۱۳۹۸/۰۷/۲۵

مستحب بودن توسل نمودن به پیامبر صلی الله علیه وسلم و شفاعت خواهی از او بعد از وفاتش، نزد مقریزی رحمه الله (قسمت اول)


 نویسنده: مجاهد دین

🔹مقریزی شافعی مذهب (متوفی 854 هجری)  در کتابش «إسماع الامتاع» در ج 14 ص 608 بابی دارد به عنوان: «ذكر ما جاء في زيارة قبر النبي صلى اللَّه عليه وسلم وما ظهر من قبره، مما هو من أعلام نبوته [وفضيلة من زاره، وسلم عليه، وكيف يسلم ويدعو]».
🔸ترجمه: «ذکر آنچه که دربارۀ زیارت قبر پیامبر صلی الله علیه وسلم آمده است و آنچه از نشانه‌های نبوتش که از قبرش آشکار است و فضیلت کسی که او را زیارت کند و اینکه چگونه به او سلام کند و دعا کند».

🔹در زیر این باب (از ص 608 تا 617) چنین نوشته است: «قال ابن عائذ: حدثنا الوليد، حدثنا مالك عن يحيي بن سعيد، قال: كان رسول اللَّه صلى اللَّه عليه وسلم يقول ما من بقعة في الأرض أحب إليّ أن يكون قبري فيها من المدينة. قالها ثلاث مرات. وروى جعفر بن سليمان عن ليث عن مجاهد عن ابن عباس- رضي اللَّه تبارك وتعالي عنهما- قال: قال رسول اللَّه صلى اللَّه عليه وسلم من حج وزار قبري بعد موتي كان كمن زارني في حياتي
▫️وللدارقطنيّ من حديث موسى بن هلال [العبديّ] عن عبيد اللَّه بن عمر ابن نافع عن ابن عمر- رضي اللَّه تبارك وتعالى عنهما-، قال: قال رسول اللَّه صلى اللَّه عليه وسلم من زار قبري وجبت له شفاعتي
▫️وخرج الدارقطنيّ أيضا من حديث يحيي بن محمد بن صاعد، حدثنا أبو محمد العبادي حدثنا مسلمة بن سالم الجهنيّ حدثنا عبد اللَّه بن عمر عن نافع عن سالم، عن أبيه قال: قال رسول اللَّه صلى اللَّه عليه وسلم: من جاءني زائرا لم يدعه حاجة إلا زيارتي كان حقا عليّ أن أكون شفيعا له يوم القيامة.
▫️وقال محمد بن إسماعيل بن أبي فديك: أخبرني سليمان بن يزيد الكعبي عن أنس بن مالك- رضي اللَّه تبارك وتعالى عنه- قال: إن رسول اللَّه صلى اللَّه عليه وسلم قال: من زار قبري بالمدينة محتسبا كنت له شفيعا أو شهيدا يوم القيامة.
▫️ولابن أبي الدنيا من حديث سعيد بن عثمان الحرجاني قال: أخبرنا محمد بن أبي فديك قال: أخبرنا عمر بن حفص، قال: إن ابن أبي ملكية قال: سمعت بعض من أدركت يقول: بلغنا أنه يقول: إنه من وقف عند قبر النبي صلى اللَّه عليه وسلم فتلا هذه الآية: إِنَّ اللَّهَ وَمَلائِكَتَهُ يُصَلُّونَ عَلَى النَّبِيِّ الآية ثم قال: فتلا صلى اللَّه عليك يا محمد، حتى يقولها سبعين مرة ناداه ملك: صلى اللَّه عليك يا فلان، لم تسقط لك حاجة!
▫️وخرج أبو محمد الروائي من طريق ابن زيد بن سعد حدثنا عمرو بن مالك البكري حدثنا أبو الحور بن عبد اللَّه قال: قحط أهل المدينة قحطا شديدا فشكوا إلى عائشة- رضي اللَّه تبارك وتعالى عنها-، فقالت: انظروا قبر النبي صلى اللَّه عليه وسلم فاجعلوا منه كوة إلى السماء حتى لا يكون بينه وبين السماء سقف قال: ففعلوا فمطرنا مطرا حتى نبت العشب، وسمنت الإبل، حتى تفتقت من الشحم، فسمي عام الفتق.
▫️وقد روي من طريق، محمد بن حرب الهلالي قال: دخلت المدينة فأتيت قبر رسول اللَّه صلى اللَّه عليه وسلم [فزرته، وجلست بحذائه] فجاء أعرابي فزاره ثم قال: يا خير المرسلين إن اللَّه عز وجلّ أنزل عليك كتابا صادقا، قال فيه: وَلَوْ أَنَّهُمْ إِذْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ جاؤُكَ فَاسْتَغْفَرُوا اللَّهَ وَاسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ لَوَجَدُوا اللَّهَ تَوَّاباً رَحِيماً.
وإني جئتك مستغفرا إلى ربي من ذنوبي مستشفعا بك، ثم بكى وأنشأ يقول:
يا خير من دفنت بالقاع أعظمه * فطاب من طيبهنّ القاع والأكم نفسي الفداء لقبر أنت ساكنه* فيه العفاف وفيه الجود والكرم ثم استغفر وانصرف. قال: فرقدت فرأيت النبي صلى اللَّه عليه وسلم وهو يقول: إن اللَّه عز وجل قد غفر له لشفاعتي.
▫️وخرج أبو نعيم من طريق محمد بن سليمان حدثنا عبد الحميد بن سليمان عن سعيد بن المسيب قال: لقد رزيتني ليالي الحرة وما في مسجد رسول اللَّه صلى اللَّه عليه وسلم غيري، وقال: لا يأتي وقت صلاة إلا سمعت الأذان من القبر، ثم أتقدم فأقيم وأصلى، وإن أهل الشام ليدخلون المسجد فيقولون: انظروا إلى هذا الشيخ المجنون.
▫️قال أبو محمد الدرامي: وأخبرنا مروان بن محمد عن سعيد بن عبد العزيز، قال: لما كان أيام الحرة لم يؤذن في مسجد النبي صلى اللَّه عليه وسلم بالمدينة، ولم يقم، ولم يبرح سعيد بن المسيب من المسجد وكان لا يعرف وقت الصلاة إلا بهمهمة يسمعها من قبر النبي صلى اللَّه عليه وسلم...
▫️وخرج الحافظ أبو عبد اللَّه محمد بن النجار من حديث أبي السكن الهمدانيّ، قال: حدثني محمد بن حامان قال: سمعت إبراهيم بن شيبان يقول: حجحت فجئت المدينة فتقدمت إلى قبر رسول اللَّه صلى اللَّه عليه وسلم فسلمت عليه، فسمعت من داخل الحجرة: وعليك السلام.
▫️وقد روى يعقوب بن إسحاق بن أبي إسرائيل عن ابن حمد قال: ناظر أبو جعفر أمير المؤمنين مالكا في مسجد رسول اللَّه صلى اللَّه عليه وسلم فقال له مالك: يا أمير المؤمنين، لا ترفع صوتك في هذا المسجد، فإن اللَّه عز وجل أدّب قوما فقال: لا تَرْفَعُوا أَصْواتَكُمْ فَوْقَ صَوْتِ النَّبِيِّ وَلا تَجْهَرُوا لَهُ بِالْقَوْلِ كَجَهْرِ بَعْضِكُمْ لِبَعْضٍ أَنْ تَحْبَطَ أَعْمالُكُمْ وَأَنْتُمْ لا تَشْعُرُونَ.
ومدح قوما فقال: إِنَّ الَّذِينَ يَغُضُّونَ أَصْواتَهُمْ عِنْدَ رَسُولِ اللَّهِ أُولئِكَ الَّذِينَ امْتَحَنَ اللَّهُ قُلُوبَهُمْ لِلتَّقْوى لَهُمْ مَغْفِرَةٌ وَأَجْرٌ عَظِيمٌ.
وذم قوما فقال: إِنَّ الَّذِينَ يُنادُونَكَ مِنْ وَراءِ الْحُجُراتِ أَكْثَرُهُمْ لا يَعْقِلُونَ.
وإن حرمته صلى اللَّه عليه وسلم ميتا كحرمته حيا، فاستكان له أبو جعفر وقال: يا أبا عبد اللَّه! أستقبل القبلة وأدعو أم أستقبل رسول اللَّه صلى اللَّه عليه وسلم؟ فقال: ولم تصرف وجهك عنه وهو وسيلتك ووسيلة أبيك آدم عليه السلام إلى اللَّه تعالى يوم القيامة؟ بل استقبله، واستشفع به، فيشفع لك عند اللَّه تعالى.
قال اللَّه تبارك وتعالى: وَلَوْ أَنَّهُمْ إِذْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ جاؤُكَ فَاسْتَغْفَرُوا اللَّهَ وَاسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ لَوَجَدُوا اللَّهَ تَوَّاباً رَحِيماً.

🔸ترجمه: «ابن عائذ می‌گوید: الولید برایمان تعریف کرد، مالک از یحیی بن سعید برایمان تعریف کرد که گفت: رسول خدا صلی الله علیه وسلم می‌فرمود: { ما من بقعة في الأرض أحب إليّ أن يكون قبري فيها من المدينة}؛{هیچ بارگاهی نزد من، برای اینکه قبرم در آنجا باشد، از مدینه دوست داشتی تر نیست}. سه بار این را فرمود.
▫️و جعفر بن سلیمان از لیث از مجاهد از ابن عباس رضی الله عنهما روایت کرده که گفت: رسول خدا صلی الله علیه وسلم فرمود: { من حج وزار قبري بعد موتي كان كمن زارني في حياتي}؛ {هرکس حج کند و قبر مرا بعد از وفاتم زیارت کند، همانند این است که مرا در حیات من زیارت کرده باشد}.
▫️و الدارقطنی از حدیث موسی بن هلال العبدی از عبید الله بن عمر ابن نافع از ابن عمر رضی الله عنهما روایت کرده که گفت: رسول خدا صلی الله علیه وسلم فرمود: { من زار قبري وجبت له شفاعتي}؛ {هرکس قبر مرا زیارت کند شفاعت من برایش واجب می‌شود}.
▫️همچنین الدارقطنی از حدیث یحیی بن محمد بن صاعد تخریج کرده که گفت ابو محمد العبادی برایمان تعریف کرد، مسلمه بن سالم الجهنی برایمان تعریف کرد، عبد الله بن عمر از نافع از سالم از پدرش برای ما تعریف کرد گفت: رسول خدا صلی الله علیه وسلم فرمود: {من جاءني زائرا لم يدعه حاجة إلا زيارتي كان حقا عليّ أن أكون شفيعا له يوم القيامة}؛ {هرکس نزد من به زیارت بیاید و هیچ هدف و حاجت دیگری جز زیارت من نداشته باشد پس بر من حق است که روز قیامت شفیع او باشم}.
▫️و محمد بن اسماعیل بن أبي فدیک می‌گوید: سلیمان بن یزید الکعبی به من خبر داد از انس بن مالک رضی الله عنه که گفت: بیگمان رسول خدا صلی الله علیه وسلم فرمود: {من زار قبري بالمدينة محتسبا كنت له شفيعا أو شهيدا يوم القيامة}؛ {هرکس به امید پاداش گرفتن، در مدینه قبر مرا زیارت کند، پس من در روز قیامت شفاعت کننده یا شهادت دهنده (بر ایمان) او خواهم بود}.
▫️و نزد ابن أبي الدنیا از حدیث سعید بن عثمان الحرجانی آمده که گفت: محمد بن أبي فدیک به ما خبر داد گفت: عمر بن حفص به ما خبر داد گفت: ابن أبي ملیکه گفت: از بعضی از کسانی که آنها را دیده ام شنیدم که می‌گفتند: به ما خبر چنین رسیده که می‌گفت: هرکس نزد قبر پیامبر صلی الله علیه وسلم بایستد و این آیه را تلاوت کند: ﴿إِنَّ ٱللَّهَ وَمَلَٰئِكَتَهُۥ يُصَلُّونَ عَلَى ٱلنَّبِيِّ﴾ [الأحزاب: 56] «بی‌گمان الله و فرشتگانش بر پیامبر درود می‌فرستند} آیه.
و بگوید: درود خدا بر تو باد ای محمد، و هفتاد بار این را بگوید، در این صورت فرشته‌ای ندا می‌دهد: ای فلانی درود خدا بر تو باد، هیچ حاجت و نیازی از تو ساقط نخواهد شد.
▫️و ابو محمد الروائی از طریق ابن زید بن سعد تخریج کرده که گفت: عمرو بن مالک البکری برای ما تعریف کرد، ابو الحور بن عبد الله برای ما تعریف کرد گفت: مردم مدینه دچار خشکسالی شدیدی شدند، به این خاطر نزد عایشه رضی الله عنها شکایت بردند، عایشه گفت: به قبر پیامبر صلی الله علیه وسلم نگاه کنید، پس سوراخی در سقف آن به سمت آسمان باز کنید تا اینکه بین او و بین آسمان سقفی نباشد. راوی می‌گوید: اینچنین کردند و باران زیادی بارید تا اینکه گیاهان سبز شدند و شتران تا حدی فربه شدند که چربی‌های کوهان‌هایشان برآمده شد و آن سال را سال برآمدگی نامیدند.
▫️و از طریق محمد بن حرب الهلالی روایت شده که گفت: وارد مدینه شدم و نزد قبر پیامبر صلی الله علیه وسلم رفتم و ایشان را زیارت کردم و سپس مقابل آن نشستم تا اینکه یک اعرابی آمد و پیامبر صلی الله علیه وسلم را زیارت کرد و گفت: ای بهترین پیامبران، بی گمان خدای عزوجل کتاب راستی را بر تو نازل کرده است که در آن فرموده است: ﴿وَلَوۡ أَنَّهُمۡ إِذ ظَّلَمُوٓاْ أَنفُسَهُمۡ جَآءُوكَ فَٱسۡتَغۡفَرُواْ ٱللَّهَ وَٱسۡتَغۡفَرَ لَهُمُ ٱلرَّسُولُ لَوَجَدُواْ ٱللَّهَ تَوَّابٗا رَّحِيمٗا٦٤﴾ [النساء: 64] {و اگر آن‌ها هنگامی‌که بر خویشتن ستم می‌کردند، نزد تو می‌آمدند، و از الله طلب آمرزش می‌کردند، و پیامبر برایشان طلب آمرزش می‌کرد، بی‌گمان الله را توبه‌پذیر مهربان می‌یافتند}.
و من نزد تو آمده ام و بوسیلۀ شفیع قرار دادن تو به سوی پروردگارم از گناهانم استغفار می‌کنم، سپس گریه کرد و این شعر را سرود: {ای بهترین کسی که در با عظمت‌ترین زمین هموار دفن شده است و از بوی خوش او همه‌ی تپه‌ها و دشت‌ها خوشبو شده‌اند. جان من فدای قبری که تو ساکن آن هستی. در آن هم عفاف هست، هم جود و هم کرم}
سپس استغفار کرد و رفت. می‌گوید: پس به خواب رفتم و پیامبر صلی الله علیه وسلم را در خواب دیدم که فرمود: خدای عزوجل بخاطر شفاعت من او را بخشید.
▫️و ابو نعیم از طریق محمد بن سلیمان تخریح کرده که گفت: عبد الحمید بن سلیمان برای ما تعریف کرد از سعید بن المسیب گفت: در شب های حره که دچار مصیب شده بودم غیر از من کسی در مسجد نبود و موقع نماز نمی‌رسید مگر اینکه از قبر صدای اذان را می‌شنیدم و جلو می‌آمدم و اقامه می‌کردم و نماز می‌خواندم. و مردم شام وارد مسجد می‌شدند و می‌گفتند: به این پیر مرد دیوانه بنگرید.
▫️و ابو محمد الدرامی ‌می‌گوید: مروان بن محمد به ما خبر داد از سعید بن عبد العزیز گفت: در روزهای حره در مسجد النبی در مدینه اذان داده نمی‌شد و نماز اقامه نمی‌شد. سعید بن المسیب از مسجد بیرون نمی‌رفت و متوجه وقت نماز نمی‌شد مگر با شنیدن همهمه‌ای که از قبر پیامبر صلی الله علیه وسلم می‌شنید...
▫️و حافظ ابو عبد الله محمد بن النجار از حدیث ابي السکن الهمداني تخریج کرده که گفت: محمد بن حامان برایم تعریف کرد گفت: شنیدم ابراهیم بن شیبان می‌گفت: حج کردم و به مدینه رفتم و نزد قبر رسول خدا صلی الله علیه وسلم رفتم و به او سلام کردم و از داخل حجره، «وعلیک السلام»، را شنیدم.
▫️و به تحقیق یعقوب بن اسحاق بن أبي اسرائیل از ابن حمد روایت کرد که گفت: ابو جعفر امیر المومنین با امام مالک در مسجد رسول خدا صلی الله علیه وسلم مناظره کرد و مالک به او گفت: ای امیر المومنین صدایت را در این مسجد بلند نکن، چراکه خدای عزوجل گروهی را ادب کرده و فرموده است: ﴿يَٰأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ لَا تَرۡفَعُوٓاْ أَصۡوَٰتَكُمۡ فَوۡقَ صَوۡتِ ٱلنَّبِيِّ وَلَا تَجۡهَرُواْ لَهُۥ بِٱلۡقَوۡلِ كَجَهۡرِ بَعۡضِكُمۡ لِبَعۡضٍ أَن تَحۡبَطَ أَعۡمَٰلُكُمۡ وَأَنتُمۡ لَا تَشۡعُرُونَ٢﴾ [الحجرات: 2]
«ای کسانی‌که ایمان آورده‌اید! صدای‌تان را فراتر از صدای پیامبر نکنید، و با او با آواز بلند سخن نگویید، همان گونه که با یکدیگر بلند سخن می‌گویید، که مبادا در حالی‌که نمی‌دانید اعمال شما نابود گردد».
و گروهی را مدح کرده و فرموده است: ﴿إِنَّ ٱلَّذِينَ يَغُضُّونَ أَصۡوَٰتَهُمۡ عِندَ رَسُولِ ٱللَّهِ أُوْلَٰئِكَ ٱلَّذِينَ ٱمۡتَحَنَ ٱللَّهُ قُلُوبَهُمۡ لِلتَّقۡوَىٰۚ لَهُم مَّغۡفِرَةٞ وَأَجۡرٌ عَظِيمٌ٣﴾ [الحجرات: 3]
«بی‌گمان کسانی‌که صدای خود را نزد رسول الله پایین می‌آورند، آن‌ها کسانی هستند که الله دل‌های شان را برای تقوا آزموده (و خالص گردانیده) است، برای آن‌ها آمرزش و پاداش عظیمی‌است».
و گروهی را سرزنش کرده و فرموده است: ﴿إِنَّ ٱلَّذِينَ يُنَادُونَكَ مِن وَرَآءِ ٱلۡحُجُرَٰتِ أَكۡثَرُهُمۡ لَا يَعۡقِلُونَ٤﴾ [الحجرات: 4]
«بی‌گمان کسانی‌که از پشت حجره‌ها صدایت می‌زنند، بیشترشان بی‌خردانند».
و بدان که حرمت پیامبر صلی الله علیه وسلم در هنگام مرگش، همانند حرمتش در زمان حیاتش است. ابو جعفر در برابر سخن او آرام شد و گفت: ای ابا عبد الله! آیا رو به قبله کنم و دعا کنم، یا رو به رسول خدا صلی الله علیه وسلم کنم؟ گفت: برای چه صورتت را از او برمی‌گردانی در حالی که او وسیلۀ تو و وسیلۀ پدرت آدم علیه السلام به سوی الله متعال در روز قیامت است؟ بلکه به او رو کن و بوسیلۀ او درخواست شفاعت کن؛ چراکه برایت نزد الله متعال شفاعت می‌کند.
خدای تبارک و تعالی فرموده است: ﴿وَلَوۡ أَنَّهُمۡ إِذ ظَّلَمُوٓاْ أَنفُسَهُمۡ جَآءُوكَ فَٱسۡتَغۡفَرُواْ ٱللَّهَ وَٱسۡتَغۡفَرَ لَهُمُ ٱلرَّسُولُ لَوَجَدُواْ ٱللَّهَ تَوَّابٗا رَّحِيمٗا٦٤﴾ [النساء: 64] {و اگر آن‌ها هنگامی‌که بر خویشتن ستم می‌کردند، نزد تو می‌آمدند، و از الله طلب آمرزش می‌کردند، و پیامبر برایشان طلب آمرزش می‌کرد، بی‌گمان الله را توبه‌پذیر مهربان می‌یافتند}. انتها

👈چنانکه مشاهده می‌کنید، مقریزی شافعی رحمه الله، در کتابش «إمتاع الأسماع» روایاتی را در جهت مستحب بودن زیارت قبر پیامبر صلی الله علیه وسلم و توسل به او و شفیع قرار دادن او آورده است. و اگر مجرد درخواست دعا از پیامبر صلی الله علیه وسلم نزد قبرش در نزد مقریزی شرک بود، پس چطور چنین روایاتی را آورده است؟

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

نصیحتی دلسوزانه برای صلاح مهدوی و هم فکرانش؛

    ♦️ چند سال پیش که وهابیان اهل غلو و افراط، احساس کردند که میدان برایشان خالی شده و تا آینده ای نزدیک بر دنیای اسلام مسلط می شوند، اهل ...