۱۴۰۰/۰۹/۲۵

فطرت آدمی ‌بر توحید استوار است نه بر شرک

 

 میرزا محمد قادری در کانالش با استناد به آیۀ 22 یونس، از رشید رضای وهابی نقل می‌کند که گفته است: «در این آیه و امثال آن، آشکارا بیان شده مشرکین هنگامی‌که سخت گرفتار می‌شدند و رشته‌های امیدشان همه پاره می‌شد جز خدا را به یاری نمی‌خواندند ولی افراد بیشماری از مسلمانان این زمان هنگام مصیبت‌ها نیز تنها از مردگانی همچون بدوی و رفاعی و دسوقی و گیلانی و متبولی و أبی سریع و... که از شمار به در هستند، یاری می‌جویند و عمامه به سرهایی از دانشگاه الأزهر را می‌بینی که آن مردم را به شرک تشویق می‌کنند و برای توجیه کردن آن اسم‌هایی مانند توسل، می‌تراشند چه که خود نیز از اوقاف و نذور آن مردگان چیزی نصیبشان می‌شود».

 

▫️و به یاری الله متعال در پاسخ به این مفتون می‌گویم: الله متعال بنی آدم را بر توحید فطرت نهاده است نه بر شرک، و انسان‌هایی که در آسایش و فراخی، از فطرتشان دور شده و برای الله شریک قرار داده‌اند، در هنگام سختی و تنگنا به همان فطرتی باز می‌گردند که الله متعال در وجودشان قرار داده است و از شرک ورزی دست کشیده و خالصانه رو به الله یکتا می‌کنند. و این فطرت توحیدی در انسان به هیچ وجه از نسلی به نسل دیگر و از زمانه‌ای به زمانۀ دیگر قابل تغییر و تبدیل و تحویل نیست. از آدم پدر آدمیان تا آخرین انسان روزی زمین همگی بر فطرت توحید قرار دارند؛

 

🌺چنانکه الله متعال می‌فرماید: ﴿فَأَقِمْ وَجْهَكَ لِلدِّينِ حَنِيفًا فِطْرَتَ اللَّهِ الَّتِي فَطَرَ النَّاسَ عَلَيْهَا لَا تَبْدِيلَ لِخَلْقِ اللَّهِ ذَلِكَ الدِّينُ الْقَيِّمُ وَلَكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لَا يَعْلَمُونَ٣٠﴾ [الروم: 30]

«پس روی خود را با حق‌گرایی (و اخلاص) به سوی دین آور، فطرت الهی است، که (الله) مردم را بر آن آفریده است، دگرگونی در آفرینش الله نیست، این است دین استوار، و لیکن بیشتر مردم نمی‌دانند».

 

🌺و می‌فرماید: ﴿فَلَنْ تَجِدَ لِسُنَّتِ اللَّهِ تَبْدِيلًا وَلَنْ تَجِدَ لِسُنَّتِ اللَّهِ تَحْوِيلًا٤٣﴾ [فاطر: 43]

«پس هرگز برای سنت (و شیوۀ) الله تغیری پیدا نمی‌کنی و هرگز درطرز کار الله دگرگونی نمی‌یابی».

 

▫️و آیات بسیاری در قرآن وجود دارد که بیان می‌دارد که مشرکان در هنگام تنگنا و سختی و ناامید شدن از معبودان و شریکانی که برای الله قرار می‌دادند، خالصانه تنها به الله یکتا رو می‌کنند و از شرک دست می‌کشند، چنانکه می‌فرماید:

 

🌺﴿وَإِذَا مَسَّ النَّاسَ ضُرٌّ دَعَوْا رَبَّهُمْ مُنِيبِينَ إِلَيْهِ ثُمَّ إِذَا أَذَاقَهُمْ مِنْهُ رَحْمَةً إِذَا فَرِيقٌ مِنْهُمْ بِرَبِّهِمْ يُشْرِكُونَ٣٣﴾ [الروم: 33]

«و هنگامی‌که (رنج و) زیانی به مردم برسد پروردگار‌شان را می‌خوانند، (و توبه‌کنان) به سوی او باز می‌گردند، سپس هنگامی‌که رحمتی از خودش به آنان بچشاند، ناگاه گروهی از آنان به پروردگارشان شرک می‌آورند».

 

🌺و می‌فرماید: ﴿هُوَ الَّذِي يُسَيِّرُكُمْ فِي الْبَرِّ وَالْبَحْرِ حَتَّى إِذَا كُنْتُمْ فِي الْفُلْكِ وَجَرَيْنَ بِهِمْ بِرِيحٍ طَيِّبَةٍ وَفَرِحُوا بِهَا جَاءَتْهَا رِيحٌ عَاصِفٌ وَجَاءَهُمُ الْمَوْجُ مِنْ كُلِّ مَكَانٍ وَظَنُّوا أَنَّهُمْ أُحِيطَ بِهِمْ دَعَوُا اللَّهَ مُخْلِصِينَ لَهُ الدِّينَ لَئِنْ أَنْجَيْتَنَا مِنْ هَذِهِ لَنَكُونَنَّ مِنَ الشَّاكِرِينَ٢٢ فَلَمَّا أَنْجَاهُمْ إِذَا هُمْ يَبْغُونَ فِي الْأَرْضِ بِغَيْرِ الْحَقِّ يَا أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّمَا بَغْيُكُمْ عَلَى أَنْفُسِكُمْ مَتَاعَ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا ثُمَّ إِلَيْنَا مَرْجِعُكُمْ فَنُنَبِّئُكُمْ بِمَا كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ٢٣﴾ [يونس: 22-23]

«او کسی است که شما را در خشکی و دریا به حرکت در می‌آورد، تا آنگاه که در کشتی قرار می‌گیرید، و (کشتی‌ها) با بادی ملایم آن‌ها را (به سوی مقصد) حرکت می‌دهند و (آن‌ها) به آن شادمان می‌شوند. (ناگهان) طوفان شدیدی می‌وزد، و موج از هر سو (به سوی آن‌ها) بیاید، و گمان کنند، که راه گریزی ندارند (و هلاک خواهند شد)، الله را از روی اخلاص می‌خوانند؛ اینکه اگر ما را از این (گرفتاری) نجات دهی، قطعاً از سپاسگزاران خواهیم بود(22) پس چون (الله) آن‌ها را نجات داد، آن‌ها به ناحق در زمین سرکشی (و ستم) می‌کنند. ای مردم! سرکشی (و ستم) شما تنها به زیان خودتان است، متاع (چند روز) زندگی دنیاست، سپس بازگشت‌تان به سوی ماست، پس شما را به آنچه انجام می‌دادید، خبر می‌دهیم(23)».

 

🌺و می‌فرماید: ﴿فَإِذَا رَكِبُوا فِي الْفُلْكِ دَعَوُا اللَّهَ مُخْلِصِينَ لَهُ الدِّينَ فَلَمَّا نَجَّاهُمْ إِلَى الْبَرِّ إِذَا هُمْ يُشْرِكُونَ٦٥﴾ [العنكبوت: 65]

«پس هنگامی‌که در کشتی سوار شوند، الله را با اخلاص می‌خوانند، پس چون (الله) آن‌ها را (با آوردن) به خشکی نجات داد، باز آنان شرک می‌آورند».

🌺و می‌فرماید: ﴿وَإِذَا غَشِيَهُمْ مَوْجٌ كَالظُّلَلِ دَعَوُا اللَّهَ مُخْلِصِينَ لَهُ الدِّينَ فَلَمَّا نَجَّاهُمْ إِلَى الْبَرِّ فَمِنْهُمْ مُقْتَصِدٌ وَمَا يَجْحَدُ بِآيَاتِنَا إِلَّا كُلُّ خَتَّارٍ كَفُورٍ٣٢﴾ [لقمان: 32]

«و هنگامی‌که (در دریا) موجی همچون سایه‌بان آن‌ها را بپوشاند، الله را با اخلاص می‌خوانند، پس چون آن‌ها را (با آوردن) به خشکی نجات داد، آنگاه بعضی از آنان راه اعتدال را پیش می‌گیرند (و بر ایمان و عهد خود می‌مانند، در حالی‌که بعضی دیگر راه کفر را پیش می‌گیرند) و آیات ما را هیچ کس جز پیمان‌شکنان ناسپاس، انکار نمی‌کند».

 

🌺و می‌فرماید: ﴿وَمَا بِكُمْ مِنْ نِعْمَةٍ فَمِنَ اللَّهِ ثُمَّ إِذَا مَسَّكُمُ الضُّرُّ فَإِلَيْهِ تَجْأَرُونَ٥٣ ثُمَّ إِذَا كَشَفَ الضُّرَّ عَنْكُمْ إِذَا فَرِيقٌ مِنْكُمْ بِرَبِّهِمْ يُشْرِكُونَ٥٤﴾ [النحل: 53-54]

«آنچه از نعمت دارید، پس (همه) از (جانب) الله است، سپس هنگامی‌که ناراحتی به شما رسد، باز به سوی او زاری می‌کنید(53) سپس هنگامی‌که آن ناراحتی را از شما بر طرف ساخت، آنگاه گروهی از شما به پروردگار‌شان شرک می‌آورند(54)».

 

🌺و می‌فرماید: ﴿وَإِذَا مَسَّكُمُ الضُّرُّ فِي الْبَحْرِ ضَلَّ مَنْ تَدْعُونَ إِلَّا إِيَّاهُ فَلَمَّا نَجَّاكُمْ إِلَى الْبَرِّ أَعْرَضْتُمْ وَكَانَ الْإِنْسَانُ كَفُورًا٦٧﴾ [الإسراء: 67]

«و هنگامی‌که در دریا سختی به شما برسد، جز او همه کسانی را که می‌خوانید، فراموش می‌کنید. پس چون شما را به خشکی نجات دهد، روی می‌گردانید، و انسان بسیار ناسپاس است».

 

👈چنانکه در این آیات آمده است، شخصی که مشرک است وقتی دچار بلا و مصیبت بسیار بزرگی در زندگی‌اش می‌شود، مثلا جان یا مالش در خطر نابودی قرار می‌گیرد، بلافاصله به فطرت توحیدی‌اش بازمی‌گردد و در این حالت خودبه خود متوجه الله متعال می‌شود و فقط او را صدا می‌زند و به کمک می‌خواند، و سپس وقتی که الله متعال این مشکل او را برطرف کرد و به آسانی و فراخی رسید، بعضی از آنها بر توحیدشان باقی می‌مانند و بعضی دیگر دوباره به شریک قرار دادن برای الله مشغول می‌شوند و غیر الله را همراه الله به فریاد می‌خوانند.

 

👈طبق این آیات ثابت می‌شود که آدمیان، با هر دین و مذهبی که داشته باشند و در هر عصر و مکانی باشند در هنگام سختی، فطرت توحیدی‌شان فعال می‌شود و فقط الله را به کمک می‌گیرند،

▫️اما وهابیت بر خلاف قرآن، معتقد است که مسلمانان اهل قبله و پیرو محمد صلی الله علیه وآله وسلم که توحید بدعی وهابیت را قبول ندارند، بدتر از مشرکان تمام طول تاریخ هستند و فطرتشان آنچنان از توحید بیگانه و دور است که حتی در شدت و سختی‌هایی که الله متعال در آیات قرآن کریم مثال زده است نیز همچنان غیر الله را به فریاد می‌خوانند! ﴿سُبۡحَٰنَكَ هَٰذَا بُهۡتَٰنٌ عَظِيمٞ

 

▫️و معتقد اند فطرت آن مسلمانانی که آنها را تکفیر کرده و مشرک و قبرپرست نامیده‌اند، دیگر بر توحید قرار ندارد بلکه بر شرک قرار دارد! در حالی که آنها شهادتین می‌گویند و اذکاری مانند لا حول ولا قوة إلا بالله بر روی زبانشان است و الله را در ذاتش و إلهیت و ربوبیتش یکتا قرار داده‌اند.

 

🔹چنانکه محمد بن عبدالوهاب مسترق -علیه من الله ما یستحق- در رسالۀ «القواعد الأربعة» ملطخش، در قاعده چهارم می‌گوید: «أنّ مشركي زماننا أغلظ شركًا من الأوّلين، لأنّ الأوّلين يُشركون في الرخاء ويُخلصون في الشدّة، ومشركوا زماننا شركهم دائم؛ في الرخاء والشدّة».

🔸ترجمه: «مشرکان زمان ما شرکشان از مشرکان اولیه غلیظ‌تر است، چون مشرکان اولیه در آسایش و فراخی شرک می‌ورزیدند و در سختی و شدت، خالص می‌شدند، اما مشرکان زمان ما شرکشان هم در آسایش و هم در سختی، دائمی‌ است».

 

و رشید رضای وهابی که میرزا محمد قادری از او نقل قول کرده است، در واقع یکی از گناهان محمد بن عبدالوهاب محسوب می‌شود و دیگر وهابیان نیز همین دیدگاه مخالف با قرآن کریم را دارند.

 

اکنون از وهابیان بطور عموم و از میرزا محمد قادری وهابی بطور خصوص می‌پرسم که: الله متعالی که فطرت آدمیان را بر توحید سرشته است، شما به چه حقی فطرت مسلمانان اهل قبله و گویندگان لا إله إلا الله را بر شرک قرار داده‌اید؟

 

اگر منکر شدید و گفتید: فطرت مسلمانان اهل قبله (ای که وهابیت آنها را مشرک و قبرپرست می‌نامد) نیز همچنان بر توحید است و ما نگفته‌ایم که فطرتشان تغییر یافته است،

 

پس می‌گویم: چگونه همان سختی و شدت و تنگنایی که مشرکان اولیه در آن قرار می‌گرفتند و باعث می‌شد فقط الله را به فریاد بخوانند، همان سختی و شدت و تنگنا را برای مسلمانان مخالفتان تصور می‌کنید، و سپس می‌گویید که آن سختی و شدت باعث نشده که فقط الله را به فریاد بخوانند و بلکه ادعا می‌کنید که در آن حالت نیز غیر الله را به فریاد خوانده‌اند؟

دو حالت دارد:

1️حالت اول: یا مسلمانان در آن وضعیتی که الله متعال بیان فرموده است و باعث می‌شود شخص مشرک فقط الله را به فریاد بخواند، قرار نگرفته‌اند و شما به اشتباه آن وضعیت را مشابه وضعیت مورد اشاره در آیات پنداشته‌اید، و آن علت و مناطی که در شدت و سختی مورد اشاره در آیات وجود دارد، در آن وضعیتی که مسلمانان را بخاطرش مشرک‌تر از مشرکان اولیه دانسته‌اید، محقق نشده است، در نتیجه قیاس مع الفارق کرده‌اید و با فهم اشتباهتان از قرآن، به ناحق مسلمانان موحد را بدتر از مشرکان اولیه قرار داده‌اید و مقایسۀ شما از آن وضعیتی که مسلمانان در آن هستند با وضعیتی که مشرکان در آن بودند، اشتباه بوده است.

 

2️حالت دوم: و یا اینکه مناط شدت و سختی مورد اشاره در آیات قرآن، برای وضعیت مسلمانانی که آنها را مشرک و قبرپرست می‌نامید نیز محقق گشته و شرایط و وضعیت هردو گروه یکسان بوده است، اما فطرت توحیدی که الله متعال آدمیان را بر آن فطرت سرشته است، برای مشرکان اولیه و ابوجهل‌های زمان پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم فعال شده و فقط الله را به فریاد خوانده‌اند، منتها برای مسلمانان اهل قبله و نمازگزاران و کسانی که شهادتین می‌گویند و لا حول و لا قوة الا بالله ورد زبانشان است فعال نشده است!!! و در چنین سختی‌هایی نیز غیر الله را به فریاد خوانده‌اند.

 

👈که در این حالت ملزم می‌شوید که:

▫️یا بگویید که: فطرت توحیدی‌ای که الله متعال آدمیان را بر آن خلق کرده است تغییر و تبدیل و تحویل یافته است! و این فطرت در امت محمد صلی الله علیه وآله وسلم تغییر یافته و الله متعال آنها را بر شرک فطرت نهاده است، طوری که حتی در سختی‌ها نیز متوجه توحید الله نمی‌شوند! و هرکس چنین ادعایی کند پس آیات صریح قرآن کریم دربارۀ فطرت نهادن انسان بر توحید را جحد و تکذیب و نقض کرده است و صاحبش کافر می‌شود.

 

▫️و یا بگویید که: مسلمانانی که آنها را مشرک و قبرپرست می نامیدید نیز در سختی‌ها جز الله یکتای بدون شریک را به فریاد نخوانده‌اند، و بلکه تنها اخذ اسباب کرده و توسل نموده‌اند و تنها از اسباب شرعی و تکوینی که الله متعال خودش مقرر و مقدر کرده است استفاده کرده‌اند، و در نتیجه کمک گرفتنشان از آن اسباب، به معنای کمک گرفتنشان از خود الله است نه از کسی غیر از الله، و در واقع فعلی که به سبب نسبت داده می‌شود از باب مجاز است، و خالق آن سبب و خالق نفع و ضرری که آن سبب می‌رساند را تنها الله یکتا می‌دانند. و نیز بگویید که مشرکان، غیر الله را به عنوان ند و همتا و شریک الله می‌دانستند و برایشان صفات و خصائص و معانی ربوبیت قائل بودند و آنها را مالک نفع و ضرر استقلالی می‌دانستند.

 

پس یا وضعیت مسلمانانی که آنها را مشرک و قبرپرست می‌دانستید را به خطا مشابه با آن وضعیتی که باعث می‌شد مشرکان اولیه فقط الله را به فریاد بخوانند، دانسته‌اید، و در نتیجه شبیه خوارجی شده‌اید که آیات نازل شده دربارۀ عقاید مشرکان را بر مسلمانان تطبیق می‌دهند؛ و به این شکل خودتان به خوارج بودنتان شهادت داده‌اید!

و یا وضعیت مسلمانانی که آنها را مشرک و قبرپرست می‌دانید را با وضعیت مشرکان اولیه یکسان و برابر می‌دانید، در نتیجه آیات قرآن دربارۀ فطرت توحیدی انسان را تکذیب و نقض کرده‌اید، و به این شکل خودتان به کافر بودنتان به آیات مربوط به فطرت توحیدی انسان شهادت داده‌اید! چنانکه می‌فرماید: ﴿وَمَا يَجْحَدُ بِآيَاتِنَا إِلَّا كُلُّ خَتَّارٍ كَفُورٍ﴾

 

👈و به این شکل حکم‌تان بین کافری که قرآن را تکذیب کرده است، و خوارجی که در تکفیرشان نزاع است، در تردد خواهد بود، و همین برای ننگ و رسوایی‌تان کافیست. ولله الحمد.

 

اینگونه حجت‌ها و شبهات وهابیت را رد و باطل می‌کنیم به امید اینکه جوانانی که فریب شعار پوچ و پوشالی و توخالی توحید وهابیت را خورده‌اند به آغوش اهل سنت و جماعت بازگردند و خود را خسارتمند دنیا و آخرت نکنند.

 

﴿لِّيَهۡلِكَ مَنۡ هَلَكَ عَنۢ بَيِّنَةٖ وَيَحۡيَىٰ مَنۡ حَيَّ عَنۢ بَيِّنَةٖۗ﴾ [الأنفال: 42]

«تا آن که هلاک می‌شود، از روی دلیل هلاک شود، و کسی‌که زنده می‌ماند، از روی دلیل زنده بماند».

 

﴿لِيُحِقَّ ٱلۡحَقَّ وَيُبۡطِلَ ٱلۡبَٰطِلَ وَلَوۡ كَرِهَ ٱلۡمُجۡرِمُونَ٨﴾ [الأنفال: 8]

«تا حق را ثابت و باطل را از میان بر دارد، اگر چه گنهکاران نا‌‌ خشنود باشند».

 

#مجاهد_دین

 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

نصیحتی دلسوزانه برای صلاح مهدوی و هم فکرانش؛

    ♦️ چند سال پیش که وهابیان اهل غلو و افراط، احساس کردند که میدان برایشان خالی شده و تا آینده ای نزدیک بر دنیای اسلام مسلط می شوند، اهل ...