۱۳۹۷/۰۶/۳۱

چگونه می توان ادعا کرد که مشرکانی که از بت هایشان بخشش و رحمت و نصرت و رزق و غوث می خواستند و بر آنان توکل می کردند و هنگام ذبح، نام بت ها را بر حیوانات می بردند، در ربوبیت موحد بوده اند؟

شیخ الاسلام ابن تیمیه می گوید:

🔹وكَذَلِكَ الْغُلُوُّ فِي بَعْضِ الْمَشَايِخِ: إمَّا فِي الشَّيْخِ عَدِيٍّ " وَيُونُسَ القتي أَوْ الْحَلَّاجِ وَغَيْرِهِمْ؛ بَلْ الْغُلُوُّ فِي عَلِيِّ بْنِ أَبَى طَالِبٍ - رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ - وَنَحْوِهِ بَلْ الْغُلُوُّ فِي الْمَسِيحِ عَلَيْهِ السَّلَامُ وَنَحْوِهِ. فَكُلُّ مَنْ غَلَا فِي حَيٍّ؛ أَوْ فِي رَجُلٍ صَالِحٍ كَمِثْلِ عَلِيٍّ - رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ - أَوْ " عَدِيٍّ " أَوْ نَحْوِهِ؛ أَوْ فِيمَنْ يُعْتَقَدُ فِيهِ الصَّلَاحُ؛ كَالْحَلَّاجِ أَوْ الْحَاكِمِ الَّذِي كَانَ بِمِصْرِ أَوْ يُونُسَ القتي وَنَحْوِهِمْ وَجَعَلَ فِيهِ نَوْعًا مِنْ #الْإِلَهِيَّةِ مِثْلَ أَنْ يَقُولَ: كُلُّ رِزْقٍ لَا يَرْزُقُنِيهِ الشَّيْخُ فُلَانٌ مَا أُرِيدُهُ أَوْ يَقُولَ إذَا ذَبَحَ شَاةً: بِاسْمِ سَيِّدِي، أَوْ يَعْبُدُهُ بِالسُّجُودِ لَهُ أَوْ لِغَيْرِهِ أَوْ يَدْعُوهُ مِنْ دُونِ اللَّهِ تَعَالَى؛ مِثْلَ أَنْ يَقُولَ: يَا سَيِّدِي فُلَانُ اغْفِرْ لِي أَوْ ارْحَمْنِي أَوْ اُنْصُرْنِي أَوْ اُرْزُقْنِي أَوْ أَغِثْنِي أَوْ أَجِرْنِي أَوْ تَوَكَّلْت عَلَيْك أَوْ أَنْتَ حَسْبِي؛ أَوْ أَنَا فِي حَسْبِك؛ أَوْ نَحْوَ هَذِهِ الْأَقْوَالِ وَالْأَفْعَالِ؛ الَّتِي هِيَ مِنْ خَصَائِصِ #الرُّبُوبِيَّةِ الَّتِي لَا تَصْلُحُ إلَّا لِلَّهِ تَعَالَى فَكُلُّ هَذَا شِرْكٌ وَضَلَالٌ يُسْتَتَابُ صَاحِبُهُ فَإِنْ تَابَ وَإِلَّا قُتِلَ، فَإِنَّ اللَّهَ إنَّمَا أَرْسَلَ الرُّسُلَ وَأَنْزَلَ الْكُتُبَ لِنَعْبُدَ اللَّهَ وَحْدَهُ لَا شَرِيكَ لَهُ وَلَا نَجْعَلَ مَعَ اللَّهِ إلَهًا آخَرَ.
[مجموع الفتاوی ج 3 ص 395]

🔸ترجمه: «و به همین شکل می باشد غلو درباره بعضی از مشایخ، چه در حق شیخ عدی و یونس القتی باشد یا حلاج و غیر آنان، بلکه غلو در حق علی بن ابی طالب رضی الله عنه و امثال او، بلکه غلو درباره مسیح علیه السلام و امثال او. پس هر کسی که در حق زنده ای غلو کند یا در حق شخصی صالح مانند علی رضی الله عنه یا عدی یا امثال آنان غلو کند، یا درباره کسی که معتقد به صلاح او باشد مانند حلاج یا حاکمی که در مصر بود یا یونس القتی و امثال آنان، و برایش نوعی از #الوهیت قرار بدهد، مانند اینکه بگوید: هر رزقی که شیخ فلان به من آن رزق را ندهد نمی خواهم یا هنگام ذبح حیوانی، بگوید: به نام سرورم. یا او را با سجده کردن برایش عبادت کند یا بجای الله متعال او را به فریاد بخواند مانند اینکه بگوید : ای سرورم فلانی، مرا ببخش یا به من رحم کن یا مرا یاری بده یا به من رزق بده یا به دادم برس یا به من پاداش بده یا بر تو توکل کردم یا تو برایم کافی هستی، یا من در پناه تو هستم یا مانند این اقوال و افعال، که از خصائص #ربوبیت هستند که جز برای الله متعال شایسته نیستند، پس همه اینها شرک و گمراهی است و صاحبش استتابه داده می شود و اگر توبه نکرد کشته می شود. برای اینکه خداوند همانا پیامبران را فرستاد و کتاب ها را نازل کرد تا الله به تنهایی و بدون شریک عبادت شود و همراه خداوند اله دیگری قرار داده نشود».

💫 تأمل:
شیخ الاسلام اموری مانند درخواست بخشش، رحمت، نصرت، رزق، غوث، توکل، بردن نام هنگام ذبح و... را نوعی از #الوهیت می داند، سپس همین موارد را از خصائص #ربوبیت می خواند.

پس چگونه می توان ادعا کرد که مشرکانی که از بت هایشان  بخشش و رحمت و نصرت و رزق و غوث می خواستند و بر آنان توکل می کردند و هنگام ذبح، نام بت ها را بر حیوانات می بردند، در ربوبیت موحد بوده اند؟ چطور کسی می تواند چنین جرأتی پیدا کند که شرک مشرکان را تطهیر نموده و تقلیل نماید و زیبا نشان دهد تا به این وسیله مشرکان را تا سطح موحدان و مسلمانان بالا بیاورد و هردو را همسطح کند تا به این شکل به تکفیر و مشرک دانستن اهل قبله راحت تر دست یابد. کسانی که مشرکان زمان پیامبر امثال ابو جهل و ابو لهب را همانند نووی و ابن قدامه می پندارند که هردویشان توحید ربوبیت داشته و هردویشان نیز تنها بخاطر درخواست شفاعت از نبی یا ولی، مرتکب شرک شده اند! ولا حول ولا قوة إلا بالله.

به راستی که در تطهیر شرک مشرکان و موحد دانستن آنان در ربوبیت، شیطان لعین ید طویلی داشته است و خیلی ها را فریب داده است و کسانی که فهمی همچون خوارج دارند، سراغ آیاتی که درباره مشرکان نازل شده است می روند و بدون هیچ گونه درکی از کیفیت شرک مشرکان، می آیند و این آیات را بر مومنان تطبیق می دهند و گمان می کنند مشرکان تنها به این خاطر مشرک بودند که از بت هایشان درخواست شفاعت کرده اند، پس در نتیجه امثال نووی و ابن قدامه هم که چون از پیامبر درخواست شفاعت کرده اند پس مشرک شده اند. خداوند ما را از شر خوارج و فهم آنان محفوظ بدارد.
واقعا سپاس گذار خداوند هستم که مرا متوجه انحراف غالیان کرد. و یقین دارم همانند من 90 درصد دیگر از برادران و خواهرانی که متاثر از دعوت نجد هستند، تنها و تنها فریب شعار پر زرق و برق توحید را خورده اند و به نام توحید، اخذ اسباب را شرک می دانند و به نام توحید اعمالی که نهایتش حرام است را کفر می دانند، و همه اینها چیزی جز شبیه بودن به عقاید خوارج نیست. و اگر من با غالیان آن همه مباحثه را نمی کردم و در عقاید آنان خیلی ریز نمی شدم شاید متوجه انحراف آنان نمی شدم و با همان تقلید و حسن ظنی که نسبت به مدعیان توحید داشتم راه آنان را طی می کردم. و به همان شکل یقین دارم که 90 درصد برادران و خواهرانم هم فقط بخاطر حسن ظنی که به افرادی که نزد آنان به منادیان توحید شناخته شده اند، ناچار به تقلید و پذیرش حرف های آنان هستند، اما ای کاش و هزار ای کاش لحظه ای توقف می کردند و آنچه به مغزهایشان تزریق کرده اند را بیرون می کردند و منطقی به این مسائل نگاه می کردند و به جای تقلید از خلف هایی که بعد از 12 قرن آمده اند، به علمای مذهب خودشان که بیش از 12 قرن است یک حرف مشترک را می زده اند، رجوع کند تا بداند توحید به معنای رها کردن اسباب نیست و توحید به معنای تکفیر کردن فاعل کبیره نیست.


مجاهد دین

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

نصیحتی دلسوزانه برای صلاح مهدوی و هم فکرانش؛

    ♦️ چند سال پیش که وهابیان اهل غلو و افراط، احساس کردند که میدان برایشان خالی شده و تا آینده ای نزدیک بر دنیای اسلام مسلط می شوند، اهل ...