نویسنده: مجاهد دین
دو عبارت «من دون الله» و «مع الله» در قرآن زیاد تکرار شده است که با موضوع
شرک و توحید ارتباط مستقیم دارد. اگر آیاتی که این دو عبارت در آن آمده است را
متابعت کنیم، فواید خوبی برای شناخت شرک مشرکان زمان بعثت پیامبر صلی الله علیه
وسلم و شناخت نقطۀ مقابل آن که توحید است، در بر دارد. به طور کلی «من دون الله» و
«مع الله» با کلماتی مانند، اولیاء (جمع ولی)، شفیع، انداد، نصیر، ارباب، آلهه،
مالک نفع و ضرر بودن، شرکاء، خلق کردن، رزق دادن، عزت دادن و... آمده است. و ما در
این فصل این موضوعات را بطور جداگانه بررسی میکنیم، که عبارت اند از:
ü
اولیاء من دون الله و انصار من دون الله
ü
ارباب من دون الله
ü
آلهة من دون الله
ü
انداد من دون الله
ü
مالک من دون الله
ü
تشریع من دون الله
ü
خوف من دون الله
ü
رازق من دون الله
ü
خالق من دون الله
ü
نافع و ضار من دون الله
ü
شفعاء من دون الله
اما قبل از آن این نکته یادآور میشود که آن «من دون الله» که در آیات توحیدی
ذکر شده است، به معنای غیر الله است، نه پایین تر از الله. و در واقع وقتی چیزی را
غیر الله قرار دادی، میشود نقطۀ مقابل الله، یا همان «مع الله». به عبارتی دیگر
اگر چیزی را در عرض اراده و مشیت الله قرار دادی، در آن وقت است که «من دون الله»،
یا «مع الله» حاصل شده است. امّا اگر در طول اراده و مشیت خداوند قرار داده شود، شامل
من دون الله یا مع الله نمیشود؛ بلکه تبدیل به «به اذن الله» میشود. مثلاً خداوند
میفرماید از میان کسانی که هجرت نکردهاند، ولی (یار) و نصیر (یاور) برای خود
نگیرید، و مفهوم مقابل آن این است که گرفتن ولی و نصیر از کسانی که هجرت کردهاند
جایز است.
﴿وَدُّواْ لَوۡ تَكۡفُرُونَ كَمَا
كَفَرُواْ فَتَكُونُونَ سَوَآءٗۖ فَلَا تَتَّخِذُواْ مِنۡهُمۡ أَوۡلِيَآءَ
حَتَّىٰ يُهَاجِرُواْ فِي سَبِيلِ ٱللَّهِۚ فَإِن تَوَلَّوۡاْ فَخُذُوهُمۡ وَٱقۡتُلُوهُمۡ
حَيۡثُ وَجَدتُّمُوهُمۡۖ وَلَا تَتَّخِذُواْ
مِنۡهُمۡ وَلِيّٗا وَلَا نَصِيرًا٨٩﴾ [النساء: 89]
«آنان آرزو میکنند که شما هم مانند آنها کافر
شوید تا با هم یکسان شوید، بنابراین از آنها دوستانی انتخاب نکنید، تا اینکه
(مسلمان شوند و) در راه الله هجرت کنند، پس هر گاه از این کار سرباز زدند، هر جا
که آنها را یافتید، بگیرید و بکشید، و از میان آنها یار و یاوری اختیار نکنید».
این آیه ولی و نصیری را میگوید که در طول اراده و قدرت خداوند قرار دارد و به
عنوان اخذ اسبابی است که مسببشان الله است؛ چون اعتقاد به ولی و نصیر من دون الله
است که شرک است، نه ولی و نصیری که به اذن الله و در طول ارادۀ الله و به عنوان
اخذ اسباب باشد.
و یا در آیه ذیل، ولی مومنان را، علاوه بر الله، رسولش و مومنان هم قرار داده
است، و میفرماید: ﴿إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ ٱللَّهُ وَرَسُولُهُۥ وَٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ ٱلَّذِينَ
يُقِيمُونَ ٱلصَّلَوٰةَ وَيُؤۡتُونَ ٱلزَّكَوٰةَ وَهُمۡ رَٰكِعُونَ٥٥﴾ [المائدة: 55]
«یار و ولی شما تنها الله است، و پیامبراش و
آنها که ایمان آوردهاند، (همان)کسانیکه نماز را بر پا میدارند و آنان با خشوع
و فروتنی زکات را میدهند».
یا میفرماید: ﴿وَٱلۡمُؤۡمِنُونَ وَٱلۡمُؤۡمِنَٰتُ بَعۡضُهُمۡ أَوۡلِيَآءُ بَعۡضٖ﴾ [التوبة: 71]
«و مردان مؤمن و زنان مؤمن دوستان (و یاور) یکدیگرند».
پس اگر ولی و نصیر
من دون الله گرفته شود به شکلی که آن ولی و نصیر در عرض اراده و مشیت و قدرت خداوند
و مع الله قرار داده شود، نه در طول خداوند، در این صورت است که در شرک واقع شده
است.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر