شاخۀ عاذریۀ فرقۀ وهابیت جزو متناقضترین شاخههای این فرقه است که برای مشرکانی که غیر خدا را به همراه خدا عبادت میکنند، عذر میآورند و معتقد اند که چون به توحید جاهل هستند پس بخاطر جهلشان در آخرت عذاب نمیشوند! طبق این اعتقاد، موش پرستان و گاوپرستان و ستاره پرستان و دیگر بتپرستانی که دربارۀ اسلام تحقیق نکردهاند و به توحید جاهل بودهاند و گمان کردهاند که بر هدایت اند، این مشرکان همگی نزد این فرقه عذر به جهل دارند و مستحق دوزخ نیستند!!!
درحالی که خداوند شرک اکبر را به هیچ وجه نمیبخشد: ﴿إِنَّ ٱللَّهَ لَا يَغۡفِرُ أَن يُشۡرَكَ بِهِۦ وَيَغۡفِرُ مَا دُونَ ذَٰلِكَ لِمَن يَشَآءُۚ وَمَن يُشۡرِكۡ بِٱللَّهِ فَقَدِ ٱفۡتَرَىٰٓ إِثۡمًا عَظِيمًا٤٨﴾ [النساء: 48]
«بیگمان خداوند این را که به او شرک آورده شود، نمیبخشد، و غیر از آن را برای هر کس بخواهد میبخشد، و هر کس که به الله شرک ورزد، یقیناً گناهی بزرگ بر بافته است».
و همچنین خداوند متعال میفرماید هرکس شرک بورزد عملش نابود میشود و زیانکار خواهد شد: ﴿وَلَقَدۡ أُوحِيَ إِلَيۡكَ وَإِلَى ٱلَّذِينَ مِن قَبۡلِكَ لَئِنۡ أَشۡرَكۡتَ لَيَحۡبَطَنَّ عَمَلُكَ وَلَتَكُونَنَّ مِنَ ٱلۡخَٰسِرِينَ٦٥﴾ [الزمر: 65]
«و به راستی که به تو و به کسانیکه پیش از تو بودند، وحی شد که اگر شرک آوری، یقیناً اعمالت (تباه و) نابود میشود، و از زیانکاران خواهی بود».
اما عاذریه اعمال مشرکان را بخاطر اینکه به توحید جاهل بوده است تباه نمیدانند و او را در آخرت زیانکار نمیدانند!
این شاخه از فرقۀ وهابیت (همانند مدیران کانال تخریب الاعتقاد) ابتدا به چیزی معتقد شدهاند، سپس برایش به دنبال دلیل گشتهاند و با توجیه و تاویلهای فاسد، به زور دلایلی بیربط را با افکار خود همسو کردهاند؛ و در واقع بدعت خود را به زور بر قرآن حمل کردهاند.
این افراد چون شناخت صحیحی از توحید و از شرک ندارند، برای همین کارهایی که شرک نیست را به همانند خوارج شرک میدانند، سپس وقتی که با جمهور اهل سنت که دوازده قرن قبل از ظهور فرقۀ وهابیت چنین کارهایی را انجام میدادهاند روبرو میشوند و آنها را از صافی عقایدشان میگذرانند، متوجه میشوند که همۀ آنها طبق معیارهایشان مرتکب شرک اکبر شدهاند. و چون مانند دیگر شاخههای وهابیت عرضه و شهامت تکفیر کردن جمهور اهل سنت را ندارند، لذا به چنین شطحاتی افتاده و جمهور اهل سنت را مشرکانی معذور میدانند! در حالی که پدربزرگشان محمد بن عبدالوهاب طبق ناقض سومش نه تنها جمهور اهل سنت را بخاطر چیزی که شرک نبود مشرک میدانست و تکفیر کرده بود بلکه عاذریههای زمان خودش را نیز بخاطر توقف در تکفیر آنها تکفیر کرده بود!
نتیجۀ دور شدن از قرآن و سنت، بوجود آمدن چنین فرقهای شده که تمام مفاهیم شرعی را وارونه کردهاند. ولا حول ولا قوة إلا بالله.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر