کاش میشد پریز حافظۀ سیستم این
امت را از برق کشید و از نو ریاستارد نمود و چیزی از آن ذخیره نشده بود و آنچه
باقی میماند، تنها مسلمانان بودند. منظورم این است کاش همۀ اسباب اختلاف و تفرقهای
که بین مسلمانان وجود داشت، همه از بین میرفت و آنچه باقی میماند برادری اسلامی بود.
اسلامی که پیامبر صلی الله علیه وسلم آن را در حکومتش به اجرا در آورد، سبب اتحاد
و یکپارچگی بود و جلوی تفرقه و اختلاف را میگرفت، مثلا عبد الله بن ابی سلول را
نمیکشت و میفرمود: تا مبادا مردم بگویند محمد اصحاب خودش را میکشد! اما مثلا به
دوله نگاه کنید، که همۀ اصحابش را بر سر اختلافات اجتهادی یکی پس از دیگری میکشد!
نزدیکترین کسانش را میکشد، کسی که 99 درصد با او موافق بود را میکشد و تکفیر میکند!
آیا این خلافت، بر منهاج نبوت است؟ حاشا وکلا. رسول خدا بخاطر اینکه اصحابش متفرق
نگردند بعضی از کارها را انجام نمیداد چون میدانست فعلا زمان انجام آن کار نیست،
رسول خدا بخاطر اینکه قلب دیگران را برای اسلام به دست آورد بر آنان آسان میگرفت
و حتی با شرط های فاسدی، اسلام را از آنان میپذیرفت. شخصی نزد پیامبر آمد و گفت
من مسلمان میشوم بر این شرط که فقط یک نماز بخوانم، رسول خدا از او قبول کرد.
رسول خدا رحمت برای عالمیان بود، رسول خدا در فتح مکه، عبد الله بن سعد بن ابی سرح
که حکم اعدامش را صادر کرده بود، بخشید و با او بیعت کرد. رسول خدا اصحابش را متحد
میگرداند و جلوی تعصبات جاهلیت را میگرفت.
امروز هم ما خودمان را مسلمان
و تابع آن پیامبر میدانیم اما هیچ چیزمان شبیه رسول خدا نیست. اگر رسول خدا صلی
الله علیه وسلم یا یکی از اصحابش امروز زنده میشد و بین ما میآمد، هرگز باور نمیکرد
که این، امتش باشد! افراط و تفریط از هرجهت دارد به این امت ضربه میزند، جوانان
از دین گریزان، جامعه پر از فساد، ناعدالتی حاکمان. فقر اکثریت جامعه و ثروت غیرقابل
شمارش تعدادی افراد، خیانت در امانت، دشمنی بین مذاهب، تفرقه و تعصبات جاهلی. تبدیع
و تفسیق و تکفیر. این همه بلا و مصیبت فقط مربوط به خود امت است، و اضافه بر آن،
دشمنان امت و کفار یهود و نصاری و سکولارها نیز زانو بر سینۀ امت گذاشته و همانند
لاشهای بیجان از آن میخورند. خانهها خراب شد، شهرها ویران شد، زنان بیوه شدند،
کودکان یتیم شدند. خواستند جهاد شرعی کنند تا از خودشان دفاع کنند، اما با منحرف
کردن جهاد، و محدود کردن جهاد در بریدن سر جلوی دوربین و پخش آن در دنیا، و منفجر
کردن خودشان در مساجد، گمان کردند که سینۀ مومنان را شفا دادند و حق مستضعفان را
پس گرفتهاند! حق مستضعفان را با منفجر کردن مساجد میگیرند! گرفتن حق مستضعفان را
در تکفیر کردن مسلمانانی که مخالفشان هستند میبینند! کفار نیز به این شکل به
بهانه و به نام مبارزه با تروریست، جهاد شرعی را نیز کاری تروریستی قرار دادند.
اگر بخواهی جهاد شرعی انجام بدهی نیز کفار با پتک تروریست با تو مبارزه میکنند.
هدف از جهاد را فراموش کردند، به نام جهاد مسلمانان دارند همدیگر را میکشند،
مساجد یکدیگر را منفجر میکنند. مسلمانان نیز از دین گریزان شده اند و غیرتی برای
دینشان ندارند. رقص و آواز و فوتبال و دابسمش و لهو و لعب را دوست دارند. همین منحرفان
از جهاد، شعار زیبای الله اکبر را هم دهشتناک کردهاند. اگر روز عید کسی بخواهد با
تکبیرات عید به مسجد برود و در مسیر مسجد از کوچهها بگذرد و الله اکبر الله اکبر
الله اکبر بگوید، ممکن است مردم را وحشتزده کند و فکر کنند که یک تروریست آمده
است و هر لحظه ممکن است خودش را منفجر کند! چون در ذهنشان الله اکبر با منفجر شدن
گره خورده شده است و به این شکل شرطی شدهاند. به این شکل ذکر خداوند را هم زشت
کردند! جهاد را زشت کردند. مجاهد فی سبیل الله که با ارزشترین و عزیز ترین و مقدسترین
شخصیت اسلامی است را منفور ترین شخصیت کردهاند. من به جهاد علاقه داشتم و گمان
کردم دوله همان بیت القصید آرزوهایم است و همان خلافت بر منهاج نبوت موعود برگشته
است، اما امروز به الله قسم که خجالت میکشم از اینکه تا دیروز طرفدار آنها بودم
چون از اعمالی که امروز اینها انجام میدهند شرم میکنم و از اینکه من نیز همانند
آنها تصور بشوم ناراحت میشوم. نصیحت کسی را قبول نکرد، گوشش به کسی بدهکار نبود،
اصحابش را اعدام کرد، تکفیر کرد، تصفیه کرد، آیا این به نفع امت محمد است یا به
ضررش؟ آیا مسلمانان نفع بردند یا ضرر کردند؟
شما تصور کنید، کفار با اینکه
عقیده باطلی دارند، اما با یکدیگر متحد میشوند، برای جنگیدن با مسلمانان متحد
هستند. کوردهای ملحد را نگاه کنید که با کوردهای ایزدی شیطان پرست و کوردهای
سکولار متحد میشوند آن هم فقط بخاطر دفاع از کورد بودنشان. با کفار دیگر نیز متحد
میشوند. اما چرا مسلمانان نمیتوانند با هم متحد شوند؟ چرا هیچ دو فرقهای از 73
فرقه اسلام نمیتوانند با همدیگر متحد شوند؟
شما تصور کنید که همین دوله و القاعده و جبهه
النصره و امثالشان چقدر اختلاف در بین مسلمانان ایجاد کردند. برادر را از برادر
جدا کردند، زن را از شوهر جدا کردند، دوست را از دوست جدا کردند. دو نفر هر دو
مسلمان هستند هردو اهل یک مسجد هستند، هردو اهل نماز و روزه و قرآن هستند. هردو هم
دوستدار جهاد هستند. یکی القاعده را ترجیح داده است و دیگری دوله را. سپس آن کسی
که طرفدار دوله بوده، به تبعیت از دوله، القاعده را تکفیر میکند، و آن کسی که
طرفدار القاعده بوده نیز به تبیعت از القاعده، دوله را خوارج میخواند. سپس این دو
نفر که با هم دوست بودهاند، اکنون دشمن هم شدهاند! همدیگر را تبدیع و تفسیق و
تکفیر میکنند! آیا این گروه ها مایۀ اتحاد مسلمانان شده اند یا مایۀ تفرقه و
اختلاف؟؟ بخاطر این مسائل زن از شوهرش جدا شده است! بخاطر این مسائل مساجدی که
آباد بودند اکنون خالی شدهاند! بخاطر این مسائل به یکدیگر سلام نمیکنند. آیا این،
نتیجه و میوه و حاصل اسلام بود؟ آیا اسلام برای این تفرقه گری آمده است؟ این چه
جهادی است که مسلمانان باید با یکدیگر قتال کنند به جای اینکه با کفار قتال کنند؟
آیا اسلام گفته با یکدیگر اختلاف کنید؟ تا کِی به این تفرقهها ادامه بدهیم؟ تا کِی
به نام دین و به نام اسلام، به مومنان و مسلمانان خیانت کنیم؟ چرا کسی، تاویل کس دیگری
را قبول نمیکند؟ چرا همه فقط خودشان را قبول دارند و فقط خودشان را هدایت یافته میدانند؟
چرا دست از این جماعت بازیها و حزب گراییها بر نمیداریم؟ چرا همه مسلمانان با
هم متحد نمیشویم؟ چرا ملحدان و سکولار ها یهودیان و دیگر ادیان کفری دیگر میتوانند
بر سر دفاع از باطلشان با هم متحد شوند، اما چرا این مسلمانان نمیتوانند بر سر
مشترکاتشان متحد شوند؟ چرا بر توحید متحد نمیشوند؟ اینکه تو بخواهی همه مسلمانان
مثل تو فکر کنند، غیر ممکن است. بیاییم و همدیگر را بیشتر تحمل کنیم. بیاییم و دست
از دشمنی با یکدیگر برداریم. خدایا به این امت رحم کن و کسی که در بین امت تفرقه میاندازد
را منع کن و کسی که در راستای اتحاد امت کار میکند را کمک کن. آمین
#مجاهد_دین
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر