▫️ظاهرا
پاسخ ساده و واضحی که به این حیران داده بودم، در حد فهم او نبود و به قول معروف
دو ریالیاش خوب نیوفتاد، و «تکلموا الناس علی قدر عقولهم» را دربارهاش رعایت
نکردم. و به راستی که شهامت میخواهد خطایی مرتکب شوی و سپس حق و قول صواب را از
زبان دیگری بشنوی و از خطایت رجوع کنی. و چه بسیار رخ داده که اهل بدعت برای به
کرسی نشاندن سخنشان و کم نیاوردن در برابر مخالفشان از حدود شریعت به کلی منحرف
شدهاند.
اهل بدعت از روی
تعصب برای بدعتشان رد میزنند تا حرف خود را بر کرسی بنشانند اگرچه هم بر باطل
باشند، اما اهل سنت از روی دلسوزی و هدایتشان بر آنان رد میزنند تا به خود بیایند.
🖊می گویم:
1️⃣اولا: ماسوای الله متعال، مخلوق است.
2️⃣دوما: فاعل (مانند انسان) و فعل (مانند کفر ورزیدن،
ایمان آوردن و...) هردو مخلوق خدا هستند.
3️⃣سوما: فعل فاعل (مانند کفر و ظلم و فسق و تفرقه
و اختلاف و...) از این جهت که تحت مشیت الله متعال است، مخلوق الله به حساب میآید
اما در عین حال آن فعل میتواند با ارادۀ شرعی خداوند (بر ایمان داشتن و اختلاف
نکردن و ظلم نکردن و...) در تضاد باشد:
در این آیات تأمل
کنید:
🌺﴿وَلَوۡ شَآءَ ٱللَّهُ مَا ٱقۡتَتَلَ ٱلَّذِينَ
مِنۢ بَعۡدِهِم مِّنۢ بَعۡدِ مَا جَآءَتۡهُمُ ٱلۡبَيِّنَٰتُ وَلَٰكِنِ ٱخۡتَلَفُواْ﴾
[البقرة: 253]
🌺﴿وَكَذَٰلِكَ زَيَّنَ لِكَثِيرٖ مِّنَ ٱلۡمُشۡرِكِينَ
قَتۡلَ أَوۡلَٰدِهِمۡ شُرَكَآؤُهُمۡ لِيُرۡدُوهُمۡ وَلِيَلۡبِسُواْ عَلَيۡهِمۡ
دِينَهُمۡۖ وَلَوۡ شَآءَ ٱللَّهُ مَا فَعَلُوهُۖ فَذَرۡهُمۡ وَمَا
يَفۡتَرُونَ١٣٧﴾ [الأنعام: 137]
🌺﴿وَلَوۡ شَآءَ رَبُّكَ لَجَعَلَ ٱلنَّاسَ
أُمَّةٗ وَٰحِدَةٗۖ وَلَا يَزَالُونَ مُخۡتَلِفِينَ١١٨﴾ [هود:
118]
🌺﴿وَلَوۡ شَآءَ لَهَدَىٰكُمۡ أَجۡمَعِينَ٩﴾
[النحل: 9]
🌺﴿يُرِيدُ ٱللَّهُ لِيُبَيِّنَ لَكُمۡ
وَيَهۡدِيَكُمۡ سُنَنَ ٱلَّذِينَ مِن قَبۡلِكُمۡ وَيَتُوبَ عَلَيۡكُمۡۗ وَٱللَّهُ
عَلِيمٌ حَكِيمٞ٢٦﴾ [النساء:
26]
🌺﴿وَلَوۡ شَآءَ ٱللَّهُ لَجَمَعَهُمۡ عَلَى ٱلۡهُدَىٰۚ
فَلَا تَكُونَنَّ مِنَ ٱلۡجَٰهِلِينَ٣٥﴾ [الأنعام: 35]
4️⃣چهارما: خداوند شر و ظلم و کفر و فسق را
اراده نمیکند و آن را دوست ندارد، اما مشیت خداوند بر وجود داشتن آنها بوده است.
شر و ظلم و کفر و فسقی که در عالم وجود دارد مخلوق و مشیئ و مقدر شده خداست اما
مطلوب و اراده شده خدا نیست.
➖پس از یک جهت، وجود داشتن ظلم و ظالم و کفر
و کافر و فسق و فاسق را میپذیریم و بودن آنها را مطابق با علم و عدالت و حکمت خدا
در دنیا میدانیم؛ چون مشیت خدا بر بودن آنها تا روز قیامت بوده است پس از این جهت
دوست داشتن آنها در واقع به معنای دوست داشتن مشیت خدا بر بودن آنها بوده است.
🌺﴿وَلَوۡ شَآءَ ٱللَّهُ مَآ أَشۡرَكُواْۗ
وَمَا جَعَلۡنَٰكَ عَلَيۡهِمۡ حَفِيظٗاۖ وَمَآ أَنتَ عَلَيۡهِم بِوَكِيلٖ١٠٧﴾ [الأنعام: 107]
🌺﴿وَلَوۡ شَآءَ رَبُّكَ لَأٓمَنَ مَن فِي ٱلۡأَرۡضِ
كُلُّهُمۡ جَمِيعًاۚ أَفَأَنتَ تُكۡرِهُ ٱلنَّاسَ حَتَّىٰ يَكُونُواْ
مُؤۡمِنِينَ٩٩﴾ [يونس: 99]
➖و از جهتی دیگر ظلم و ظالم و کفر و کافر و
فسق و فاسق را دوست نداریم و آنها را بغض میورزیم چون مطلوب و اراده شده خدا نیستند
و ارادۀ خدا بر بغض ورزیدن آنها و وجود نداشتن آنها بوده است.
🌺﴿وَمَا ٱللَّهُ يُرِيدُ ظُلۡمٗا لِّلۡعَٰلَمِينَ١٠٨﴾ [آل عمران: 108]
🌺﴿وَٱللَّهُ لَا يُحِبُّ كُلَّ كَفَّارٍ
أَثِيمٍ٢٧٦﴾ [البقرة: 276]
🌺﴿وَلَٰكِنَّ ٱللَّهَ حَبَّبَ إِلَيۡكُمُ ٱلۡإِيمَٰنَ
وَزَيَّنَهُۥ فِي قُلُوبِكُمۡ وَكَرَّهَ إِلَيۡكُمُ ٱلۡكُفۡرَ وَٱلۡفُسُوقَ وَٱلۡعِصۡيَانَۚ﴾
[الحجرات: 7]
👈و در ویدویی که کانال وهابی گذاشته بود نیز،
مفهوم کلام حبیب جفری این است که: ذات انسان از این جهت که اشرف مخلوقات و برگزیدۀ
خداوند است و خدا او را با مشیتش بر بسیاری از مخلوقاتش برتری داده است، و خدا او
را با دو دست خودش آفریده است، دوست داشته میشود. چون اگر خداوند جنس انسان را
دوست نمیداشت و او را بر دیگر مخلوقاتش برتری نمیداد، پس به سجده کردن برای او
دستور نمیداد. پس انسان صرف نظر از زبان و نژاد و رنگ و دینش، یک انسان است و
کرامت انسانیاش باید حفظ شود.
🔹 سید قطب در في ظلال القرآن (5/35) در تفسیر
این فرمودۀ خداوند متعال: ﴿۞وَلَقَدۡ كَرَّمۡنَا بَنِيٓ ءَادَمَ﴾ میگوید: «كرم
الله هذا المخلوق البشري على كثير من خلقه . كرمه بخلقته على تلك الهيئة ، بهذه
الفطرة التي تجمع بين الطين والنفخة ، فتجمع بين الأرض والسماء في ذلك الكيان!
وكرمه بالاستعدادات التي أودعها فطرته؛ والتي استأهل بها الخلافة في الأرض ، يغير
فيها ويبدل ، وينتج فيها وينشئ ، ويركب فيها ويحلل ، ويبلغ بها الكمال المقدر
للحياة . وكرمه بتسخير القوى الكونية له في الأرض وإمداده بعون القوى الكونية في
الكواكب والأفلاك . . وكرمه بذلك الاستقبال الفخم الذي استقبله به الوجود ، وبذلك
الموكب الذي تسجد فيه الملائكة ويعلن فيه الخالق جل شأنه تكريم هذا الإنسان! وكرمه
بإعلان هذا التكريم كله في كتابه المنزل من الملأ الأعلى الباقي في الأرض».
🔸ترجمه: «خداوند این مخلوق بشری را بر بسیاری
از آفریدههایش گرامی داشته است، او را با آفریدنش بر این هیئتی که دارد، و با این
فطرتی که بین خاک و نفخۀ روح، جمع شده است، گرامی داشت. و به این شکل بین زمین و
آسمان در این کیان جمع شده است. و او را با استعدادهایی که در فطرتش به ودیعه
گذاشته است گرامی داشته است، و با این استعدادها اهلیت جانشینی در زمین را پیدا
کرده است، و در آن (زمین) تغییر و تبدیل ایجاد میکند، در آن بوجود میآید و رشد میکند،
در آن سفر و حرکت میکند و با آن به کمال مقدر شده در زندگی میرسد. و با مسخّر
کردن نیروهای کَونی (و طبیعی) موجود در زمین برای او، و با کمک کردنش بوسیله نیروهای
کَونی موجود در ستارگان و افلاک، او را گرامی داشته است. و با آن پیشواز باشکوهی
که از او کرد و با آن مراسمی که در آن، ملائکه سجده کردند و آفریدگار بزرگوار
گرامیداشت انسان را اعلام نمود، او را گرامی داشت. و با اعلان همۀ این بزرگداشتها
در کتابش قرآن کریم او را گرامی داشت».
👈و اهل بدعت، مخالفانشان را با لوازم اقوالشان
تکفیر و تبدیع میکنند، و برای خواباندن عطش تکفیرشان سخنی که بر چندین وجه حمل میشود
را بر بدترین و بعیدترین وجه حمل میکند تا راهی برای تکفیر گویندهاش باز کنند.
▫️و هرکس
کمترین انصاف و ایمان و عدالت را داشته باشد سخن حبیب جفری که میگوید: «فأنا من
حب ربي أحب ما خلق»؛ «من بخاطر محبتم نسبت به خدایم، آنچه آفریده را دوست میدارم»
را بر همین وجه و تفصیلی که بیان کردیم حمل میکند. او گفته است من انسان را بخاطر
برتریی که خداوند به او داده است دوست دارم، اما این وهابی حیران با انواع صغری و
کبری کردن، با استناد به این جملۀ حبیب جفری: «أحب ما خلق»، او را ملزم به دوست
داشتن ابوجهل و فرعون بخاطر کفر و فسقشان کرده است!! و کسی که عطش تکفیر دارد،
مسلما مو به مو دنبال سخنی از مخالفش میگردد تا آن را به زور بر کفر و شرک حمل
کند و برای خواباندن عطش تکفیرش او را تکفیر کند.
🎈و این حیران بیچاره، بخاطر ایراد گرفتنم بر
او در تکفیر حبیب جفری، من را نیز تکفیر کرده و گفته است: «این نقد به کام بعضی از
اهل بدعت ناخوش آمده... زیرا خداوند بر چشم و گوششان مهر زده و توان فهم را از
آنها سلب کرده است».
▫️و
خداوند جز برای کافران عبارت مهر زدن بر چشم و گوششان را به کار نبرده است؛ چنانکه
می فرماید: ﴿إِنَّ ٱلَّذِينَ كَفَرُواْ سَوَآءٌ عَلَيۡهِمۡ ءَأَنذَرۡتَهُمۡ أَمۡ
لَمۡ تُنذِرۡهُمۡ لَا يُؤۡمِنُونَ٦ خَتَمَ ٱللَّهُ عَلَىٰ قُلُوبِهِمۡ وَعَلَىٰ
سَمۡعِهِمۡۖ وَعَلَىٰٓ أَبۡصَٰرِهِمۡ غِشَٰوَةٞۖ وَلَهُمۡ عَذَابٌ عَظِيمٞ٧﴾ [البقرة: 6-7]
«کسانیکه
کافر شدند، برایشان یکسان است که آنان را بترسانی یا نترسانی، ایمان نمیآورند(6)
الله بر دلها و گوشهایشان مهر زده است و بر چشمهایشان پردهای است، و برای آنها
عذاب بزرگی است(7)».
▫️و تحدی
می کنم خداوند هرگز برای مومنی که به الله و رسولش ایمان دارد اصطلاح مهر زدن بر
چشم و گوشش را به کار نبرده است. و این همان نشانه بارز خوارج است که آیاتی که
دربارۀ کفار نازل شده است را برای مومنان به کار میبرند.
🙂خلاصه اینکه هرکس در تکفیر حبیب جفری با دلیل
کشکی این وهابی مخالفت کند پس او نیز کافر است و خدا بر چشم و گوش او مهر زده است.
اکنون خوانندۀ
گرامی بنگرد که تفاوت راه و سلوک و روش اهل سنت با اهل بدعت از کجا تا به کجاست!
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر