خوارج وهابی، با کلام بعضی از علما همانند نصوص وحی که موقع اختلاف و تنازع، باید به آن رجوع شود، برخورد میکنند. و خوارج اگر به نصوص وحی نیز استناد کنند، استنادشان باطل است چراکه فهمشان خطاست؛ مانند خوارج زمان سیدنا علی رضی الله عنه که برای تکفیر سیدنا علی به آیات قرآن استناد میکردند و فهمشان خطا بود. و این مجددان ذوالخویصره و این نوادگان ابن ملجم، سخن بعضی از علما را هم همانند وحی منزل قرار داده و سپس با عقلهای کوچک زنگ زدهشان نه نصوص وحی را به درستی فهم میکنند و نه کلام این علما را!
در جواب این خوارج مارق میگویم: مگر اجماع علمای اهل سنت و از جمله شیخ و استاد ابن قیم، ابن تیمیه، نص نگذاشتهاند که سجده عبادت با سجدۀ تحیت فرق میکند؟
چرا در مقابل فهمیدن مقاومت میکنید؟
و رکوع نیز همانند سجود است.
و اصلا بالفرض ابن قیم اینگونه گفته باشد، خب اشتباه کرده است. مگر سخن ابن قیم، کلام وحی منزل است؟ مگر برای حل اختلاف و نزاع باید به سخن ابن قیم رجوع کرد؟ مگر شما احبار و رهبان را أرباب من دون الله گرفته اید؟
و یا اگر تراشیدن سر برای شیخ و استاد مطلقا شرک باشد بدون در نظر گرفتن قصد و نیت؛ پس با این حساب باید تراشیدن سر کودکان برای رفتن به مدرسه یا تراشیدن سر برای دکتر یا تراشیدن سر برای همسری که سر کچل را دوست دارد، و... همگی شرک باشد!
چرا عقل را بوسیده و کنار گذاشتهاید؟ متأسفانه به نام تبعیت از نصوص، نصوص را فهم نمیکنید و به چنان بیراههای رفتهاید که گمراه ترین فرق منتسب به اسلام گشتهاید؟
مگر رسول خدا صلی الله علیه وسلم نفرموده: «إنما الأعمال بالنيات»؟ اما شما خوارج مارق میگویید اعمالی مانند سجده و رکوع و تراشیدن سر و... بدون در نظر گرفتن نیت، عبادت هستند و انجام آن برای غیر خدا شرک و فاعلش مشرک است!
به راستی که درمان خوارج یک چیز بیشتر نیست و آن همان سفارش رسول خدا دربارۀ آنان است: «لئن أدركتهم لأقتلنهم قتل عاد»؛ «اگر آنها را مییافتم همانند کشتن قوم عاد آنها را میکشتم».
#مجاهد_دین
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر