🔹امام ابوحامد الغزالی رحمه الله (متوفی 505 هـ) دربارۀ معنای نزول، در کتابش: «إلجام العوام عن علم الكلام» صفحۀ 44 میگوید:
«إذا قرع
سمعه النزول فى قوله صلى الله عليه وسلم: {وينزل فى كل ليلة إلى السماء الدنيا}
فالواجب عليه أن يعلم أن النزول اسم مشترك قد يطلق إطلاقا يفتقر فيه إلى ثلاثة
أجسام، جسم عال هو مكان لساكنه، وجسم سافل كذلك، وجسم متنقل من السافل إلى العالي
ومن العالي إلى السافل، فإن كان من أسفل إلى علو سمي صعودا وعروجا ورقيا، وإن كان
من علو إلى أسفل سمي نزولا وهبوطا، وقد يطلق على معنى آخر ولا يفتقر فيه إلى تقدير
انتقال وحركة فى جسم، كما قال تعالى: ﴿وَأَنْزَلَ لَكُمْ مِنَ الْأَنْعَامِ
ثَمَانِيَةَ أَزْوَاجٍ﴾ [الزمر: 6] وما رئي البعير والبقر نازلا من السماء
بالإنتقال بل هى مخلوقه فى الأرحام ولإنزالها معنى لا محالة، كما قال الشافعي رضي
الله عنه: {دخلت مصر فلم يقيموا كلامي، فنزلت ثم نزلت ثم نزلت} فلم يرد به انتقال
جسده إلى أسفل فتحقق المؤمن قطعا أن النزول فى حق الله تعالى ليس بالمعنى الأول
وهو انتقال شخص وجسد من علو إلى أسفل، فإن الشخص والجسد أجسام والرب جل جلاله ليس
بجسم فإن خطر له أنه لم يرد هذا المعنى فما الذى أراد؟ فيقال له: أنت إذا عجزت عن
فهم نزول البعير من السماء فأنت عن فهم نزول الله تعالى أعجز، فليس هذا بعشك
فادرجي، واشتغل بعبادتك أو حرفتك و اسكت، واعلم أنه أريد به معنى من المعاني التى
يجوز أن يراد بالنزول فى لغة العرب، ويليق ذلك المعنى بجلال الله تعالى عظمته وإن
كنت لا تعلم حقيقته وكيفيته».
🔸ترجمه: «اگر کلمۀ نزول در این فرمودۀ پیامبر
صلی الله علیه وآله وسلم: {وينزل فى كل ليلة إلى السماء الدنيا}؛ «در هر شب به
آسمان دنیا نازل میشود» به گوش کسی خورد، پس بر او واجب است که بداند نزول اسمی مشترک
است که ممکن است به کار برده شود و (معنای آن) نیازمند سه جسم باشد، یک جسم در
بالا که مکانی برای ساکن آنجا است، و جسمی در پایین نیز همینطور و جسمی که از پایین
به بالا و یا از بالا به پایین منتقل میشود. اگر از پایین به بالا برود، صعود و
عروج و رقی نامیده میشود، و اگر از بالا به پایین آید، نزول و هبوط نامیده میشود.
و ممکن است کلمۀ نزول در معنای دیگری به کار برده شود و در معنایش به انتقال و
حرکتِ یک جسم نیازمند نباشد؛ چنانکه خدای متعال میفرماید: {و از چهارپایان برای
شما هشت جفت نازل کرد} و دیده نشده که شتر و گاو از آسمان بوسیلۀ انتقال یافتن،
نازل شده باشند، بلکه داخل رحمها خلق میشوند، و نازل شدن آنها معنای دیگری دارد،
چنانکه امام الشافعی رضی الله عنه میگوید: {وارد مصر شدم اما آنها کلامم را برپا
نداشتند، پس فرودآمدم سپس فرود آمدم، سپس فرود آمدم} و منظورش منتقل شدن جسدش از
بالا به پایین نبوده است، پس برای شخص مومن تحقق مییابد که نزول در حق الله متعال
به آن معنای اول، یعنی انتقال شخص و جسد از بالا به پایین، نیست؛ چون شخص و جسد،
اجسام هستند و پروردگار جلّ جلاله جسم نیست. و اگر به فکرش خطور کند که اگر منظور
خداوند از نزول، این معنا نبوده است پس منظورش چه بوده است؟ به چنین کسی گفته میشود:
تو که در فهمیدن نازل شدن شتر ناتوان بودی (و فکر کردی) از آسمان نازل شده است، پس
در فهمیدن نزول الله متعال (قطعاً) ناتوانتر خواهی بود، پس این مسائل کار تو نیست
و دست بردار، و مشغول عبادتت یا حرفهات باش و ساکن شو. و بدان که منظور خداوند یکی
از آن معناهایی بوده که در لغت عرب میشود با آن نزول را اراده کرد، که آن معنا لایقِ
جلال و عظمت الله متعال باشد؛ اگرچه هم تو حقیقت و کیفیت آن را ندانی».
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر