یکی از دروایش وهابی به نام «سواره حیاتی» که از جاهلترین جهالی است که تا به حال دیدهام، با دو قید «باید» و «حتما» تاکید میکند که در زمان پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم هرکس در قید حیات باشد، اگر به نزد پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم نیاید و اسلام خود را نزد او ثابت نکند، پس کافر محسوب میشود!
ظاهرا این وهابی شرط محمد بن عبدالوهاب برای داخل شدن در دینش را با شرط محمد بن عبدالله صلی الله علیه وسلم در داخل شدن در دین الله اشتباه گرفته است!
به این فلج مغزی میگویم: چنین شرطی در کجای قرآن و سنت آمده است؟ در زمان رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم افراد و اقوامی وجود داشتند که در زمان حیات رسول خدا، زنده بودند و جاهلیت را درک کرده بودند، اما مشرف به دیدار پیامبر نشدند و با این حال مسلمان بودند، که اصطلاحا به آنها «مخضرم» گفته میشود. مانند ابورجاء العطاردی، ابو وائل الأسدی، سوید بن غفله، عثمان النهدی، ابوعمرو الشیبانی، عمرو بن میمون الأودی، اویس القرنی و...
و آیا رسول خدا و اصحابش اسلام این افراد را نپذیرفتند به این خاطر که نزد رسول خدا نیامده بودند و اسلامشان را ثابت نکرده بودند؟
شیخ الاسلام ابن تیمیه رحمه الله معتقد بود که خضر علیه السلام زنده است و نمرده است.
🔹 در مجموع الفتاوی آمده است:
سُئِلَ الشَّيْخُ - رَحِمَهُ اللَّهُ -:
هَلْ كَانَ الْخَضِرُ عَلَيْهِ السَّلَامُ نَبِيًّا أَوْ وَلِيًّا؟ وَهَلْ هُوَ حَيٌّ إلَى الْآنَ؟ وَإِنْ كَانَ حَيًّا فَمَا تَقُولُونَ فِيمَا رُوِيَ عَنْ النَّبِيِّ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ أَنَّهُ قَالَ: " {لَوْ كَانَ حَيًّا لَزَارَنِي} " هَلْ هَذَا الْحَدِيثُ صَحِيحٌ أَمْ لَا؟
🔸ترجمه: از شیخ الاسلام ابن تیمیه رحمه الله سوال شد: آیا خضر علیه الاسلام پیامبر است یا ولی؟ و آیا او تا به الآن زنده است؟ و اگر زنده است پس چه می گویید درباره آنچه که از پیامبر صلی الله علیه وسلم روایت گشته که گفته است: «اگر زنده بود حتما مرا زیارت می کرد» آیا این حدیث صحیح است یا نه؟
👈سپس شیخ توضیحاتی درباره اختلاف علما درباره نبی یا ولی بودنش می دهد و می گوید اکثر علما بر این هستند که او ولی است، سپس درباره حیات او می گوید:
🔹وأَمَّا حَيَاتُهُ: فَهُوَ حَيٌّ. وَالْحَدِيثُ الْمَذْكُورُ لَا أَصْلَ لَهُ وَلَا يُعْرَفُ لَهُ إسْنَادٌ بَلْ الْمَرْوِيُّ فِي مُسْنَدِ الشَّافِعِيِّ وَغَيْرِهِ: أَنَّهُ اجْتَمَعَ بِالنَّبِيِّ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ وَمَنْ قَالَ إنَّهُ لَمْ يَجْتَمِعْ بِالنَّبِيِّ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ فَقَدْ قَالَ مَا لَا عِلْمَ لَهُ بِهِ فَإِنَّهُ مِنْ الْعِلْمِ الَّذِي لَا يُحَاطُ بِهِ. وَمَنْ احْتَجَّ عَلَى وَفَاتِهِ بِقَوْلِ النَّبِيِّ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ " {أَرَأَيْتُكُمْ لَيْلَتَكُمْ هَذِهِ فَإِنَّهُ عَلَى رَأْسِ مِائَةِ سَنَةٍ لَا يَبْقَى عَلَى وَجْهِ الْأَرْضِ مِمَّنْ هُوَ عَلَيْهَا الْيَوْمَ أَحَدٌ} " فَلَا حُجَّةَ فِيهِ فَإِنَّهُ يُمْكِنُ أَنْ يَكُونَ الْخَضِرُ إذْ ذَاكَ عَلَى وَجْهِ الْأَرْضِ. وَلِأَنَّ الدَّجَّالَ - وَكَذَلِكَ الْجَسَّاسَةُ - الصَّحِيحُ أَنَّهُ كَانَ حَيًّا مَوْجُودًا عَلَى عَهْدِ النَّبِيِّ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ وَهُوَ بَاقٍ إلَى الْيَوْمِ لَمْ يَخْرُجْ وَكَانَ فِي جَزِيرَةٍ مِنْ جَزَائِرِ الْبَحْرِ. فَمَا كَانَ مِنْ الْجَوَابِ عَنْهُ كَانَ هُوَ الْجَوَابَ عَنْ الْخَضِرِ وَهُوَ أَنْ يَكُونَ لَفْظُ الْأَرْضِ لَمْ يَدْخُلْ فِي هَذَا الْخَبَرِ أَوْ يَكُونُ أَرَادَ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ الْآدَمِيِّينَ الْمَعْرُوفِينَ وَأَمَّا مَنْ خَرَجَ عَنْ الْعَادَةِ فَلَمْ يَدْخُلْ فِي الْعُمُومِ كَمَا لَمْ تَدْخُلْ الْجِنُّ وَإِنْ كَانَ لَفْظًا يَنْتَظِمُ الْجِنَّ وَالْإِنْسَ. وَتَخْصِيصُ مِثْلِ هَذَا مِنْ مِثْلِ هَذَا الْعُمُومِ كَثِيرٌ مُعْتَادٌ. وَاَللَّهُ أَعْلَمُ.
🔸 و اما حیات او، پس او زنده است. و حدیث مذکور اصلی ندارد و اسنادی برای آن شناخته نشده است. بلکه المروزی در مسند الشافعی و غیر آن آورده: او نزد پیامبر صلی الله علیه وسلم آمده است و کسی که می گوید او نزد پیامبر نیامده است پس چیزی گفته که به آن علم ندارد چون این از علمی است که به آن احاطه نداشته است. و کسی که بر وفات یافتن او احتجاج کرده است به این سخن پیامبر صلی الله علیه وسلم که گفته است «امشب را بخاطر بسپاريد. زيرا پس از گذشت صد سال از اين تاريخ، احدی از كسانی كه روی زمين قرار دارند، باقی نخواهد ماند». این حدیث دلیل نمی باشد؛ برای اینکه ممکن است خضر آن هنگام بر وجه زمین بوده باشد. و چون دجال و همچنین جساسه صحیح این است که آنها از زمان پیامبر صلی الله علیه وسلم زنده و موجود می باشند و آنها تا به امروز باقی مانده اند و بیرون نیامده اند و در جزیره ای از جزایر دریا هستند. پس هر جوابی درباره دجال و جساسه دادند همان جواب برای خضر داده می شود . و ممکن است که لفظ «زمین» در این خبر نیامده باشد، یا ممکن است که پیامبر صلی الله علیه وسلم منظورش آدم های شناخته شده باشد و اما کسی که از عادت عادی خارج باشد در این عموم وارد نمی باشد؛ به همان شکل که جن وارد آن نمی باشد هرچند هم که لفظ حدیث شامل جن و انس می باشد. و چنین تخصیصی نسبت به چنین عمومیتی، بسیار و عادی می باشد و الله دانا تر است».
🗒 مجموع الفتاوی ج 4 ص 338-340.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر