجود
ندارد؟
سپس از موسسۀ فرسان الاعلام یاد میکنی که فیلمهای
دولیوودی برایت میساخت، اما دیگر باقی نماندهاند چراکه سران و بزرگان آنها در این
اواخر کشته شدند! و از بیکیفیت بودن و ساده و بدون جلوههای گرافیکی بودن فیلم اخیرت
معلوم است که ستارههای فیلمهای دولیوودیات نیز افول کرده اند! که در رأس آنها
ابو عبد الله الاسترالی را نام میبری که پیشتر نائب امیر «دیوان اعلام» بود و
بعدا او را امیر دیوان اعلام قرار دادی و میدانیم که او یکی از بزرگترین غلاة
مخالف با بنعلیه بود!
و بعد از او نام خلاد القحطانی از جریرۀ عرب
را میبری. و سپس ابو جهاد الشیشانی و ابو انس فابیان الفرنسی و برادرش ابو عثمان
که همگی کشته شدند و از غلاة بودند. و جالب است نامی از معتدلترهای طرفدار بنعلیه
نبردی! و این نشان میدهد که تو طرفدار حازمیه و بر فکر آنان هستی و با بنعلیه
مخالف!
همچنین از اعضای هیئت شرعی یاد میکنی که در
راه خلافت تو کشته شدند و در رأس آنها نام ابو رغد الدعجانی از جریرۀ العرب را میبری
که شرعی عام در ولایت برکه بود و پیشتر در تاریخ 19 آپریل 2018 زیر بمباران کشته
شده بود. آیا پیشتر، ترکی البنعلی و ابی حفص الهمدانی و ابو محمد المصری و ابو عبد
الرحمن الزرقاوی و ابو یعقوب المقدسی و... نیز کشته نشده بودند؟ چرا پس از آنان
نامی نبردی؟؟
سپس به حساب خودت از کسانی یاد میکنی که
بزرگترین مشقتها را در این معرکه تحمل کردند، از سربازان گرفته تا امراء و جنود
و کتائب و دستهها و نیز کسانی که ساز و کار آنها را ترتیب و مدیریت میکردند، که
در رأس آنها ابو یاسر البلجیکی و ابو طارق العراقی را نام می بری.
سپس از مردم الجزائر و سودان حرف میزنی که
آنها حاکم طاغوتشان را سقوط دادند اما نمیدانند که چرا سقوط دادند و دوباره طاغوت
دیگری را به سر کار میآورند! و از آنها با کلمۀ «الناس» یاد میکنی نه با کلمۀ
«مسلمان»!!
و چنانکه مشخص است، این ویدیو قبلا ضبط شده
بود، یعنی قبل از اینکه در سریلانکا حملاتی را انجام بدهند این ویدیو ضبط شده بود.
برای اینکه بغدادی در آنجا که نشسته است دربارۀ سریلانکا حرفی به میان نیاورده
است، بلکه ویدیو در یک بازه متوقف میشود و سپس در کادری، پیامی صوتی از بغدادی
پخش میشود و در آن دربارۀ حمله به کلیساهای سریلانکا حرف میزند.
و در انتها، خلافت کاغذیاش را رو میکند که
بر روی کاغذ نام ولایتهایی مانند صومال و یمن و قوقاز و ترکیه را نوشته است و
چنان توهم کرده است که انگار واقعاً و حقیقتاً و راستی راستی در همۀ این ولایتهای
پهناورش، حکومت بغدادی با تمام قدرت میدرخشد و دیوانهای خلافتش مانند «دیوان
حسبه» و «دیوان قضا و مظالم» و «دیوان بهداشت» و «دیوان تعلیم» و «دیوان کشاورزی»
و «دیوان زکات» و «دیوان فیء و غنایم» و «دیوان بیت المال» و «دیوان جند» و «دیوان
معادن» و «دیوان خدمات» و «دیوان دعوت و مساجد» و «دیوان امنیت عمومی» و... دایر
هستند و مردم با سکههای ضرب شدۀ خلافت در بازارها خرید و فروش میکنند و بغدادی
با آزادی و امنیت کامل همانند خلیفه عمر رضی الله عنه زیر سایۀ درختان چشمانش را
روی هم میگذارد و استراحت میکند و در خیابان
ها به تنهایی میگردد و محبوب دل مسلمانان است و با مردم یکی به یکی نشست و برخاست
میکند و در خلافت عدل نبویاش همه چیز در امن و امان به سر میبرد!!
در حالی که یک روستای باغوز در جنوب سوریه
از آنان باقی مانده بود که آن را هم از دست دادند و اکنون معلوم نیست در کجای بیابانها
و درهها و زیرزمینها مخفی شدهاند و با این حال دم از خلافت برای مسمانان میزند!
و نام ولایتها را ردیف میکند!!
ای بغدادی
بیدار شو و اگر برای مسلمانان نفعی نمیرسانی، حد اقل ضرر رساندنت را متوقف کن! ما
را به خیر تو امیدی نیست، شر مرسان.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر