۱۳۹۷/۰۶/۳۱

حقیقت توحید ربوبیت نزد مشرکان (6)


خداوند اقرار مشرکان به ربوبیت را در قرآن نقل کرده و سپس آنان را دروغگو در اقرارشان وصف می کند و سپس سه قسم از شرک های مشرکان را بیان می کند. خداوند متعال می فرماید:
🌺﴿قُل لِّمَنِ ٱلۡأَرۡضُ وَمَن فِيهَآ إِن كُنتُمۡ تَعۡلَمُونَ٨٤ سَيَقُولُونَ لِلَّهِۚ قُلۡ أَفَلَا تَذَكَّرُونَ٨٥ قُلۡ مَن رَّبُّ ٱلسَّمَٰوَٰتِ ٱلسَّبۡعِ وَرَبُّ ٱلۡعَرۡشِ ٱلۡعَظِيمِ٨٦ سَيَقُولُونَ لِلَّهِۚ قُلۡ أَفَلَا تَتَّقُونَ٨٧ قُلۡ مَنۢ بِيَدِهِۦ مَلَكُوتُ كُلِّ شَيۡءٖ وَهُوَ يُجِيرُ وَلَا يُجَارُ عَلَيۡهِ إِن كُنتُمۡ تَعۡلَمُونَ٨٨ سَيَقُولُونَ لِلَّهِۚ قُلۡ فَأَنَّىٰ تُسۡحَرُونَ٨٩ بَلۡ أَتَيۡنَٰهُم بِٱلۡحَقِّ وَإِنَّهُمۡ لَكَٰذِبُونَ٩٠ مَا ٱتَّخَذَ ٱللَّهُ مِن وَلَدٖ وَمَا كَانَ مَعَهُۥ مِنۡ إِلَٰهٍۚ إِذٗا لَّذَهَبَ كُلُّ إِلَٰهِۢ بِمَا خَلَقَ وَلَعَلَا بَعۡضُهُمۡ عَلَىٰ بَعۡضٖۚ سُبۡحَٰنَ ٱللَّهِ عَمَّا يَصِفُونَ٩١﴾ [المؤمنون: 84-91]
🌸«(ای پیامبر!) بگو: اگر می‌دانید، زمین و هرکه در آن است از آنِ کیست؟!(84) به زودی خواهند گفت: (همه) از آن الله است بگو: آیا پند نمی‌گیرید؟!(85) بگو: چه کسی پروردگار آسمان‌های هفتگانه، و پروردگار عرش عظیم است؟!(86) خواهند گفت: (همه) از آنِ الله است بگو: آیا (از الله) نمی‌ترسید؟!(87) بگو: اگر می‌دانید، چه کسی فرمان‌روایی همۀ موجودات در دست دارد، و او پناه می‌دهد، و کسی در برابر او پناه داده نمی‌شود؟!(88) خواهند گفت: از آن الله است بگو: پس چگونه جادو می‌شوید؟!(89) (چنین نیست) بلکه حق را برای آن‌ها آوردیم، و بی‌گمان آنان دروغگو هستند(90) الله هرگز فرزندی بر نگزیده است، و هیچ إله (دیگری) با او نیست، (اگر چنین بود) آنگاه هر معبودی آنچه را که آفریده بود؛ می‌برد، و مسلماً بعضی بر بعضی دیگر برتری می‌جستند، الله منزه (و پاک) است از آنچه آن‌ها توصیف می‌کنند(91)».

👈به این آیات خوب دقت کنید، اگر مشرکان درباره بت هایشان قائل به ربوبیت نبودند خداوند در پاسخ آنان چنین احتجاج نمی کرد که ﴿مَا ٱتَّخَذَ ٱللَّهُ مِن وَلَدٖ﴾ «الله هرگز فرزندی بر نگزیده است».
👈و مشرکان را در ادعایشان به اعتقاد و ایمان به ربوبیت الله تکذیب می کند و در جوابشان فرمود: ﴿بَلۡ أَتَيۡنَٰهُم بِٱلۡحَقِّ وَإِنَّهُمۡ لَكَٰذِبُونَ٩٠﴾ «(چنین نیست) بلکه حق را برای آن‌ها آوردیم، و بی‌گمان آنان دروغگو هستند(90)».

👈و نفرمود إنهم لمکذبون. چون کاذب (کسی که دروغ می گوید) با مکذب (کسی که حق را تکذیب و انکار کند) فرق دارد و مشرکان در ادعایشان نسبت به توحید ربوبیت خداوند کاذب و دروغگو بودند و علت کاذب بودن مشرکان را خداوند بیان کرده که چون آنها معتقد بودند که خداوند فرزند دارد و به همراه الله، معبودان دیگر وجود دارد. سپس خداوند گفته است که اگر به همراه الله، إله های دیگر وجود داشت هر إله آنچه خودش آفریده بود را به سمت خود می کشید و هر إلهی می خواست که بر دیگر إله ها برتری یابد.
👈 و اگر مشرکان چنین اعتقادی درباره بت هایشان نداشتند پس خداوند چرا آنها را به چنین احتجاج هایی پاسخ داده است؟
👈و اگر مشرکان چنین اعتقاداتی درباره بت هایشان نداشتند و برای بت هایشان قائل به ربوبیت نبودند پس باید مشرکان در جواب خداوند می گفتند که ما برای بت هایمان قائل به ربوبیت نیستیم و معتقد نیستیم که آن إله ها با خداوند در ربوبیت منازعه می کنند و معتقد نیستیم إله هایمان چیزی خلق کرده باشند تا هر إله آنچه که خودش خلق کرده است را به سمت خود ببرد.

🔹امام طبری در تفسیر آیه 89 که آمده است ﴿فَأَنَّىٰ تُسۡحَرُونَ﴾ می گوید: « فإنهم يقولون: إن ملكوت كلّ شيء والقدرة على الأشياء كلها لله، فقل لهم يا محمد: (فَأَنَّى تُسْحَرُونَ) يقولون: فمن أيّ وجه تصرفون عن التصديق بآيات الله، والإقرار بأخباره وأخبار رسوله، والإيمان بأن الله القادر على كل ما يشاء، وعلى بعثكم أحياء بعد مماتكم، مع علمكم بما تقولون من عظيم سلطانه وقدرته؟!».
🔸ترجمه: «مشرکان می گویند که ملکوت و فرمانروایی همه چیز و قدرت بر همه چیزها برای الله است پس ای محمد به آنان بگو (فَأَنَّى تُسْحَرُونَ) «چگونه جادو می شوید».  می گویند: پس برای چه از تصدیق کردن آیات خداوند و اقرار کردن به اخبار اوتعالی و اخبار رسولش رویگردانی می کنید و از ایمان آوردن به اینکه الله بر هر آنچه که بخواهد قادر است و بر اینکه شما را بعد از مردنتان زنده کند رویگردانی می کنید با علمتان به آنچه که به نسبت بزرگ بودن سلطه و قدرت خداوند می گویید؟».
🔹سپس در ادامه امام طبری در تاویل آیه ﴿مَا ٱتَّخَذَ ٱللَّهُ مِن وَلَدٖ وَمَا كَانَ مَعَهُۥ مِنۡ إِلَٰهٍۚ إِذٗا لَّذَهَبَ كُلُّ إِلَٰهِۢ بِمَا خَلَقَ وَلَعَلَا بَعۡضُهُمۡ عَلَىٰ بَعۡضٖۚ سُبۡحَٰنَ ٱللَّهِ عَمَّا يَصِفُونَ٩١﴾ می گوید: «ما الأمر كما يزعم هؤلاء المشركون بالله، من أن الملائكة بنات الله، وأن الآلهة والأصنام ألهة دون الله (بَلْ أَتَيْنَاهُمْ بِالْحَقِّ) اليقين، وهو الدين الذي ابتعث الله به نبيه صلى الله عليه وسلم، وذلك الإسلام، ولا يُعْبَد شيء سوى الله؛ لأنه لا إله غيره (وَإِنَّهُمْ لَكَاذِبُونَ) يقول: وإن المشركين لكاذبون فيما يضيفون إلى الله، وينْحَلُونه من الولد والشريك، وقوله: (مَا اتَّخَذَ اللَّهُ مِنْ وَلَدٍ) يقول تعالى ذكره: ما لله من ولد، ولا كان معه في القديم، ولا حين ابتدع الأشياء من تصلح عبادته، ولو كان معه في القديم أو عند خلقه الأشياء من تصلح عبادته (مِنْ إِلَهٍ إِذًا لَذَهَبَ) يقول: إذن لاعتزل كل إله منهم (بِمَا خَلَقَ) من شيء، فانفرد به، ولتغالبوا، فلعلا بعضهم على بعض، وغلب القويّ منهم الضعيف؛ لأن القويّ لا يرضى أن يعلوه ضعيف، والضعيف لا يصلح أن يكون إلها، فسبحان الله ما أبلغها من حجة وأوجزها، لمن عقل وتدبر. وقوله: (إِذًا لَذَهَبَ) جواب لمحذوف، وهو: لو كان معه إله، إذن لذهب كل إله بما خلق».
🔸ترجمه: «موضوع آنطور که مشرکان می پندارند نیست اینکه گمان می کنند ملائکه دختران الله هستند و اینکه آلهه و بت ها، اله هایی غیر از الله هستند. بل اتیناهم بالحق، یعنی یقین. و آن همان دینی است که خداوند پیامبرش را برای آن مبعوث کرده است و آن اسلام است وجز الله عبادت نمی شود برای اینکه الهی غیر از او نیست. وانهم لکاذبون. می گوید: و آن مشرکان به نسبت آنچه که به خداوند اضافه می نمایند دروغگو هستند. و برایش فرزند و شریک قرار می دهند. و این فرموده اش (ما اتخذ الله من ولد) خداوند متعال می فرماید: خداوند فرزندی ندارد و نه در قدیم و نه الآن چیزهایی بوجود نیاورده که همراه او باشند و شایسته عبادت باشند و اگر  در قدیم همراه او چیزی بود یا نزد مخلوقاتش إله هایی بودند که شایسته عبادت شدن بودند (من إله اذا لذهب) می فرماید: پس در آن صورت هر یک از آن إله ها با آنچه که خلق کرده است به یک جا می رود و آن را به سمت خود می کشد و بر یکدیگر غلبه می یافتند و بعضی از آن إله ها بر بعضی دیگر برتری می جستند و قوی شان بر ضعیفشان غلبه می یافت برای اینکه قوی راضی نمی شود که ضعیف بر او برتری یابد و ضعیف شایسته نیست که إله باشد پس پاک است خداوندی که حجتش چقدر بالغ و وجیز است برای کسی که عقل داشته باشد و تدبر کند. و این فرموده اش (اذا لذهب) جواب برای محذوف است و آن این است" اگر همراه او إلهی بود، پس هر الهی آنچه را که خلق کرده است با خود می برد».
🗒 تفسیر طبری، ج 19 ص 66.

✔️پس اقرار مشرکان به خالق و رازق بودن الله، به معنای ایمان مشرکان به توحید ربوبیت الله نیست چون اگر به توحید ربوبیت الله ایمان داشتند، هرگز برای خداوند فرزند و شریک قائل نمی شدند و هرگز خداوند در پاسخ به آنان بر چیزی که مشرکان به آن معتقد نباشند، احتجاج نمی کند و مشرکان را به چیزی که به آن معتقد نیستند سرزنش نمی کند و اینکه خداوند می گوید آنها کاذب و دروغگو هستند بیان می کند که آنها خداوند را در ربوبیتش یکتا نمی دانستند.

✔️پس فرق است بین ایمان به وجود الله با ایمان به توحید ربوبیت الله و جز تعداد بسیار بسیار اندکی از دهری ها و ملحدین مادی گرا منکر وجود الله نشده اند و گرچه همان ها هم در اندرون شان به وجود الله اقرار دارند اما آن را از روی مکابره انکار می کنند مانند فرعون و امثال او. پس ایمان به وجود الله در فطرت همه آدمیان وجود دارد و اقرار به بعضی از صفات ربوبیت خداوند مستلزم نفی صفات ربوبیت از بت ها توسط مشرکان نیست و مشرکان منکر وجود الله نبودند بلکه الله را فطرتا می شناختند اما بت هایشان را در بعضی از صفات ربوبیت و الوهیت شریک خداوند می دانستند و اقرار مشركان به بعضی از صفات ربوبیت خداوند به معنای توحید ربوبیت مشرکان نیست، و به این معنا نیست که مشرکان برای بت هایشان صفات ربوبیت قائل نباشند.


#مجاهد_دین 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

نصیحتی دلسوزانه برای صلاح مهدوی و هم فکرانش؛

    ♦️ چند سال پیش که وهابیان اهل غلو و افراط، احساس کردند که میدان برایشان خالی شده و تا آینده ای نزدیک بر دنیای اسلام مسلط می شوند، اهل ...