بعضی از برادران پیام فرستاده‌اند و گفته‌اند که: شما از کجا فهمیدی که عایشه رضی الله عنها از عدم سماع اموات رجوع کرده است و به سماع اموات معتقد شده است؟ و اینکه کدام عالم چنین رجوعی را نقل کرده و چه عالمی گفته که عایشه از عدم سماع اموات رجوع کرده است. و به من گفته که تو اولین کسی هستی که ادعا کرده‌ای عایشه از عدم سماع اموات رجوع کرده است!
و بالطبع این افراد که چنین پیامی برای من فرستاده‌اند از پیروان مقلد نجدیه هستند که از فرط تعصب، چون هیچ گونه ردی بر استدلالم در آن مقاله ندارند، لذا از سر ناچاری می‌گویند که کدام عالم گفته که عایشه رجوع کرده است!
در جواب می‌گویم که شنقیطی رحمه الله که از علمای نجدیه هم می‌باشد، یکی از علمایی است که سماع اموات را قبول دارد و به شدت هم از سماع اموات دفاع کرده است و ایشان در اضواء البیان به نقل از ابن حجر عسقلانی، رجوع عایشه رضی الله عنها از سماع اموات را بیان می‌کند و می‌گوید:
🔹«مَا جَاءَ عَنْهَا مِمَّا يَقْتَضِي رُجُوعَهَا عَنْ تَأْوِيلِهَا ، إِلَى الرِّوَايَاتِ الصَّحِيحَةِ .
قَالَ ابْنُ حَجَرٍ فِي «فَتْحِ الْبَارِي» : وَمِنَ الْغَرِيبِ أَنَّ فِي الْمَغَازِي لِابْنِ إِسْحَاقَ رِوَايَةَ يُونُسَ بْنِ بُكَيْرٍ بِإِسْنَادٍ جَيِّدٍ ، عَنْ عَائِشَةَ مِثْلُ حَدِيثِ أَبِي طَلْحَةَ ، وَفِيهِ : «مَا أَنْتُمْ بِأَسْمَعَ لِمَاأَقُولُ مِنْهُمْ» ، وَأَخْرَجَهُ أَحْمَدُ بِإِسْنَادٍ حَسَنٍ ، فَإِنْ كَانَ مَحْفُوظًا فَكَأَنَّهَا رَجَعَتْ عَنِ الْإِنْكَارِ لِمَا ثَبَتَ عِنْدَهَا مِنْ رِوَايَةِ هَؤُلَاءِ الصَّحَابَةِ ; لِكَوْنِهَا لَمْ تَشْهَدِ الْقِصَّةَ ، انْتَهَى مِنْهُ . وَاحْتِمَالُ رُجُوعِهَا لِمَا ذُكِرَ قَوِيٌّ ، لِأَنَّ مَا يَقْتَضِي رُجُوعَهَا ثَبَتَ بِإِسْنَادَيْنِ . قَالَ ابْنُ حَجَرٍ : إِنَّ أَحَدَهُمَا جَيِّدٌ ، وَالْآخُرُ حَسَنٌ».
🔸ترجمه: «روایاتی که از عایشه رضی الله عنها آمده که چنین اقتضا می‌کند که او از تاویلی که کرده بود به سوی روایات صحیحه رجوع کرده است.
ابن حجر در فتح الباری می‌گوید: و از چیزهای عجیب این است که در المغازی از ابن اسحاق روایت یونس بن بکیر با سند جید آمده که عایشه به همانند حدیث ابی طلحه را روایت کرده است و در آن روایت آمده که عایشه از پیامبر نقل کرده که گفته است: «شما به نسبت آنچه که می‌گویم از آنان شنواتر نیستید» و احمد با اسناد حسن آن را تخریج کرده است، پس اگر این روایت محفوظ باشد پس انگار که عایشه از انکار سماع اموات رجوع کرده است، چون روایت آن صحابه در نزد او ثابت شده است، به این خاطر که او در آن ماجرا حضور نداشته است. انتهای کلام ابن حجر. و احتمال رجوع عایشه از آن بخاطر آنچه که ذکر شد قوی می‌باشد، برای اینکه آنچه که مقتضی رجوعش باشد با دو سند به ثبت رسیده است. ابن حجر دربارۀ سند یکی از آنها می‌گوید جید است و دربارۀ دیگری می‌گوید حسن است».
🗒 اضواء البیان ج 6 صص 134 - 135.
✔️ پس عایشه از عدم سماع اموات رجوع کرده است و بعداً به سماع اموات و بلکه بیشتر از آن یعنی رؤیت اموات معتقد شده است، و این رجوعش را شنقیطی رحمه الله نقل کرده است حال آنکه از نجدیه هم می‌باشد! و ابن حجر هم رجوع عایشه را اشاره کرده بود.
و من در بیان این رجوعش، منفرد نبوده‌ام، و عقیدۀ ابن تیمیه رحمه الله هم همین بوده است و می‌گوید:
🔹«وَاسْتَفَاضَتْ الْآثَارُ بِمَعْرِفَةِ الْمَيِّتِ أَهْلَهُ وَبِأَحْوَالِ أَهْلِهِ وَأَصْحَابِهِ فِي الدُّنْيَا وَأَنَّ ذَلِكَ يُعْرَضُ عَلَيْهِ وجَاءَتْ الْآثَارُ بِأَنَّهُ يَرَى أَيْضًا وَبِأَنَّهُ يَدْرِي بِمَا يُفْعَلُ عِنْدَهُ فَيُسَرُّ بِمَا كَانَ حَسَنًا وَيَتَأَلَّمُ بِمَا كَانَ قَبِيحًا».
🔸ترجمه: «و آثار بسیاری آمده که میت، از خانواده‌اش و به احوال خانواده‌اش و دوستانش در دنیا آگاهی دارد و احوالشان بر او عرضه می‌شود و همچنین آثاری روایت شده که میت می‌بیند و آنچه که در نزد او انجام می‌دهند را می‌داند و با کاری که در نزد او انجام می‌شود و خوب باشد خوشحال می‌شود و با کاری که زشت باشد آزرده می‌شود».
🗒فتاوی الکبری، ج 5 ص 362.
👈و ابن تیمیه می‌گوید که عایشه به این خاطر از قبر عمر حجاب می‌کرد چون معتقد بود که عمر او را می‌بیند، و همین، یعنی رجوع عایشه از قول به عدم سماع اموات
🔹ابن تیمیه رحمه الله در مختصر فتاوی المصریه (ص 190) گفت: «وَرُوِيَ أَن عَائِشَة رَضِي الله عَنْهَا بعد أَن دفن عمر رَضِي الله عَنهُ كَانَت تستتر وتقول كَانَ أبي وَزَوْجي فَأَما عمر فأجنبي تعْنِي أَنه يَرَاهَا ».
🔸ترجمه: «روایت شده که بعد از اینکه عمر [در خانۀ عایشه] دفن شد خودش را می‌پوشانید و می‌گفت: {قبلاً پدرم و همسرم اینجا بودند، اما عمر، پس او بیگانه است}. منظورش این بود که عمر او را می‌بیند ».
#مجاهد_دین
و بالطبع این افراد که چنین پیامی برای من فرستاده‌اند از پیروان مقلد نجدیه هستند که از فرط تعصب، چون هیچ گونه ردی بر استدلالم در آن مقاله ندارند، لذا از سر ناچاری می‌گویند که کدام عالم گفته که عایشه رجوع کرده است!
در جواب می‌گویم که شنقیطی رحمه الله که از علمای نجدیه هم می‌باشد، یکی از علمایی است که سماع اموات را قبول دارد و به شدت هم از سماع اموات دفاع کرده است و ایشان در اضواء البیان به نقل از ابن حجر عسقلانی، رجوع عایشه رضی الله عنها از سماع اموات را بیان می‌کند و می‌گوید:
🔹«مَا جَاءَ عَنْهَا مِمَّا يَقْتَضِي رُجُوعَهَا عَنْ تَأْوِيلِهَا ، إِلَى الرِّوَايَاتِ الصَّحِيحَةِ .
قَالَ ابْنُ حَجَرٍ فِي «فَتْحِ الْبَارِي» : وَمِنَ الْغَرِيبِ أَنَّ فِي الْمَغَازِي لِابْنِ إِسْحَاقَ رِوَايَةَ يُونُسَ بْنِ بُكَيْرٍ بِإِسْنَادٍ جَيِّدٍ ، عَنْ عَائِشَةَ مِثْلُ حَدِيثِ أَبِي طَلْحَةَ ، وَفِيهِ : «مَا أَنْتُمْ بِأَسْمَعَ لِمَاأَقُولُ مِنْهُمْ» ، وَأَخْرَجَهُ أَحْمَدُ بِإِسْنَادٍ حَسَنٍ ، فَإِنْ كَانَ مَحْفُوظًا فَكَأَنَّهَا رَجَعَتْ عَنِ الْإِنْكَارِ لِمَا ثَبَتَ عِنْدَهَا مِنْ رِوَايَةِ هَؤُلَاءِ الصَّحَابَةِ ; لِكَوْنِهَا لَمْ تَشْهَدِ الْقِصَّةَ ، انْتَهَى مِنْهُ . وَاحْتِمَالُ رُجُوعِهَا لِمَا ذُكِرَ قَوِيٌّ ، لِأَنَّ مَا يَقْتَضِي رُجُوعَهَا ثَبَتَ بِإِسْنَادَيْنِ . قَالَ ابْنُ حَجَرٍ : إِنَّ أَحَدَهُمَا جَيِّدٌ ، وَالْآخُرُ حَسَنٌ».
🔸ترجمه: «روایاتی که از عایشه رضی الله عنها آمده که چنین اقتضا می‌کند که او از تاویلی که کرده بود به سوی روایات صحیحه رجوع کرده است.
ابن حجر در فتح الباری می‌گوید: و از چیزهای عجیب این است که در المغازی از ابن اسحاق روایت یونس بن بکیر با سند جید آمده که عایشه به همانند حدیث ابی طلحه را روایت کرده است و در آن روایت آمده که عایشه از پیامبر نقل کرده که گفته است: «شما به نسبت آنچه که می‌گویم از آنان شنواتر نیستید» و احمد با اسناد حسن آن را تخریج کرده است، پس اگر این روایت محفوظ باشد پس انگار که عایشه از انکار سماع اموات رجوع کرده است، چون روایت آن صحابه در نزد او ثابت شده است، به این خاطر که او در آن ماجرا حضور نداشته است. انتهای کلام ابن حجر. و احتمال رجوع عایشه از آن بخاطر آنچه که ذکر شد قوی می‌باشد، برای اینکه آنچه که مقتضی رجوعش باشد با دو سند به ثبت رسیده است. ابن حجر دربارۀ سند یکی از آنها می‌گوید جید است و دربارۀ دیگری می‌گوید حسن است».
🗒 اضواء البیان ج 6 صص 134 - 135.
✔️ پس عایشه از عدم سماع اموات رجوع کرده است و بعداً به سماع اموات و بلکه بیشتر از آن یعنی رؤیت اموات معتقد شده است، و این رجوعش را شنقیطی رحمه الله نقل کرده است حال آنکه از نجدیه هم می‌باشد! و ابن حجر هم رجوع عایشه را اشاره کرده بود.
و من در بیان این رجوعش، منفرد نبوده‌ام، و عقیدۀ ابن تیمیه رحمه الله هم همین بوده است و می‌گوید:
🔹«وَاسْتَفَاضَتْ الْآثَارُ بِمَعْرِفَةِ الْمَيِّتِ أَهْلَهُ وَبِأَحْوَالِ أَهْلِهِ وَأَصْحَابِهِ فِي الدُّنْيَا وَأَنَّ ذَلِكَ يُعْرَضُ عَلَيْهِ وجَاءَتْ الْآثَارُ بِأَنَّهُ يَرَى أَيْضًا وَبِأَنَّهُ يَدْرِي بِمَا يُفْعَلُ عِنْدَهُ فَيُسَرُّ بِمَا كَانَ حَسَنًا وَيَتَأَلَّمُ بِمَا كَانَ قَبِيحًا».
🔸ترجمه: «و آثار بسیاری آمده که میت، از خانواده‌اش و به احوال خانواده‌اش و دوستانش در دنیا آگاهی دارد و احوالشان بر او عرضه می‌شود و همچنین آثاری روایت شده که میت می‌بیند و آنچه که در نزد او انجام می‌دهند را می‌داند و با کاری که در نزد او انجام می‌شود و خوب باشد خوشحال می‌شود و با کاری که زشت باشد آزرده می‌شود».
🗒فتاوی الکبری، ج 5 ص 362.
👈و ابن تیمیه می‌گوید که عایشه به این خاطر از قبر عمر حجاب می‌کرد چون معتقد بود که عمر او را می‌بیند، و همین، یعنی رجوع عایشه از قول به عدم سماع اموات
🔹ابن تیمیه رحمه الله در مختصر فتاوی المصریه (ص 190) گفت: «وَرُوِيَ أَن عَائِشَة رَضِي الله عَنْهَا بعد أَن دفن عمر رَضِي الله عَنهُ كَانَت تستتر وتقول كَانَ أبي وَزَوْجي فَأَما عمر فأجنبي تعْنِي أَنه يَرَاهَا ».
🔸ترجمه: «روایت شده که بعد از اینکه عمر [در خانۀ عایشه] دفن شد خودش را می‌پوشانید و می‌گفت: {قبلاً پدرم و همسرم اینجا بودند، اما عمر، پس او بیگانه است}. منظورش این بود که عمر او را می‌بیند ».
#مجاهد_دین
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر