۱۳۹۷/۰۶/۳۱

ابن صلاح رحمه الله و ماست مالی کردن کلام ایشان توسط مخالفان!



👈بعضی ها هنوز راست و چپ خود را نمی شناسند و قبل از اینکه چیزی یاد بگیرند شروع به رد کردن می کنند و نقد می نویسند در حالی که «من تكلم في غير فنه أتى بالعجائب». و عجائب آنان را در پایین ببینید و بدانید که این جاهلانی که هنوز اسم مبتدی هم برایشان گران است، برای پاسخ دادن چطور خود را به هر در و دیواری می زنند و چه افتضاحاتی به بار می آورند!

🎈یکی از آن بنده خدا ها، نوشته است: {متوجه شدیم که اجابت شدن دعای توسل کنندگان #معجزه است}
سپس گفته: {در توسل چه امور خارع العاده ای وجود دارد که تنها خداوند قادر به آن است}
و در آخر گفته: {پس می توان نتیجه گرفت طبق نظر ابن صلاح رحمه الله اعتقاد توسل کنندگان (غیر معتقد به معجزه) شرک است}

می گویم: ای بنده خدا، این آسمان به رسیمان کردن تو، مرا یاد روافضی می اندازد که هزار و یک صغری و کبری می کردند تا طعنه ای به صحابه زده باشند، و هزار و یک لازمه و مقدمه می تراشیدند تا به مقصدشان برسند، مثلا می گفتند طبق فلان آیه بلند کردن صدا بر صدای پیامبر باعث حبط عمل می شود، سپس در فلان روایت بلند شدن صدا را می آورد، سپس در فلان آیه کافر شدن چنین کسی را نشان می داد سپس در آیه ای دیگر لعن الله و ملائکه و مردمان را بر کفار نشان می داد سپس با این همه صغری و کبری نتیجه می گرفت که صحابه کافر اند!

تو هم آمده ای تعریف معجزه را ذکر می کنی و می گویی طبق نظر ابن صلاح اعتقاد توسل کنندگان غیر معتقد به معجزه شرک است و در توسل چه امور خارق العاده ای وجود دارد که تنها خداوند قادر به آن است؟ بعد نتیجه گرفته ای که طبق قول ابن صلاح! افعال و عقیده توسل کنندگان امروزی شرک است و حسرت خورده ای که ما درک و فهمی نسبت به قول علما نداریم!

آخه بی نوای مسکین، چرا خودت را مضحکه کرده ای؟ والله که سخن ابن صلاح آنقدر روشن و واضح است که جز کودن ترین انسان آن را توجیه و تاویل و ماست مالی نمی کند.
 ایشان رحمه الله گفته است:
📌«حَتَّى لقد انتدب بعض الْعلمَاء لاستقصائها فَجمع مِنْهَا ألف معْجزَة وعددناه مقصرا إِذا فَوق ذَلِك بأضعاف لَا تحصى فَإِنَّهَا لَيست محصورة على مَا وجد مِنْهَا فِي عصره صلى الله عَلَيْهِ وَسلم بل لم تزل تتجدد بعده صلى الله عَلَيْهِ وَسلم على تعاقب العصور وَذَلِكَ أَن كرامات الْأَوْلِيَاء من أمته وإجابات المتوسلين بِهِ فِي حوائجهم ومغوثاتهم عقيب توسلهم بِهِ فِي شدائدهم براهين لَهُ صلى الله عَلَيْهِ وَسلم قواطع ومعجزات لَهُ سواطع وَلَا يعدها عد وَلَا يحصرها حد أعاذنا الله من الزيغ عَن مِلَّته وَجَعَلنَا من المهتدين الهادين بهديه وسنته». [فتاوى ابن الصلاح ج 1 ص 210].

🔸ترجمه: «حتی بعضی از علما معجزات پیامبر را تالیف کردند که هزار معجزه از آن جمع کردند و این تعداد کمی است برای اینکه چندین برابر این است که در شمار نمی آید و معجزات پیامبر محصور در زمان حیات ایشان نیست بلکه بعد از ایشان صلی الله علیه وسلم هم در گذر دوران ادامه دارد برای اینکه کرامات اولیای امتش و همچنین اجابت کردن توسل کنندگان به او (پیامبر) نسبت به حاجاتشان و استغاثه هایشان در پی توسلشان به او در سختی هایشان، براهین و دلایلی قاطع و معجزات روشنی برای ایشان صلی الله علیه وسلم است که حد و حصری ندارد، به خداوند پناه می بریم از کج شدن از ملتش و ما را از هدایت یافتگانِ هدایت کننده به هدایت و سنتش قرار دهد».

این سخن در نهایت وضوح است، اینکه توسل کنندگان در حاجاتشان به پیامبر صلی الله علیه وسلم متوسل می شوند و جواب می گیرند، دلیلی است بر معجزات پیامبر. نگفت دلیلی است بر شرک آن متوسلان. چون توسل کننده معتقد نیست که پیامبر صلی الله علیه وسلم مستقل از الله متعال چنین قدرتی دارد یا بدون اذن خداوند و بدون رضایت خداوند کاری می کند یا خداوند به او صفات ربوبیت را تفویض کرده است، بلکه معتقد است محمد بنده خداست، در قبرش زنده است و جواب سلام کننده را می دهد و توسل کننده از خود رسول خدا بطور مستقل از الله چیزی نخواسته است همانطور که در زمان حیاتش از رسول الله به طور مستقل از الله چیزی نمی خواسته است.
و شیخ الاسلام ابن تیمیه نیز درخواست اجابت متوسلین را شرک ندانسته است چنانکه می فرماید: «ولا يدخل في هذا الباب: ما يروى من أن قوما سمعوا رد السلام من قبر النبي صلى الله عليه وسلم، أو قبور غيره من الصالحين. وأن سعيد بن المسيب كان يسمع الأذان من القبر ليالي الحرة. ونحو ذلك. فهذا كله حق ليس مما نحن فيه، والأمر أجل من ذلك وأعظم. وكذلك أيضا ما يروى: " أن #رجلا_جاء_إلى_قبر_النبي صلى الله عليه وسلم، #فشكا إليه الجدب عام الرمادة فرآه وهو يأمره أن يأتي عمر، فيأمره أن يخرج يستسقي بالناس "فإن هذا ليس من هذا الباب. ومثل هذا يقع كثيرا لمن هو #دون النبي صلى الله عليه وسلم، وأعرف من هذا وقائع.
وكذلك #سؤال بعضهم للنبي صلى الله عليه وسلم، أو #لغيره من أمته حاجة #فتقضى له، فإن هذا قد وقع كثيرا، وليس هو مما نحن فيه. وعليك أن تعلم: أن إجابة النبي صلى الله عليه وسلم أو غيره لهؤلاء السائلين، ليس مما يدل على استحباب السؤال، فإنه هو " القائل صلى الله عليه وسلم: «إن أحدهم ليسألني المسألة فأعطيه إياها، فيخرج بها يتأبطها نارا "،
 فقالوا: يا رسول الله، فلم تعطيهم؟ قال: " يأبون إلا أن يسألوني، ويأبى الله لي البخل».
وأكثر هؤلاء السائلين الملحين لما هم فيه من الحال، لو لم يجابوا لاضطرب إيمانهم، كما أن السائلين به في الحياة كانوا كذلك، وفيهم من أجيب وأمر بالخروج من المدينة.
فهذا القدر إذا وقع يكون #كرامة لصاحب القبر، أما أن يدل على حسن حال السائل، فلا فرق بين هذا وهذا. فإن الخلق لم ينهوا عن الصلاة عند القبور واتخاذها مساجد استهانة بأهلها، بل لما يخاف عليهم من الفتنة، وإنما تكون الفتنة إذا انعقد سببها، فلولا أنه قد يحصل عند القبور ما يخاف الافتتان به لما نهي الناس عن ذلك.
وكذلك ما يذكر من الكرامات، وخوارق العادات، التي توجد عند قبور الأنبياء والصالحين مثل نزول الأنوار والملائكة عندها وتوقي الشياطين والبهائم لها، واندفاع النار عنها وعمن جاورها، وشفاعة بعضهم في جيرانه من الموتى، واستحباب الاندفان عند بعضهم، وحصول الأنس والسكينة عندها، ونزول العذاب بمن استهانها - فجنس هذا حق، ليس مما نحن فيه.
وما في قبور الأنبياء والصالحين، من كرامة الله ورحمته، وما لها عند الله من الحرمة والكرامة فوق ما يتوهمه أكثر الخلق، لكن ليس هذا موضع تفصيل ذلك.
 وكل هذا لا يقتضي استحباب الصلاة، أو قصد الدعاء أو النسك عندها، لما في قصد العبادات عندها من المفاسد التي علمها الشارع كما تقدم. فذكرت هذه الأمور لأنها مما يتوهم معارضته لما قدمناه، وليس كذلك».
🔸ترجمه: «و آنچه که روایت شده اینکه بعضی‌ها پاسخ به سلام را از قبر پیامبر صلی الله علیه وسلم یا از قبر دیگر صالحان شنیده‌اند و اینکه سعید بن المسیب در شب‌های حره صدای اذان را از قبر پیامبر می‌شنید و امثال اینها در این بابِ (شرک و قبرپرستی) وارد نمی‌شود. پس اینها همه‌اش حق است و موضوع صحبت ما اینها نیست. و این امر بزرگ‌تر و عظیم‌تر از آن است.
▫️و نیز آنچه که روایت شده که #مردی_نزد_قبر_پیامبر صلی الله علیه وسلم آمد و از سختی خشکسالی نزد ایشان #شکایت کرد، و پیامبر را (در خواب) دید که به او امر کرد که نزد عمر برود و به او امر کند که بیرون آمده با مردم نماز استسقا (طلب باران) بخواند، این نیز همینطور است و از این باب نمی‌باشد و مثل این مورد برای کسانی که #پایین‌تر از پیامبر صلی الله علیه وسلم هستند بسیار رخ داده است و در این باره وقایعی را می‌شناسم.
▫️و همچنین است #درخواست بعضی از آنان حاجتی را از #پیامبر صلی الله علیه وسلم یا از #غیر_او از امتش، و حاجتش را #برآورده کرده است پس اینها بسیار رخ داده است و شامل آنچه که مد نظر ما است نمی‌باشد. و بر تو است که بدانی که اینکه پیامبر صلی الله علیه وسلم یا غیر ایشان، آن سائلان را اجابت می نمایند، دلیل بر مستحب بودن سوال از آنان نیست برای اینکه پیامبر صلی الله علیه وسلم فرموده است: یکی از شما چیزی از من درخواست می‌کند و آن را به او می‌دهم و آن را در آغوش گرفته و با آن بیرون می‌رود در حالی که برایش پارچه‌ای از آتش است. گفتند ای رسول خدا پس چرا به آنان عطا می‌کنی؟ فرمود: آنان می‌خواهند حتما از من درخواست کنند و خداوند نیز بخل ورزیدن برای من را نمی‌خواهد.
و بیشتر آن سوال کنندگان و الحاح و اصرار کنندگان بخاطر حال و وضعی که در آن هستند اگر به آنان جواب داده نشود ایمانشان مضطرب می‌گردد چنانکه درخواست کنندگان در زمان حیاتش اینگونه بودند و بعضی از آنان که درخواستش جواب داده می‌شد دستور به بیرون رفتنش از مدینه داده می‌شد.
پس این اندازه (از اجابت سوال سوال کننده) اگر اتفاق بیوفتد پس یا #کرامتی برای صاحب قبر می‌باشد یا دلالت بر حسن حال سوال کننده دارد، پس فرقی بین این دو وجود ندارد.

و اینکه مردم از نماز خواندن نزد قبور و اینکه آنجا را به عنوان مسجد قرار بدهند نهی شده‌اند بخاطر توهین کردن به اهل آن قبرها نبوده است بلکه بخاطر خوف فتنه بر آنان بوده است و همانا هرگاه سبب فتنه وجود داشته باشد فتنه هم بوجود می‌آید. پس اگر از آنچه که در نزد قبرها انجام می‌شود و خوف فتنه از آن می‌رود نبود مردم را هم از آن نهی نمی‌کرد.
▫️و همچنین آنچه که ذکر شده از کرامات و خوارق العاداتی که نزد قبور انبیا و صالحان دیده می‌شود مانند نزول انوار و ملائکه در کنار آن قبرها و محفوظ بودن از شیاطین و حیوانات در کنار آن و دفع شدن آتش از آن و کسانی که مجاور آن هستند و شفاعت بعضی از آنان برای مرده‌ای که در مجاور او است و مستحب بودن دفن شدن در کنار بعضی از آنان و حصول أنس و آرامش در کنار آن قبور و نزول عذاب بر کسی که به آن قبور اهانت نماید، پس جنس این امور حق می‌باشد و جزو موضوع ما (شرک و بت پرستی) نمی‌باشد.
و آنچه که در قبور انبیا و صالحان از کرامت و رحمت خداوند وجود دارد و آنچه که برای آنان در نزد خداوند از حرمت و کرامت وجود دارد بالا تر از آنی است که بیشتر مردم توهم می‌کنند، منتها اینجا جای تفصیل آن نمی‌باشد.
و همۀ اینها چنین اقتضا نمی‌کند که نماز خواندن یا قصد دعا یا قربانی در نزد آن قبور مستحب باشد برای اینکه در قصد عبادت کردن در نزد آن‌ها مفاسدی وجود دارد که شارع آن مفاسد را می‌داند چنانکه آمد. پس به این خاطر این امور را ذکر کردم چون #چنین_توهم_می‌رود که با آنچه که پیشتر آوردم (دربارۀ شرک و قبر پرستی) تعارض دارد در حالی که چنین نیست».
🗒اقتضاء الصراط المستقيم ج 2 صص 254-256.

👈نگاه کنید شیخ الاسلام ابن تیمیه نیز ماجرای آن مردی که در زمان سیدنا عمر به قبر پیامبر صلی الله علیه وسلم شکایت خشکسالی را کرد، نقل می کند و آن را رد نمی کند و نمی گوید این جزو شرک و بت پرستی است. همین یک مورد کفایت می کند چون آن شخص نزد قبر پیامبر رفته و از پیامبر بخاطر خشک سالی شکایت کرده. اما این کار نزد غلات شرک و قبر پرستی است!!!
و موارد بسیار دیگری را ذکر می کند و می گوید چنین اجابت دادن هایی فقط برای پیامبر نیست بلکه برای افراد پایین تر از پیامبر هم رخ داده و گفته نشانه کرامت صاحب قبر یا حسن حال سوال کننده است. و نگفته که توسل به قبر آنان در این حالات شرک و قبر پرستی است.

🎈سپس عجب العجائب دیگری می آفریند و به نقل از تاریخ بغداد می گوید: {#مغوثات به انسانهای صاحب کرامت گفته میشود و این اسم را تصوف برای انها گذاشته اند
 👈الصوفية تدعي لَهُ المعجزات من طريق التصوف وما يسمونه #مغوثات، لا من طريق المذاهب}

می گویم: والله نمی دانم کجای این متن آمده است که به انسان های صاحب کرامت مغوثات گفته می شود!!!!!!!!! آخر بنده خدا چرا حرفی میزنی که پسته بی مغز بودنت را آشکار کند!؟
بلکه مغوثات به معنای «به فریاد رسیده شدن ها» است.
سپس آن جاهل عبارت ابن الصلاح که گفته بود: «ومغوثاتهم عقيب توسلهم بِهِ فِي شدائدهم» را چنین ترجمه کرده است: {پس ترجمه این میشود که صاحبان کرامت اذکار و دعا کنند برای انان به خاطر  توسل هایشان در هنگام سختی هایشان}😅
ای بینوا، اگر آبرویت را دوست داری وارد این وادی نشو که جای بازی کردن شماها نیست، بدان که مغوثات درباره متوسلان است، یعنی: اینکه در سختی ها و شدائدی که توسل کنندگان در آن بوده اند، به فریاد آن متوسلان رسیده شده است (مغوثاتهم) بعد از توسل کردن هایشان به پیامبر «بِهِ»، این دلیل و برهان و معجزات پیامبر می باشد.
مغوثة یعنی فریاد رسی، مغوثاتهم یعنی به فریاد رسیدن هایشان.
پس ای بنده خدا اگر آبرویت را دوست داری سکوت کن و در چیزی که فنّ تو نیست سخن نگو چون:
در سخن گفتن خطای جاهلان پیدا شود * تیر کج چون از کمان بیرون رود رسوا شود

به این شدّت و وقاحت کلام ابن صلاح را تحریف نکن و چیزی که نمی دانی در آن دخالت نکن. کجای نقل قولی که از تاریخ بغداد کردی گفته شده که مغوثات انسان هایی هستند که دارای کرامت هستند! تا اینکه شما بخواهی بوسیله این حیله و نیرنگ و با هزار صغری و کبری کردن بیایی و سخن ابن صلاح را تحریف کنی و بگویی منظورش این بوده که توسل کنندگان به انسانهایی با نام مغوثات متوسل می شدند و بعد بگویی این یعنی توسل به زنده و بگویی این جایز است! و بعد ما را متهم کنی که کلام ابن صلاح را نفهمیده ایم و حسرت خورده ای و گفته ای: {حیف از درک و فهمی که نسبت به قول علما ندارند}

🎈سپس به ماجرایی که ذهبی از سه امام محدث (ابن المقرئ، ابو الشیخ، الطبرانی) نقل کرده است ایراد گرفته که بدون سند است! خب چرا ذهبی این روایت بدون سند را در سه چهارتا کتاب هایش نقل کرده آن هم به عنوان فضایل و مناقب این بزرگواران؟ آیا آدم شرک و قبر پرستی را به عنوان فضیلت این علما ذکر می کند؟ آیا ذهبی عقلش نرسید که این کار شرک و قبر پرستی است نه فضیلت و کرامت؟ اگر نزد ذهبی چنین چیزی شرک و قبر پرستی بود چرا در هیچ یک از کتاب هایش بعد از نقل این واقعه، نقدی بر آن ننوشت و نگفت چنین کاری شرک و کفر است و جایز نیست؟

🎈 بعد آن بنده خدا که در غیر فن خودش وارد شده است عجائب دیگری می آفریند می گوید: {اصلا این قول خودش نهی بر توسل هست  يا رسول الله الجوع. فقال لي الطبراني 👈اجلس إما أن يكون الجوع أو الموت.}

نزد این بنده خدا! این قول خودش نهی بر توسل است! واقعا آدم الان باید به این جاهل چه پاسخی بدهد؟
اصلا نمی دانم چرا کلمه الرزق را تحریف کرده و به جای آن الجوع نوشته است! اصل کلام الطبرانی چنین است: «اجلس ، فإما أن يكون الرزق ، أو الموت»؛ «بنشین، یا رزق می آید یا مرگ».
ان شاء الله که سهوی است! اما به هر حال اینها عجائبی است از کسی که در غیر فن خود سخن می گوید. چون کلا بنایی که بالا برده است بر روی خطا و اشتباه بنا شده است. والله اگر حرفی هم نزنی کسی نمی گوید لال هستی و کسی نمی گوید نمی توانی پاسخ بدهی. و نمی دانم چرا خودت را معرفی نمی کنی یا نمیای پی وی تا صحبت کنیم؟ چطور از این نقل قول تحریف شده ای که کردی نتیجه گرفتی که این قولی که ذهبی نقل کرده است خودش نهی بر توسل است؟ مگر نمی بینی که الطبرانی دو حالت را ذکر کرده است اینکه یا رزق می آید یا مرگ. خب نصف اول سخن الطبرانی تایید توسل ابن المقرئ است که به نزد قبر پیامبر رفته بود و گفته بود یا رسول الله الجوع. و طبرانی هم گفته بود حالا بنشین تا نتیجه توسلت را ببینیم که یا رزق می رسد یا مرگ.
و من گمان نمی کنم که تحریف کلمه الرزق به الجوع سهوی باشد!

و به راستی که نمی خواستم پاسخ این ردیه های سخیفی که درباره سخن ابن صلاح می نویسند را بدهم که هیچ ارزش علمیی ندارند، اما چون این پاسخ هایشان را به پی وی من فرستاده بودند من نیز گفتم اگر جلوی این اشتباهاتشان را نگیرم کار درستی نکرده ام وگرنه اصلا نیازی به هیچ یک از این مطالب نبود چون سخن ابن صلاح در نهایت وضوح است و همانطور که گفتم جز کودن ترین انسان به آن ایراد نمی گیرد.

چشمانتان را باز کنید و حقیقت را آن طوری که هست ببینید. درخواست دعا از میت شرک نیست این را بفهمید. اگر شرک باشد 90 درصد علمای اهل سنت از قدیم تا جدید را باید تکفیر کنید.


با تشکر: مجاهد دین

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

نصیحتی دلسوزانه برای صلاح مهدوی و هم فکرانش؛

    ♦️ چند سال پیش که وهابیان اهل غلو و افراط، احساس کردند که میدان برایشان خالی شده و تا آینده ای نزدیک بر دنیای اسلام مسلط می شوند، اهل ...