اینکه مشرکان برای بتهایشان ربوبیت و قدرتهای ماورائی و خارج از اسباب عادی قائل هستند و معتقد اند که بتهایشان میتوانند نفع و ضرر برسانند، از واضحترین واضحات است؛ منتها با قومی کُندذهن مواجه شدهایم که نه میدانند توحید چیست و نه میدانند شرک چیست، قرآن میخوانند اما از حنجرۀشان پایینتر نمیرود، نمیدانند و نمیدانند که نمیدانند.
در ماجرای مسلمان
شدن الطفیل بن عمرو الدوسی، همان کسی که مشرکان او را از شنیدن سخنان پیامبر صلی
الله علیه واله وسلم ترسانیده بودند تا حدی که پنبه در گوشش گذاشته بود، آمده که
او پس از شنیدن سخنان پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم و مسلمان شدنش، به سوی قومش
برگشت و آنها را به اسلام دعوت داد، و همسرش را هم به اسلام دعوت داد، و همسرش
معتقد بود که اگر مسلمان شود بت قبیلۀ الدوس او را دیوانه خواهد کرد!. الطفیل اینگونه
تعریف میکند و میگوید:
🔹«ثُمَّ أَتَتْنِي صَاحِبَتِي فَقُلْتُ لَهَا:
إِلَيْكِ عَنِّي فَلَسْتُ مِنْكِ وَلَسْتِ مِنِّي، قَالَتْ: لَمَ بِأَبِي أَنْتَ وَأُمِّي؟
قُلْتُ: فَرَّقَ الْإِسْلَامُ بَيْنِي وَبَيْنَكِ: أَسْلَمْتُ وَتَابَعْتُ دِينَ مُحَمَّدٍ
صلى الله عليه وسلم، قَالَتْ: فَدِينِي دِينُكَ. قَالَ: قُلْتُ فَاذْهَبِي إِلَى
حَنَى ذِي الشَّرَى فَتَطَهَّرِي مِنْهُ وَكَانَ ذُو الشَّرَى صَنَمًا لدوس وكان
الحنى حِمًى حَوْلَهُ وَبِهِ وَشْلٌ مِنْ مَاءٍ يَهْبِطُ مِنْ جَبَلٍ إِلَيْهِ،
قَالَتْ: بِأَبِي وَأُمِّي أَتَخْشَى عَلَيَّ الصِّبْيَةَ مِنْ ذِي الشَّرَى
شَيْئًا؟ قَالَ: قُلْتُ لَا أَنَا ضَامِنٌ لَكِ، قَالَ: فَذَهَبَتْ وَاغْتَسَلَتْ
ثُمَّ جَاءَتْ فَعَرَضْتُ عَلَيْهَا الْإِسْلَامَ فَأَسْلَمَتْ».
🔸ترجمه: «سپس نزد همسرم رفتم و به او گفتم: از
من دور شو، چون نه من از آن تو هستم و تو از آن منی. گفت: با پدر و مادرم به فدایت
شوم، برای چه؟ گفتم: اسلام بین من و تو جدایی انداخته است، من مسلمان شدم و از دین
محمد صلی الله علیه وآله وسلم پیروی کردم. همسرم گفت: پس دین من نیز دین تو باشد.
الطفیل گفت: پس نزد آبریز ذی الشری برو و طهارت بگیر. - ذو الشری بت قبیلۀ دوس بود
و در کنار آن جایگاهی وجود داشت که آب از بالای کوه روی آن می ریخت- همسرم گفت: با
پدر و مادرم به فدایت شوم آیا از بت ذی الشری بر من نمیترسی که مرا دیوانه کند؟
گفت: نه، من تو را ضمانت میکنم (که بت ذی الشری نمیتواند هیچ بلایی بر سر تو بیاورد)
الطفیل میگوید: همسرم رفت و غسل گرفت سپس برگشت و اسلام را بر او عرضه نمودم و
اسلام آورد».
🗒 دلائل النبوة از البیهقی، ج 5 ص 362.
👈 چنانکه مشاهده میکنید، همسر الطفیل معتقد
بود که بت «ذو الشری» دارای چنان قدرتی است که میتواند شخص را دیوانه کند و عقلش
را مختل سازد. و این ثابت میکند که مشرکان، قدرتهای ربوبی برای بتهایشان قائل
بودند و در ربوبیت مشرک بودند.
▫️اگر
هنوز به این سطح از درک و شعور نرسیدهای که مشرکان در ربوبیت مشرک بودند و برای
بتهایشان قدرت نفع و ضرر رساندن بصورت استقلالی و من دون الله، یا شراکتا مع
الله، یا با شفاعت و ادلال نافذ و بدون نیاز به اذن الله قائل بودند، پس یا
کُندذهن هستی و با شعارهای زیبا راه ترکستان را به جای کعبه به تو نشان دادهاند؛
که در این صورت از الله متعال علم نافع و رشد و هدایت را برایت درخواست میکنم.
و یا حق برایت
روشن شده اما عناد داری و یا از اینکه مریدانت را از دست بدهی میترسی و از اینکه
از طرف آنان سرزنش شوی و جمعیتت متفرق گردد، میترسی؛ برای همین حق را نمیپذیری؛
که در این صورت بدان خداوند حق را بر باطل میاندازد و آنچه برای خداست باقی خواهد
ماند. و به راستی که نشانههای زوال این قوم و متفرق شدن جمعیتشان و بازگشت جوانان
فریبخورده به آغوش اهل سنت هویدا شده است.
#مجاهد_دین
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر