دیدگاه قاضی ابو محمد ابن عطیه اندلسی (متوفی 542 هـ) دربارۀ سماع اموات
ابن عطیه رحمه الله معتقد است که این روح است که قدرت شنیدن دارد و میشنود نه جسدی که روح از آن جدا شده است، و معتقد است که: وقتی گفته میشود کسانی که در قبر هستند نمیشنوند، منظور این است که اجسادی که بیروحاند نمیشنوند، اما روح انسان نمیمیرد تا چنین تصور شود که روح هم نمیشنود. بلکه روح بعد از قبض شدن به حیات خود ادامه میدهد و حیات روح متضمن داشتن عقل و شعور و سمع و بصر است. چنانکه خداوند دربارۀ شهداء میگوید که آنها زنده هستند و در نزد پروردگار خود روزی میخورند. و مشخص است که منظور خداوند، حیات روح آنان است نه جسد آنان. و ارواح شهداست که همانند پرندگانی سبز رنگ در بهشت وارد میشوند نه جسد آنان. پس ارواح مومنان به حیات خود ادامه میدهند و ارواح کافران نیز به همین شکل درک و شعور دارند و به حیات برزخی خود ادامه میدهند. و ارواح مومنان میتوانند در مکانهای مختلفی حضور پیدا کنند، و بعضی اوقات، در کنار قبر خود نیز میآیند، پس هنگامیکه در کنار قبر خود باشند، در این حالت اگر چیزی بشنوند، پس این روحشان است که چیزی شنیده است نه جسدشان؛ چراکه جسد بعد از مدتی به خاک تبدیل میشود. و یا ممکن است جسد شخصی را درندگان بخورند یا بسوزد یا... اما روح او نمیسوزد و از بین نمیرود بلکه روح او همچنان به حیات خود ادامه میدهد.
🔹اکنون به سخن ابن عطیه رحمه الله توجه کنید، ایشان میگوید: «وقوله وَما أَنْتَ بِمُسْمِعٍ مَنْ فِي الْقُبُورِ تمثيل بما يحسه البشر ويعهده جميعنا من أن الميت الذي في القبر لا يسمع، وأما الأرواح فلا نقول إنها في القبر بل تتضمن الأحاديث أن أرواح المؤمنين في شجر عند العرش وفي قناديل وغير ذلك، وأن أرواح الكفرة في سجين ويجوز في بعض الأحيان أن تكون الأرواح عند القبور فربما سمعت وكذلك أهل قليب بدر إنما سمعت أرواحهم، وكذلك سماع الميت خفق النعال إنما هو برد روحه عليه عند لقاء الملكين.
قال القاضي أبو محمد: فهذه الآية لا تعارض حديث القليب لأن الله تعالى رد على أولئك أرواحهم في القليب ليوبخهم، وهذا على قول عمر وابنه عبد الله وهو الصحيح إن رسول الله صلى الله عليه وسلم قال «ما أنتم بأسمع منهم» ، وأما عائشة فمذهبها أن رسول الله صلى الله عليه وسلم لم يسمعهم وأنه إنما قصد توبيخ الأحياء من الكفرة، وجعلت هذه الآية أصلا واحتجت بها».
🔸ترجمه: «و این فرمودۀ خداوند: {وَمَا أَنْتَ بِمُسْمِعٍ مَنْ فِي الْقُبُورِ} تمثیل به چیزی است که بشر آن را حس میکند و همۀ ما آن را میدانیم که میتی که در قبر است نمیشنود، و اما ارواح، پس نمیگوییم که روح در قبر است، بلکه احادیث دربرگیرندۀ این هستند که ارواح مومنان در درختی کنار عرش و در قنادیلی و در غیر اینها هستند، و ارواح کافران در سجین است، و جایز است که در بعضی احیان، ارواح در کنار قبور باشند و چه بسا (صدای کسی که کنار قبر باشد را) بشنوند. و به همان شکل کشتهشدگان بدر که در چاه انداخته شده بودند، همانا ارواحشان بود که شنیدند، و همچنین اینکه میت صدای کفش پاهایاشان را میشنوند همانا بخاطر برگشتن روحش به میت در هنگام ملاقات کردن با دو فرشته منکر و نکیر، میباشد.
قاضی ابو محمد ابن عطیه اندلسی میگوید: پس آیه: {وَمَا أَنْتَ بِمُسْمِعٍ مَنْ فِي الْقُبُورِ} تعارضی با حدیث چاه (کشتهشدگان بدر) ندارد، برای اینکه الله متعال ارواحشان را به آنان که در چاه بودند برگرداند تا توبیخشان کند، و این بنا بر قول عمر و پسرش عبد الله میباشد و آن حدیث صحیحی است که رسول الله صلی الله علیه وسلم فرمود: «شما از آنان شنواتر نیستید». و اما عایشه که مذهب او این است که پیامبر صلی الله علیه وسلم آنان را نشنوانید بلکه همانا قصدش توبیخ نمودن کافرانی که زنده بودند بود، و این آیه را اصلی قرار داده و به آن احتجاج کرده است».
🗒 المحرر الوجيز في تفسير الكتاب العزيز، ج 1 ص 148.
🔹و در جایی دیگر میگوید: «وإن جوزنا مع هذا أن الأرواح في وقت على القبور فإن سمع فليس الروح بميت وإنما المراد بقوله إِنَّكَ لا تُسْمِعُ الْمَوْتى الأشخاص الموجودة مفارقة لأرواحها».
🔸ترجمه: «و اگر جایز بدانیم که ارواح در بعضی اوقات بر روی قبور باشند، پس اگر (سخن کسانی که نزد قبر هستند را) بشنود پس روح، مرده نیست که نشنود [بلکه جسدش است که مرده و از کار افتاده است]، و منظورش از این فرموده: {إِنَّكَ لا تُسْمِعُ الْمَوْتى} همانا اشخاصی است که روحشان از آنان جدا شده است».
🗒 المحرر الوجيز في تفسير الكتاب العزيز، ج 4 ص 270.
#مجاهد_دین
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر