بسم الله والحمد لله والصلاة والسلام علی
رسول الله و علی آله وصحبه ومن والاه، اللهم أرنا الحق حقا وأرزقنا اتباعه وأرنا
الباطل باطلا وأرزقنا اجتنابه. اما بعد:
متاسفانه صلاح مهدوی وهابی با جهلی که دارد،
نمیداند توحید و مفهوم عبادت چیست و حتی اقوال علمایی که نقل میکند را نیز نمیفهمد
و اوهام و برداشتهای ناصواب خودش را به علمای اهل سنت نسبت میدهد و به راستی که
لو سکت الجاهل لزال الخلاف، اما این تازه به دوران رسیدههایی که رسوخی در دین
ندارند با سطحی نگری و کج فهمیشان دست به تحریف و تخریب عقاید و تکفیر و تبدیع
مسلمین زدهاند.
▫️صلاح وهابی در فایل اول صوتیاش به نام:
«موضوع: مناط(سبب) تکفیر کسی که برای مانند بت و خورشید و ماه و .... سجده میبرد»،
دقیقه 9:30 با فهم اشتباه خودش، میگوید نویسندۀ کتاب الروية الوهابیه، عثمان
النابلسی، عقیدۀ مرجئه را داشته و اینکه او گفته است: سجده برای بت در ظاهر کفر نیست
بلکه بخاطر این کفر است که دلالت بر کفر قلبیاش دارد!!!
درحالی که دروغ میگوید و این یکی از ده ها
دروغ اوست که به علما نسبت داده است، و آنقدر دروغ گفته است که میشود او را کذاب
نامید. و چنانکه در ادامه خواهد آمد، عثمان النابلسی اصلا و ابداً چنین چیزی نگفته
است! و وقتی اینها قرآن میخوانند اما از حنجرۀ شان پایین تر نمیرود، پس به همین
منوال، سخن علما را نیز نمیتوانند به درستی بفهمند.
▫️
صلاح وهابی در این فایل صوتیاش، اقوالی از علما مانند ابن حجر هیتمی و عبدالقاهر
بغدادی میآورد که آنها گفتهاند که سجده برای بت بخاطر نفس و ذات عمل سجده، کفر
است! در حالی که این کذاب به آن علما دروغ بسته است و آنها چنین چیزی نگفتهاند، و
سپس از سخنی که آن علما نگفتهاند و بلکه به آنها دروغ بسته است، نتیجه گرفته که
سجده، خودش ذاتا عملی کفری و عبادی است و برای هرکسی انجام بشود، چه برای بت باشد
چه برای غیر بت، کفر و شرک است اگرچه اعتقاد به ربوبیتش هم نداشته باشد!
▫️در حالی که نه نویسندۀ کتاب الروية الوهابیه
آنچه که مرجئه گفتهاند را گفته است و نه سخن آن علمایی که از آنها نقل قول کرده
است در تایید عقیدۀ خوارجانه و وهابیت اوست.
👈صلاح وهابی
در دقیقۀ 19، ابن حجر هیتمی رحمه الله را چندین بار با لقب امام یاد میکند
(درحالی که ابن حجر هیتمی نزد این قوم، مشرک و قبرپرست است!!) و این سخن را از او
نقل میکند: «أن نحو السجود لنحو الشمس من مصدق بما جاء به النبي صلى الله عليه
وسلم كفر إجماعا ثم وجه كونه كفرا بأنه يدل على عدم التصديق ظاهرا ونحن نحكم
بالظاهر ولذا حكمنا بعدم إيمانه لا لأن عدم السجود لغير الله داخل في حقيقة
الإيمان حتى لو علم أنه لم يسجد لها على سبيل التعظيم واعتقاد الألوهية بل سجد لها
وقلبه مطمئن بالإيمان لم يحكم بكفره فيما بينه وبين الله تعالى وإن أجري عليه حكم
الكفر في الظاهر». تحفة المحتاج بشرح المنهاج (9/230).
▫️سپس با استناد به این قول، چنین نتیجه
گرفته است که سجده فی نفسه و ذاتا کفر است بدون اینکه کسی که برایش این سجده انجام
میشود، اهمیتی داشته باشد! در حالی که صلاح وهابی یا جاهل است و سخن ابن حجر هیتمی
را نفهمیده است و یا بر او تدلیس کرده و چیزی که نگفته است را به او نسبت داده
است، و توجه نکرده که ابن حجر هیتمی دارد درباره سجده برای بت و خدایان باطل تاریخ
مانند خورشید صحبت میکند نه سجده برای مخلوقی که در حکم بت نیست: «أن نحو السجود
لنحو الشمس...».
🔹چون همین
ابن حجر هیتمی که صلاح وهابی به دروغ و تقیه او را امام مینامد، در الإعلام
بقواطع الإسلام (ص 75) میگوید: «وليس من هذا ما يفعله كثيرون من الجهلة والظالمون
من السجود بين يدي المشايخ, فإن ذلك حرام قطعاً بكل حال سواء أكان إلى القبلة أو
لغيرها وسواء قصد السجود لله تعالى أو غفل, وفي بعض صوره ما يقتضي الكفر عافانا
الله تعالى منه. فأفهم أنه قد يكون كفراً بأن قصد به عبادة مخلوق أو التقرب إليه,
وقد يكون حراماً بأن قصد به تعظيمه أو أطلق, وكذا يقال في الوالد».
🔸ترجمه: «این
سجودی که بسیاری از جاهلان و ستمکاران در برابر مشایخ انجام میدهند، از این قبیل
(سجدۀ کفری) نیست، و چنین سجدهای بطور قطع در هر حال حرام است، چه به سوی قبله
برای مشایخ سجده کند چه به سوی غیر قبله سجده کند، و چه برای مشایخ سجده کند و قصد
سجده برای الله تعالی را داشته باشد و چه از چنین قصدی غافل شده باشد، و در بعضی
صورت هایش مقتضای کفر است. خداوند ما را از کفر محفوظ دارد. پس بفهم که سجده برای
مشایخ زمانی کفر میشود که قصدش از آن عبادت مخلوق یا تقرب به او باشد، و حرام
خواهد بود در صورتی که قصدش از آن تعظیمش باشد، و دربارۀ سجده برای پدر همینگونه
گفته میشود».
👈چنانکه مشاهده میکنید ابن حجر الهیتمی حکم
سجود برای غیر بت مانند مشایخ و علما و پدر و مادر را همانند سجود برای بت و آلهۀ
باطل تاریخ مانند خورشید و ماه و ... ندانسته است و همانند صلاح وهابی نگفته است
که سجده فی نفسه ذاتا کفر است، بلکه او سجده برای غیر بت را فقط حرام دانسته است و
تنها زمانی عمل سجده برای مخلوق غیر بت را کفر دانسته که با آن قصد عبادت آن مخلوق
را داشته باشد، یعنی دقیقا همان چیزی که عثمان نابلسی گفته بود و صلاح وهابی آن را
عقیدۀ مرجئه دانسته بود! و صلاح وهابی به ابن حجر هیتمی استناد کرده تا چنین نشان
بدهد که ابن حجر نیز همانند عقیدۀ او را داشته است در حالی که هرگز چنین نیست و
بلکه این کذاب بر او دروغ بسته است و صلاح وهابی ملزم میشود که ابن حجر هیتمی را
نیز مرجئه بداند!
👈پس بدان که بین سجده برای موجوداتی که در
طول تاریخ إله و رب و معبود اقوامی بوده و هستند، مانند خورشید و ماه و ستاره و
بت بودا و لات و عزی و ... و بین موجوداتی که عبودیت و ذلت و بندگی در آنها ظاهر
است و بصورت اصل و قاعدۀ کلی و عادتا، حتی نزد مشرکان تمام تاریخ نیز إله و رب
قرار داده نشدهاند، همانند پدر و مادر، پس انجام عمل سجده برای اینها کفر نیست
مگر اینکه چنانکه ابن حجر هیتمی گفته است به قصد عبادت آنها برایشان سجده کند، و یا
آنها را رب و إله بداند
🔹و همین را نیز عثمان نابلسی در کتابش الروية
الوهابية صفحه 150 گفته است: «فتبين مما سبق أن الخضوع حتی يكون عبادة لا بد من
ملازمته أحد القيود التالية: أولا: الاعتقاد بشيء من خواص الربوبية. ثانيا:
الاعتقاد بإلهية المخضوع له. ثالثا: نية التعبد».
👈چنانکه میبینید در مورد سوم، به نیت تعبد
اشاره کرده است.
🔹و نیز عثمان النابلسی به صراحت به این تفصیلات
اشاره میکند و در صفحهٔ 162 میگوید: «وقد عدّ الأئمة الفقهاء من المذاهب الأربعة
سجود التحية من الكبائر، وجعله الأحناف كفرا صوريا لا حقيقيا، لكنهم لم يقولوا
بكفر الساجد للمخلوق كفرا اكبر يخرجه من الملة كما فعل الوهابية، وعلماء المذاهب
الأربعة ذهبوا إلی تكفير الساجد للصنم أو الشمس لكونه، أمارة من أمارات الشرك لا
لکونه عبادة لذاته، إذ السجود لشيء قد عُبِدَ من دون الله تعالی دلالة كافية علی
كفر الساجد، ولو كان السجود عبادة ذاتية ما حلّ في شريعة أبداً، فلو سجد شخص للصنم
أو للشمس كفر لكونه فعل فعلاً يدل علی اعتقاد إلهيتها، وكان ذلك دالّاً علی استخفافه
بشرائع الإسلام، فإنّ اتخاذ الصنم والشمس آلهة منتشرُ بين المشركين وسجودهم لها
ناتج عن اعتقادهم لإلهيتها».
🔸ترجمه: «امامان فقهای مذاهب اربعه، سجود تحیت
را از کبائر به شمار آوردهاند، و احناف آن را کفری صوری قرار دادهاند نه حقیقی،
منتها نگفتهاند که کسی که برای مخلوقی سجده کند مرتکب کفر اکبر خارج کننده از ملت
گشته است؛ چنانکه وهابیان چنین حکم میکنند. و علمای مذاهب اربعه به این خاطر به
کفر کسی که برای بت یا خورشید سجده میکند رفتهاند چون سجده برای اینها علامت و
نشانهای از نشانههای شرک است، نه به این خاطر که سجده ذاتا عبادت باشد، چون سجده
کردن برای چیزی که بجای الله عبادت شده است دلالتی کافی بر کفر سجده کننده دارد. و
اگر سجده ذاتا عبادت بود هرگز در هیچ شریعتی حلال نمیشد. پس اگر شخصی برای بت یا
خورشید سجده کند کافر میشود به این خاطر که فعلی را انجام داده که بر اعتقادش به
الهیت آن بت دلالت دارد، و سجده کردنش برای بت بر تحقیر نمودن شرایع اسلام دلالت
دارد، برای اینکه به إلهی گرفته شدن بت و خورشید، در بین مشرکان منتشر شده است و
سجدۀ آنان برای اینها در نتیجۀ اعتقاد آنان به إلهیت اینها انجام شده است».
👈چنانکه مشاهده میکنید عثمان النابلسی سجده
برای بت را طبق ظاهرش کفر دانسته است و آن را علامتی ظاهری و دلالتی کافی بر کفر
قلبی صاحبش دانسته است، و چنانکه صلاح وهابی به او دروغ بسته است، هرگز همانند
مرجئه نگفته است که حکم سجدۀ یک شخص مسلمان برای یک بت، در ظاهر کفر نیست مگر اینکه
همراه با تصدیق قلبیاش باشد! بلکه سجده برای بت را بخاطر اینکه برای بت انجام شده
است مطلقا کفر دانسته است.
👈و اما در صفحه 151 که عثمان النابلسی میگوید:
«وإنما كفر المشركون بسجودهم لإوثانهم ودعائم إياهم وغيرهما من أنواع الخضوع،
لتحقق هذا القيد، وهو اعتقادهم ربوبية ما خضعوا له، أو خاصة من خواصها»
پس این سخن که
صلاح وهابی به آن استناد کرده است، اصلا و ابدا هیچ ربطی به اعتقاد مرجئه ندارد،
چراکه مشرکان برای موجوداتی که آنها را شریک الله در ربوبیت و إلهیت میدانستند
سجده میکردند و شرک آنان در ربوبیت اظهر من الشمس است در نتیجه بخاطر ربوبیتی که
برای آن بتها قائل بودند برایشان اعمالی مانند سجده و ذبح و طواف و غیره را به نیت
عبادت و تقرب آنان انجام میدادند. پس سجده و ذبح و طواف و... را الله متعال بخاطر
ذات این اعمال و در شکل ظاهری این اعمال، عبادت قرار نداده است؛ بلکه بخاطر بت
بودن آن موجودی که این اعمال برایش صرف میشود تبدیل به عبادت میشود، و در واقع این
اعمال، اعمالی هستند که شایستگی این را دارند که بر وجه تقرب برای معبود انجام
بشوند و فی ذاته عبادت محض نیستند.
▫️و علمای
اسلام نیز اجماع را بر این نقل کردهاند که عملی مانند سجده با اینکه ذاتا عبادت نیست،
اما اگر برای معبودان باطل مشرکان انجام بشود پس طبق ظاهرش چون برای بتی که شریک
الله در ربوبیت و إلهیت قرار داده شده است، انجام شده است کفر است، اما همان سجده
اگر برای پدر و مادر انجام شود را کفر ندانستهاند. پس بر خلاف برداشت صلاح وهابی
که بخاطر متعالم بودنش صلاحیت فهمیدن اقوال علما را هم ندارد -حال چه رسد به اینکه
قرآن و حدیث را بفهمد- ابن حجر الهیتمی و عبدالقاهر بغدادی و... ذات عمل سجده را
کفر ندانستهاند بلکه به شخصی که برایش عمل سجده انجام میشود کار داشتهاند و
گفتهاند اگر برای بت انجام بشود، پس ما بر ظاهر حکم میکنیم و میگوییم که کفر
است. و اما مرجئه میگویند که ما طبق ظاهر، سجدۀ او برای بت را کفر نمیدانیم مگر
اینکه بدانیم که با قلبش اعتقاد به رب بودن آن بت داشته است، و اهل سنت در رد آنها
گفتهاند که سجده برای بت طبق همان ظاهرش کفر است و کاری به نیت او نداریم (هرچند
که اگر بین خود و بین خدایش راست گفته باشد و حقیقتا برایش ربوبیت قائل نبوده باشد
کافر نشده است، منتها چون ما بر ظاهر حکم میکنیم، پس طبق ظاهر میگوییم کافر است
و باطن او را به الله و روز قیامت میسپاریم) اما نگفتهاند که سجده برای بت بخاطر
نفس سجده کفر است، چنانکه صلاح وهابی چنین برداشت خطایی را از اقوال آنان کرده و
سپس فهم اشتباه خود را به آن علما نسبت داده است!
پس ابن حجر هیتمی
یا عبدالقاهر بغدادی (که بررسی قول او در ادامه خواهد آمد) نگفتهاند که سجده برای
بت بخاطر ذات عمل سجده شرک است، چنانکه صلاح وهابی با تاکید فراوان چندین بار چنین
چیزی را به این علما نسبت داده است، بلکه آنها گفتهاند که ذات عمل سجده بخاطر اینکه
برای «بت» انجام شده است کفر است؛ نه بخاطر خود عمل سجده. این جمله را چند بار
بخوان تا متوجه تفاوتش بشوی.
➖پس مرجئه سجده برای بت را همانند سجده برای
پدر و مادر میدانند و فاعلش را کافر نمیدانند مگر اینکه اعتقاد قلبیاش را
بدانند، و اعتقاد و نیت قلبی را برای کفر بودن سجده برای بت در نظر میگیرند.
➖اما اهل سنت و جماعت، سجده برای بت را مطلقا
کفر دانستهاند چون ما به ظاهر حکم میکنیم و ظاهر این را نشان میدهد که بت، شریک
الله در ربوبیت و إلهیت است و سجده برای او توسط مشرکان بخاطر اعتقاد به ربوبیت بت
بوده است و در نتیجه اگر شخصی برای بتی که توسط مشرکان، شریک الله در ربوبیت و الهیت
قرار داده شده است، سجده کند، پس طبق ظاهر، کافر خواهد شد، در نتیجه سجده برای بت
و معبودان باطل تاریخ را مطلقا کفر دانستهاند بر خلاف سجده برای غیر بت مانند پدر
و مادر، چون شکل ظاهری همان سجدهای که برای بت انجام میشود وقتی برای پدر و مادر
انجام بشود را کفر ندانسته و بلکه فقط حرام دانستهاند و زمانی سجده برای مخلوقی
که بت نیست مانند پدر و مادر را کفر دانستهاند که به قصد تعبد باشد. و قصد و نیت
تعبد نمودن، در واقع یعنی معتقد به رب و اله بودنش.
➖و فرقۀ خوارج و وهابیت معاصر در برابر تفریط
مرجئه بوجود آمدند و سجده را ذاتا و بخاطر همان شکل ظاهرش و بدون اهمیت دادن به
موجودی که سجده برایش انجام میشود -اینکه آیا برای بت انجام شده یا برای غیر بت-
بطور مطلق کفر و نیز شرک دانستند.
✔️پس اهل سنت و جماعت بین افراط خوارج وهابیت
و بین تفریط مرجئه قرار دارند و سجده برای بت را بخاطر اینکه رب و اله قرار داده
شده است، مطلقا کفر میدانند بدون اینکه کفر بودنش را متوقف بر نیت صاحبش کنند و
سجده برای پدر و مادر و مشایخ را نیز بخاطر اینکه رب و اله قرار داده نشدهاند،
حرام میدانند و کفر بودنش را متوقف بر داشتن نیت تعبد نمودهاند.
در این قسمت ثابت
کردیم که صلاح مهدوی به ابن حجر هیتمی و عثمان نابلسی دروغ نسبت داده است و توضیح
دادیم که صلاح مهدوی بر قول خوارج است و در مقابل مرجئه قرار دارد که هردویشان از
دو طرف بام افتادهاند.
ادامه دارد...
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر