1-
تاکید بر رعایت عدالت اگرچه با دشمن باشد.
خداوند میفرماید:
﴿وَإِذَا حَكَمۡتُم بَيۡنَ ٱلنَّاسِ أَن تَحۡكُمُواْ
بِٱلۡعَدۡلِ﴾ [النساء: 58]
«و
هنگامیکه میان مردم داوری میکنید، به عدالت داوری کنید».
خداوند به طور عموم کلمۀ «الناس» را به کار
برده است و رعایت عدالت تنها با مسلمانان نیست بلکه با همۀ جنس بشر باید با عدالت
رفتار نمود.
و میفرماید: ﴿يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ كُونُواْ قَوَّٰمِينَ
لِلَّهِ شُهَدَآءَ بِٱلۡقِسۡطِۖ وَلَا يَجۡرِمَنَّكُمۡ شَنََٔانُ قَوۡمٍ عَلَىٰٓ
أَلَّا تَعۡدِلُواْۚ ٱعۡدِلُواْ هُوَ أَقۡرَبُ لِلتَّقۡوَىٰۖ وَٱتَّقُواْ ٱللَّهَۚ
إِنَّ ٱللَّهَ خَبِيرُۢ بِمَا تَعۡمَلُونَ٨﴾ [المائدة: 8]
«ای کسانیکه ایمان آوردهاید!
همواره برای الله قیام کنید و به عدالت گواهی دهید، دشمنی با گروهی شما را بر آن
ندارد که عدالت نکنید؛ عدالت کنید که به پرهیزگاری نزدیکتر است و از الله بترسید،
همانا الله به آنچه میکنید؛ آگاه است».
ابن
تیمیه رحمه الله میگوید: «معلوم أنَّا إذا تكلمنا
فيمن هو دون الصحابة، مثل الملوك المختلفين على الملك، والعلماء والمشايخ
المختلفين في العلم والدين، وجب أن يكون الكلام بعلم وعدل لا بجهل وظلم؛ فإن العدل
واجب لكل أحد على كل أحد في كل حال، والظلم محرّم مطلقا، لا يباح قط بحال، قال
تعالى: ﴿وَلَا يَجۡرِمَنَّكُمۡ شَنََٔانُ قَوۡمٍ عَلَىٰٓ
أَلَّا تَعۡدِلُواْۚ ٱعۡدِلُواْ هُوَ أَقۡرَبُ لِلتَّقۡوَىٰۖ ﴾ [المائدة:8]، وهذه الآية نزلت بسبب بغضهم للكفار، وهو بغض مأمور به
فإذا كان البغض الذي أمر الله به قد نُهي صاحبه أن يظلم من أبغضه، فكيف في بغض
مسلم بتأويل وشبهة أو بهوى نفس؟! فهو أحق أن لا يظلم، بل يعدل عليه. والعدل مما
اتفق أهل الأرض على مدحه ومحبته، والثناء على أهله ومحبتهم، والظلم مما اتفقوا على
بغضه وذمه وتقبيحه، وذم أهله وبغضهم».
ترجمه: «و معلوم است که ما زمانی که دربارۀ کسانی
که پایینتر از صحابه هستند صحبت میکنیم، مانند پادشاهانی که در پادشاهی مختلف هستند
و علما و مشایخی که در علم و دین مختلف هستند، واجب است که صحبت ما با علم و عدل باشد
نه با جهل و ظلم، برای اینکه عدالت برای هر کسی و بر هر کسی و در هر حالتی واجب است.
و ظلم به طور مطلق حرام است و هرگز یک لحظه هم مباح نمیشود. خداوند متعال میفرماید:
«دشمنی با گروهی شما را بر آن ندارد که عدالت نکنید؛
عدالت کنید که به پرهیزگاری نزدیکتر است»
و این آیه به سبب بغض مومنان از کفار نازل شد
و آن بغضی بود که به آن امر شده بود. پس اگر بغضی که خداوند به آن امر کرده است صاحبش
نهی شده است که به کسی که بغضش میورزد ظلم کند، پس چگونه خواهد بود در بغض ورزیدن
مسلمانی بخاطر تأویل و شبهه یا هوای نفسش؟ پس او مستحقتر است که به او ظلم نشود بلکه
باید با او عدالت رفتار کرد. و عدل چیزی است که اهل زمین همه بر مدح و دوست داشتن آن
و ثنا بر اهل آن و دوست داشتن اهل آن اتفاق دارند و ظلم چیزی است که همه بر بغض ورزیدن
و ذم و تقبیح آن و ذم و بغض ورزیدن اهل آن اتفاق دارند».[1]
و میفرماید: ﴿وَإِذَا قُلۡتُمۡ فَٱعۡدِلُواْ وَلَوۡ كَانَ ذَا قُرۡبَىٰۖ﴾ [الأنعام: 152]
«و هرگاه سخن گوييد (يا داوری
کنيد و يا شهادت میدهيد)، پس عدالت را رعايت کنيد، حتی اگر در مورد نزديکان (شما)
بوده باشد».
پس در داوری و قضاوت باید عدالت را رعایت
کرد، اگرچه علیه منافع خودمان باشد
و میفرماید: ﴿۞يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ كُونُواْ قَوَّٰمِينَ بِٱلۡقِسۡطِ
شُهَدَآءَ لِلَّهِ وَلَوۡ عَلَىٰٓ أَنفُسِكُمۡ أَوِ ٱلۡوَٰلِدَيۡنِ وَٱلۡأَقۡرَبِينَۚ
إِن يَكُنۡ غَنِيًّا أَوۡ فَقِيرٗا فَٱللَّهُ أَوۡلَىٰ بِهِمَاۖ فَلَا
تَتَّبِعُواْ ٱلۡهَوَىٰٓ أَن تَعۡدِلُواْۚ وَإِن تَلۡوُۥٓاْ أَوۡ تُعۡرِضُواْ
فَإِنَّ ٱللَّهَ كَانَ بِمَا تَعۡمَلُونَ خَبِيرٗا١٣٥﴾ [النساء: 135]
«ای کسانیکه ایمان آوردهاید!
برپا دارندۀ عدالت باشید، برای الله شهادت دهید؛ اگر چه به زیان خود شما یا پدر و
مادر و نزدیکان (شما) باشد، اگر (مدعی علیه) توانگر یا فقیر باشد (به هر حال) الله
به آنان سزاوارتر (و مهربانتر) است پس از هوای نفس پیروی نکنید، که از حق منحرف میشوید
و اگر زبان را بگردانید (و حق را تحریف کنید) یا (از اظهار حق) اعراض کنید، مسلماً
الله به آنچه انجام میدهید؛ آگاه است».
و میفرماید: ﴿لَّا يَنۡهَىٰكُمُ ٱللَّهُ عَنِ ٱلَّذِينَ لَمۡ يُقَٰتِلُوكُمۡ
فِي ٱلدِّينِ وَلَمۡ يُخۡرِجُوكُم مِّن دِيَٰرِكُمۡ أَن تَبَرُّوهُمۡ
وَتُقۡسِطُوٓاْ إِلَيۡهِمۡۚ إِنَّ ٱللَّهَ يُحِبُّ ٱلۡمُقۡسِطِينَ٨﴾ [الممتحنة: 8]
«الله شما را از نیکیکردن و رعایت عدالت
نسبت به کسانیکه در (امر) دین با شما نجنگیدهاند و شما را از دیارتان بیرون
نکردهاند، نهی نمیکند، بیگمان الله عدالت پیشگان را دوست دارد».
2-
عدم افراط
و تفریط در بلند کردن صدا برای ذکر گفتن:
خداوند میفرماید: ﴿وَٱذۡكُر رَّبَّكَ فِي نَفۡسِكَ تَضَرُّعٗا وَخِيفَةٗ وَدُونَ ٱلۡجَهۡرِ
مِنَ ٱلۡقَوۡلِ بِٱلۡغُدُوِّ وَٱلۡأٓصَالِ وَلَا تَكُن مِّنَ ٱلۡغَٰفِلِينَ٢٠٥﴾ [الأعراف: 205]
«و پروردگارت را در دل خود،
با تضرع و بیم، نه با صدای بلند، در صبحگاهان و شامگاهان، یادکن، و از غافلان مباش».
و میفرماید: ﴿قُلِ ٱدۡعُواْ ٱللَّهَ أَوِ ٱدۡعُواْ ٱلرَّحۡمَٰنَۖ أَيّٗا مَّا
تَدۡعُواْ فَلَهُ ٱلۡأَسۡمَآءُ ٱلۡحُسۡنَىٰۚ وَلَا تَجۡهَرۡ بِصَلَاتِكَ وَلَا
تُخَافِتۡ بِهَا وَٱبۡتَغِ بَيۡنَ ذَٰلِكَ سَبِيلٗا١١٠﴾ [الإسراء: 110]
«بگو: الله را بخوانید یا
رحمان را بخوانید، هر کدام را بخوانید، پس (فرقی ندارد) برای او نامهای نیکوست، و
نمازت را نه زیاد (با صدای) بلند بخوان، و نه آن را خیلی آهسته بخوان، و میان آن
دو؛ راهی (معتدل) برگزین».
3-
عدم افراط
و تفریط در طلب دنیا
خداوند میفرماید: ﴿وَٱبۡتَغِ فِيمَآ ءَاتَىٰكَ ٱللَّهُ ٱلدَّارَ ٱلۡأٓخِرَةَۖ
وَلَا تَنسَ نَصِيبَكَ مِنَ ٱلدُّنۡيَاۖ وَأَحۡسِن كَمَآ أَحۡسَنَ ٱللَّهُ
إِلَيۡكَۖ وَلَا تَبۡغِ ٱلۡفَسَادَ فِي ٱلۡأَرۡضِۖ إِنَّ ٱللَّهَ لَا يُحِبُّ ٱلۡمُفۡسِدِينَ٧٧﴾ [القصص: 77]
«و در آنچه الله به تو داده،
سرای آخرت را بجوی و بهرهات را از دنیا فراموش نکن، و همانگونه که الله به تو نیکی
کرده است؛ نیکی کن، و هرگز در زمین در پی فساد مباش، بیگمان الله مفسدان را دوست
ندارد».
و میفرماید: ﴿فَمِنَ ٱلنَّاسِ مَن يَقُولُ رَبَّنَآ ءَاتِنَا فِي ٱلدُّنۡيَا
وَمَا لَهُۥ فِي ٱلۡأٓخِرَةِ مِنۡ خَلَٰقٖ٢٠٠ وَمِنۡهُم مَّن يَقُولُ رَبَّنَآ
ءَاتِنَا فِي ٱلدُّنۡيَا حَسَنَةٗ وَفِي ٱلۡأٓخِرَةِ حَسَنَةٗ وَقِنَا عَذَابَ ٱلنَّارِ٢٠١﴾ [البقرة: 200-201]
«از مردم کسانی هستند که میگویند
پروردگارا! به ما در دنیا عطا کن و او را در آخرت بهرهای نیست(200) و از آنان کسانی هستند که میگویند:
پروردگارا! به ما در دنیا نیکی عطا کن، و در آخرت (نیز) نیکی (عطا فرما) و ما را
از عذاب آتش نگه دار(201)».
و میفرماید: ﴿قُلۡ مَنۡ حَرَّمَ زِينَةَ ٱللَّهِ ٱلَّتِيٓ أَخۡرَجَ
لِعِبَادِهِۦ وَٱلطَّيِّبَٰتِ مِنَ ٱلرِّزۡقِۚ قُلۡ هِيَ لِلَّذِينَ ءَامَنُواْ
فِي ٱلۡحَيَوٰةِ ٱلدُّنۡيَا خَالِصَةٗ يَوۡمَ ٱلۡقِيَٰمَةِۗ كَذَٰلِكَ نُفَصِّلُ ٱلۡأٓيَٰتِ
لِقَوۡمٖ يَعۡلَمُونَ٣٢﴾ [الأعراف: 32]
«بگو: چه کسی لباس (و زينتهای) را که الله
برای بندگانش پديد آورده و روزیهای پاکيزه را حرام کرده است؟! بگو: اين (چيزها)
در زندگی دنيا، برای کسانی است که ايمان آوردهاند، (اگر چه کافران نيز از آنها بهرهمند
میشوند اما) روز قيامت خاص (برای مومنان) خواهد بود اين چنين آيات (خود) را برای
گروهی که میدانند بيان میکنيم».
و میفرماید: ﴿رِجَالٞ لَّا تُلۡهِيهِمۡ تِجَٰرَةٞ
وَلَا بَيۡعٌ عَن ذِكۡرِ ٱللَّهِ وَإِقَامِ ٱلصَّلَوٰةِ وَإِيتَآءِ ٱلزَّكَوٰةِ
يَخَافُونَ يَوۡمٗا تَتَقَلَّبُ فِيهِ ٱلۡقُلُوبُ وَٱلۡأَبۡصَٰرُ٣٧﴾ [النور: 37]
«مردانیکه هیچ تجارت و خرید و فروشی آنها را
از یاد الله و بر پاداشتن نماز و ادای زکات غافل نمیکند، (آنها) از روزی میترسند
که در آن دلها و چشمها دگرگون (و بیتاب) میشود».
ابو الاحوض از پدرش مالک بن نضله الجشمی رضی الله عنه روایت میکند
که: «أَنَّهُ
أَتَى النَّبِيَّ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ فِي ثَوْبٍ دُونٍ، فَقَالَ لَهُ
النَّبِيُّ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ: «أَلَكَ مَالٌ؟» قَالَ: نَعَمْ، مِنْ
كُلِّ الْمَالِ، قَالَ: «مِنْ أَيِّ الْمَالِ؟» قَالَ: قَدْ آتَانِي اللَّهُ مِنَ الْإِبِلِ،
وَالْغَنَمِ، وَالْخَيْلِ، وَالرَّقِيقِ، قَالَ: «فَإِذَا آتَاكَ اللَّهُ مَالًا، فَلْيُرَ
عَلَيْكَ أَثَرُ نِعْمَةِ اللَّهِ وَكَرَامَتِهِ».
ترجمه: «پدرش نزد
پیامبر صلی الله علیه وسلم در لباسی دون مایه آمد و پیامبر صلی الله علیه وسلم به
او فرمود: آیا مالی داری؟ گفت: آری از همه انواع مال را دارم. فرمود: از چه نوع
مالی داری؟ گفت: خداوند به من شتر و گوسفند و اسب و برده داده است. فرمود: پس
زمانی که خداوند به تو مال داده است باید اثر نعمت خداوند و اکرامش بر تو دیده
شود».[2]
و در روایتی
دیگراز عمران بن حصین رضی الله عنهامده است: «إنَّ اللَّهَ يُحِبُّ إذَا أَنْعَمَ عَلَى
عَبْدِهِ نِعْمَةً أَنْ يَرَى أَثَرَ نِعْمَتِهِ عَلَيْهِ».
پس
این غلو است که نعمتهایی که خداوند به ما ارزانی داشته است را به بهانۀ زهد و
رهبانیت دروغین و باطل، بر خود حرام کنیم، و خداوند دوست دارد که آثار نعمتی که به
ما داده است را بر ما ببیند.
4-
عدم افراط و تفریط در انفاق مال
خداوند میفرماید: ﴿وَٱلَّذِينَ إِذَآ أَنفَقُواْ لَمۡ يُسۡرِفُواْ وَلَمۡ
يَقۡتُرُواْ وَكَانَ بَيۡنَ ذَٰلِكَ قَوَامٗا٦٧﴾ [الفرقان: 67]
«و کسانیکه چون انفاق کنند،
اسراف نمینمایند و سختگیری نمیکنند، و بین این دو (روش) اعتدال دارند».
و میفرماید: ﴿وَلَا تَجۡعَلۡ يَدَكَ مَغۡلُولَةً إِلَىٰ عُنُقِكَ وَلَا
تَبۡسُطۡهَا كُلَّ ٱلۡبَسۡطِ فَتَقۡعُدَ مَلُومٗا مَّحۡسُورًا٢٩﴾ [الإسراء: 29]
«و (هرگز) دستت را به گردن
خوددت نبند، (و ترک انفاق منما) و بیش از حد آن را مگشا، آنگاه سرزنش شدۀ درمانده
بنشینی».
5-
عدم اسراف
و تبذیر
خداوند میفرماید: ﴿۞يَٰبَنِيٓ ءَادَمَ خُذُواْ
زِينَتَكُمۡ عِندَ كُلِّ مَسۡجِدٖ وَكُلُواْ وَٱشۡرَبُواْ وَلَا تُسۡرِفُوٓاْۚ
إِنَّهُۥ لَا يُحِبُّ ٱلۡمُسۡرِفِينَ٣١﴾ [الأعراف: 31]
«ای فرزندان آدم! به هنگام رفتن به مسجد (و
در هر نمازی) زينت خود را بر گيريد (و لباسهای شايسته بپوشيد) و (نيز) بخوريد و
بياشاميد ولی اسراف نکنيد، بیگمان الله اسرافکاران را دوست نمیدارد».
و میفرماید: ﴿وَءَاتِ ذَا ٱلۡقُرۡبَىٰ
حَقَّهُۥ وَٱلۡمِسۡكِينَ وَٱبۡنَ ٱلسَّبِيلِ وَلَا تُبَذِّرۡ تَبۡذِيرًا٢٦ إِنَّ ٱلۡمُبَذِّرِينَ
كَانُوٓاْ إِخۡوَٰنَ ٱلشَّيَٰطِينِۖ وَكَانَ ٱلشَّيۡطَٰنُ لِرَبِّهِۦ كَفُورٗا٢٧﴾ [الإسراء: 26-29]
«و حق خویشاوندان را بپرداز، و (همچنین حق)
مسکین، و در راه مانده را (بپرداز) و هرگز اسراف (و تبذیر) نکن(26) به راستی که تبذیرکنندگان؛ برادران شیاطین
هستند، و شیطان نسبت به پروردگارش بسیار ناسپاس است(27)».
6-
عدم افراط و تفریط در ادای عبادات
خداوند میفرماید: ﴿مَا يُرِيدُ ٱللَّهُ لِيَجۡعَلَ عَلَيۡكُم مِّنۡ حَرَجٖ وَلَٰكِن
يُرِيدُ لِيُطَهِّرَكُمۡ وَلِيُتِمَّ نِعۡمَتَهُۥ عَلَيۡكُمۡ لَعَلَّكُمۡ
تَشۡكُرُونَ٦﴾ [المائدة: 6]
«الله نمیخواهد بر شما دشواری قرار دهد،
بلکه میخواهد شما را پاک سازد و نعمتش را بر شما تمام کند، باشد که شکر گزارید».
و میفرماید: ﴿وَمَا جَعَلَ عَلَيۡكُمۡ فِي ٱلدِّينِ مِنۡ حَرَجٖ﴾ [الحج: 78]
«او شما را بر گزید، و در دین
برای شما هیچ سختی (و تنگنایی) قرار نداد».
و میفرماید: ﴿يُرِيدُ ٱللَّهُ بِكُمُ ٱلۡيُسۡرَ وَلَا يُرِيدُ بِكُمُ ٱلۡعُسۡرَ﴾ [البقرة: 185]
«الله برای شما آسانی میخواهد، و برای شما
دشواری نمیخواهد».
و میفرماید: ﴿وَنُيَسِّرُكَ لِلۡيُسۡرَىٰ٨﴾ [الأعلى: 8]
«و ما تو را برای (راه) آسان توفیق میدهیم».
و میفرماید: ﴿يُرِيدُ ٱللَّهُ أَن يُخَفِّفَ عَنكُمۡۚ وَخُلِقَ ٱلۡإِنسَٰنُ
ضَعِيفٗا٢٨﴾ [النساء: 28]
«الله میخواهد کار را بر شما
سبک و آسان کند، و انسان، ضعیف و ناتوان آفریده شدهاست».
و میفرماید: ﴿فَإِنَّ مَعَ ٱلۡعُسۡرِ يُسۡرًا٥ إِنَّ مَعَ ٱلۡعُسۡرِ يُسۡرٗا٦﴾ [الشرح: 5-6]
«پس مسلماً با (هر) دشواری
آسانی است(5) مسلماً با (هر) دشواری
آسانی است(6)»
و میفرماید: ﴿لَا يُكَلِّفُ ٱللَّهُ نَفۡسًا إِلَّا وُسۡعَهَاۚ﴾ [البقرة: 286]
«الله هیچ کس را جز بهاندازه
توانش تکلیف نمیکند».
و میفرماید: ﴿وَلَا نُكَلِّفُ نَفۡسًا إِلَّا وُسۡعَهَاۚ﴾ [المؤمنون: 62]
«(ما) هیچ کس را جز بهاندازۀ
توانش تکلیف نمیکنیم».
از آیاتی که در فوق ذکر کردیم، قاعدهای
فقهی برداشت شده است که میگوید هرگاه مشقت یا عسر یا حرج برای مکلّف در تطبیق
احکام شرعی حاصل شود، شریعت این مشقت یا عسر یا حرج را از مکلّف برداشته و با
تخفیف در حکم، یسر و آسان کاری را جایگزین میکند.
وقتی که خداوند میفرماید: ﴿إِنَّ مَعَ ٱلۡعُسۡرِ يُسۡرٗا٦﴾ [الشرح: 6]
«مسلماً با (هر) دشواری آسانی
است».
به این معناست که هرگاه دشواری و سختی در
انجام یک حکم شرعی بر مکلّف عارض شد، حکم آن تخفیف مییابد و آسان میشود.
مثل جایز بودن تیمم به جای وضو، در صورتی که
آب باعث ازدیاد مریضی یا تأخیر در شفا شود.
میفرماید: ﴿وَإِن كُنتُم مَّرۡضَىٰٓ أَوۡ عَلَىٰ سَفَرٍ أَوۡ جَآءَ أَحَدٞ
مِّنكُم مِّنَ ٱلۡغَآئِطِ أَوۡ لَٰمَسۡتُمُ ٱلنِّسَآءَ فَلَمۡ تَجِدُواْ مَآءٗ
فَتَيَمَّمُواْ صَعِيدٗا طَيِّبٗا﴾
[المائدة:
6]
«و اگر بیمار یا مسافر هستید، یا یکی از شما
از محل قضای حاجت آمده (= قضای حاجت کرده) یا با زنان (تماس گرفته و) آمیزش کرده
باشید، آنگاه آب نیابید؛ پس با خاک پاکی تیمم کنید».
یا جایز بودن جمع و همچنین قصر بین دو نماز
در بعضی حالات همانند سفر یا مریضی یا هنگام باریدن باران.
میفرماید: ﴿وَإِذَا ضَرَبۡتُمۡ فِي ٱلۡأَرۡضِ فَلَيۡسَ عَلَيۡكُمۡ جُنَاحٌ
أَن تَقۡصُرُواْ مِنَ ٱلصَّلَوٰةِ إِنۡ خِفۡتُمۡ أَن يَفۡتِنَكُمُ ٱلَّذِينَ
كَفَرُوٓاْۚ إِنَّ ٱلۡكَٰفِرِينَ كَانُواْ لَكُمۡ عَدُوّٗا مُّبِينٗا١٠١﴾ [النساء: 101]
«و چون در زمین سفر کنید، گناهی بر شما نیست
که نماز را کوتاه (= قصر) کنید، اگر ترسید که کافران به شما زیانی برسانند، زیرا
کافران، برای شما دشمن آشکاری هستند».
یا جایز بودن افطار روزه، برای مسافر یا
مریض.
میفرماید: ﴿أَيَّامٗا مَّعۡدُودَٰتٖۚ فَمَن كَانَ مِنكُم مَّرِيضًا أَوۡ
عَلَىٰ سَفَرٖ فَعِدَّةٞ مِّنۡ أَيَّامٍ أُخَرَۚ وَعَلَى ٱلَّذِينَ يُطِيقُونَهُۥ
فِدۡيَةٞ طَعَامُ مِسۡكِينٖ﴾ [البقرة: 184]
«(روزه) در روزهایی معدود و اندکی است، پس
هر کس از شما که بیمار یا مسافر باشد، (بهاندازه آن روزهای که افطار کرده) تعدادی
از روزهای دیگر (روزه بگیرید) و بر کسانیکه توانائی آن را ندارند؛ لازم است کفاره
بدهند، (و آن) خوراک دادن به مسکینی است».
یا جایز بودن گفتن کلمه کفر در صورت اکراه.
میفرماید: ﴿مَن كَفَرَ بِٱللَّهِ مِنۢ بَعۡدِ إِيمَٰنِهِۦٓ إِلَّا مَنۡ
أُكۡرِهَ وَقَلۡبُهُۥ مُطۡمَئِنُّۢ بِٱلۡإِيمَٰنِ وَلَٰكِن مَّن شَرَحَ بِٱلۡكُفۡرِ
صَدۡرٗا فَعَلَيۡهِمۡ غَضَبٞ مِّنَ ٱللَّهِ وَلَهُمۡ عَذَابٌ عَظِيمٞ١٠٦﴾ [النحل: 106]
«کسیکه بعد از ایمانش به الله کافر شود
(باز خواست میشود) مگر کسیکه به زور (به کفر) وا داشته شود در حالیکه قلبش به ایمان
آرام باشد،لیکن کسیکه سینۀ خود را برای (پذیرش) کفر بگشاید، پس خشم الله برآنهاست،
و برای آنها عذاب بزرگی است».
یا جایز بودن خوردن حرام در صورت ترس از
مردن از گرسنگی:
میفرماید: ﴿إِنَّمَا حَرَّمَ عَلَيۡكُمُ ٱلۡمَيۡتَةَ وَٱلدَّمَ وَلَحۡمَ ٱلۡخِنزِيرِ
وَمَآ أُهِلَّ بِهِۦ لِغَيۡرِ ٱللَّهِۖ فَمَنِ ٱضۡطُرَّ غَيۡرَ بَاغٖ وَلَا عَادٖ
فَلَآ إِثۡمَ عَلَيۡهِۚ إِنَّ ٱللَّهَ غَفُورٞ رَّحِيمٌ١٧٣﴾ [البقرة: 173]
«(الله) تنها مردار و خون و گوشت خوک و آنچه
را که (هنگام ذبح) نام غیر الله بر آن برده شده، بر شما حرام کرده است و اگر کسی
(برای حفظ جان خود به خوردن آنها) ناچار شود، در صورتی که ستمگر و متجاوز نباشد،
پس گناهی بر او نیست همانا اللهامرزندۀ مهربان است».
یا عدم مؤاخذه در فراموشی و خطا:
میفرماید: ﴿رَبَّنَا لَا تُؤَاخِذۡنَآ إِن نَّسِينَآ أَوۡ أَخۡطَأۡنَا﴾ [البقرة: 286]
«پروردگارا! اگر فراموش یا
خطا کردیم، ما را مؤاخذه نکن».
و میفرماید: ﴿وَلَيۡسَ عَلَيۡكُمۡ جُنَاحٞ فِيمَآ أَخۡطَأۡتُم بِهِۦ
وَلَٰكِن مَّا تَعَمَّدَتۡ قُلُوبُكُمۡۚ وَكَانَ ٱللَّهُ غَفُورٗا رَّحِيمًا٥﴾ [الأحزاب: 5]
«و در آنچه که اشتباه کردهاید؛
گناهی بر شما نیست، و لیکن آنچه را که دلهای شما از روی عمد میخواهد (و میگویید،
گناه است) و اللهامرزندۀ مهربان است».
و پیامبر صلی الله علیه وسلم میفرماید: «إِنَّ اللَّهَ قَدْ تَجَاوَزَ
عَنْ أُمَّتِي الْخَطَأَ، وَالنِّسْيَانَ، وَمَا اسْتُكْرِهُوا عَلَيْهِ».
در این موارد، چون مشقت وجود دارد، حکم اصلی
شارع بر مکلّف تخفیف مییابد و هرگاه مشقت و حرج برداشته شود، حکم اصلی نیز برمیگردد.
از مطالبی که بیان شد فهمیدیم که شریعت
اسلام، قصد سختگیری و متنفّر ساختن مکلّفان را ندارد، بلکه دین اسلام دینی آسان
است و به مردم بشارت داده و بر آنان آسان میگیرد و انسان را جز به اندازۀ توانش
تکلیف نمیکند و هرگاه هم مکلّف دچار سختی شود راه را برای او آسان میکند و از
غلو و افراط در عبادت جلوگیری میکند و برای هر صاحب حقی، حقش را رعایت میکند.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر