۱۴۰۰/۰۹/۲۵

تصحیح مفاهیم دربارۀ روز و شب، ماه و خورشید، و زمین و آسمان

 

▫️حمد و ستایش برای پروردگار جهانیان است، کسی که قرآن را بر قلب پیامبرش نازل کرد تا آنها را از گمراهی به سوی هدایت و از تاریکی به سوی نور بیرون آورد. قرآنی که کلام اوتعالی است و معجزۀ رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم است و برای هر موضوعی روشنگری و هدایت دارد؛ چنانکه می‌فرماید: ﴿وَنَزَّلْنَا عَلَيْكَ الْكِتَابَ تِبْيَانًا لِكُلِّ شَيْءٍ وَهُدًى وَرَحْمَةً وَبُشْرَى لِلْمُسْلِمِينَ٨٩﴾ [النحل: 89]

«و (ما این) کتاب را بر تو نازل کردیم، که بیانگر همه چیز، و هدایت و رحمت و بشارت برای مسلمانان است».

 

▫️الله متعال، دربارۀ نحوه آفریدن آسمان‌ها و زمین و آنچه بین آن دو وجود دارد، آیات بسیاری در قرآن کریم دارد، و بدون اینکه کسی کلّیّت آسمان‌ها و زمین و آنچه بین این دو وجود دارد را در یک جا و از فاصله دور ببیند، می‌تواند با در کنار هم قرار دادن آیات قرآن، خیلی راحت، شکل و هندسه و نظام و هیئت و ظاهر آسمان‌ها و زمین و آنچه بین آن دو وجود دارد را تصور کند. و تصویری که الله متعال از خلقت آسمان‌ها و زمین و آنچه بین این دو وجود دارد در یک وادی، و آنچه ناسا و هم نوعان آنها، از تصویر و شکل آسمان‌ها و زمین ترسیم می‌کنند در یک وادی دیگر قرار دارد.

 

▫️الله متعال زمین را ثابت و بزرگ و به اندازۀ پهنای آسمان به تصویر کشیده و بخاطر اهمیت و بزرگی آن چهار روز را صرف خلق کردن آن کرده است، سپس در دو روز آسمان را آفرید و آن را به هفت آسمان تبدیل کرد و در روز هفتم بر عرشی که قبل از آسمان‌ها و زمین خلق شده بود استوی یافت. و در فاصلۀ بین آسمان و زمین، ماه و خورشید و ستارگان را قرار داد که در فلک مخصوص به خود در گردش هستند. یعنی چیزی شبیه استوانه یا مکعب مستطیلی طویل، که کف آن زمین است و سقف آن آسمان و مابین آن خورشید و ماه و ستارگان قرار دارد.

 

▫️و آنچه ناسا که یک مجموعه فراماسونی و شیطان پرستی است، با دروغ پردازی و انیمشین به تصویر کشیده است این است که خورشید صدها برابر بزرگ‌تر از زمین است، و زمین به دور خورشید می‌چرخد و مجموعۀ شمسی نیز همانند نقطه‌ای در برابر کهکشان راه شیری است و کهکشان راه شیری نیز مانند نقطه‌ای دربرابر مجموعۀ کهکشان‌هاست. قطعا چنین تصویری در تضاد کامل با آنچه در قرآن و آنچه در کتاب‌های آسمانی قبلی مانند تورات و انجیل آمده است می‌باشد، و هدف ناسا در واقع نشر الحاد و انکار وجود پروردگار برای جهانیان است و می‌گویند جهان هستی از یک انفجار بوجود آمده بدون اینکه خالقی و مدبری پشت آن وجود داشته باشد، و با نشر دروغ هایشان به نام علم، مردم را فریب می‌دهند و متاسفانه مسلمانان ساده لوح نیز ادعای آنها در علمی ‌بودن تحقیقاتشان را چشم بسته تصدیق می‌کنند. و سپس می‌خواهند بین آیات قرآن و دروغ‌های ناسا به نام علم را جمع ببندند اما نمی‌توانند و گاهی با تاویل‌های زشت و زننده مفهوم آیات را به کلی تغییر می‌دهند و تحریف می‌کنند، و گاهی اوقات نیز بعضی از آنان دچار شک شده و به قرآن کفر می‌ورزند و آن را کتابی العیاذ بالله خرافی و مخالف با علم تلقی می‌کنند و هدف ناسا نیز همین است، یعنی مردم را ملحد کنند.

 

▫️در این مقاله بصورت مختصر دربارۀ شش مخلوق الله متعال، یعنی شب، روز، ماه، خورشید، زمین و آسمان صحبت می‌کنیم و آیات قرآن کریم دربارۀ آنها را بیان می‌کنیم که علم حقیقی همین است، چون قطعا و بدون شک کسی که خالق آسمان‌ها و زمین است به کیفیت مخلوقات خود آگاه‌تر از مخلوق است.

 

▫️خداوند متعال همۀ چیز را جفت آفریده است چنانکه می‌فرماید: ﴿وَمِنْ كُلِّ شَيْءٍ خَلَقْنَا زَوْجَيْنِ لَعَلَّكُمْ تَذَكَّرُونَ٤٩﴾ [الذاريات: 49]

«و از هر چیز جفت آفریدیم، شاید شما پند گیرید».

 

و بر این اساس شب با روز، خورشید با ماه، و زمین با آسمان جفت است.

▫️و خداوند هرکجا آسمان را ذکر کند، زمین را به عنوان قرین و همتا و جفت او ذکر می‌کند، و هرکجا خورشید را ذکر کند، ماه را به عنوان قرین و همتا و جفت او ذکر می‌کند، و نیز هرکجا شب را ذکر کند، روز را به عنوان قرین و همتا و جفت او ذکر می‌کند. و زمانی یک چیز شایستگی این را دارد که قرین و جفت و زوج چیز دیگری باشد که حداقل در شکل و اندازۀ‌شان همگون باشند. و اگر زمین نقطه‌ای ناچیز دربرابر بی‌نهایت آسمان‌ها باشد، پس چگونه یک نقطۀ ناچیز می‌تواند قرین و همتا و جفت آسمان باشد؟ آیا فیل و مورچه با هم زوج می‌شوند؟ و خداوند آسمان‌ها و زمین را در شش روز آفرید که چهار روز آن فقط صرف خلق شدن زمین و جزئیات آن شده است، و تنها دو روز صرف خلق شدن آسمان‌ها شد. پس اگر ادعای ناسا را تصدیق می‌کنی اینکه زمین همانند غباری ناچیز در بی‌نهایت آسمان‌ها باشد، پس چنین غبار ناچیزی چگونه چهار روز از شش روز را برای خلق شدنش به خود اختصاص داده است اما آن بی‌نهایت آسمان‌ها با آن همه کهکشان و ستاره و سیاره، فقط دو روز را به خود اختصاص داده باشد؟

 

▫️و اینکه خداوند زمین را در برابر آسمان‌ها ذکر می‌کند، به این معناست که زمین هم اندازه با آسمان هاست و همتا و جفت آسمان محسوب می‌شود. چنانکه می‌فرماید: ﴿اللَّهُ الَّذِي خَلَقَ سَبْعَ سَمَاوَاتٍ وَمِنَ الْأَرْضِ مِثْلَهُنَّ﴾ [الطلاق: 12]

«الله (همان) کسی است که هفت آسمان را آفرید، و از زمین (نیز) همانند آنها را (آفرید)».

 

و می‌فرماید: ﴿وَمَا خَلَقْنَا السَّمَاءَ وَالْأَرْضَ وَمَا بَيْنَهُمَا لَاعِبِينَ١٦﴾ [الأنبياء: 16]

«و (ما) آسمان و زمین، و آنچه را که در میان آن دو است به بازیچه نیافریدیم».

 

پس باید زمین همتا و جفت و قرین آسمان باشد تا اینکه فضای ﴿وَمَا بَيۡنَهُمَا﴾  قابل تصور باشد. اما وقتی تصویری که ناسا از زمین و جهان هستی ارائه می‌دهد را نگاه می‌کنی، می‌بینی که هیچ ﴿وَمَا بَيۡنَهُمَا﴾ یی را نمی‌توان بین زمین به عنوان یک غبار ناچیز و مابقی جهان و آسمان‌ها تصور کرد.

 

▫️پس ما یک آسمان در بالا داریم و یک زمین در پایین که جفت هستند، و در بین این دو ﴿وَمَا بَيۡنَهُمَا﴾ خورشید و ماه و ستارگان وجود دارند که در مدار و فلک مخصوص خود در گردش هستند. و شکل آفرینش جهان هستی طبق این آیات به سادگی قابل تصور خواهد بود.

 

▫️در مقالات قبلی دربارۀ مسطح بودن زمین به اندازه کافی از قرآن و سنت و از علمای مسلمین اقوال آوردیم و صحبت کردیم، و اکنون به این موضوع نمی‌پردازیم، چراکه مسطح بودن زمین را یک امر مسلّم و حل‌شده تلقی نموده و در اینجا به علوم دیگری که الله متعال دربارۀ آفرینش شب و روز و خورشید و ماه در قرآن کریم بیان کرده است می‌پردازیم.

 

👈طبق آیات قرآن، شب و روز دو مخلوق مستقل از ماه و خورشید هستند، یعنی شب، خودش ذاتاً مخلوقی با خاصیت تاریک بودن است و روز ذاتاً مخلوقی با خاصیت روشن بودن است. نه اینکه شب تنها نتیجۀ نبودن خورشید در آسمان باشد و یا روز تنها نتیجۀ بودن خورشیدن در آسمان باشد. بلکه شب و روز دو مخلوق جدا از ماه و خورشید هستند که در مدار خاص خود حرکت می‌کنند و با این توضیح که شب در مداری که حرکت می‌کند به گونه‌ای است که با خورشید همراه نیست اما روز در مداری که حرکت می‌کند به گونه‌ای است که با خورشید همراه است و یک نوع همزمانی در مدار خورشید و روز وجود دارد.

 

خداوند متعال می‌فرماید: ﴿وَالشَّمْسِ وَضُحَاهَا١ وَالْقَمَرِ إِذَا تَلَاهَا٢ وَالنَّهَارِ إِذَا جَلَّاهَا٣ وَاللَّيْلِ إِذَا يَغْشَاهَا٤ وَالسَّمَاءِ وَمَا بَنَاهَا٥ وَالْأَرْضِ وَمَا طَحَاهَا٦﴾ [الشمس: 1-6]

«سوگند به خورشید و روشنی آن (1) و سوگند به ماه هنگامی‌که بعد از آن در آید(2) و سوگند به روز هنگامی‌که آن (خورشید و ماه، و یا زمین تاریک) را ظاهر و آشکار سازد(3) و سوگند به شب هنگامی‌که آن را بپوشاند(4) و سوگند به آسمان و به آنکه آن را بنا کرد(5) و سوگند به زمین و به آنکه آن را گسترانید(6)».

 

خداوند در این آیات خورشید و ماه و روز و شب را بطور مستقل از هم ذکر کرده و صفت هر یک از آنها را بیان کرده است و سپس آسمان بنا شده و زمین گسترانیده شده را ذکر کرده است.

 

همچنین خداوند متعال می‌فرماید: ﴿وَهُوَ الَّذِي خَلَقَ اللَّيْلَ وَالنَّهَارَ وَالشَّمْسَ وَالْقَمَرَ  كُلٌّ فِي فَلَكٍ يَسْبَحُونَ٣٣﴾ [الأنبياء: 33]

«و او کسی است که شب و روز، و خورشید و ماه را آفرید، هر یک در مداری شناورند».

 

در این آیه نیز خداوند چهار مخلوق را ذکر کرده، شب و روز، و خورشید و ماه، و سپس فرموده: همۀ‌شان در فلک خود شناورند و می‌چرخند. و حتی خداوند در این آیه ذکر خلق کردن شب و روز را قبل از ذکر خلق کردن خورشید و ماه آورده است و این نشان می‌دهد که شب و روز نیز دو مخلوق هستند که خلق شده‌اند به همان شکل که خورشید و ماه دو مخلوق هستند و هر چهارتایشان در فلک خود شناورند.

▫️و منظور از فلک، جسمی ‌فیزیکی نیست، بلکه مسیر حرکت دایره‌ای شکل و گردش دور یک محور است چنانکه در الدر المنثور (9/29) از الضحاک روایت شده که گفته است: «هو ليس بجسم وإنما هو مدار هذه النجوم».

ترجمه: «فلک، جسم نیست، بلکه مدار این ستارگان است».

 

همچنین خداوند متعال می‌فرماید: ﴿وَسَخَّرَ لَكُمُ الشَّمْسَ وَالْقَمَرَ دَائِبَيْنِ  وَسَخَّرَ لَكُمُ اللَّيْلَ وَالنَّهَارَ٣٣﴾ [إبراهيم: 33]

«و خورشید و ماه را که پیوسته در گردش اند برای شما مسخر ساخت، و شب و روز را (نیز) برای شما مسخر گرداند».

 

و می‌فرماید: ﴿وَسَخَّرَ لَكُمُ اللَّيْلَ وَالنَّهَارَ وَالشَّمْسَ وَالْقَمَرَ  وَالنُّجُومُ مُسَخَّرَاتٌ بِأَمْرِهِ  إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَاتٍ لِقَوْمٍ يَعْقِلُونَ١٢﴾ [النحل: 12]

«و شب و روز و خورشید و ماه را برای شما مسخر کرد، و ستارگان (نیز) به فرمان او مسخر هستند، بی‌تردید در این نشانه‌ای است برای گروهی که خرد می‌ورزند».

 

چنانکه در این آیات می‌بینید خداوند در کنار مسخر نمودن خورشید و ماه، بطور جداگانه از مسخر نمودن روز و شب نیز سخن گفته است و اگر روز و شب حاصل بودن یا نبودن خورشید بود، پس ذکر مسخر نمودن خورشید کفایت می‌کرد و ذکر تسخیر شب و روز اضافی می‌بود؛ چراکه نتیجۀ مسخر شدن خورشید، همان بوجود آمدن شب و روز می‌شد و در نتیجه نیازی به ذکر مسخر کردن شب و روز نمی‌بود. در حالی که خداوند شب و روز را جداگانه ذکر کرده و آنها را نیز مسخر ساخته است که نشان می‌دهد شب و روز دو مخلوق مستقل از ماه و خورشید هستند و دارای صفات و فلک مخصوص خود هستند.

 

🔅و بعضی از صفات شب و روز، که در قرآن (و حدیث) آمده است چنین است:

خداوند متعال می‌فرماید: ﴿تُولِجُ ٱلَّيۡلَ فِي ٱلنَّهَارِ وَتُولِجُ ٱلنَّهَارَ فِي ٱلَّيۡلِۖ﴾ [آل عمران: 27]

«شب را در روز داخل می‌کنی، و روز را در شب داخل می‌کنی».

 

و می‌فرماید: ﴿وَٱلَّيۡلِ إِذۡ أَدۡبَرَ٣٣ وَٱلصُّبۡحِ إِذَآ أَسۡفَرَ٣٤﴾ [المدثر: 33-34]

«و به شب هنگامی‌که پشت کند(33) و به صبح هنگامی‌که مرحله به مرحله آید(34)».

 

و می‌فرماید: ﴿وَءَايَةٞ لَّهُمُ ٱلَّيۡلُ نَسۡلَخُ مِنۡهُ ٱلنَّهَارَ فَإِذَا هُم مُّظۡلِمُونَ٣٧﴾ [يس: 37]

«و شب (نیز) برای آن‌ها نشانه (و عبرتی) است ما روز را از آن بر می‌کشیم، پس آنگاه همه در تاریکی فرو می‌روند».

 

و می‌فرماید: ﴿خَلَقَ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضَ بِٱلۡحَقِّ يُكَوِّرُ ٱلَّيۡلَ عَلَى ٱلنَّهَارِ وَيُكَوِّرُ ٱلنَّهَارَ عَلَى ٱلَّيۡلِۖ وَسَخَّرَ ٱلشَّمۡسَ وَٱلۡقَمَرَۖ كُلّٞ يَجۡرِي لِأَجَلٖ مُّسَمًّىۗ أَلَا هُوَ ٱلۡعَزِيزُ ٱلۡغَفَّرُ٥﴾ [الزمر: 5]

«آسمان‌ها و زمین را به حق آفرید، شب را بر روز می‌پیچد، و روز را بر شب می‌پیچد، و خورشید و ماه را مسخر (و رام) گردانید، هر کدام تا زمانی معین در حرکتند، آگاه باشید، که او پیروزمند آمرزنده است».

 

در این آیات ذکری از خورشید نشده است، بلکه دربارۀ شب و روز، و نحوۀ رفتن و آمدن آنهاست.

 

و در صحیح البخاری (1954) روایت شده که رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم فرمود: «إِذَا أقْبَلَ اللَّيْلُ مِن هَا هُنَا، وأَدْبَرَ النَّهَارُ مِن هَا هُنَا، وغَرَبَتِ الشَّمْسُ فقَدْ أفْطَرَ الصَّائِمُ.».

ترجمه: «هرگاه شب از این طرف آمد و روز از این طرف رفت و خورشید غروب کرد، پس روزه دار افطار می‌کند».

 

همچنین خداوند متعال می‌فرماید: ﴿إِنَّ رَبَّكُمُ ٱللَّهُ ٱلَّذِي خَلَقَ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضَ فِي سِتَّةِ أَيَّامٖ ثُمَّ ٱسۡتَوَىٰ عَلَى ٱلۡعَرۡشِۖ يُغۡشِي ٱلَّيۡلَ ٱلنَّهَارَ يَطۡلُبُهُۥ حَثِيثٗا وَٱلشَّمۡسَ وَٱلۡقَمَرَ وَٱلنُّجُومَ مُسَخَّرَٰتِۢ بِأَمۡرِهِۦٓۗ أَلَا لَهُ ٱلۡخَلۡقُ وَٱلۡأَمۡرُۗ تَبَارَكَ ٱللَّهُ رَبُّ ٱلۡعَٰلَمِينَ٥٤﴾ [الأعراف: 54]

«(ای مردم) بی‌گمان پروردگار شما الله است که آسمان‌ها و زمين را در شش روز آفريد، سپس بر عرش مستقر شد، شب را به روز می‌پوشاند که شتابان در پی آن می‌رود، و خورشيد و ماه و ستاره‌گان (را آفريد) که مسخر فرمان او هستند، آگاه باشيد که آفرينش و فرمانروايی از آنِ او است، پر برکت (و به غايت بزرگ) است الله که پروردگار جهانيان است».

 

و می‌فرماید: ﴿وَٱلَّيۡلِ إِذَا عَسۡعَسَ١٧ وَٱلصُّبۡحِ إِذَا تَنَفَّسَ١٨﴾ [التكوير: 17-18]

«و سوگند به شب، هنگامی‌که پشت کند(17) و سوگند به صبح، هنگامی‌که بدمد(18)»

 

▫️طبق این نصوص، شب و روز دو مخلوق هستند که دارای فلک و مدار مخصوص خود هستند و به دنبال هم می‌آیند، و شب صرفا نتیجه نبودن خورشید در آسمان نیست، بلکه خورشید همانند چراغی روشن است که بودنش تنها نور روز و نبودنش تاریکی شب را تشدید می‌کند به این شکل که اگر خورشید هم وجود نداشته باشد، روز به اندازه خودش نور دارد و شب به اندازه خودش تاریکی دارد.

همچنین خداوند متعال می‌فرماید:  ﴿لَا ٱلشَّمۡسُ يَنۢبَغِي لَهَآ أَن تُدۡرِكَ ٱلۡقَمَرَ وَلَا ٱلَّيۡلُ سَابِقُ ٱلنَّهَارِۚ وَكُلّٞ فِي فَلَكٖ يَسۡبَحُونَ٤٠﴾ [يس: 40]

«نه خورشید را سزد که به (اندازۀ ارتفاعی که ماه تا سطح زمین دارد، پایین بیاید و به) ماه برسد، و نه شب بر روز پیشی می‌گیرد، و هر یک در مدار خود شناورند».

 

▫️پس شب، مخلوقی ذاتا تاریک است که اگر بر مکان روشنی بیوفتد، به اندازۀ قدرت تاریکی‌اش آن روشنایی را می‌پوشاند و تاریک می‌گرداند.

 

و خداوند روسیاهی کافران در قیامت را به افتادن تکه‌ای از شب بر روی صورتشان تشبیه کرده است، چنانکه می‌فرماید: ﴿وَٱلَّذِينَ كَسَبُواْ ٱلسَّيِّ‍َٔاتِ جَزَآءُ سَيِّئَةِۢ بِمِثۡلِهَا وَتَرۡهَقُهُمۡ ذِلَّةٞۖ مَّا لَهُم مِّنَ ٱللَّهِ مِنۡ عَاصِمٖۖ كَأَنَّمَآ أُغۡشِيَتۡ وُجُوهُهُمۡ قِطَعٗا مِّنَ ٱلَّيۡلِ مُظۡلِمًاۚ أُوْلَٰئِكَ أَصۡحَٰبُ ٱلنَّارِۖ هُمۡ فِيهَا خَٰلِدُونَ٢٧﴾ [يونس: 27]

«و کسانی‌که مرتکب بدی‌ها شدند، پاداش هر بدی همانند آن است، و خواری (چهره‌های) آن‌ها را می‌پوشاند و هیچ کسی نمی‌تواند آن‌ها را از (عذاب) الله نگه دارد (چنان شوند که) گویی با پاره‌ای از شب تاریک چهره‌هایشان پوشیده شده است، اینان اهل آتش (دوزخ)اند و جاودانه در آن خواهند ماند».

 

▫️و صفت شب، پوشانیدن بوسیلۀ تاریکی‌اش است چنانکه در این آیه آمده است: ﴿وَٱلَّيۡلِ إِذَا سَجَىٰ٢﴾ [الضحى: 2]

«و سوگند به شب هنگامی‌که بپوشاند».

 

سجی به معنای غطا و غشا و پوشاندن است. چنانکه می‌گویند: سج معایب اخیك، یعنی عیب‌های برادرت را بپوشان و بر آن پرده بیافکن.

 

و می‌فرماید: ﴿يُغۡشِي ٱلَّيۡلَ ٱلنَّهَارَۚ إِنَّ فِي ذَٰلِكَ لَأٓيَٰتٖ لِّقَوۡمٖ يَتَفَكَّرُونَ٣﴾ [الرعد: 3]

«شب را بر روز می‌پوشاند، بی‌گمان در این (امور) نشانه‌ها (و عبرت‌ها) است برای گروهی که می‌اندیشند».

 

و می‌فرماید: ﴿فَالِقُ الْإِصْبَاحِ وَجَعَلَ اللَّيْلَ سَكَنًا وَالشَّمْسَ وَالْقَمَرَ حُسْبَانًا  ذَلِكَ تَقْدِيرُ الْعَزِيزِ الْعَلِيمِ٩٦﴾ [الأنعام: 96]

«(او) شکافندۀ صبح است، و شب را (مایه ی) آرامش و خورشید و ماه را (وسیلۀ) حساب (زمان) قرار داده است، این اندازه‌گیری الله توانای داناست».

 

و می‌فرماید: ﴿وَجَعَلْنَا اللَّيْلَ لِبَاسًا١٠﴾ [النبأ: 10]

«و شب را پوششی (برای شما) قرار دادیم».

 

▫️پس شب همانند پوشش و لباسی است که با خود آرامش می‌آورد.

 

▫️و در مغز انسان غدّۀ صنوبری (که به آن غدّۀ پینه آل نیز گفته می‌شود) وجود دارد که تنها در شب‌ها هورمونی به نام «ملاتونین» ترشح می‌کند که باعث خواب آلودگی شده و به خوابیدن انسان کمک می‌کند. یعنی اگر در هنگام روز در اتاقی که تاریک مطلق است باشی، باز این هورمون ترشح نمی‌شود مگر اینکه شب با سکنه و آرامشی که با خود دارد در فلکی که قرار دارد فرارسد.

 

و می‌فرماید: ﴿يُغْشِي اللَّيْلَ النَّهَارَ يَطْلُبُهُ حَثِيثًا﴾ [الأعراف: 54]

«شب را به روز می‌پوشاند که شتابان در پی آن می‌رود».

 

▫️یکی از ویژگی‌ها و صفات شب این است که به سرعت و شتابان در پی روز می‌آید و آن را می‌پوشاند، در حالی که روز بصورت آهسته و مرحله به مرحله می‌آید چنانکه می‌فرماید: ﴿وَٱلَّيۡلِ إِذۡ أَدۡبَرَ٣٣ وَٱلصُّبۡحِ إِذَآ أَسۡفَرَ٣٤﴾ [المدثر: 33-34]

«و به شب هنگامی‌که پشت کند(33) و به صبح هنگامی‌که مرحله به مرحله آید(34)».

 

شب، بدون معطلی پشت می‌کند و می‌رود اما برای روز از لفظ اسفر استفاده کرده یعنی مرحله به مرحله می‌آید.

 

▫️وقتی ما مدت زمان بین طلوع فجر کاذب (که شروع آمدن روز است) تا شروق خورشید و دیده شدن قرص خورشید در آسمان را، با مدت زمان غروب خورشید و غیب شدن آن از آسمان تا تاریک شدن کامل آسمان (که همان رفتن روز و آمدن شب است) مقایسه کنیم، می‌بینیم که شب به سرعت و شتابان در پی روز می‌آید و آن را مانند خیمه‌ای می‌پوشاند و در بر می‌گیرد و بعد از غروب آفتاب خیلی سریع و در مدت کوتاهی، تاریکی کامل شب بوجود می‌آید. اما از آن طرف، روز بصورت مرحله به مرحله و در مدت طولانی‌تری می‌آید و خداوند تعبیر فالق را برای صبح استفاده کرده و فرموده است: ﴿فَالِقُ الْإِصْبَاحِ﴾ [الأنعام: 96]

«(او) شکافندۀ صبح است».

و فالق یکی از اسم های نیکوی خداوند متعال است، به همان شکلی که یک دانه، کم کم زمین را می‌شکافد و به گیاه بزرگی تبدیل می‌شود، روز نیز کم کم می‌شکافد. و در زمان طلوع فجر کاذب و صادق، خورشید بسیار دور است اما چون مدار روز فرارسیده برای همین در دل شب می‌شکافد و بدون اینکه خورشیدی باشد هوا را کم کم روشن می‌کند. و اگر شب و روز دو مخلوق مستقل و جدا از خورشید نبودند، پس باید تاریک شدن هوا بعد از غروب خورشید نیز قرینه و برعکس شدۀ حالت روشن شدن هوا در هنگام طلوع خورشید می‌بود. یعنی اگر روز نتیجۀ آمدن خورشید و شب نتیجۀ رفتن خورشید باشد، پس ما باید قرینۀ فجر صادق و فجر کاذب را بعد از غروب خورشید هم می‌دیدیم و باید تاریک شدن تدریجی هوا هنگام غروب آفتاب را همانند روشن شدن تدریجی هوا در صبح می‌دیدیم.

 

▫️همچنین فجر کاذب که نوری تقریبا عمودی است و فجر صادق که نوری تقریبا افقی است، بهترین گواه بر این هستند که این نور، همان مخلوق روز است که دارد شکافته می‌شود و بصورت مرحله به مرحله ﴿أَسۡفَرَ٣٤﴾ می‌آید. و اگر فجر کاذب و فجر صادق بخاطر نور خورشید باشد، پس باید همین حالت بصورت قرینه هنگام غروب آفتاب نیز رخ می‌داد؛ در حالی که چنین حالتی با آن کیفیت در غروب آفتاب رخ نمی‌دهد.

 

🔹طبری در تاریخش (4/1171) از ابن عباس رضی الله عنهما روایت کرده که پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم فرمود: «فَإِذَا كَانَ عِنْدَ غُرُوبِ الشَّمْسِ أَقْبَلَ مَلَكٌ مِنَ الْمَلَائِكَةِ قَدْ وُكِّلَ بِاللَّيْلِ، فَقَبَضَ قَبْضَةً مِنْ ظُلْمَةِ ذَلِكَ الْحِجَابِ، ثُمَّ يَسْتَقْبِلُ الْمَغْرِبَ، فَلَا يَزَالُ يُرْسِلُ تِلْكَ الظُّلْمَةَ مِنْ خَلَلِ أَصَابِعِهِ قَلِيلًا قَلِيلًا، وَهُوَ يُرَاعِي الشَّفَقَ، فَإِذَا غَابَ الشَّفَقُ أَرْسَلَ الظُّلْمَةَ كُلَّهَا، ثُمَّ يَنْشُرُ جَنَاحَيْهِ، فَيَبْلُغَانِ قَطَرِيِ الْأَرْضِ وَكَنَفَيِ السَّمَاءِ، وَيَجُوزَانِ مَا شَاءَ اللَّهُ خَارِجًا فِي الْهَوَاءِ، فَيَسُوقُ ظُلْمَةَ اللَّيْلِ بِجَنَاحَيْهِ بِالتَّسْبِيحِ وَالتَّقْدِيسِ لِلَّهِ عَزَّ وَجَلَّ حَتَّى يَبْلُغَ الْمَغْرِبَ عَلَى قَدْرِ سَاعَاتِ اللَّيْلِ، فَإِذَا بَلَغَ الْمَغْرِبَ انْفَجَرَ الصُّبْحُ مِنَ الْمَشْرِقِ، وَضَمَّ جَنَاحَيْهِ».

🔸ترجمه: «هنگامی‌که موقع غروب خورشید می‌شود، فرشته‌ای از فرشتگان که مسئول شب است می‌آید، یک مشت تاریکی از آن حجاب را بر می‌دارد و به سمت مغرب می‌رود و پیوسته آن تاریکی را از لابلای انگشتانش کم کم می‌فرستد و مواظب شفق هم است، و هنگامی‌که شفق غیب شد همۀ تاریکی را می‌فرستد سپس تاریکی دو بالش را کامل باز می‌کند و گوشه‌ها و اکناف زمین و آسمان را پر می‌کند و تا جایی که خدا بخواهد به خارج از هوا نیز می‌رسد و به این شکل تاریکی شب با دو بالش با تسبیح گفتن و تقدیس کردن الله عزوجل حرکت می‌کند تا اینکه به اندازۀ ساعات شب می‌گذرد و به محل غروبش می‌رسد، و وقتی که به غروب‌گاهش رسید، صبح از مشرق می‌شکافد و بال‌هایش را می‌گستراند».

 

طبق این روایت، شب مخلوقی ذاتا تاریک است و تنها نتیجه نبودن نور خورشید نیست.

 

▫️و نکتۀ جالب دیگری که دربارۀ ویژگی‌های خلقت خورشید و ماه، و روز شب وجود دارد این است که: با اینکه روز، مرحله به مرحله و آهسته و در مدت زمان بیشتری می‌آید، و شب سریعتر و در مدت زمان کمتری می‌آید، اما خورشید و ماه اینگونه نیستند بلکه برعکس هستند. وقتی به طلوع خورشید در سطح افق نگاه کنی، می‌بینی که در دو سه دقیقه تمام بدنۀ خورشید از خط افق بیرون می‌آید، اما وقتی که به طلوع ماه در سطح افق نگاه می‌کنی می‌بینی که چندین دقیقه طول می‌کشد که بدنه‌اش از خط افق به طور کامل بیرون آید در حالی که سرعت حرکت ماه بیشتر از سرعت حرکت خورشید است و ده دقیقه زودتر یک دور کامل می‌زند. البته چنین اتفاقی بر اساس آنچه که انسان بر روی زمین در ظاهر می‌بیند است، و مکان حقیقی آنها در آسمان، چیزی غیر از مکانی است که با چشم سر بر روی زمین می‌بینیم؛ به همانند دیدن بدن انسانی که در استخر آب قرار دارد که شکست نور باعث می‌شود که برای مثال ارتفاع قد او را کوتاه‌تر ببینیم و در نتیجه نوک پای او را در جایی بالاتر از مکان واقعی‌اش ببینیم.

 

▫️و به همان شکل که شب مخلوقی مستقل از عدم حضور خورشید است، و خودش ذاتا تاریک است، روز نیز مخلوقی مستقل از خورشید است و خودش ذاتا روشن است، چنانکه خداوند متعال می‌فرماید: ﴿أَلَمۡ يَرَوۡاْ أَنَّا جَعَلۡنَا ٱلَّيۡلَ لِيَسۡكُنُواْ فِيهِ وَٱلنَّهَارَ مُبۡصِرًاۚ إِنَّ فِي ذَٰلِكَ لَأٓيَٰتٖ لِّقَوۡمٖ يُؤۡمِنُونَ٨٦﴾ [النمل: 86]

«آیا ندیدند که ما شب را برای آرامش آن‌ها قرار دادیم، و روز را روشنی بخش (قرار دادیم) بی‌گمان در این (امور) نشانه‌های (روشنی) است برای گروهی که ایمان می‌آورند».

در این آیه خداوند دربارۀ روز فرموده: ﴿وَٱلنَّهَارَ مُبۡصِرًا﴾ یعنی روز، خودش نورانی و روشنی بخش است. و ما این روشنی را هنگام فجر کاذب و فجر صادق و بعد از نماز صبح بر روی زمین، به خوبی مشاهده می‌کنیم. و این نور خورشید نیست که بعد از نماز صبح هوا را روشن کرده است چراکه خورشید همچنان صدها کیلومتر از محل طلوع دور است. پس آیت روز در فلکی که دارد کمی‌ زودتر از خورشید می‌آید و روز به نص قرآن مبصر است و روشنایی مختص به خودش را دارد.

 

▫️و در زبان عربی به روشنایی بین طلوع فجر تا طلوع خورشید، سجسج می‌گویند، و معلوم است که در بهشت، خورشید وجود ندارد و روشنایی بهشت حاصل از نور خورشید نیست بلکه هوای بهشت خودش نور دارد،

🔹ابن عطیه در تفسیرش (4/459) می‌گوید: «الجنة لا شمس فيها وإنما هواؤها سجسج كوقت الأسفار قبل طلوع الشمس».

🔸ترجمه: «در بهشت خورشید وجود ندارد و هوایش سجسج است مانند روشنایی که قبل از طلوع خورشید وجود دارد».

 

🔹و در تفسیر ابن کثیر (ج 7 ص 529) آمده است: «وَقَالَ ابْنُ مَسْعُودٍ: الْجَنَّةُ سَجْسَج، كَمَا بَيْنَ طُلُوعِ الْفَجْرِ إِلَى طُلُوعِ الشَّمْسِ».

🔸ترجمه: «ابن مسعود رضی الله عنه می‌گوید: بهشت، سجسج است، مانند زمان بین طلوع فجر تا طلوع خورشید».

 

🔹ابوالشیخ در العظمه (3/1101) از سماک روایت کرده که گفت: «قُلْتُ لِابْنِ عَبَّاسٍ: مَا أَرْضُ الْجَنَّةِ؟ قَالَ: «مَرْمَرَةٌ بَيْضَاءُ مِنْ فِضَّةٍ، كَأَنَّهَا مِرْآةٌ» . قُلْتُ: فَمَا نُورُهَا؟ قَالَ: «أَمَا رَأَيْتَ السَّاعَةَ الَّتِي تَكُونُ قَبْلَ طُلُوعِ الشَّمْسِ؟ كَذَلِكَ نُورُهَا إِلَّا أَنَّهُ لَيْسَ فِيهَا شَمْسٌ، وَلَا زَمْهَرِيرٌ».

🔸ترجمه: «به ابن عباس گفتم: زمین بهشت از چیست؟ گفت: مرمر سفیدی از نقره، همانند آینه است. گفتم: نورش از چیست؟ گفت: آیا هنگامۀ قبل از طلوع خورشید را دیده‌ای؟ نور بهشت نیز همانطور است، و در آنجا نه خورشیدی است و نه سرما (ماه)».

 

یکی از اعجاز علمی ‌که در این روایت وجود دارد این است که در مقابل خورشید، کلمۀ زمهریر را آورده است که به معنای سرما است: «لَيْسَ فِيهَا شَمْسٌ، وَلَا زَمْهَرِيرٌ». و علم امروزی ثابت کرده که نور ماه، سرد است، یعنی وقتی یک لیوان آب را زیر نور ماه قرار بدهی و یک لیوان دیگر را در زیر سایۀ ماه قرار بدهی، دمای آبی که زیر نور ماه است سرد تر از آبی که زیر سایۀ نور ماه است، خواهد بود. و زمهریر یکی دیگر از نام های ماه است.

 

▫️و وقتی که نشانه‌های بزرگ قیامت بیایند، حقیقت این امور نیز برای کسانی که به این مطالب می‌خندند یا آن را غیر علمی‌ می‌پندارند، کشف خواهد شد، و ما کیفیت و صفات خورشید و ماه و آسمان و زمین را از خالق آنها که الله متعال است و در کتابش که قرآن است یاد می‌گیریم و به آن ایمان داریم، نه به آنچه که ناسا با دروغ پردازی‌هاش به نام علم پخش می‌کند.

و یکی از نشانه‌های قیامت، این است که حرکت خورشید به مدت سه شب و حرکت ماه به مدت دو شب، متوقف خواهد شد و سپس نور و روشنایی‌شان گرفته می‌شود و در خلاف مسیر خودشان یعنی از مغرب به سمت مشرق حرکت خواهند کرد و در این حالت خورشید و ماه فاقد نور هستند و بصورت یک جسم سیاه دیده می‌شوند به همان شکلی که هنگام کسوف دارند؛

🔹چنانکه طبری در تاریخش (4/1172)  از ابن عباس رضی الله عنه نقل کرده که گفته است: پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم فرموده است: «فَلَا تَزَالُ الشَّمْسُ وَالْقَمَرُ كَذَلِكَ عَنْ مَطْلِعِهَا إِلَى مَغْرِبِهَا إِلَى ارْتِفَاعِهَا إِلَى السَّمَاءِ السَّابِعَةِ الَّتِي تَحْبِسُهَا تَحْتَ الْعَرْشِ حَتَّى يَأْتِيَ الْوَقْتُ الَّذِي وَقَّتَ اللَّهُ عَزَّ وَجَلَّ التَّوْبَةَ لِلْعِبَادِ ، وَتَكْثُرُ الْمَعَاصِي فِي الْأَرْضِ، وَيَذْهَبُ الْمَعْرُوفُ وَلَا يَأْمُرُ بِهِ أَحَدٌ، وَيَفْشُو الْمُنْكَرُ، وَلَا يَنْهَى عَنْهُ أَحَدٌ، فَإِذَا فَعَلُوا ذَلِكَ حُبِسَتِ الشَّمْسُ مِقْدَارَ لَيْلَةٍ تَحْتَ الْعَرْشِ، كُلَّمَا سَجَدَتْ وَاسْتَأْذَنَتْ مِنْ أَيْنَ تَطْلُعُ لَمْ يُحَرْ إِلَيْهَا جَوَابٌ حَتَّى يُوَافِقَهَا الْقَمَرُ فَيَسْجُدُ مَعَهَا، وَيَسْتَأْذِنُ مِنْ أَيْنَ يَطْلُعُ، فَلَا يُحَارُ إِلَيْهِ جَوَّابٌ حَتَّى يَحْبِسَهَا مِقْدَارَ ثَلَاثِ لَيَالٍ الشَّمْسُ وَلَيْلَتَيْنِ الْقَمَرَ، فَلَا يَعْرِفُ طُولُ تِلْكَ اللَّيْلَةِ إِلَّا الْمُتَهَجِّدُونَ فِي الْأَرْضِ، وَهُمْ يَوْمَئِذٍ عِصَابَةٌ قَلِيلَةٌ فِي كُلِّ بَلْدَةٍ مِنْ بِلَادِ الْمُسْلِمِينَ، فِي هَوَانٍ مِنَ النَّاسِ وَذِلَّةٍ مِنْ أَنْفُسِهِمْ،... فَإِذَا مَا تَمَّ لَهُمَا مِقْدَارُ ثَلَاثِ لَيَالٍ، أَرْسَلَ اللَّهُ عَزَّ وَجَلَّ إِلَيْهِمَا جِبْرِيلَ، فَيَقُولُ: إِنَّ الرَّبَّ عَزَّ وَجَلَّ يَأْمُرُكُمَا أَنْ تَرْجِعَا إِلَى مَغَارِبِكُمَا، فَتَطْلُعَا مِنْهُ، وَأَنَّهُ لَا ضَوْءَ لَكُمَا عِنْدَنَا وَلَا نُورٌ "... فَتَرْجِعُ الشَّمْسُ وَالْقَمَرُ فَيَ‍طْلُعَانِ مِنْ مَغَارِبِهِمَا، وَبَيْنَمَا الْمُتَهَجِّدُونَ يَبْكُونَ وَيَصْرُخُونَ إِلَى اللَّهِ عَزَّ وَجَلَّ، وَالْغَافِلُونَ فِي غَفْلَتِهِمْ، إِذْ نَادَى مُنَادٍ: أَلَا إِنَّ الشَّمْسَ وَالْقَمَرَ قَدْ طَلَعَا مِنَ الْمَغْرِبِ، فَيَنْظُرُ النَّاسُ فَإِذَا هُمْ بِهِمَا أَسْوَدَانِ لَا ضَوْءَ لِلشَّمْسِ وَلَا نُورَ لِلْقَمَرِ مِثْلُهُمَا فِي كُسُوفِهِمَا قَبْلَ ذَلِكَ».

🔸ترجمه: «و پیوسته خورشید، و ماه نیز به مانند آن، از محل طلوع خود به سمت محل غروب خود تا ارتفاعی که در آسمان هفتم دارد و تا جایی که در زیر عرش نگه داشته می‌شود، حرکت می‌کند، تا اینکه زمانی می‌رسد که خداوند عزوجل برای پذیرفتن توبه بندگانش مشخص کرده است، و در آن زمان گناهان در زمین زیاد می‌شود و معروف از بین می‌رود و کسی به آن امر نمی‌کند و منکر پخش می‌شود و کسی از آن نهی نمی‌کند، و هرگاه چنین کردند خورشید به مدت یک شب در زیر عرش نگه داشته می‌شود، هرچقدر که سجده می‌کند و اجازه می‌گیرد که از کدام طرف طلوع کند جوابی به او داده نمی‌شود، تا اینکه ماه نیز می‌رسد و همراهش سجده می‌کند و اجازه می‌گیرد که از کدام طرف طلوع کند و به ماه نیز جوابی داده نمی‌شود. تا اینکه به مدت سه شب خورشید و به مدت دو شب ماه نگه داشته می‌شود و جز کسانی که در زمین نماز تهجد می‌خوانند مقدار طول آن شب را نمی‌دادند، و آنها در آن روز تعدادشان در هر یک از سرزمین‌های مسلمانان اندک است،... هنگامی‌که خورشید و ماه به مدت سه شب نگه داشته شدند خداوند عزوجل جبرئیل را به سوی آنها می‌فرستد و به آنها می‌گویند: پروردگار عزوجل به شما دستور داده که به سمت مغرب خود بازگردید و از آنجا طلوع کنید و اینکه شما دو تا در نزد ما نه روشنایی دارید و نه نوری... و به این شکل خورشید و ماه بر می‌گردند و از مغرب خود طلوع می‌کنند و در حالی که تهجد خوانان گریه می‌کنند و به سوی خداوند عزوجل گریه و توبه می‌کنند و در حال خودشان هستند، شخصی ندا می‌زند و خبر می‌دهد که خورشید و ماه از مغرب طلوع کردند و مردم به آن دو نگاه می‌کنند در حالی که سیاه هستند و نه خورشید روشنایی دارد و نه ماه نوری دارد، و همانند حالتی شده اند که قبلا هنگام کسوف داشتند».

 

▫️چنانکه در این روایت آمده است، خورشید و ماه در حالتی از مغرب طلوع می‌کنند که فاقد روشنایی و نور هستند و مردم نیز می‌توانند آنها را ببینند. و در حالی به آنها نگاه می‌کنند که از مغرب طلوع کرده‌اند که فاقد روشنایی و نور هستند. و همانند حالتی که در کسوف داشتند، تاریک و سیاه شده‌اند. اما چون مدار روز همراه خورشید بصورت همزمان حرکت می‌کند، برای همین بخاطر روشنایی روز، می‌توانند ماه و خورشیدِ فاقد روشنایی و نور را در آسمان ببینند.

▫️و این روایت ثابت می‌کند که روز، مخلوقی مستقل از خورشید است که خودش روشنایی بخش است و در مدار خودش حرکت می‌کند منتها مدار حرکت او با مدار خورشید همزمان است، و وقتی که خورشید از مغرب طلوع می‌کند و خاموش گشته است، روز نیز از مغرب می‌آید منتها بخاطر نور روز، خورشید و ماهی که خاموش گشته‌اند همانند یک تکه سنگ سیاه در آسمان دیده می‌شوند.

 

👈و آسمان نیز همانند زمین، جسم دارد، از مشخصه‌های آن این است که درب‌هایی دارد:

خداوند متعال می‌فرماید: ﴿إِنَّ ٱلَّذِينَ كَذَّبُواْ بِ‍َٔايَٰتِنَا وَٱسۡتَكۡبَرُواْ عَنۡهَا لَا تُفَتَّحُ لَهُمۡ أَبۡوَٰبُ ٱلسَّمَآءِ﴾ [الأعراف: 40]

«بی‌گمان کسانی‌که آيات ما را تکذيب کردند، و در برابر آن (گردن‌کَشی و) تکبر ورزيدند، درهای آسمان (هرگز) براي‌شان گشوده نمی‌شود».

 

و می‌فرماید: ﴿وَلَوۡ فَتَحۡنَا عَلَيۡهِم بَابٗا مِّنَ ٱلسَّمَآءِ فَظَلُّواْ فِيهِ يَعۡرُجُونَ١٤﴾ [الحجر: 14]

«و اگر دری از آسمان به روی آن‌ها بگشاییم که پیوسته در آن بالا روند».

 

و می‌فرماید: ﴿وَفُتِحَتِ ٱلسَّمَآءُ فَكَانَتۡ أَبۡوَٰبٗا١٩﴾ [النبأ: 19]

«و آسمان گشوده می‌شود، پس دروازه، دروازه می‌گردد».

 

▫️و ستون‌هایی نامرئی دارد که سقف آسمان را نگه داشته و نمی‌گذارد بر روی زمین بیوفتد:

می‌فرماید: ﴿خَلَقَ السَّمَاوَاتِ بِغَيْرِ عَمَدٍ تَرَوْنَهَا  وَأَلْقَى فِي الْأَرْضِ رَوَاسِيَ أَنْ تَمِيدَ بِكُمْ﴾ [لقمان: 10]

«(الله) آسمان‌ها را با ستونی که آن را نمی‌بینید آفرید، و در زمین کوه‌های استوار افکند تا شما را نلرزاند».

 

و می‌فرماید: ﴿اللَّهُ الَّذِي رَفَعَ السَّمَاوَاتِ بِغَيْرِ عَمَدٍ تَرَوْنَهَا  ثُمَّ اسْتَوَى عَلَى الْعَرْشِ  وَسَخَّرَ الشَّمْسَ وَالْقَمَرَ  كُلٌّ يَجْرِي لِأَجَلٍ مُسَمًّى  يُدَبِّرُ الْأَمْرَ يُفَصِّلُ الْآيَاتِ لَعَلَّكُمْ بِلِقَاءِ رَبِّكُمْ تُوقِنُونَ٢﴾ [الرعد: 2]

«الله کسی است که آسمان‌ها را بدون ستونی که آن را ببینید نگه داشته است (یعنی ستون دارد منتها ما آن ستون‌ها را نمی‌بینیم)، آنگاه بر عرش مستقر شد، و خورشید و ماه را مسخر ساخت، که هر کدام تا مدت معینی روان است، کار (و امور هستی) را تدبیر می‌کند، نشانه‌ها را (روشن) بیان می‌کند، شاید شما به لقای پروردگار‌تان یقین حاصل کنید».

 

و می‌فرماید: ﴿وَجَعَلۡنَا ٱلسَّمَآءَ سَقۡفٗا مَّحۡفُوظٗاۖ﴾ [الأنبياء: 32]

«و آسمان را سقفی محفوظ قرار دادیم».

 

و می‌فرماید: ﴿وَيُمۡسِكُ ٱلسَّمَآءَ أَن تَقَعَ عَلَى ٱلۡأَرۡضِ إِلَّا بِإِذۡنِهِۦٓۚ﴾ [الحج: 65]

«و آسمان را از اینکه بر زمین افتد - جز به فرمانش - نگه می‌دارد».

 

▫️و آسمان پهنایش به اندازۀ پهنای بهشت و پهنای زمین است:

چنانکه می‌فرماید: ﴿۞وَسَارِعُوٓاْ إِلَىٰ مَغۡفِرَةٖ مِّن رَّبِّكُمۡ وَجَنَّةٍ عَرۡضُهَا ٱلسَّمَٰوَٰتُ وَٱلۡأَرۡضُ أُعِدَّتۡ لِلۡمُتَّقِينَ١٣٣﴾ [آل عمران: 133]

«و به سوی آمرزش پروردگارتان، و بهشتی که پهنای آن (به قدر) آسمان‌ها و زمین است، (و) برای پرهیزگاران آماده شده‌است، بشتابید».

 

و می‌فرماید: ﴿سَابِقُوٓاْ إِلَىٰ مَغۡفِرَةٖ مِّن رَّبِّكُمۡ وَجَنَّةٍ عَرۡضُهَا كَعَرۡضِ ٱلسَّمَآءِ وَٱلۡأَرۡضِ أُعِدَّتۡ لِلَّذِينَ ءَامَنُواْ بِٱللَّهِ وَرُسُلِهِۦۚ﴾ [الحديد: 21]

«برای رسیدن به آمرزش پروردگارتان و بهشتی که پهنای آن مانند پهنای آسمان‌ها و زمین است بر یکدیگر پیشی گیرید (که آن) برای کسانی‌که به الله و پیامبرانش ایمان آورده‌اند آماده شده است».

 

▫️پس ما چهار مخلوق به نام شب، روز، ماه، و خورشید داریم که در فلک مخصوص خودشان در گردش هستند و این فلک در فضای مابین مخلوق آسمان و مخلوق زمین قرار دارد.

 

﴿وَهُوَ الَّذِي خَلَقَ اللَّيْلَ وَالنَّهَارَ وَالشَّمْسَ وَالْقَمَرَ  كُلٌّ فِي فَلَكٍ يَسْبَحُونَ٣٣﴾ [الأنبياء: 33]

🔹طبری در تفسیرش (16/266) در تقسیر ﴿كُلّٞ فِي فَلَكٖ يَسۡبَحُونَ﴾ می‌گوید: «حَدَّثَنِي يُونُسُ، قَالَ: أَخْبَرَنَا ابْنُ وَهْبٍ، قَالَ: قَالَ ابْنُ زَيْدٍ، فِي قَوْلِهِ: {كُلٌّ فِي فَلَكٍ يَسْبَحُونَ} [الأنبياء: 33] قَالَ: الْفَلَكُ الَّذِي بَيْنَ السَّمَاءِ وَالْأَرْضِ مِنْ مَجَارِي النُّجُومِ وَالشَّمْسِ وَالْقَمَرِ. وَقَرَأَ: {تَبَارَكَ الَّذِي جَعَلَ فِي السَّمَاءِ بُرُوجًا وَجَعَلَ فِيهَا سِرَاجًا وَقَمَرًا مُنِيرًا} [الفرقان: 61] , وَقَالَ: تِلْكَ الْبُرُوجُ بَيْنَ السَّمَاءِ وَالْأَرْضِ وَلَيْسَتْ فِي الْأَرْضِ. {كُلٌّ فِي فَلَكٍ يَسْبَحُونَ} [الأنبياء: 33] قَالَ: فِيمَا بَيْنَ السَّمَاءِ وَالْأَرْضِ: النُّجُومُ وَالشَّمْسُ وَالْقَمَرُ»

🔸ترجمه: «با سندش از عبدالرحمن بن زید بن اسلم (متوفی 182 هـ) آورده که او گفته است: در فلکی که بین آسمان و زمین قرار دارد و محل حرکت ستارگان و خورشید و ماه است می‌چرخند. و این آیه را قرائت کرد: ﴿پر برکت و بزرگوار است کسی‌که در آسمان برج‌هایی قرار داد، و در (میان) آن چراغ روشن و ماه تابانی قرار داد﴾ [الفرقان: 61] و ابن زید می‌گوید: این برج‌ها بین آسمان و زمین قرار دارند و در زمین نیستند. {هر یک در مداری شناورند}[الأنبياء: 33] ابن زید می‌گوید:  بین آسمان و زمین، ستارگان و خورشید و ماه قرار دارد».

 

🔹و قرطبی در تفسیرش (15/33) می‌گوید: «وَقَالَ الْحَسَنُ: الشَّمْسُ وَالْقَمَرُ وَالنُّجُومُ فِي فَلَكٍ بَيْنَ السَّمَاءِ وَالْأَرْضِ غَيْرُ مُلْصَقَةٍ، وَلَوْ كَانَتْ مُلْصَقَةً مَا جَرَتْ، ذَكَرَهُ الثعلبي والماوردي».

🔸ترجمه: «حسن بصری (متوفی 110 هـ) می‌گوید: خورشید و ماه و ستارگان در فلکی بین آسمان و زمین هستند و به جایی نسچیده‌اند چون اگر چسپیده بودند، نمی‌توانستند در جریان باشند».

 

🔹و در الدر المنثور (5/627) آمده است: «وَأخرج ابْن أبي حَاتِم وَأَبُو الشَّيْخ عَن حسان بن عَطِيَّة قَالَ: الشَّمْس وَالْقَمَر والنجوم مسخرة فِي فلك بَين السَّمَاء وَالْأَرْض».

🔸ترجمه: «ابن أبی حاتم و ابو الشیخ از حسان بن عطیه (متوفی مابین 121-130 هـ) تخریج کرده‌اند که گفته است: خورشید و ماه و ستارگان در فلکی بین آسمان و زمین در جریان هستند».

 

🔹و آلوسی در تفسیرش (17/37) می‌گوید: «وقال أكثر المفسرين: هو موج مكفوف تحت السماء يجري فيه الشمس والقمر».

🔸ترجمه: «فلک، یک موج و جریان پنهان در زیر آسمان است که در آن خورشید و ماه حرکت می‌کنند».

 

🔹و النسفی در تفسیرش (2/403) می‌گوید: «والجمهور على أن الفلك موج مكفوف تحت السماء تجري فيه الشمس والقمر والنجوم».

🔸ترجمه: «جمهور (مفسران) بر این هستند که فلک، یک جریان پنهان در زیر آسمان است که خورشید و ماه و ستارگان در آن جریان دارند».

 

▫️چنانکه در قرآن و طبق تفسیر علما آمده است، زمین و آسمان ثابت هستند و ستارگان و خورشید و ماه در بین این دو، در جریان هستند. و نگفته‌اند زمین ستاره‌ای کوچک در آسمان است که دور خورشید می‌چرخد چنانکه امروزه ناسا چنین الحادی را به نام علم منتشر می‌کند.

 

👈همچنین خداوند متعال می‌فرماید: ﴿أَلَمْ تَرَوْا كَيْفَ خَلَقَ اللَّهُ سَبْعَ سَمَاوَاتٍ طِبَاقًا١٥ وَجَعَلَ الْقَمَرَ فِيهِنَّ نُورًا وَجَعَلَ الشَّمْسَ سِرَاجًا١٦﴾ [نوح: 15-16]

«آیا نمی‌بینید چگونه الله هفت آسمان را بر فراز یکدیگر آفرید؟(15) و ماه را در میان آسمان‌ها مایۀ روشنایی قرار داد، و خورشید را (نیز در میان آسمان‌ها) چراغ (فروزانی) گردانید(16)»

 

طبق این آیه، ماه، برای هفت آسمان نور دارد در حالی که ناسای ملحد، ماه که سهل است، منظومه شمسی هم که سهل است، کهکشان راه شیری را هم مانند نقطه‌ای ناچیز در برابر بی نهایت آسمان‌ها قرار داده است. و کسی که خود را مسلمان می‌داند و به قرآن ایمان دارد، چگونه می‌تواند هم ماه را نورانی برای هفت آسمان بداند و هم شکلی که ناسا از جهان هستی ارائه می‌دهد را قبول کند آن هم به حجت اینکه ناسا علمی ‌است و نباید با علم مخالفت کرد؟ چرا باید فیلم‌های انیمیشنی ساخته شده توسط فراماسونی های ناسا را علم دانست؟

 

🔹حاکم نیشابوری در المستدرک علی الصحیحین (3856) از ابن عباس رضی الله عنهما روایت کرده که در تفسیر آیه ﴿وَجَعَلَ ٱلۡقَمَرَ فِيهِنَّ نُورٗا﴾ گفته است: «وَجْهُهُ إِلَى الْعَرْشِ وَقَفَاهُ إِلَى الْأَرْضِ».

🔸ترجمه: «روی ماه به سمت (آسمان ها و) عرش است و پشتش رو به زمین است».

سپس حاکم می‌گوید: «هَذَا حَدِيثٌ صَحِيحٌ عَلَى شَرْطِ الشَّيْخَيْنِ وَلَمْ يُخَرِّجَاهُ»؛ «این حدیث بر طبق بخاری و مسلم صحیح است که آن را تخریج نکرده‌اند». و الذهبی در تلخیص آن می‌گوید: بر شرط مسلم صحیح است.

🔹و السیوطی در الدر المنثور (8/291-292) می‌گوید: «أخرج ابْن الْمُنْذر وَأَبُو الشَّيْخ فِي العظمة عَن الْحسن فِي قَوْله:... {وَجعل الْقَمَر فِيهِنَّ نورا وَجعل الشَّمْس سِرَاجًا} قَالَ: وُجُوههمَا فِي السَّمَاء وَظُهُورهمَا إِلَيْكُم. وَأخرج ابْن الْمُنْذر عَن عِكْرِمَة فِي قَوْله: {وَجعل الْقَمَر فِيهِنَّ نورا} قَالَ: إِنَّه يضيء نور الْقَمَر فِيهِنَّ كُلهنَّ كَمَا لَو كَانَ سبع زجاجات أَسْفَل مِنْهَا شهَاب أَضَاءَت كُلهنَّ فَكَذَلِك نور الْقَمَر فِي السَّمَوَات كُلهنَّ لصفائهن. وَأخرج عبد الرَّزَّاق وَعبد بن حميد وَابْن الْمُنْذر وَأَبُو الشَّيْخ فِي العظمة عَن عبد الله بن عَمْرو قَالَ: إِن الشَّمْس وَالْقَمَر وُجُوههمَا قبل السَّمَاء وَأَقْفِيَتهمَا قبل الأَرْض وَأَنا أَقرَأ بذلك عَلَيْكُم آيَة من كتاب الله {وَجعل الْقَمَر فِيهِنَّ نورا وَجعل الشَّمْس سِرَاجًا}. وَأخرج عبد بن حميد وَابْن الْمُنْذر وَأَبُو الشَّيْخ فِي العظمة عَن عَطاء فِي قَوْله: {وَجعل الْقَمَر فِيهِنَّ نورا} قَالَ: يضيء لأهل السَّمَوَات كَمَا يضيء لأهل الأَرْض. وَأخرج أَبُو الشَّيْخ عَن ابْن عَبَّاس فِي قَوْله: {وَجعل الْقَمَر فِيهِنَّ نورا} قَالَ: وَجهه يضيء السَّمَوَات وظهره يضيء الأَرْض».

🔸ترجمه: «ابن المنذر و ابوالشیخ در العظمه از حسن بصری دربارۀ این فرموده خداوند: {و ماه را در میان آسمان‌ها مایۀ روشنایی قرار داد، و خورشید را (نیز در میان آسمان‌ها) چراغ (فروزانی) گردانید} تخریج کرده‌اند که گفت: روی ماه و خورشید به سمت آسمان است و پشت شان به سمت شماست. و ابن المنذر از عکرمه (مولای ابن عباس) تخریج کرده که دربارۀ این فرمودۀ خداوند: { ماه را در میان آسمان‌ها مایۀ روشنایی قرار داد} گفت: نور ماه در همۀ آسمان‌ها روشنایی بخش است، به همان شکل که اگر زیر هفت شیشۀ چراغ، شعله‌ای قرار بدهی همۀ آنها را روشن می‌کند، و به همان شکل نور ماه نیز همۀ آسمان‌ها را بخاطر پاکی و صفایی که دارند روشن می‌کند. و عبدالرزاق و عبد بن حمید و ابن المنذر و ابوالشیخ در العظمه از عبدالله بن عمرو بن العاص رضی الله عنه تخریج کرده‌اند که گفت: خورشید و ماه رویشان به سمت آسمان است و پشتشان به سمت زمین است. و من این آیه از کتاب خدا را درباره‌اش برای شما می‌خوانم: { و ماه را در میان آسمان‌ها مایۀ روشنایی قرار داد، و خورشید را (نیز در میان آسمان‌ها) چراغ (فروزانی) گردانید}و عبد بن حمید و ابن المنذر و ابوالشیخ در العظمه از عطاء دربارۀ این فرمودۀ خداوند: { ماه را در میان آسمان‌ها مایۀ روشنایی قرار داد} تخریج کرده‌اند که گفت: ماه، برای اهل آسمان ‌ها روشنایی است چنانکه برای اهل زمین روشنایی است. و ابوالشیخ از ابن عباس رضی الله عنهما تخریح کرده که دربارۀ آیه: { ماه را در میان آسمان‌ها مایۀ روشنایی قرار داد} گفت: روی آن، آسمان‌ها را روشن می‌کند و پشت آن زمین را روشن می‌کند».

 

▫️چنانکه مشاهده می‌کنید و طبق اقوال صحابه و تابعین و علمای مفسرین، ماه و خورشید رویشان به سمت آسمان است و پشتشان به سمت زمین است، و به همان شکلی که زمین را روشن می‌کنند آسمان‌ها (هفت آسمان) را نیز روشن می‌کنند و نورشان به آسمان‌ها نیز می‌رسد، در حالی که تصویری که ناسا از جهان هستی نشان می‌دهد بر خلاف قرآن است، آنها زمین را سیاره‌ای که دور خورشید می‌چرخد می‌دانند و خورشید را ثابت می‌دانند و کل منظومۀ شمسی را در برابر کهکشان راه شیری همانند نقطه‌ای در میدان فوتبال می‌دانند و کل کهکشان راه شیری را نیز در برابر دیگر کهکشان‌ها مانند نقطه‌ای در برابر زمین فوتبال می‌دانند. چگونه ماه و خورشیدی که طبق دروغ بافی‌های ناسا، همانند یک نقطه در برابر بی‌نهایت است، می‌تواند آسمان‌ها را روشنایی بخشد؟

 

آیا کلام الله متعال خالق آسمان‌ها و زمین را تصدیق می‌کنی که می‌فرماید:﴿أَلَمْ تَرَوْا كَيْفَ خَلَقَ اللَّهُ سَبْعَ سَمَاوَاتٍ طِبَاقًا١٥ وَجَعَلَ الْقَمَرَ فِيهِنَّ نُورًا وَجَعَلَ الشَّمْسَ سِرَاجًا١٦﴾ [نوح: 15-16]

«آیا نمی‌بینید چگونه الله هفت آسمان را بر فراز یکدیگر آفرید؟(15) و ماه را در میان آسمان‌ها مایۀ روشنایی قرار داد، و خورشید را (نیز در میان آسمان‌ها) چراغ (فروزانی) گردانید(16)».

یا دروغ‌های ناسا را تصدیق می‌کنی که تنها انیمیشن‌هایی ساخته شده در استودیوهای هالیوود و دیزنی است؟

آیا تصویری که الله متعال از آسمان‌ها و زمین در قرآن کریم ترسیم کرده است را تصدیق می‌کنی یا تصویری که ناسای فراماسونی ترسیم کرده است؟

 

مجاهد دین – 02/06/1400

 

 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

نصیحتی دلسوزانه برای صلاح مهدوی و هم فکرانش؛

    ♦️ چند سال پیش که وهابیان اهل غلو و افراط، احساس کردند که میدان برایشان خالی شده و تا آینده ای نزدیک بر دنیای اسلام مسلط می شوند، اهل ...