➖آنگاه که عثمان بن منصور از علمای مخالف دعوت نجدی، در کتابش به نام «جلاء الغمة عن تکفیر هذه الأمة» به قصیده «البردة» از البوصیری، به روایت ابن حجر عسقلانی استناد میکند، عبد اللطیف بن عبد الرحمن نامهای به محمد بن عمیر مینویسد و در آن نامه، به سوال محمد بن عمیر دربارۀ کتاب جلاء الغمه پاسخ میدهد.
و عبد اللطیف در بخشی از نامهاش که در الدرر السنیة آمده است میگوید:
🔹«ويزعم أن من له الشفاعة يوم القيامة، يجوز دعاؤه وطلبه في هذه الحياة الدنيا، ويسوغ التوجه إليه، وأن صاحب البردة قد أحسن وأصاب، ويستدل من جهله على ذلك بأنه رواها عن فلان وفلتان، وهيان بن بيان، #وابن حجر وابن حيان، ونحو ذلك من طوائف الشيطان، ويرد بمثل هذا نصوص السنة والقرآن، نعوذ بالله من الجهل والحمق والخذلان؛ وكأن الرجل من رجال الجاهلية الأولى، لم يأنس بشيء مما جاءت به الأنبياء، ولم يدر ما كان عليه السلف الصالح والأولياء».
🔸ترجمه: «و (عثمان بن منصور) گمان میکند که کسی که در قیامت شفاعت داشته باشد، جایز است که در این زندگی دنیا او را خواند و ازش طلب شفاعت کرد و توجه کردن به سوی او جایز است، و اینکه صاحب البردة خوب کرده و درست گفته است و از جهالتش رفته و به این استناد کرده که آن قصیده را از فلان و بهمان و این و آن و ابن حجر و ابن حیان و امثال اینها از طوایف شیطان، روایت کرده است، و با چنین چیزی نصوص سنّت و قرآن را رد کرده است و از جهل و حماقت و خذلان به خداوند پناه میبریم. انگار که این مرد از مردان جاهلیت نخستین است، با هیچ چیز از آنچه که انبیا آوردهاند أنس نگرفته و آنچه که سلف صالح و اولیاء بر آن بوده اند را نمیداند...».
🗒 الدرر السنية، ج 12 ص 337.
👈همانطور که مشاهده میکنید، عبد اللطیف بن عبد الرحمن، مثل آبِ خوردن، شیخ اهل سنّت و جماعت امام ابن حجر عسقلانی، صاحب کتاب فتح الباری بشرح صحیح بخاری را تکفیر کرده و او را از طوایف شیطان میداند و متهم به شرک میکند! ولا حول ولا قوة إلا بالله.
⛔️پس به هیچ وجه فریب آن عدّه از نجدیها را نخورید که ابن حجر عسقلانی را تکفیر نمیکنند، چون از دو حالت خارج نیستند، یا تقیه میکنند و میدانند که اگر نزد اهل سنّت، ابن حجر را تکفیر کنند، هیچ نفوذی نخواهند داشت، یا واقعاً به نجدی بودن خودشان جاهل هستند و نمیدانند مؤسسان مذهبشان تکفیر کنندگان این علما هستند. چنانکه خودم از دستۀ دوم بودم و فکر میکردم منهج نجدی یعنی همان منهج سلف صالح و مخالفتی با علمای اهل سنّت ندارد و از روی حسن ظن طرفدار آنان بودم، اما وقتی در عمق مطالب آنان فرو رفتم متوجه شدم که هیچ راه چارهای جز تکفیر این علما بنا بر عقیدۀ آنان ندارم، لذا بعد از تحقیق فراوان متوجه شدم که نجدیه نه توحید را شناخته است و نه شرک را. کسانی که مشرکان زمان پیامبر صلی الله علیه وسلم را موحد در ربوبیت بدانند هرگز نمیتوانند توحید را بشناسند؛ چون الأشیاء تعرف بأضدادها. کسی که شرک را نشناسد، ضد آن که توحید است را هم نمیتواند بشناسد. پس فریب شعارهای پر زرق و برق آنان را نخورید؛ چون شعار توحید آنان، همانند شعار توحید خوارج است.
👈خوب نگاه کنید، این عبد اللطیف بن عبد الرحمن، نوۀ محمد بن عبد الوهاب است، از بزرگترین علمای دعوت نجد که ابن حجر عسقلانی را جزو طوایف شیطان میداند. و همانطور که دهها بار ثابت کردیم، طبق عقیدۀ دعوت نجد، اکثریت قریب به اتفاق علمای مذاهب چهارگانه تکفیر میشوند، مانند نووی و ابن قدامه و ابن حجر و قرطبی و ذهبی و ابن صلاح و ابن الحاج و ... و اگر اینها مشرک و کافر باشند پس برای اهل سنّت چه چیزی باقی مانده است؟
⚡️به راستی عجیب است که کسی توحید را نفهمید، تا اینکه بعد از 12 قرن کسانی آمدند و توحید را فهمیدند و علمای اهل سنّت را علمای قبوری و مشرک توصیف کرده و خودشان را علمای توحید!
مجاهد دین
تکفیر ابن حجر عسقلانی توسط غلات و خوارج معاصر با توجه به سخنان عبداللطیف نوه محمد بن عبد الوهاب.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر