۱۳۹۷/۰۶/۳۱

وَمَن لَّمۡ يَحۡكُم بِمَآ أَنزَلَ ٱللَّهُ فَأُوْلَٰئِكَ هُمُ ٱلۡكَٰفِرُونَ

شیخ الاسلام ابن قیم رحمه الله در توضیح آیه ﴿وَمَن لَّمۡ يَحۡكُم بِمَآ أَنزَلَ ٱللَّهُ فَأُوْلَٰئِكَ هُمُ ٱلۡكَٰفِرُونَ44﴾ [المائدة: 44].
«هرکس برابر آن چیزی حکم نکند که خداوند نازل کرده است، او و امثال او بی‌گمان کافرند».

در کتاب مدارج السالکین می گوید:

🔹قال ابن عباس: "ليس بكفر ينقل عن الملة بل إذا فعله فهو به كفر وليس كمن كفر بالله واليوم الآخر" وكذلك قال طاووس وقال عطاء: "هو كفر دون كفر وظلم دون ظلم وفسق دون فسق".
ومنهم: من تأول الآية على ترك الحكم بما أنزل الله جاحدا له وهو قول عكرمة وهو تأويل مرجوح فإن نفس جحوده كفر سواء حكم أو لم يحكم.
ومنهم: من تأولها على ترك الحكم بجميع ما أنزل الله قال: ويدخل في ذلك الحكم بالتوحيد والإسلام وهذا تأويل عبدالعزيز الكناني وهو أيضا بعيد إذ الوعيد على نفي الحكم بالمنزل وهو يتناول تعطيل الحكم بجميعه وببعضه.
ومنهم: من تأولها على الحكم بمخالفة النص تعمدا من غير جهل به ولا خطأ في التأويل حكاه البغوي عن العلماء عموما.
ومنهم: من تأولها على أهل الكتاب وهو قول قتادة والضحاك وغيرهما وهو بعيد وهو خلاف ظاهر اللفظ فلا يصار.
إليه ومنهم: من جعله كفرا ينقل عن الملة.
والصحيح: أن الحكم بغير ما أنزل الله يتناول الكفرين الأصغر والأكبر بحسب حال الحاكم فإنه إن اعتقد وجوب الحكم بما أنزل الله في هذه الواقعة وعدل عنه عصيانا لأنه مع اعترافه بأنه مستحق للعقوبة فهذا كفر أصغر وإن اعتقد أنه غير واجب وأنه مخير فيه مع تيقنه أنه حكم الله تعالى فهذا كفر أكبر وإن جهله وأخطأه: فهذا مخطىء له حكم المخطئين.
والقصد: أن المعاصي كلها من نوع الكفر الأصغر فإنها ضد الشكر الذي هو العمل بالطاعة فالسعي: إما شكر وإما كفر وإما ثالث لا من هذا ولا من هذا والله أعلم.

🔸ترجمه:
ابن عباس می‌گوید: این کفر شخص را از دایره‌ی اسلام خارج نمی‌سازد، بلکه هرکس چنین کند، به نوعی دچار کفر شده است و مانند کسی نیست که نسبت به خدا و روز آخرت کافر باشد.
طاووس نیز چنین نظر دارد و عطاء می‌گوید: «منظور درجه‌ی پایینی از کفر، ظلم و فسق است».
کسانی؛ از جمله، عکرمه این آیه را مصداق کسانی می‌دانند که از روی جحد و انکار حکم بما انزل الله را ترک نمایند البته نظر اول راجح است، زیرا جحد و انکار آن به تنهایی کفر محسوب می‌شود، چه حکم بما انزل را ترک کند و چه آن را ترک نکند.
گروهی نیز می‌گویند: منظور ترک حکم به همه‌ی آنچه می‌باشد که خداوند نازل کرده است، حکم به توحید و اسلام در این مقوله جای می‌گیرد، این تفسیر «عبدالعزیز کنانی» است و این نیز بعید است، زیرا وعید و تهدید در این آیه، مربوط به ترک حکم به آنچه می‌باشد که خدا نازل کرده است و شامل همه یا بخشی از آن می‌شود.
گروهی نیز می‌گویند: منظور حکم کردن بر خلاف نص قرآن و سنّت است، از روی عمد و آگاهی، نه از روی ناآگاهی یا اشتباه در تفسیر، بغوی آن را از علماء به صورت عموم بیان می‌کند.
گروهی نیز از جمله قتاده و ضحاک و... آن را به اهل کتاب تأویل می‌کنند، این نیز تفسیر بعیدی است و خلاف ظاهر لفظ و عبارت است، و به این نتیجه نمی‌انجامد.
گروهی نیز می‌گویند: ترک حکم بما انزل الله، کفر است و شخص را از اسلام خارج می‌کند.
👈 اما واقعیت این است که حکم بغیر ما انزل الله، کفر اکبر و اصغر را شامل می‌شود و این به وضعیت شخص حکم‌کننده بستگی دارد، اگر با وجود این کار، حکم بر اساس شریعت خداوند را واجب بداند اما از آن سرپیچی کند و معتقد باشد که به این سبب مستحق مجازات است، کفر او از نوع کفر اصغر است، اما اگر حکم بر اساس شریعت خداوند را واجب نداند و خود را در پیروی از آن مختار بداند، با وجود آنکه مطمئن است که این حکم خداوند است، کفر او از نوع کفر اکبر است، اما اگر نسبت به آن علم و آگاهی نداشته باشد و به خطا برود، خطا کار است و حکم خطاکاران بر او صادر می‌شود.
[مدارج السالکین ص 336-337].



#مجاهد_دین

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

نصیحتی دلسوزانه برای صلاح مهدوی و هم فکرانش؛

    ♦️ چند سال پیش که وهابیان اهل غلو و افراط، احساس کردند که میدان برایشان خالی شده و تا آینده ای نزدیک بر دنیای اسلام مسلط می شوند، اهل ...