شنقیطی، صاحب تفسیر «أضواء البيان في تفسير
القرآن» همانند جهمور علمای اهل سنت، سماع اموات را قبول دارد و در تفسیر آیه:
﴿إِنَّكَ لَا تُسۡمِعُ ٱلۡمَوۡتَىٰ﴾ [النمل: 80] «و بیگمان تو نمیتوانی (سخنت
را) به (گوش) مردگان بشنوانی» بحث مفصلی میآورد که در اینجا بصورت خلاصه، از او
مطالبی نقل و ترجمه شده است.
🔹ایشان
رحمه الله میگوید: «أَنَّ الْمَعْنَى: إِنَّكَ لَا تُسْمِعُ الْمَوْتَى، أَيِ:
الْكُفَّارَ الَّذِينَ هُمْ أَشْقِيَاءُ فِي عِلْمِ اللَّهِ إِسْمَاعَ هُدًى
وَقَبُولٍ لِلْحَقِّ، مَا تُسْمِعُ ذَلِكَ الْإِسْمَاعَ وَمَا أَنْتَ بِهَادِي
الْعُمْيِ عَنْ ضَلَالَتِهِمْ، فَمُقَابَلَتُهُ جَلَّ وَعَلَا بِالْإِسْمَاعِ
الْمَنْفِيِّ فِي الْآيَةِ عَنِ الْمَوْتَى بِالْإِسْمَاعِ الْمُثْبَتِ فِيهَا
لِمَنْ يُؤْمِنُ بِآيَاتِهِ، فَهُوَ مُسَلَّمٌ دَلِيلٌ وَاضِحٌ عَلَى أَنَّ
الْمُرَادَ بِالْمَوْتِ فِي الْآيَةِ مَوْتُ الْكُفْرِ وَالشَّقَاءِ، لَا مَوْتُ
مُفَارَقَةِ الرُّوحِ لِلْبَدَنِ، وَلَوْ كَانَ الْمُرَادُ بِالْمَوْتِ فِي
قَوْلِهِ: إِنَّكَ لَا تُسْمِعُ الْمَوْتَى، مُفَارَقَةَ الرُّوحِ لِلْبَدَنِ
لَمَا قَابَلَ قَوْلَهُ: إِنَّكَ لَا تُسْمِعُ الْمَوْتَى بِقَوْلِهِ: إِنْ
تُسْمِعُ إِلَّا مَنْ يُؤْمِنُ بِآيَاتِنَا بَلْ لَقَابَلَهُ بِمَا يُنَاسِبُهُ،
كَأَنْ يُقَالَ: إِنْ تُسْمِعُ إِلَّا مَنْ لَمْ يَمُتْ، أَيْ: يُفَارِقْ رُوحُهُ
بَدَنَهُ، كَمَا هُوَ وَاضِحٌ».
🔸ترجمه:
«معنای آیۀ: {إِنَّكَ لَا تُسْمِعُ الْمَوْتَى} این است که تو نمیتوانی کافرانی
که در علم خداوند معلوم شده که اشقیاء هستند، را بشنوانی به عنوان شنواندن هدایت و
قبولاندن حق. چنین شنیدنی را نمیتوانی به آنان بشنوایانی. ﴿وَمَآ أَنتَ بِهَٰدِي
ٱلۡعُمۡيِ عَن ضَلَٰلَتِهِمۡۖ﴾ [النمل: 81] {و تو نمیتوانی کوران را از گمراهیشان
(باز گردانی و) هدایت کنی}. در این آیه خداوند جل وعلا شنواندنی که از مردگان نفی
کرده است را در مقابل شنواندنی قرار داده که برای کسانی که به آیاتش ایمان آوردهاند
اثبات کرده است. پس این دلیل مسلّم و واضحی است که مراد از مردن در این آیه مردن
کفر و شقاوت است نه مردن به عنوان جدا شدن روح از بدن.
و اگر منظورش از مردن در این فرموده:
{إِنَّكَ لَا تُسْمِعُ الْمَوْتَى}، جدا شدن روح از بدن میبود، پس نباید این
فرمودهاش:{إِنَّكَ لَا تُسْمِعُ الْمَوْتَى} را در مقابل این فرموده: ﴿إِن
تُسۡمِعُ إِلَّا مَن يُؤۡمِنُ بَِٔايَٰتِنَا﴾ [النمل: 81] {تو تنها میتوانی (سخن
خود را) به کسانی بشنوانی که به آیات ما ایمان دارند}. میآورد، بلکه میبایست آن
را در مقابل آنچه که متناسب با آن است میآورد، مثلا میگفت: { تو تنها میتوانی
(سخن خود را) به کسانی بشنوانی که نمردهاند}. یعنی کسی که روحش از بدنش جدا نشده
است».
🗒أضواء
البيان، ج 6 ص 125.
🔹در ادامه میگوید: «اعْلَمْ أَنَّ الَّذِي
يَقْتَضِي الدَّلِيلُ رُجْحَانَهُ هُوَ أَنَّ الْمَوْتَى فِي قُبُورِهِمْ
يَسْمَعُونَ كَلَامَ مَنْ كَلَّمَهُمْ، وَأَنَّ قَوْلَ عَائِشَةَ - رَضِيَ اللَّهُ
عَنْهَا - وَمَنْ تَبِعَهَا: إِنَّهُمْ لَا يَسْمَعُونَ، اسْتِدْلَالًا بِقَوْلِهِ
تَعَالَى: إِنَّكَ لَا تُسْمِعُ الْمَوْتَى، وَمَا جَاءَ بِمَعْنَاهَا مِنَ
الْآيَاتِ غَلَطٌ مِنْهَا رَضِيَ اللَّهُ عَنْهَا، وَمِمَّنْ تَبِعَهَا.
وَإِيضَاحُ كَوْنِ الدَّلِيلِ يَقْتَضِي رُجْحَانَ ذَلِكَ مَبْنِيٌّ عَلَى
مُقَدِّمَتَيْنِ:
الْأُولَى مِنْهُمَا: أَنَّ سَمَاعَ الْمَوْتَى ثَبَتَ عَنِ النَّبِيِّ -
صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ - فِي أَحَادِيثَ مُتَعَدِّدَةٍ ثُبُوتًا لَا
مَطْعَنَ فِيهِ، وَلَمْ يَذْكُرْ - صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ - أَنَّ
ذَلِكَ خَاصٌّ بِإِنْسَانٍ وَلَا بِوَقْتٍ.
وَالْمُقَدِّمَةُ الثَّانِيَةُ: هِيَ أَنَّ النُّصُوصَ الصَّحِيحَةَ عَنْهُ -
صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ - فِي سَمَاعِ الْمَوْتَى لَمْ يَثْبُتْ فِي
الْكِتَابِ وَلَا فِي السُّنَّةِ شَيْءٌ يُخَالِفُهَا، وَتَأْوِيلُ عَائِشَةَ
رَضِيَ اللَّهُ عَنْهَا بَعْضَ الْآيَاتِ عَلَى مَعْنًى يُخَالِفُ الْأَحَادِيثَ
الْمَذْكُورَةَ، لَا يَجِبُ الرُّجُوعُ إِلَيْهِ ; لِأَنَّ غَيْرَهُ فِي مَعْنَى
الْآيَاتِ أَوْلَى بِالصَّوَابِ مِنْهُ، فَلَا تُرَدُّ النُّصُوصُ الصَّحِيحَةُ
عَنِ النَّبِيِّ - صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ - بِتَأَوُّلِ بَعْضِ
الصَّحَابَةِ بَعْضَ الْآيَاتِ».
🔸ترجمه: «بدان آن دیدگاهی که دلیل اقتضا میکند که
رجحان یابد، این است که مردگان در قبرهایشان کلام کسی که با آنان تکلم کنند را میشنوند
و سخن عایشه رضی الله عنها و پیروانش که میگویند مردگان نمیشنوند و به این فرمودۀ
خداوند: {إِنَّكَ لَا تُسْمِعُ الْمَوْتَى} و دیگر آیاتی که در این معنا هستند
استدلال میکنند، استدلالی اشتباه از عایشه رضی الله عنها و پیروانش میباشد.
و توضیح اینکه دلایل چنین اقتضا بکنند تا سماع اموات رجحان داشته باشد بر دو
مقدمه بنا شده است:
اول اینکه: سماع اموات در احادیث متعددی از پیامبر صلی الله علیه وسلم به ثبوت
رسیده که جای طعن وارد کردنی در آنها وجود ندارد و پیامبر صلی الله علیه سلم ذکر
نکرده که این سماع مختص به یک انسان باشد و یا مختص به یک وقت باشد.
و مقدمۀ دوم: اینکه در کتاب و سنت چیزی وجود ندارد که با نصوص صحیح پیامبر صلی
الله علیه وسلم که دربارۀ سماع اموات است، مخالفت نماید. و اینکه عایشه رضی الله
عنها بعضی آیات را بر معنایی مخالف با احادیث مذکوره تاویل کرده است، جایز نیست که
به تاویلش رجوع کرد، برای اینکه دیگران در فهمیدن معنای آیه نسبت به او به صواب
نزدیکتر میباشند. پس نمیتوان نصوص صحیحی که از پیامبر صلی الله علیه وسلم آمده
است را بخاطر تاویل بعضی از آیات توسط بعضی از صحابه، رد کرد».
🗒أضواء البيان، ج 8 ص 128-129.
🔹در ادامه میگوید: «وَخِطَابُهُ - صَلَّى اللَّهُ
عَلَيْهِ وَسَلَّمَ - لِأَهْلِ الْقُبُورِ بِقَوْلِهِ: «السَّلَامُ عَلَيْكُمْ» ،
وَقَوْلُهُ: «وَإِنَّا إِنْ شَاءَ اللَّهُ بِكُمْ» ، وَنَحْوُ ذَلِكَ يَدُلُّ
دَلَالَةً وَاضِحَةً عَلَى أَنَّهُمْ يَسْمَعُونَ سَلَامَهُ لِأَنَّهُمْ لَوْ
كَانُوا لَا يَسْمَعُونَ سَلَامَهُ وَكَلَامَهُ لَكَانَ خِطَابُهُ لَهُمْ مِنْ
جِنْسِ خِطَابِ الْمَعْدُومِ، وَلَا شَكَّ أَنَّ ذَلِكَ لَيْسَ مِنْ شَأْنِ
الْعُقَلَاءِ، فَمِنَ الْبَعِيدِ جَدًّا صُدُورُهُ مِنْهُ - صَلَّى اللَّهُ
عَلَيْهِ وَسَلَّمَ -، وَسَيَأْتِي إِنْ شَاءَ اللَّهُ ذِكْرُ حَدِيثِ عَمْرِو بْنِ
الْعَاصِ الدَّالِّ عَلَى أَنَّ الْمَيِّتَ فِي قَبْرِهِ يَسْتَأْنِسُ بِوُجُودِ
الْحَيِّ عِنْدَهُ.
وَإِذَا رَأَيْتَ هَذِهِ الْأَدِلَّةَ الصَّحِيحَةَ الدَّالَّةَ عَلَى سَمَاعِ
الْمَوْتَى، فَاعْلَمْ أَنَّ الْآيَاتِ الْقُرْآنِيَّةَ ; كَقَوْلِهِ تَعَالَى:
إِنَّكَ لَا تُسْمِعُ الْمَوْتَى، وَقَوْلِهِ: وَمَا أَنْتَ بِمُسْمِعٍ مَنْ فِي
الْقُبُورِ [35 \ 22] لَا تُخَالِفُهَا، وَقَدْ أَوْضَحْنَا الصَّحِيحَ مِنْ
أَوْجُهِ تَفْسِيرِهَا، وَذَكَرْنَا دَلَالَةَ الْقَرَائِنِ الْقُرْآنِيَّةِ
عَلَيْهِ، وَأَنَّ اسْتِقْرَاءَ الْقُرْآنِ يَدُلُّ عَلَيْهِ».
🔸ترجمه: «و خطاب (و صحبت کردن) پیامبر صلی الله علیه
وسلم به اهل قبور با این فرمودهاش: «سلام بر شما باد» و این فرمودهاش: «و ما ان
شاء الله به شما ملحق میشویم» و نحو اینها، دلالت آشکاری دارند بر اینکه مردگان
سلام او را میشنوند برای اینکه اگر سلامش و کلامش را نمیشنیدند پس باید خطاب پیامبر
به آنان از جنس خطاب قرار دادن معدوم (و چیزی که وجود ندارد) میبود، و شکی نیست
که چنین خطاب کردنی از شأن عاقلان نیست پس بسیار بعید است که چنین خطابکردنی از پیامبر
صلی الله علیه وسلم رخ بدهد و ان شاء الله حدیث عمرو بن العاص در ادامه ذکر خواهد
شد که بر این دلالت دارد که میت در قبرش با زندگانی که در کنارش هستند أنس میگیرد.
و اگر این ادلۀ صحیح که دلالت بر سماع اموات دارند را دیدی، پس بدان که آیات قرآن
همانند این فرمودهاش: {إِنَّكَ لَا تُسْمِعُ الْمَوْتَى} و این فرمودهاش: {وَمَا
أَنْتَ بِمُسْمِعٍ مَنْ فِي الْقُبُورِ}، مخالفتی با سماع اموات ندارد و وجه صحیح
تفسیر این آیات را پیشتر توضیح دادیم و قرینههای دیگر قرآن و استقراء قرآن را بر
صحیح بودن آن وجه ذکر کردیم».
🗒أضواء البيان، ج 6 ص 132.
🔹و در ادامه میگوید: «وَبِجَمِيعِ مَا ذَكَرْنَا
فِي هَذَا الْمَبْحَثِ فِي الْكَلَامِ عَلَى آيَةِ «النَّمْلِ» هَذِهِ تَعْلَمُ
أَنَّ الَّذِي يُرَجِّحُهُ الدَّلِيلُ: أَنَّ الْمَوْتَى يَسْمَعُونَ سَلَامَ
الْأَحْيَاءِ وَخِطَابَهُمْ سَوَاءٌ قُلْنَا: إِنَّ اللَّهَ يَرُدُّ عَلَيْهِمْ
أَرْوَاحَهُمْ حَتَّى يَسْمَعُوا الْخِطَابَ وَيَرُدُّوا الْجَوَابَ، أَوْ
قُلْنَا: إِنَّ الْأَرْوَاحَ أَيْضًا تَسْمَعُ وَتَرُدُّ بَعْدَ فَنَاءِ
الْأَجْسَامِ، لِأَنَّا قَدْ قَدَّمْنَا أَنَّ هَذَا يَنْبَنِي عَلَى
مُقَدِّمَتَيْنِ: ثُبُوتُ سَمَاعِ الْمَوْتَى بِالسُّنَّةِ الصَّحِيحَةِ، وَأَنَّ
الْقُرْآنَ لَا يُعَارِضُهَا عَلَى التَّفْسِيرِ الصَّحِيحِ الَّذِي تَشْهَدُ لَهُ
الْقَرَائِنُ الْقُرْآنِيَّةُ، وَاسْتِقْرَاءُ الْقُرْآنِ، وَإِذَا ثَبَتَ ذَلِكَ
بِالسُّنَّةِ الصَّحِيحَةِ مِنْ غَيْرِ مُعَارِضٍ مِنْ كِتَابٍ وَلَا سُنَّةٍ
ظَهَرَ بِذَلِكَ رُجْحَانُهُ عَلَى تَأَوُّلِ عَائِشَةَ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهَا
وَمَنْ تَبِعَهَا بَعْضَ آيَاتِ الْقُرْآنِ، كَمَا تَقَدَّمَ إِيضَاحُهُ».
🔸ترجمه: «با توجه به همۀ آنچه که در این مبحث دربارۀ
این آیه سورۀ نمل آوردیم، متوجه میشویم که آنچه دلایل آن را ترجیح میدهد این است
که مردگان سلام زندگان و خطابشان را میشنوند، و فرقی نمیکند که بگوییم: {خداوند
ارواحشان را به آنان بازمیگرداند تا خطاب را بشنوند و جواب بدهند}، یا اینکه بگوییم:
{ارواح خودشان هم میشنوند و بعد از اینکه اجسامشان از بین رفت نیز جواب میدهند}.
برای اینکه پیشتر آوردیم که مبحث سماع اموات بر دو مقدمه بنا شده است: یکی اینکه
سماع مردگان با سنت صحیح به ثبوت رسیده و دوم اینکه قرآن با سماع اموات -بر طبق
تفسیر صحیحی که قرائن قرآنی و استقراء قرآن بر آن دلالت دارد- تعارضی ندارد. و اگر
سماع اموات با سنت صحیح ثابت شد بدون اینکه از کتاب و از سنت چیزی با آن معارض
باشد، پس رجحان و برتری دیدگاه سماع اموات بر تاویل بعضی آیات قرآن توسط عایشه رضی
الله عنها و پیروانش آشکار میشود؛ چنانکه توضیحش آمد».
🗒أضواء البيان، ج 6 صص 141-142.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر