۱۳۹۷/۰۸/۲۰

درخواست دعا از مردگان



درخواست دعا از مردگان یعنی اینکه نزد قبر شخصی که اعتقاد به صالح بودن او داری، مانند پیامبر یا ولی از اولیاء الله، بروی و از او بخواهی که برایت دعای خیر کند. یعنی از خود میّت درخواست برآورده شدن نیازهایت را بصورت مستقل از الله و من دون الله نمی‌کنی، بلکه به میّت می‌گویی که نیازهایت را از خداوند برای تو درخواست کند و خداوند را با دعای عبادت برایت بخواند. مثلاً به میّت بگویی که در نزد الله برایت استغفار کند یا طلب رزق کند.
مشابه عمل فوق، درخواست دعا از زندگان است، اینکه نزد شخص زنده‌ای که اعتقاد به صالح بودن او داری بروی و از او بخواهی که برایت دعا خیر کند. یعنی از خود شخص زنده درخواست برآورده شدن نیازهایت را بصورت مستقل از الله و من دون الله نمی‌کنی، بلکه به شخص زنده می‌گویی که نیازهایت را از خداوند برای تو درخواست کند و خداوند را با دعای عبادت برایت بخواند. مثلاً به شخص زنده بگویی که در نزد الله برایت استغفار کند یا طلب رزق کند.
درخواست دعا از زندگان با تفصیل فوق، جایز است. خداوند دربارۀ درخواست دعا از پیامبر صلی الله علیه وسلم می‌فرماید: ﴿وَلَوۡ أَنَّهُمۡ إِذ ظَّلَمُوٓاْ أَنفُسَهُمۡ جَآءُوكَ فَٱسۡتَغۡفَرُواْ ٱللَّهَ وَٱسۡتَغۡفَرَ لَهُمُ ٱلرَّسُولُ لَوَجَدُواْ ٱللَّهَ تَوَّابٗا رَّحِيمٗا٦٤ [النساء: 64]
«و اگر آن‌ها هنگامی‌که بر خویشتن ستم می‌کردند، نزد تو می‌آمدند، و از الله طلب آمرزش می‌کردند، و پیامبر برایشان طلب آمرزش می‌کرد، بی‌گمان الله را توبه‌پذیر مهربان می‌یافتند».
و می‌فرماید: ﴿وَإِذَا قِيلَ لَهُمۡ تَعَالَوۡاْ يَسۡتَغۡفِرۡ لَكُمۡ رَسُولُ ٱللَّهِ لَوَّوۡاْ رُءُوسَهُمۡ وَرَأَيۡتَهُمۡ يَصُدُّونَ وَهُم مُّسۡتَكۡبِرُونَ٥ [المنافقون: 5]
«و هنگامی‌که به آن‌ها گفته شود: بیایید تا رسول الله برای شما آمرزش بخواهد سرهای خود را تکان می‌دهند، و آن‌ها را می‌بینی که (از سخنان تو) اعراض می‌کنند و تکبر می‌ورزند».
و کسی که در زمان حیات پیامبر صلی الله علیه وسلم نزد پیامبر می‌آمد و به پیامبر می‌گفت برایم استغفار کن، پیامبر صلی الله علیه وسلم به او نمی‌گفت: که چرا شرک می‌ورزی؟ نمی‌گفت که خدا از رگ گردنت نزدیک‌تر است چرا واسطه‌ای بین خود و خدایت قرار دادی و آن واسطه را به دعا می‌خوانی تا برایت شفاعت کند؟! و نمی‌گفت: که هرکس بین خود و خدایش واسطه‌هایی قرار بدهد و آن‌ها را به دعا بخواند کافر شده است!
و دربارۀ درخواست دعای فرزندان یعقوب علیه السلام از پدرشان می‌فرماید: ﴿قَالُواْ يَٰٓأَبَانَا ٱسۡتَغۡفِرۡ لَنَا ذُنُوبَنَآ إِنَّا كُنَّا خَٰطِ‍ِٔينَ٩٧ قَالَ سَوۡفَ أَسۡتَغۡفِرُ لَكُمۡ رَبِّيٓۖ إِنَّهُۥ هُوَ ٱلۡغَفُورُ ٱلرَّحِيمُ٩٨ [يوسف: 97-98]
«گفتند: ای پدر (جان) ما! برای ما (دربارۀ) گناهان‌مان آمرزش بخواه، بی‌گمان ما خطا کار بودیم(97) (یعقوب) گفت: به زودی برای شما از پروردگارم آمرزش می‌طلبم، بدون شک او آمرزندۀ مهربان است(98)».
و یعقوب علیه السلام هم به فرزندانش نگفت که شما با درخواست دعا از من، اینکه من برایتان خداوند را بخوانم و از او بخواهم که گناهان شما را ببخشد، با این کارتان مشرک شدید؛ چرا که هرکس بین خود و خدایش واسطه‌ای قرار بدهد و آن واسطه را بخواند و از او درخواست شفاعت کند کافر شده است! و به فرزندانش نگفت که خداوند از رگ گردن به شما نزدیک‌تر است و به فرزندانش نگفت که شما با این کارتان الله را به پادشاهان زمینی تشبیه و قیاس کرده‌اید و مرا نیز به دربانیان آن پادشاه تشبیه کرده‌اید تا شما از من درخواست کنید و من نیز درخواستتان را به خدا برسانم! و به فرزندانش نگفت که شفاعت همگی از آنِ الله است و خداوند به من اجازۀ شفاعت و استغفار کردن داده است، امّا شما را از درخواست شفاعت کردن از من نهی کرده است و بلکه باید می‌گفتید که خدایا شفاعت پدرمان که پیامبر توست را شامل حال ما کن! و به فرزندانش نگفت که شماها با درخواست شفاعت از من پس معتقد شده‌اید که من بدون اذن الله می‌توانم شفاعت کنم و گمان کردید که شفاعت من بدون اینکه نیازی به رضایت الله از مشفوع داشته باشد، به شما نفعی می‌رساند و به این خاطر دچار شرک شدید!
و آل فرعون از موسی علیه السلام درخواست دعا کرده و خداوند دربارۀ آن می‌فرماید: ﴿وَلَمَّا وَقَعَ عَلَيۡهِمُ ٱلرِّجۡزُ قَالُواْ يَٰمُوسَى ٱدۡعُ لَنَا رَبَّكَ بِمَا عَهِدَ عِندَكَۖ لَئِن كَشَفۡتَ عَنَّا ٱلرِّجۡزَ لَنُؤۡمِنَنَّ لَكَ وَلَنُرۡسِلَنَّ مَعَكَ بَنِيٓ إِسۡرَٰٓءِيلَ١٣٤ [الأعراف: 134]
«و هنگامی‌که عذاب بر آن‌ها واقع می‌شد، می‌گفتند: ای موسی! پروردگارت را برای ما بخوان، به آنچه به تو وحی (و عهد) کرده است، اگر این عذاب را از ما بر طرف کنی، قطعاً به تو ایمان می‌آوریم، و بنی اسرائیل را با تو خواهیم فرستاد».
و موسی علیه السلام به آل فرعون نگفت که خدای من نزدیک است و نیازی ندارد که من خدا را برای شما بخوانم، بلکه خودتان بروید از خدا طلب آمرزش کنید! و به آل فرعون نگفت که شما با درخواست دعا از من اینکه من به خداوند بگویم که عذاب را از شما برطرف کند، در واقع من را همانند بتی قرار داده و پرستش کرده‌اید. این در حالی است که آل فرعون برطرف کردن عذاب را به موسی نسبت داده‌اند و گفتند: ﴿لَئِن كَشَفۡتَ عَنَّا ٱلرِّجۡزَ و بدون شک این نسبت دادن، مجازی است نه حقیقی و جز الله کسی بر برطرف کردن آن عذاب قادر نمی‌باشد.
بلکه در همۀ این حالاتی که در آیات فوق آمده است، درخواست دعا مستحب و جایز می‌باشد و نفس عمل «درخواست دعا کردن» از انسان‌های زنده‌ای که در آیات فوق آمده است، عبادت دعا شونده نبود، و شامل حدیث: «الدُّعاءُ هُوَ الْعِبَادَةُ» نیست.
و یک مورد دیگر دربارۀ اویس القرنی ذکر می‌کنم که پیامبر صلی الله علیه وسلم او را مستجاب الدعوه معرفی کرده و به اصحابش گفته که اگر او را ملاقات کردید به او بگویید که برای شما دعا و استغفار کند.
در صحیح مسلم آمده است که عمر بن الخطاب رضی الله عنه می‌گوید: «إنِّي سَمِعْتُ رَسُول الله صلى الله عليه وسلم، يقول: إنَّ خَيْرَ التَّابِعِينَ رَجُلٌ يُقَالُ لَهُ: أُوَيْسٌ، وَلَهُ وَالِدَةٌ وَكَانَ بِهِ بَيَاضٌ، فَمُرُوهُ، فَلْيَسْتَغْفِرْ لَكُمْ».
ترجمه: «از پيامبر صلی الله علیه وسلم شنيدم که می‌فرمود: به حقیقت، بهترین تابعین، مردی است که به او اویس گفته می‌شود، مادری دارد و قبلاً بیماری برص داشته (و شفا يافته) است، (با او رفت و آمد کنيد و) به او بگویید که برای شما دعای خير و طلب مغفرت کند».
و باز در صحیح مسلم از اُسَیر بن جابر رضی الله عنه روایت شده که گفت: «أَنَّ أَهْلَ الْكُوفَةِ وَفَدُوا إِلَى عُمَرَ وَفِيهِمْ رَجُلٌ مِمَّنْ كَانَ يَسْخَرُ بِأُوَيْسٍ[1] فَقَالَ عُمَرُ هَلْ هَا هُنَا أَحَدٌ مِنَ الْقَرَنِيِّينَ فَجَاءَ ذَلِكَ الرَّجُلُ فَقَالَ عُمَرُ إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ -صلى الله عليه وسلم- قَدْ قَالَ «إِنَّ رَجُلاً يَأْتِيكُمْ مِنَ الْيَمَنِ يُقَالُ لَهُ أُوَيْسٌ لاَ يَدَعُ بِالْيَمَنِ غَيْرَ أُمٍّ لَهُ قَدْ كَانَ بِهِ بَيَاضٌ فَدَعَا اللَّهَ فَأَذْهَبَهُ عَنْهُ إِلاَّ مَوْضِعَ الدِّينَارِ أَوِ الدِّرْهَمِ فَمَنْ لَقِيَهُ مِنْكُمْ فَلْيَسْتَغْفِرْ لَكُمْ».
ترجمه: «جمعی از اهل کوفه به خدمت حضرت عمر رضی الله عنه آمدند و در میان آن‌ها مردی بود که اویس را مسخره می‌کرد حضرت عمر رضی الله عنه گفت، آيا اینجا مردی از طایفۀ قرن وجود دارد؟ آن مرد جلو آمد، حضرت عمر رضی الله عنه گفت: پيامبر صلی الله علیه وسلم فرمودند: مردی از يمن نزد شما می‌آيد که اویس نام دارد و در یمن، جز مادرش، کسی را ندارد، ابتدا دارای بياض (مرض برص و سفيد شدن پوست) بوده است و به درگاه خدا دعا کرده و خداوند او را شفا داده و جز به‌اندازۀ يک سکه، آن را از بدن او رفع کرده است، هر کدام از شما، او را ملاقات کرد، (از او بخواهد که) برای شما طلب مغفرت کند».
و عمر بن الخطاب توفیق ملاقات با اویس القرنی را یافته و از او درخواست دعا و استغفار می‌کند. اسیر بن جابر می‌گوید: «كَانَ عُمَرُ بْنُ الخَطَّابِ رضي اللَّه عنه إِذا أَتَى عَلَيْهِ أَمْدادُ أَهْلِ الْيمنِ سأَلَهُمْ: أَفيكُمْ أُوَيْسُ بْنُ عَامِرٍ؟ حتَّى أَتَى عَلَى أُوَيْسٍ رضي اللَّه عنه، فقال له: أَنْتَ أُويْس بْنُ عامِرٍ؟ قال: نَعَمْ، قال: مِنْ مُرَادٍ ثُمَّ مِنْ قَرَنٍ؟ قال: نعَمْ، قال: فكَانَ بِكَ بَرَصٌ، فَبَرَأْتَ مِنْهُ إِلاَّ مَوْضعَ دِرْهَمٍ؟ قال: نَعَمْ. قال: لَكَ والِدَةٌ؟ قال: نَعَمْ. قال سَمِعْتُ رسول اللَّه صَلّى اللهُ عَلَيْهِ وسَلَّم يقول: "يَأْتِي علَيْكُمْ أُوَيْسُ بْنُ عَامِرٍ مع أَمْدَادِ أَهْلِ الْيَمَنِ مِنْ مُرَادٍ، ثُمَّ مِنْ قَرَنٍ كَانَ بِهِ برصٌ، فَبَرَأَ مِنْهُ إِلاَّ مَوْضعَ دِرْهَمٍ، لَهُ وَالِدَةٌ هُو بِها برٌّ لَوْ أَقْسمَ على اللَّه لأَبَرَّهُ، فَإِن اسْتَطَعْتَ أَنْ يَسْتَغْفِرَ لَكَ فَافْعَلْ" فَاسْتَغْفِرْ لي فَاسْتَغْفَرَ لَهُ».
ترجمه: «هر وقت عده‌ای از امداد اهل یمن (يعنی کسانی که در جنگ به مسلمانان کمک می‌کردند) از کنار حضرت عمر رضی الله عنه می‌گذشتند، وی از آن‌ها می‌پرسيد: آیا در میان شما "اويس بن عامر" هست؟ تا این که بر اويس آمد و گفت: تو اويس بن عامری؟ گفت: بله، فرمود: از طایفه "مراد" از تبار "قَرَن"؟ گفت: بله، فرمود: قبلاً برص داشتی و سپس خوب شدی و تنها به‌اندازۀ یک درهم از آن باقی مانده است؟ گفت: بله، فرمود: مادری هم داری؟ گفت: بله، حضرت عمر رضی الله عنه گفت: از پیامبر صلی الله علیه وسلم شنیدم که می‌فرمود: "اويس بن عامر از طايفۀ مراد و از تبار قرن، با گروهی از یاریگران یمنی نزد شما خواهد آمد که برص داشته و از آن شفا یافته و جز به‌اندازۀ درهمی، علامت آن در بدنش باقی نمانده است، مادری دارد که اویس با او نیکوکار و مهربان است، اگر خدا را برای چیزی سوگند دهد، خداوند حتماً سوگند او را برآورده می‌کند، اگر توانستی از او بخواه که برایت طلب مغفرت کند، اين کار را بکن". (عمر به اویس) گفت: پس برای من طلب آمرزش کن، اويس هم برای او طلب آمرزش کرد».[2]
اکنون مسالۀ درخواست دعا از مردگان پیش می‌آید اینکه شخصی به همان صورت و کیفیت و حد و نوعی که از یک زنده درخواست دعا می‌کرد، برود و از یک مرده درخواست دعا کند، اکنون آیا چنین درخواست دعایی از مردگان، شرک محسوب می‌شود و عبادت آن مرده به حساب می‌آید یا خیر؟



[1]- امام نووی رحمه الله در شرح عبارت «كَانَ يَسْخَرُ بِأُوَيْسٍ»، می‌گوید: «أي يحتقره ، ويستهزئ به ، وهذا دليل على أنه يخفي حاله ، ويكتم السر الذي بينه وبين الله عز وجل ، ولا يظهر منه شيء يدل لذلك ، وهذه طريق العارفين وخواص الأولياء رضي الله عنهم». ترجمه: «یعنی او را تحقیر و استهزاء می‌کرد، و این دلیلی است بر اینکه حال اویس پوشیده بود و رازی که بین او و بین الله عزوجل بود را پنهان می‌کرد و از او چیزی که دلالت بر حال و مقام او داشته باشد را آشکار نمی‌کرد. و اینگونه است طریقۀ عارفان و خواص اولیاء، الله از آنان راضی باد».
[2]- صحیح مسلم (2542).

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

نصیحتی دلسوزانه برای صلاح مهدوی و هم فکرانش؛

    ♦️ چند سال پیش که وهابیان اهل غلو و افراط، احساس کردند که میدان برایشان خالی شده و تا آینده ای نزدیک بر دنیای اسلام مسلط می شوند، اهل ...