وقتی سخنرانی‌های بغدادی و عدنانی و نحو آنان از غلاة و خوارج زمان را دربارۀ جهاد علیه کفار و آوردن خلافت اسلامی و تطبیق شریعت می‌شنیدم، متاثر از بلاغت کلام و سخرانی‌هایشان و استفاده از آیات و احادیثی در کلامشان که پیوسته بر نصرت خداوند و توکل بر او تاکید می‌کردند، می‌شدم. با خود می‌گفتم نگاه کن چقدر زیبا حرف می‌زند! و چقدر ایمان و باورش به نصرت خدا قوی است! و چقدر به حق الیقین و عین الیقین رسیده است! و چقدر مسیر راه برایش روشن شده است! اما نگو که این افراد دچار یک نوع مالیخولیایی و روان‌پریشی و توهم‌زدگی شده و به مقام خرفت‌شدن در دین رسیده‌اند!
و کم نیستند کسانی که در این مقام به کمال رسیده‌اند! از جمله شخصی است که در این ویدیو او را می‌بینید، او توهم زده که همان مهدی منتظر است و خلیفه آخر زمان است که خدا هدایتش داده و به او الهام نموده و با کرامات اکرامش نموده و خداوند او را همانند پیامبران از اینکه جبابره او را بکشند معصوم نگه داشته است و می‌گوید هرکس به او ایمان نیاورد مانند این است که به رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم ایمان نیاورده باشد و وارد جهنم خواهد شد.
نگاه کنید این شخص چقدر زیبا صحبت می‌کند، چقدر کلامش را مستند به قرآن و حدیث کرده است! چقدر از نصرت خدا می‌گوید! چقدر نقشی که توهم کرده است را خوب بازی می‌کند!
و من این مقام را مقام خرفت‌شدن در دین می‌نامم، مقامی که شخص جوگیر شده و به توهم خود حق پنداری مطلق می‌رسد. پس برحذر باش از اینکه در این مقام به سیر و سلوک بپردازی و در آن به کمال برسی!
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر