گرچه این نمایشنامهای که در عکس پیوست شده، آمده است، یک داستان و مَثَل غیر واقعی و فرضی است؛ اما به فرض حقیقی بودن آن، باید دانست که استفادۀ وهابیت از چنین مثالهایی کاملا متناقض و دوگانه است، طوری که چنین داستانی را به عموم اهل سنتی که با عقاید وهابیت مخالف هستند نسبت میدهند و کل اهل سنت را بر سینۀ رجلی واحد قرار داده و به همانند یک نفر که در این مَثَل آمده است تصور میکنند و آنها را مشرکان و مام حاجیانی میپندارند که برای معبودانشان قدرت به فریاد رسیدن و به استغاثه آمدن و نفع و ضرر رساندن و دیگر صفات ربوبیت، قائل شدهاند!
سپس وقتی همین مَثَل را خداوند متعال از مشرکان زمان بعثت پیامبر صلی الله علیه وسلم میزند، آنگاه که زبانا و با دروغ الله را تنها خالق و رازق و و نافع و ضار خود میگفتند:
﴿قُل لِّمَنِ ٱلۡأَرۡضُ وَمَن فِيهَآ إِن كُنتُمۡ تَعۡلَمُونَ٨٤ سَيَقُولُونَ لِلَّهِۚ قُلۡ أَفَلَا تَذَكَّرُونَ٨٥ قُلۡ مَن رَّبُّ ٱلسَّمَٰوَٰتِ ٱلسَّبۡعِ وَرَبُّ ٱلۡعَرۡشِ ٱلۡعَظِيمِ٨٦ سَيَقُولُونَ لِلَّهِۚ قُلۡ أَفَلَا تَتَّقُونَ٨٧ قُلۡ مَنۢ بِيَدِهِۦ مَلَكُوتُ كُلِّ شَيۡءٖ وَهُوَ يُجِيرُ وَلَا يُجَارُ عَلَيۡهِ إِن كُنتُمۡ تَعۡلَمُونَ٨٨ سَيَقُولُونَ لِلَّهِۚ قُلۡ فَأَنَّىٰ تُسۡحَرُونَ٨٩ بَلۡ أَتَيۡنَٰهُم بِٱلۡحَقِّ وَإِنَّهُمۡ لَكَٰذِبُونَ٩٠ مَا ٱتَّخَذَ ٱللَّهُ مِن وَلَدٖ وَمَا كَانَ مَعَهُۥ مِنۡ إِلَٰهٍۚ إِذٗا لَّذَهَبَ كُلُّ إِلَٰهِۢ بِمَا خَلَقَ وَلَعَلَا بَعۡضُهُمۡ عَلَىٰ بَعۡضٖۚ سُبۡحَٰنَ ٱللَّهِ عَمَّا يَصِفُونَ٩١﴾ [المؤمنون: 84-91]
در اینجا وهابیان یک بام و دو هوا میشوند، و مشرکان زمان پیامبر صلی الله علیه وسلم را کسانی غیر از آن مام حاجیها قرار میدهند و در مقام موحد دانستن در ربوبیت کسانی که خداوند آنها را مشرک دانسته است، همین اندازه از اعتراف زبانی مشرکان که میگفتند هیچ مقامی به مقام الله نمیرسد را کافی دانسته و آنها را موحد کامل در ربوبیت قرار میدهند (در حالی که در همین آیات خداوند آنها را در اقرارهای زبانیشان دروغگو دانسته است).
و اقرار دروغین مشرکان را کافی دانسته و به دیگر اعمال آنها که شرک صریح در ربوبیت است توجهی نمیکنند و به این شکل سفیهانه مشرکان را موحد در ربوبیت قرار میدهند. در حالی که اگر مام حاجی خیالی وهابیان حاضر به قسم دروغ خوردن به الله باشد، پس مشرکان زمان پیامبر صلی الله علیه وسلم در مقام دفاع از معبودانشان حاضر به دشنام دادن به الله نیز بودند!
﴿وَلَا تَسُبُّواْ ٱلَّذِينَ يَدۡعُونَ مِن دُونِ ٱللَّهِ فَيَسُبُّواْ ٱللَّهَ عَدۡوَۢا بِغَيۡرِ عِلۡمٖۗ﴾ [الأنعام: 108]
پس چگونه وهابیان، مشرکان زمان پیامبر صلی الله علیه وسلم را موحد در ربوبیت میدانند، در حالی که آنها معبودانشان را بیشتر از الله دوست داشتند و آنها را نافع و ضار می دانستند؟
آیا به تباه و فاسد شدن فکر و اندیشه این قوم پی بردید؟
#مجاهد_دین
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر